
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نداسیجانی
لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبرارکستر تمامی آثارش را به موزه موسیقی اهدا میکند.
او میگوید این آثار متعلق به مردم بوده وباید به آنها بازگردانده شود.
لوریس چکناواریان را پدرسمفونی و اپرای ایرانی میدانند. هنرمندی که با تلاشهای بسیارتوانست احساسات درونی خود را به آثاری زیبا خلق کند. از«کوروش کبیر» تا «خودکشی صادق هدایت».او 62 سال از عمر خود را درعرصه موسیقی سپری کرده است و درواقع باید گفت همه زندگیاش در موسیقی خلاصه میشود.لوریس خیلی سالها پیش سرهمین خیابان استانبول برای نخستین بارعاشق موسیقی شد آن دوران که کوچه پس کوچههای تهران مملو از صداهای خوب موسیقی بود اما با وجود اینکه از آن روزها خیلی گذشته است و دیگرهیچ چیز مانند گذشته نیست با وجود این هنوزهم معتقد است باید این راه را ادامه بدهد. لوریس چکناواریان آهنگساز، رهبرارکستر و نقاش ایرانی ارمنیتباراست اما ازنگاه او که همیشه لبخند بر چهرهاش نقش بسته است موسیقی ملیت وتعصب ندارد و بزرگی ایران درفرهنگهای مختلفی که به دورهم جمع شدهاند قراردارد. لوریس چکناواریان درخصوص اهدای آثارش به موزه موسیقی ایران اظهارکرد: این آثار حاصل 62 سال تلاش و فعالیت من در عرصه موسیقی بوده که بهصورت 90 جلد پارتیتورجمعآوری شده است. آثاری که تا امروز ساختهام شامل اپرا، موسیقی باله، سمفونی، کنسرواتواربرای سازها، موسیقی کرال، کنسرواتوارهایی برای پیانو، موسیقی برای سازهای بادی و... بوده است.
او میگوید بعد 62 سال بهتر دیدم این آثاردر یک کتابخانه نگهداری شود و چه خوب که این کتابخانه موزه موسیقی ایران باشد بخصوص که آقای مرادخانی باعث شدند درایران بمانم وآثارم را تکمیل کنم.
مهمترین انگیزه چکناواریان درخلق این آثاراحترام وعلاقه به سرزمینش بوده است. او درخصوص اینکه اهدای این آثارچقدرمی تواند دررشد وفرهنگ کشورما اثرگذار باشد تصریح کرد:اهدای آثارهنرمندان به موزه موسیقی مانند یک خیابان دوطرفه است درواقع هم به نفع کسانی است که درعرصه آهنگسازی فعالیت میکنند و آثارشان دریک کتابخانه رسمی نگهداری میشود وهم قابل دسترس برای نسلهای آینده موسیقی خواهد بود و این خیلی مهم است چرا که اگرروزی این هنرمند درقید حیات نبود آثارش از بین نمیرود و محفوظ میماند.
چکناواریان درادامه گفت: موسیقی کلاسیک یک موسیقی علمی است و سالها طول میکشد این موسیقی خود را نشان بدهد و جایگاه خودش را پیدا کند شاید برای معرفی یک اثر هنری موسیقایی در ایران یا دنیا 50 یا 100 سال نیاز به زمان باشد. بسیاری از آثار مهم باخ یا بتهوون 100 سال پس ازمرگشان اجرا شده است.
این رهبر ارکستردرخصوص ضرورت اهدای آثارموسیقی خود به مردم ایران اظهار کرد: برای من بسیارمهم است که درمملکت خودم آثارم دریک موزه به نمایش گذاشته شود.من با مردم متولد شدهام و به مردم وصل میشوم و با ارائه آثارم به موزه یعنی آنها را به مردم بازگردانده ام.آثاری که شنیدن آن میتواند برای هر ایرانی قابل توجه باشد.
او در پایان در مورد موزه موسیقی ایران گفت: کارهای بسیار خوبی درموزه موسیقی به همت آقای مرادخانی جمعآوری شده است هم به لحاظ جمعآوری سازها وهم آثار صوتی که این بار به جمعآوری آثار آهنگسازان ایرانی پرداختهاند و از دیگر هنرمندان و آهنگسازان تقاضا دارم آثارشان را در اختیار مردم بگذارند.
مراسم اهدای تمامی آثار و اقلام موسیقایی لوریس چکناواریان با حضور علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز سهشنبه 9 آبان ماه ساعت 15 در محل موزه موسیقی برگزار میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

»جوانمرگی مطبوعات به هر دلیل اقتصادی، سیاسی و قضایی، نشانه توسعه نیافتگی کشور است
»صالحی وزیر ارشاد: رسانه مولد خبر میخواهیم نه رسانه ناقل و دلال خبر و گزارش
«یک افتتاحیه تمام مشهدی!»، این توصیفی بود که رضا رفیع چهره آشنای حوزه طنز و رسانه از آیین افتتاحیه بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات داشت. او که دیروز مسئولیت اجرای این مراسم را برعهده داشت در توضیح این تعبیر خود گفت: «جو نمایشگاه مطبوعات امسال در اختیار مشهدی هاست؛ بنده که مجری هستم مشهدی هستم و معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد هم مشهدی است و ما چند ماه قبل با مجلس رایزنی کردیم تا وزیر هم مشهدی باشد و امروز یک افتتاحیه تمام مشهدی را اجرا میکنیم.»
