
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یزدان سلحشور
فرض کنید بنده خیابان باشم! قرار است مرمت و نوسازی شوم! طبیعتاً نخستین کاری که میکنم میروم آزمایشگاه ببینم مشکلاتم در چه حدود است تا بعد بروم سراغِ دندانپزشک برای گذاشتن ایمپلنت و جراح برای بلند کردن قد و جراح زیبایی برای عوض کردن دماغ و باشگاه بدنسازی برای آرنولد شوارتزنگر شدن و بازار پوشاک و کفش برای سِت کردن پوششم با رنگِ اتومبیلِ شاسی بلندی که قرار است به جای ژیانم بخرم! ممکن است همه این کارها را بکنم اما فکر نکنم برای مرمت و زیباسازی، مثلاً مغزم را در بیاورم یک رایانه جایش بگذارم! من که «نابودگر» نیستم! جوری خودم را مرمت میکنم که مردم بفهمند خودم هستم که حالا جوانتر شدهام نه اینکه اساساً یک بابای دیگریاست که از کهکشانی دیگر آمده! این مرمت و نوسازی خیابانهای تهران توسط شهرداری، دارد به چنین قصههایی منتهی میشود. مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی استان تهران دراینباره گفته: «بدنه ارزشمند شهر بخشی از زیباییهای شهر است که باید زودتر به آن توجه میشد البته در طرح خیابان انقلاب در قالب رنگزدن روی سردر دانشگاه تهران مشکلاتی پیش آمد، پیمانکار روش مناسب برای مرمت سردر را تشخیص نداد و یک کار باسمهای انجام شد. در خیابان ناصرخسرو نیز کم و بیش کارها در حد 50 در 50 است، اما در خیابان سعدی عملاً آنچه از گذشته باقی مانده را نابود میکنند.» مرمت و نوسازی یعنی این؟! خیابان سعدی، تقاطع خیابان تقوی: آجرهای قدیمی و منحصربهفرد، شکسته و خرد شده زیر پای رهگذران!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آیدین سیارسریع
افزایش دو برابری ثبت نام برای انتخابات مجلس نسبت به دوره گذشته با غافلگیری بعضی از مسئولان همراه بود و موجب بروز نگرانی هایی شد، البته حق هم داشتند. تعداد ثبت نامیها داشت آنقدر زیاد میشد که اگر جلویش را نمیگرفتند و ادامه پیدا میکرد کاندیداها باید از میان مردم چند نفر را به عنوان نماینده انتخاب میکردند و اصلاً آبروریزی میشد. پس براحتی میتوان فهمید که در پس این تعدد ثبت نامها توطئهای در کار است، همان طور که اگر تعداد ثبت نامها نسبت به دوره گذشته کاهش مییافت توطئهای در کار بود. حالا در این شرایط که مسئولان برگزاری انتخابات باید ناراحت و نگران باشند آقای رحمانی فضلی گفته: آمار بالای ثبت نامها نشان دهنده امید مردم است. چه امیدی برادر من؟ چه تدبیری؟ مردم امیدشان را از دست دادهاند. شما دست به طلا میزنید آهن میشود. باز اگر دست به طلا میزدید چماق میشد ما حرفی نداشتیم. این همه طلا و ارز را دست زدید، شد سکه ده تومانی. رفتید مذاکره کردید و به این دل خوش کردید که مذاکره فایده دارد آقای کدخدا یک دکمه را فشار داد و قیمت نفت آمد پایین. هوای تهران را هم که تا قبل از آمدن شما آدم تشخیص نمیداد اینجا تهران است یا کلاردشت آلوده کردید. کار را به جایی رساندید که مردم شخصاً میخواهند وارد مجلس شوند تا اقدامهای شما را مهار کنند. حالا بماند که در خیابان اوباما اینا خانه خریده اید و هر روز از پنجره به او دست تکان میدهید و بوس میفرستید. از آن طرف به صدا و سیما فشار آوردید و با ارعاب و تهدید عادل فردوسیپور را مجبور کردید با وزیرتان مصاحبه کند که خدا رو شکر مردم نگذاشتند و توطئه شما خنثی شد. با این موج ناامیدی و سیاهی و تاریکی میگویند مردم امیدوارند. شتر در خواب بیند پنبه دانه / گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه... بشکند آن دستی که دوباره به شما رأی دهد. یقین بدانید اگر انتخابات و دموکراسی و این سوسول بازیها نبود مردم هیچ گاه شما را انتخاب نمیکردند. (جمله سنگین بود، یازده روز سکوت و خانهنشینی!)

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مراسم آیین دیدار با عوامل فیلم «جزیره رنگین» ساخته خسرو سینایی دوشنبه ۷ دیماه ساعت 20:30 در موزه سینما با حضور کارگردان و دیگر عوامل فیلم و جمعی از سینماگران و اهالی رسانه برگزار میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بزرگداشت رضا کیانیان در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برگزار میشود. با توجه به اینکه رضا کیانیان تنها بازیگری است که در تمامی ژانرها و با تمامی کاراکترها به نقش آفرینی پرداخته است و بسیاری از شخصیتهایی که او به نقش آفرینی آنها پرداخته شخصیتهایی شناخته شده در فرهنگ ایرانی است، بزرگداشت این بازیگر سینما در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برگزار خواهد شد. وی در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آژانس شیشهای» جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت و در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «کیمیا» کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم بود.