رفیع در ادامه با خواندن شعری طنزآمیز جای رئیس جمهوری را هم که سال گذشته در مراسم افتتاحیه حضور داشت خالی کرد و بدین ترتیب آیین افتتاحیه بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات در فضایی که لبخند بر لبان میهمانان و شرکتکنندگان نشسته بود آغاز شد. این شعر رضا رفیع، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری را وا داشت که در ابتدای سخنان خود توضیحی درباره حضور نداشتن دکتر حسن روحانی دهد. جهانگیری گفت: رئیس جمهوری بهدلیل کثرت کار که در برنامهها پیش آمد نتوانست امسال در افتتاح نمایشگاه شرکت کنند و از بنده درخواست کرد که این کار را انجام دهم. او با ابلاغ مراتب سپاس و تشکر رئیس جمهوری از یکایک اصحاب رسانه که تلاش میکنند فضا را برای توسعه و پیشرفت کشور مهیا کنند، از دولتمردان و شهروندان دعوت کرد در طول این هفته در این میدان گفتوگو (نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها) حضور پیدا کنند و در جریان مسائل قرار گیرند و تلاش کنند فضا را برای گفتوگو در کشور مهیاتر کنند.
از رسانهها نهراسیم
به گزارش ایرنا معاون اول رئیس جمهوری گفت: همه وظیفه داریم که جایگاه و نقش مطبوعات و رسانه را در اندازه واقعی خود بشناسیم و حس همدلی و همنظری با رسانهها پیدا کنیم.
جهانگیری با بیان اینکه گاهی اوقات رسانه طوری رفتار میکند که ما نمیپسندیم ، گفت: ما نباید از رسانه دوری کنیم یا به رسانه هراسی روی آوریم، از رسانه نباید ترسید با رسانه باید کار کرد حتی اگر زبان نقد آن تند باشد. رسانه و مطبوعات جای گفتن و شنیدن و آگاهی دادن و محل نقد صحیح است.
وی با بیان اینکه مطبوعات محل ترویج اخلاق و انصاف هستند و نه میدان بیاخلاقی و بیانصافی افزود: روزنامه مزرعه محبت است نه کشتزار نفرت، رسانه میدان دوستی است و نه محل دشمنی، رسانه محل همگرایی، انسجام و همبستگی ملی است و نه محلی برای واگرایی و جامعه ما امروز بشدت به این جهات مثبتی که در رسانه گفته میشود نیاز دارد. معاون اول رئیس جمهوری تأکید کرد: دولت به رسانههای مستقل، حساس، صریح و شجاع نیاز دارد که آن را هم به سود دولت و هم به سود جامعه میداند. جهانگیری با بیان اینکه نقد رسانهها بزرگترین سرمایه برای اداره کشور است، گفت: هرکس نتواند نقد رسانههای رسمی کشور را تحمل کند حتماً به راه اشتباهی خواهد رفت و در آن اشتباه منابع کشور را هدر خواهد داد.
وی ادامه داد: هنر رسانه و مطبوعات این است که بموقع زنگها را به صدا درآورند که مسیرهای اشتباه اصلاح شود.
معاون اول رئیس جمهوری گفت: جامعه و نظام نیازمند خبرگزاریها و مطبوعاتی است که مورد وثوق مردم باشند، مرجعیت سیاسی و اجتماعی در جامعه داشته باشند، دیده شوند و خریده شوند.
با قانون، مطبوعات را به حاشیه نرانید!
جهانگیری افزود: اصحاب رسانه از مدیر مسئول، دبیر و سردبیر، عکاس و گرافیست و خبرنگار و همه نیازمند امنیت روانی و شغلی هستند و ما بهعنوان دولت مکلفیم که در این راستا تلاش کنیم. وی ادامه داد: دولت، مجلس و قوه قضائیه مهمترین وظیفهای که برعهدهشان در این چارچوب است این است که تلاش کنند با قانون مطبوعات در متن جامعه باشند و سعی نکنند که با استفاده از قانون، مطبوعات را از متن به حاشیه ببرند.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه روزنامه نگار شجاع، آگاه، با اخلاق و متخصص نیاز امروز جامعه است، بیان کرد: اخلاق حرفهای و مسئولیت اجتماعی باید در مطبوعات جدی گرفته شود.
لایحه نظام رسانهای به هیأت دولت آمد
جهانگیری در ادامه با بیان اینکه گاهی اوقات بحث میکنیم که مسئولیت حراست و پاسداشت اخلاق حرفهای در مطبوعات بر عهده کیست و میگوییم آیا بر عهده دولت یا وزارت ارشاد اسلامی یا برعهده خود صنف است، اظهارکرد: در صنوف مهم مثل پزشکی که با جان مردم در ارتباط است گفته میشود مسئولیت حرفهای پزشک، نظارت و کنترل و برخورد با تخلفاتش برعهده خود پزشکان باید باشد؛ البته حق مردم است که به دستگاه قضایی هم مراجعه کنند. وی ادامه داد: ما با همین ذهنیت سازمان نظام رسانهای را در دولت تصویب کردیم که البته این لایحه خواهد بود و بیش از یک سال و نیم است که در کمیسیونهای دولت در حال بررسی است و از چهارشنبه به جلسه اصلی دولت آمده است.
معاون اول رئیس جمهوری از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست که این لایحه را در اختیار مطبوعات قرار دهند که اگر آنها انتقادی دارند آن را به دولت منتقل کنند تا بتوانیم در دولت از نظرات آنها استفاده کنیم. وی در ادامه گفت: ما مسئولان باید از محدودیتها برای روزنامه نگاران و از تعطیلی هر رسانهای و بیکار شدن شاغلینی که در این حوزه مسئولیت دارند و از زیان دهی مطبوعات و از عدم اقتصادی شدن مطبوعات دل نگران باشیم.
معاون اول رئیس جمهوری افزود: باید برای این موضوع چاره اندیشی کرد چرا که مطبوعات با زیان دهی امکان حیات ندارند و بالاخره روزی متوقف خواهند شد که باید برای آن زودتر چاره اندیشی کرد. جهانگیری ادامه داد: جوانمرگی مطبوعات به هر دلیلی اقتصادی، سیاسی و قضایی ، نشانه توسعه نیافتگی کشور است. چگونه زمانی که گفته میشد مرگ و میر کودکان و نوجوانان علامت هشدار دهنده بزرگی از عدم توسعه است لذا در مورد مطبوعات هم این مسأله را باید جدی گرفت.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه مطبوعات هم محرک توسعه و هم محصول توسعه هستند، گفت: ما اگر به توسعه ایران فکر میکنیم باید به حمایت وتوسعه مطبوعات کمک کنیم که یکی از بخشهای مهم هستند و اگر ایران توسعه پیدا کرد یکی از میوههای توسعه حتماً رشد مطبوعات در کشور خواهد بود.
وی در ادامه به انتظار دولت از مطبوعات اشاره کرد و گفت: کشور ما در شرایط ویژه و تعیینکنندهای قرار دارد هم فرصتها و هم تهدیدهای مهمی پیش روی ما است. ما نیازمند درک صحیح و واقعی از منافع و سرمایههای ملی و فرصتهای تاریخی پیش روی کشور هستیم که مطبوعات نهاد واسط بین جامعه و حکومت است.
جهانگیری افزود: مطبوعات محل مسأله شناسی است و محلی است که میتواند به راهکارها و راه حلهای واقعی برای چالشهای اصلی کشور برسند.
معاون اول رئیس جمهوری گفت: انتظار دولت این است که دولت را در خلق فرصتها و عبور از تنگناهای جدی پیش رو یاری کنید. وی با بیان اینکه دولت دستاوردهای بزرگی داشته است ،گفت: من نمیخواهم اینجا دستاوردهای دولت را بشمارم فقط یک لحظه به سال 92 برگردیم و امروز را تصور کنیم.
جهانگیری افزود: در سیاست خارجی کجا بودیم و امروز کجا هستیم. در فضای بینالمللی کجا بودیم و الان کجا هستیم. چقدر تلاش میکردیم که بتوانیم در مقابل صداهایی که علیه ایران بلند میشود صداهایی به نفع ایران در دنیا بلند شود. معاون اول رئیس جمهوری ادامه داد: امروز حتی امریکا وقتی صدایی علیه ملت ایران فریاد میزند کشورهای انگشت شماری با آن همصدا میشوند.
وی با بیان اینکه تلاطم اقتصادی به ثبات اقتصادی و رشدهای منفی به مثبت تبدیل شده است ،گفت: عدم اشتغالزایی به اشتغالزایی 600 تا 700 هزارتایی در سال تبدیل شده است.
جهانگیری افزود: بعضی وقتها ما عددهایی را میگوییم و دوستان از روی خوش جنسی یا بدجنسی میروند آن را جمع میزنند و میگویند فلانی گفت اینقدر عدد و براساس این عدد تحلیل میکنند که واقعاً این کار اشتباه است.
معاون اول رئیس جمهوری ادامه داد: اگر همین طوری واتفاقی است که اشکالی ندارد و باید آن را تصحیح کنند و اگر هم عمدی در کار بوده است خوب نیست چرا که این کارها، کارهای اخلاقی نیست. وی با بیان اینکه دولت دستاوردهای بزرگی داشته است ،گفت: باید این دستاوردها برای ملت در جهت بالا بردن امید و اعتماد آنها استفاده کرد. کسی که به کشور خود علاقهمند است باید تلاش کند که اعتماد مردم بالا برود.
جهانگیری گفت: دولت تنگناها و محدودیتهایی برای پاسخگویی به خواستههای مردم دارد بنابراین برای باز شدن دست دولت در این مسیر از همه رسانهها انتظار کمک داریم.
معاون اول رئیس جمهوری افزود: از شبکههای اجتماعی، نهادهای مدنی و احزاب و جریانهای سیاسی میخواهم برای مشارکت جدی در جهت منافع ملی که لازمه رفاه و بهبود زندگی مردم و بازار تولید و اشتغال و پیشبرد اقتصاد مقاومتی در کشور است دست به دست هم دهیم. وی با بیان اینکه ما موضوعات زیادی برای تفاهم در کشور داریم ،گفت: ما در کشورمان اسلام، قانون اساسی، امام و رهبری همه مورد تفاهم و توافقمان است و در ذیل این مسائل میتوانیم در همه مسائل با یکدیگر گفتوگو و به حل مسائل کشور کمک کنیم.
جهانگیری افزود: اغلب مطالبات مردم جدی و عمیق و برحق است که باید برای حل مطالبات مردم به تفاهم و برای راهکارهایش به توافق برسیم.کشور ایران استعداد مقابله با این چالشها و مشکلات را دارد.