علاوه بر آن کیانیان برای بازی ماندگارش در فیلم «خانهای روی آب» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر بهدست آورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گالری بوم میزبان شش دوره عکسهای عباس کیارستمی میشود؛ آثاری که ٣٠ سال عکاسی این سینماگر بینالمللی ایران را در بر میگیرد. «چهار فصل» عنوان این نمایشگاه است؛ منتخبی از شش سری عکسهای عباس کیارستمی که در کنار یکدیگر تصویری جامع از زاویه نگاه او ارائه میدهند. این شش سری عبارتند از: سفید برفی، راهها، مهتاب، درها و یادها، دیوار و پنجره رو به حیات، که برخی از آنها برای نخستین بار در ایران به نمایش درمیآیند. آثاری که در گالری بوم ارائه میشوند متعلق به گنجینه این گالری است و جنبه فروش ندارند؛ گالری بوم در خیابان ولیعصر، بالاتر از نیایش، ارمغان غربی، شماره 11 واقع است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حسین مسلم
هفته پیش در همین ستون، نسلی از بازیگرها و به اصطلاح هنرمندان را با عنوان «نسل OFF» یاد کردم. نسلی که شاخکهایشان در دریافت و تحلیل مسائل پیرامونی غیرفعال است. کاری به دنیای اطراف ندارند و خب، طبیعی است که نسبت به مسائل و مشکلات آن نیز حساسیتی نشان ندهند. اما مشکل به همین جا ختم نمیشود. دسته دیگری هم هستند که اتفاقا پیشاپیش این جماعت راه افتادهاند و در نقش«الگوهای همه چیز فهم» این نسل ظاهر میشوند. همین هم هست که دوست و همکار محترمی با همین جنس نگاه، جمعه شب، به عنوان یک منتقد فیلم به برنامه «سینما هفت»میآید و «تعهد اجتماعی» برای یک فیلمساز و یک هنرمند را چیزی زائد، غیر ضروری و به تعبیری امُلی معرفی میکند. میبینید که مشکل عمیقتر و جدیتر از آن است که فکرش را میکنیم. نسل آف؛ کاری به جهان ندارد و خودش هم اصولاً خیلی در باغ نیست که خبری از جهان پیرامونیاش ندارد! اما گرفتاری بیشتر از جانب دسته دوم(یعنی امثال این دوست منتقد) است که نه تنها بیخبرانند، بلکه با سماجت در بیتوجهیشان به پیرامون، این بیخبری و «کاری به کار جامعه نداشتن» را مایه مباهات هم میدانند! با کمال تأسف باید بگویم که این نگاه ناشی از نوعی سندرم است: «سندرم عوامزدگی»؛ آن هم عوامزدگی از نوع لوکس و امروزیاش! اشتباه نکنید. عوامزدگی ربطی به عامی بودن ندارد(تازه بدترین عوامزدهها، عالمان عوامزدهاند). عوامزدگی یعنی اینکه یک قالب دستت بگیری و بعد هم بخواهی تمام پدیدارهای دنیا را درون این قالب بریزی و همه را با آن بسنجی و اندازه کنی. هر چیزی که در این قالب جای گرفت، خوب است و هرچه در آن جای نگرفت، دور ریز است و سزاوار خاکروبه. این نسل از منتقدان نیز وقتی نام تعهد و احساس مسئولیت در هنر پیش میآید، این قالب را دست میگیرند و بلافاصله یاد آثار ایدئولوژیک فرمایشی با محتواهای شعارگونه میافتند! برای اینها «تعهد و حس مسئولیت اجتماعی» ملغمه درهم جوشی است که همه رقم چیزی در آن پیدا میشود؛ از رئالیست- سوسیالیستها در ادبیات بگیر تا طیف وسیعی از فیلمهای شعاری، تبلیغاتی بلوک شرق و از فیلمهای شعاری جنگی دهه 60 تا... همین هم هست که هر جا اسمی از تعهد میآید، دچار سوءتفاهم میشوند و بلافاصله سندرم عوامزدگیشان به شدت عود میکند. شوربختانه این که، مروجان این نگاه (که معمولاً وقتی اسم سیاست به میان میآید، دچار تهوع میشوند) در این سالها با تجهیز به انواع تریبونهای رسانهای، آن را تبدیل به یک رویه و روحیه کردهاند و میتوانیم نتایج نگاه شان را نیز در تسری «سیاست زدایی» هرچه بیشتر از جامعه ببینیم. آخر این چه استدلالی است که داشتن تعهد اجتماعی یک فیلم را مفلوک میکند و آن را از اعتبار میاندازد! واقعاً با چه استدلالی، داشتن تعهد (حالا اسمش را هر چه میخواهید بگذارید: مثلاً حس مسئولیت یا هموندی یا...) حکم ناسزا را پیدا کرده است! آن هم وقتی همه ما با انواع مشکلات بغرنج فرهنگی و اجتماعی و زیست محیطی و... دست به گریبان هستیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
-
بافت سنتی! آسوده بخواب
-
امید کجا بود؟
-
آیین دیدار با عوامل «جزیره رنگین» در موزه سینما
-
بزرگداشت «رضا کیانیان» در جشنواره فیلم فجر
-
نمایش ٣٠ سال عکاسی عباس کیارستمی
-
سندرم عوامزدگی منتقدان شیک