معاون اول رئیس جمهوری ادامه داد: ما نیاز داریم برای چالشهای بزرگ که پیش روی ما در منطقه و جهان است سیاستی پیش بگیریم که مورد اتفاق همه باشد. منطقه ما نیازمند یک سیاست روشن از طرف ایران است. مسائل جهانی ما را به این نقطه رسانده که باید سیاست روشنی در پیش رو داشته باشیم. وی گفت: سیاستی میتواند کارساز باشد که مانند برجام مورد حمایت رهبری، قوای سه گانه و جریانات سیاسی باشد. جهانگیری با بیان اینکه ما نیاز داریم چرخهای اقتصادی کشور سریعتر بچرخد، گفت: اقتصاد ایران راه افتاده است و در سال گذشته رشد بالای 12 درصد و رشد بالای 6 درصد را در سال 96 داشته است که در منطقه و جهان رشد بالایی است.
معاون اول رئیس جمهوری افزود: ما بیش از این به رشد اقتصادی و اشتغال نیاز داریم. ما کارهایی را که انجام میدهیم باید اعلام کنیم که مردم آن را حس کنند. وی ادامه داد: گاهی اوقات عدهای به ما میگویند شما تورم را پایین آوردید اما مردم احساس نمیکنند یا این تعداد شغل ایجاد کردید ولی آنها احساس نمیکنند معلوم میشود که زبان ما الکن است. بنابراین از شما رسانهها استمداد میطلبیم که این دستاوردها را برای مردم ترجمه کنید تا مردم احساس کنند که برای آنها کارهای جدی انجام میگیرد.
جهانگیری گفت: ما نیاز به سرمایهگذاری داخلی و خارجی در داخل کشور داریم. نیاز داریم که امنیت سرمایهگذاری حفاظت شود. به بخش خصوصی توانمند و قوی در ایران نیاز داریم .بنابراین به شما رسانهها در این زمینهها نیاز داریم که کمک کنید.
معاون اول رئیس جمهوری افزود: ما برای مقابله جدی با فساد نیازمندیم که شما رسانهها به صحنه بیایید چرا که فساد نهادینه شده است.
وی ادامه داد: وقتی فساد نهادینه میشود که عدم پاسخگویی و عدم شفافیت باشد. رانت وجود داشته باشد و مطبوعات و رسانهها از صحنه کنار باشند.
جهانگیری گفت: این فساد باید از کشور ریشه کن شود و این کار با حضور رسانههای آزاد شدنی است. رسانهها در مبارزه با فساد نباید لکنت زبان داشته باشند. معاون اول رئیس جمهوری افزود: ما برای چالشهای مهمی مثل کمبود آب، محیط زیست نیاز به کمک داریم.
وی با بیان اینکه کمبود منابع دولت را داریم، گفت: کل بودجه عمرانی کشور که خرج امور عمرانی میشود سالی 20 تا 30 هزار میلیارد تومان است. بیش از 100 هزارمیلیارد تومان در همین بودجههای سالجاری تحت عنوان یارانه، مستقیم و غیر مستقیم و صندوقهای بازنشستگی باید پرداخت کنیم.
جهانگیری گفت: برای مبارزه با چالشها ،گروههای اجتماعی باید به صحنه بیایند. نهادهای مردمی به صحنه بیایند و رسانهها میتوانند در این زمینه بسیار کمک کنند. معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه ما نیازمند پاسداشت سرمایههای اجتماعی و نمادین کشور هستیم ،افزود: سرمایههای اجتماعی در چهارسال گذشته نشان دادند که نقش آنها از سیاستگذاریهای کارآمدترین دولت کشور برای پیشرفت و توسعه کشور مهمتر است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: 56 درصد مجوز فعالیت رسانهها در دولت یازدهم صادر شد
در ادامه این مراسم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به 15 هزار مجوز صادر شده برای رسانه از بعد از انقلاب اسلامی تاکنون گفت: 56 درصد این مجوزها در دولت یازدهم صادر شده است. سید عباس صالحی با بیان اینکه تعداد مدیران مسئول زن در پایان دولت یازدهم 13 درصد شده، افزود: در حوزه رسانههای برخط سایتها از 200 رسانه در پایان دولت یازدهم به دو هزار و 800 عدد رسیده و شاخصهای دیگری که نشانه توسعه کمی مطبوعات و پایبندی دولت یازدهم به تحول خویش برای گشایش فضای آزاد فکر و ابراز اندیشه است، نیز کاملاً مشهود است.
صالحی اظهار داشت: نکته دوم در حوزه حمایتی بود، البته دست و توان دولت بسته بود و هنوز هم هست اما با وجود تمامی محدودیت کلان اقتصادی که جای دیگری باید از آن سخن گفت در دولت یازدهم اتفاقاتی در حوزه حمایتی افتاد. وی یاد آور شد: در ابتدای دولت یازدهم بیمه شدگان حوزه رسانه پنج هزار نفر بودند که در پایان این دولت حدود 16 هزار نفر یعنی به بیش از سه برابر افزایش یافته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: نظام حمایتی در این دولت شفافیت پیدا کرد و همگان میتوانند پیشینه گامهای رو به جلو در حوزه شفافیت را ببینند.
صالحی افزود: از توفیقات دیگر در دولت یازدهم در عرصه رسانه در حوزه قوانین و مقررات بود از جمله رتبهبندی مطبوعات که با مشارکت و اشراف صنف مطبوعات در آن دوره شاهد پارهای از اتفاقات بودیم.
وی بیان داشت: قانون مطبوعات و لایحه تبلیغات بازرگانی نیز اکنون مراحل نهایی را طی میکند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه در مجموع گامهایی در حوزه توسعه رسانهای به همت اصحاب رسانه پیموده ایم، اضافه کرد: در این میان همچنین باید سپاسگزار وزیران پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم باشیم که همت گمارده و این مسیر را به پیش بردند. عضو کابینه دولت دوازدهم خواستار تقویت و حمایت رسانهها و مطبوعات از نظر زیرساختها و رویکردها شد و گفت: در شرایط کنونی در حوزه فناوریهای جدید و فضای مجازی شاهد گسترش رسانههای غیر حرفهای هستیم که میتوانند فرصت باشند ولی اگر رسانههای حرفهای را از بین ببرند، تهدیدزدای امنیت هستند.
صالحی افزود: امروز این تهدید وجود دارد که مرجعیت رسانههای حرفهای در معرض آشوب رسانههای غیر حرفهای قرار بگیرند. وی از دولت و اصحاب رسانه خواست تا دست به دست هم بدهند که رسانه را بهعنوان رکن سوم امنیت درنظر بگیرند و تأکید کرد: البته نمیگوییم به اندازه بنیه نظامی به رسانه کمک شود ولی نگاهی به این اتفاق صورت گیرد که جامعه بدون رسانه امنیت ندارد و این رسانهها شامل رسانههای مکتوب و غیر مکتوب است.
مسدود شدن مجوزهای رسانههای دولتی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان کمکهای دولت یازدهم، از ضرورت تقویت رسانههای خصوصی سخن گفت و اظهار داشت: گامهای خوبی برای تعادلبخشی و توازن بخشی در میان رسانههای دولتی و خصوصی پدید آمده است. وی افزود: هیأت نظارت مطبوعات این همت را داشته که به روزنامهها و هفته نامههای دولتی مجوز ندهد و مجوزهای آنان سد شد و یارانه به روزنامههای دولتی در سالهای اخیر نیز قطع شد. صالحی گفت: اجاره غرفههای دولتی دو برابر غرفههای معمولی شد و اینها اتفاقاتی است که با نگاه تقویت رسانههای خصوصی در حوزه رسانه افتاد. وی با مقایسه رقابت نابرابر در عرصه صنعت و تجارت با حوزه رسانه ادامه داد: در حوزه رسانه نیز کم و بیش اینچنین است و این شرایط یک رقابت نابرابر مالی و اطلاعاتی را فراهم کرده است. صالحی تغییر مسئولان در بخش رسانههای دولتی را به نوعی ناامنی رسانهای دانست که با جابهجایی مدیران رسانهها خبرنگاران در معرض ناامنی شغلی قرار میگیرند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین گفت: دولت میتواند بیش از گذشته به تحدید رسانههای دولتی اقدام کند.
رسانهها مولد باشند نه ناقل
صالحی تقویت و ارتقای کیفیت رسانهها را منوط به همت اهالی و اصحاب رسانه دانست و گفت: ما رسانه مولد میخواهیم نه رسانه ناقل و دلال خبر و گزارش و معتقدیم رسانه با تولید خبر میتواند به حیات خود ادامه دهد.
وی با بیان اینکه رسانه جایگاه اطلاعرسانی و نقد منصفانه باید داشته باشد، افزود: رسانه مدنی مرز حائل جامعه مدنی از جامعه جاهلی است. صالحی با تبیین ویژگیهای رسانه مدنی گفت: رسانه مدنی با منطق و انصاف نقد میکند. وی خواستار توجه جدیتر به مردمداری رسانهای به جای مقامات سالاری رسانهای شد و گفت: رسانه میتواند زبان مردم بیش از گذشته باشد و خطهای ارتباطی رسانه با مردم باید قویتر از گذشته ادامه پیدا کند. صالحی همچنین گفت: هویتگرایی رسانه باید جایگزین اغتشاشگرایی رسانه شود و رسانه ایرانی میتواند همچون فرهنگ ایرانی پرتلألؤ و تابان در افق جهان باشد.
نیم نگاه
جهانگیری: مطبوعات محل ترویج اخلاق و انصاف هستند و نه میدان بیاخلاقی و بیانصافی
ما اگر به توسعه ایران فکر میکنیم باید به حمایت وتوسعه مطبوعات کمک کنیم
مطبوعات محل مسأله شناسی است و محلی است که میتواند به راهکارها و راه حلهای واقعی برای چالشهای اصلی کشور برسند
دولت تنگناها و محدودیتهایی برای پاسخگویی به خواستههای مردم دارد بنابراین برای باز شدن دست دولت در این مسیر از همه رسانهها انتظار کمک داریم
گاهی اوقات عدهای به ما میگویند شما تورم را پایین آوردید اما مردم احساس نمیکنند یا این تعداد شغل ایجاد کردید ولی آنها احساس نمیکنند معلوم میشود که زبان ما الکن است. بنابراین از شما رسانهها استمداد میطلبیم
صالحی: در حوزه رسانههای برخط سایتها از 200 رسانه در پایان دولت یازدهم به دو هزار و 800 عدد رسید
نظام حمایتی در این دولت شفافیت پیدا کرد و همگان میتوانند پیشینه گامهای رو به جلو در حوزه شفافیت را ببینند
هیأت نظارت مطبوعات این همت را داشته که به روزنامهها و هفته نامههای دولتی مجوز ندهد و مجوزهای آنان سد شد و یارانه به روزنامههای دولتی در سالهای اخیر نیز قطع شد
ما رسانه مولد میخواهیم نه رسانه ناقل و دلال خبر و گزارش و معتقدیم رسانه با تولید خبر میتواند به حیات خود ادامه دهد
هویتگرایی رسانه باید جایگزین اغتشاشگرایی رسانه شود و رسانه ایرانی میتواند همچون فرهنگ ایرانی پرتلألؤ و تابان در افق جهان باشد

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

»پیشبینیها حاکی است رضا اردکانیان و منصور غلامی رأی اعتماد مجلس را جلب کنند
امروز رئیس جمهوری بار دیگر به همراه مقامات دولتی راهی بهارستان میشود تا از وزیران پیشنهادی خود برای وزارتخانههای علوم و نیرو دفاع کند. امروز دستور کار مجلسیها رسیدگی به رأی اعتماد اردکانیان و غلامی، وزیران پیشنهادی نیرو و علوم خواهد بود. عموم پیشبینیها بر این پایه است که دو وزیر پیشنهادی میتوانند رأی اعتماد لازم را از مجلس دریافت کنند. موضوعی که حضور رئیس جمهوری و دفاع وی از گزینههای پیشنهادیاش میتواند آن را تقویت کند. فضای مجلس در قبال اردکانیان، گزینه پیشنهادی وزارت نیرو کاملاً مثبت به نظر میرسد و حتی منتقدان وی هم در اظهارنظرهایی که دیروز داشتند، گرفتن رأی اعتماد وی را مسلم دانستهاند.
از جمله دیروز جواد کاظم نسب، نماینده اهواز در مجلس به خبرگزاری «ایلنا» گفت: «اردکانیان پس از اخذ رأی اعتماد به نیازهای استان خوزستان توجه کند.» این گفته از آنجا مهم است که مجمع نمایندگان استان خوزستان همانند موعد معرفی حبیبالله بیطرف، مهمترین مخالفان وزارت اردکانیان نیز هستند. اینکه یکی از این مخالفان از همین الان اردکانیان را وزیر نیرو بداند، به آن معناست که او کار سختی در جلسه امروز نخواهد داشت. در مقابل وضعیت غلامی، گزینه وزارت علوم هم مانند سابق است؛ دو فراکسیون اصولگرایان و مستقلین موافق او به نظر میرسند و در میان اعضای فراکسیون امید هم مخالفتهای جدی با وی دیده میشود. با این وجود هنوز سه فراکسیون سیاسی مجلس در قبال دو وزیر پیشنهادی موضعگیری رسمی نداشتهاند.
قرار است صبح امروز و قبل از شروع جلسه علنی، فراکسیونهای سهگانه مجلس هم برای رسیدن به جمعبندی نهایی خود تشکیل جلسه دهند. اما هیچ کدام از آنها تضمینی ندادهاند که قطعاً موضع خود را به صورت رسمی اعلام کنند. پیشتر هم در جریان رأی اعتماد ابتدای کابینه دوازدهم، فراکسیونهای مجلس ترجیح دادند تا درخصوص برخی موارد سکوت کنند. با توجه به تحولات هفته اخیر به نظر میرسد گره این موضوع بیشتر درخصوص اعلام موضع فراکسیون امید در قبال غلامی باشد. یعنی همان جایی که گزینه پیشنهادی وزارت علوم هم مخالفانی جدی دارد و هم موافقانی سرسخت، دو گروهی که بعید نیست به نظر اجماعی واحدی درباره وزارت غلامی نرسند. با این حال و با توجه به ملاحظاتی که به گفته برخی نمایندگان مجلس رئیس جمهوری در انتخاب وزیر علوم داشته، این گمانه قویتر است که غلامی هم رأی اعتماد را از مجلس کسب کند و امروز کابینه دوازدهم کامل شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مهراوه خوارزمی
ایستادن بر موضع اصرار بر نتیجه همهپرسی استقلال عمر کوتاهی داشت. حالا اربیل در حالی به سمت مذاکره با دولت بغداد حرکت میکند که با پیششرط هایی همانند ضرورت کنارهگیری مسعود بارزانی از سمت رئیس جمهوری حکومت خودمختار اقلیم کردستان مواجه است. وضعیتی که «ناظم عمر دباغ»، نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران با این گمانهزنی آن را تحلیل میکند که «برخی افراد از قبال مشاورههای اشتباه قصد داشتند رهبری حکومت اقلیم را به بحران بکشانند.» پیشمرگه کردی که حالا پس از سالها مبارزه برای آرمان استقلال، جامه دیپلماتیواقعگرا را پوشیده است و همزمان هم دولت اقلیم و هم حزب اتحاد میهنی کردستان را در ایران نمایندگی میکند. گفتوگوی ما با او چند روز پس از آخرین رایزنی سردار قاسم سلیمانی با مقامات اربیل انجام شد و دباغ در آن از نگاهش به مخالفتهای ایران با همهپرسی و ضرورت میانجیگری کشورمان برای حل اختلاف و ایجاد اعتماد دوباره میان بغداد و اربیل سخن گفت.
قبل از برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم، مخالفتهای جدی از سوی ایران و ترکیه مطرح شد. ارزیابیتان از این مخالفتها و تفاوت رویکرد دو کشور نسبت به این موضوع چه بود؟
باید سؤالتان را تصحیح کنم؛ ایران، ترکیه و کشورهای دیگر مخالفتهایی با انجام همه پرسی مطرح کردند. علاوه بر ایران و ترکیه، کشورهای اروپایی، امریکا و روسیه نیز تأکیدشان بر این بود که رفراندوم انجام نشود. منتها برخی کشورها از اساس با آن مخالفت میکردند و برخی دیگر خواهان تعویق همهپرسی بودند، اما نقطه مشترک همه این مخالفتها حفظ وحدت عراق و پایبندی به قانون اساسی عراق بود. من این را قبلاً هم گفتهام و باز هم خواهم گفت؛ با تجربه و شناختی که دارم جمهوری اسلامی ایران شفافیت و صداقت بیشتری نسبت به دیگران داشت. ایران از روز اول بهصراحت اعلام کرد که با برگزاری همهپرسی مخالف است و در عین حال اعلام کرد که آمادگی دارد در چارچوب قانون اساسی عراق از حقوق مردم اقلیم کردستان و حفظ وحدت عراق دفاع کند. این موضع را ما در امتداد نقش و حمایت برادرانه و دوستانهای ارزیابی کردیم که ایران در سالهای گذشته نسبت به کردستان عراق ایفا میکرد. حمایت ایران از کردهای عراق در برابر اقدامات رژیم بعث صدام و نیز در جنگ برابر داعش فراموشمان نمیشود. بنابراین برای ما موضع ایران از موضع دیگر کشورها متفاوت است.
من بهطور مشخص سؤالم را بر دوکشور ایران و ترکیه متمرکز کردم زیرا این دو کشوری هستند که مرزهای مشترکی با اقلیم کردستان دارند و به همین دلیل میتوانستند مؤثرتر باشند. رئیس جمهوری ترکیه در موضعگیریهایش سعی داشت از همراهی و اشتراک نظر کامل تهران و آنکارا در قبال اربیل و همهپرسی سخن بگوید. آیا واقعاً در نظر شما مواضع دو کشور یکسان بود؟
شاید آقای اردوغان به خاطر منفعت و توافقهای بلند مدت اقتصادی که با اقلیم کردستان داشت از اعلام و ابلاغ موضعگیری رسمی خودش خودداری میکرد. اما من همیشه میگفتم در برخی شرایطی که ممکن است در آینده پیش بیاید، موضعگیری ایران، ترکیه و عراق مشترک میشود. اما روال اجرایی آن موضعگیری در ترکیه و ایران تفاوت داشت. چنانچه شاهد بودیم ایران مرزش با اقلیم را بست اما ترکیه نبست. ما در طول تاریخ با ایران مشترکات نژادی و فرهنگی بیشتری داشتهایم. در حالی که رابطه ما با ترکها این طور نیست. ایران چه قبل از انقلاب و چه پس از آن برای جنبش آزادیخواه کرد همکار و پشتیبان بود. درجنگ ایران و عراق، بمباران شیمیایی حلبچه و پس از کوچ و آوارگی اجباری که ایران مرزهای خود را به روی مردمان کرد عراق باز کرد ما شاهد همکاری و حمایت حکومت ایران بودهایم. اینها نشان میدهد که در طول سالها روابط صمیمی میان کردها و جمهوری اسلامی ایران وجود داشت. ایران نخستین کشوری بود که پس از تأسیس فدرالیته اقلیم کردستان کنسولگری خود در اقلیم را رسماً افتتاح کرد. همچنین در جنگ با داعش این مشاورین نظامی ایران بودند که در نخستین روزها برای کمک رسیدند. حمایتی که به مقاومت در برابر داعش و آزادسازی مناطق اشغال شده توسط تروریستها منجر شد. متأسفانه سیاستمداران کرد در بعضی شرایط چندان توصیهها و توضیحات مقامهای ایرانی درباره همهپرسی و بویژه مخالفت آنها با برگزاری همهپرسی در کرکوک را درک نکردند. ملاحظاتی که دیدگاه مرحوم جلال طالبانی را به یادم میآورد که میگفت «ماجرای کرکوک مانند جراحی مغز انسان است که باید جراح مراقب باشد به فلج کردن بیمار منتهی نشود». همین طور هم شد و در چند روز اخیر دیدیم که شرایط طوری شد که بغداد با پشتیبانی همه کشورها و بویژه با پشتیبانی امریکا به مناطق موضوع ماده 140 که کرکوک را هم شامل میشد برگشت.
کرکوک قلب اقتصادی بود که به نظر میرسید حکومت اقلیم برایگذار به مرحله استقلال نگاه ویژهای به منابع نفتی آن داشته است. در شرایطی که احتمال تحریم از سوی کشورهای پیرامونی مطرح بود پیشبینی دولتمردان اقلیم درباره مدیریت بحران اقتصادی احتمالی چه بود؟
حتماً رهبران کرد آنقدر هوشمندی داشتهاند که به چنین مسائل و بحرانهایی که پس از همهپرسی یا استقلال پیش میآمد فکر کنند. اما به نظرم مشاورهها و رایزنیهایی که به آقای مسعود بارزانی در این باره داده شد، بعضاً اشتباه بود. حتی به باور من برخی افراد از قبال این مشاورههای اشتباه قصد داشتند رهبری حکومت اقلیم را به این بحران بکشانند. بحرانی که با بهانه دادن به دست همپیمانان و دولت بغداد و اجبار اقلیم به عقب نشینی از مناطق مورد اختلاف مانند کرکوک، دیاله و صلاحالدین شکل گرفته است. در این ماجرا مشخص شد ما نتوانستیم از حمایت کشورهایی که قولهایی برای حمایت داده بودند برخوردار شویم. در حالی که ایران از روز اول اعلام کرد که اگر همه پرسی را برگزار کردید، توقع همکاری و پشتیبانی از ما نداشته باشید.
حتماً جز این هشدارها رایزنیهایی هم در بین بوده است که آخریناش را چند روز پیش با سفر سردار قاسم سلیمانی به اربیل شاهد بودیم. از رایزنیهای پیش از برگزاری همهپرسی برایمان بگویید. در چه سطحی و با چه رویکردی برگزار شد؟
من شاید صلاح نبینم که همه مسائلی را که تا به حال مطرح شده را در اینجا مطرح کنم. اما همین قدر بگویم که تا آخرین لحظات قبل از آغاز همهپرسی دیدارهای زیادی انجام شد. هیأت جمهوری اسلامی ایران تا روز برگزاری همهپرسی شاید نزدیک به 70تا 80 جلسه با کل گروهها و احزاب دیدار و رایزنی کردند.
یعنی هیأتهای دیپلماتیک ایران رسماً به اربیل سفر داشتند؟
نه، جلسات هیأتهای محلی با ریاست خود آقای سلیمانی انجام شد. آقای سلیمانی همچنین چند جلسه خصوصی و دو نفره با آقایان مسعود بارزانی رئیسجمهوری و نیچروان بارزانی نخستوزیر اقلیم کردستان و نیز رهبران گروههای دیگر از جمله حزب «حرکت تغییر» (گوران) برگزار کرد. در همه جلسات تأکید طرف ایرانی بر این بوده است که «شما این کار را نکنید زیرا اطلاع داریم که بعد همه علیه شما (کردستان عراق) متحد میشوند» و «ما میخواهیم بهعنوان جمهوری اسلامی دستاوردهای کردهای عراق در چارچوب قانون اساسی عراق حفظ شود». حتی من خودم در این مسائل شاهدم. در یکی از پیامهایی که به من داده شد خود آقای سلیمانی گفتند که ما آمادگی کامل داریم تا در چارچوب قانون اساسی عراق و وحدت عراق از حقوق شما حمایت کنیم تا برسد به اجرای ماده 140». خب این پیام واضح بود. اما خیلی مسائل دیگر شد که نتیجهاش به این رسید که حالا ما بهدنبال این هستیم که جنگ و دعوا متوقف شود و چنانکه شاهد بودید حکومت اقلیم کردستان پاسخ مثبتی به درخواست آقای حیدرالعبادی داد و برای مذاکره اعلام آمادگی کرد. من شخصاً امیدوار بودم که رهبری سیاسی کردستان دچار این اشتباه نمیشد؛ اما حالا که این کار شده است باز خوشحالیم که همیشه کردها خواهان صلح بودهاند و امروز تأکیدشان این است که از راه مذاکره به نتیجه برسیم که مشکلات حل شود و مردم کرد آسیب نبینند.
با آنچه گفتید میتوان حدس زد که در آخرین سفر سلیمانی به اربیل نیز چه مباحثی مطرح شده اما سؤال این است که چه ویژگیهایی در او وجود داشته است که بهعنوان یک فرمانده ارشد نظامی این نقش دیپلماتیک را ایفا میکند و از سوی مقامات کردستان عراق نیز پذیرفته میشود؟
من شخصه به آقای سلیمانی خیلی علاقهمندم و در رابطه مسائل سیاسی اقلیم کردستان از گذشته تا به امروز شخصاً با ایشان ارتباط داشتهام و در شخصیت او فقط وجه نظامیاش را نمیبینم. دیپلماسی در ذهنیت و شخصیت ایشان جریان دارد. او از گذشته با گروههای کرد رابطه داشت. سال 1991 میلادی که قیام شد، من نماینده طالبانی در ایران بودم و همراه هیأتی به دیدار ایشان رفتیم. در جریان بودم که سلیمانی روابط خیلی خیلی نزدیک و صمیمانهای با آقای طالبانی داشت. البته با دیگر رهبران کرد ازجمله آقایان مسعود و نیچروان بارزانی نیز رابطه داشت.
نه بهعنوان یک نظامی بلکه بهعنوان یک مشاور سیاسی در حوزه خاورمیانه نقش مثبتی در رابطه میان جمهوری اسلامی و منطقه و حل مسائل سیاسی و نظامی ایفا میکرد. آنقدر اعتماد به ایشان هست که میتواند اثرگذار باشد.به نظر من اعتماد به نفس سلیمانی و توانایی او میتوانست سبب شود که مشکلات از کردستان عراق دور شود اما متأسفانه از ظرفیتهای ایشان استفاده نشد.
گمانه زنیهای متعددی در مورد نقش امریکا و اسرائیل در ترغیب مقامهای اربیل به برگزاری همهپرسی مطرح میشد. گمانههایی که با دیدن پرچم رژیم اسرائیل در دست تعدادی از مردم اقلیم کردستان تقویت شد. واقعیت چه بود؟
من درباره اسرئیل قبلاً نظرات خودم را گفتهام. اسرائیل منفعت و مصلحت خودش را در منطقه و نیز در اقلیم دارد. اغلب ما کردها خطر اعلام پشتیبانی اسرائیل از همهپرسی را درک میکردیم زیرا میدانستیم اگرچه کشورهایی مانند مصر، اردن یا قطر در تل آویو سفارت دارند اما چنین حمایتی سبب اختلاف اعراب و مسلمانان با کردها از هر مذهبی میشد. با این حال برخی مشاوران رهبران کرد اشتباهاً تصور میکردند که میشود اسرائیل از استقلال کردستان حمایت کند. کما اینکه موضعگیریهای متناقض نتانیاهو درباره همهپرسی و اشتباه بودن آن پیشبینی را نشان داد.به قول آقای طالبانی شاید بشود تاریخ را جعل کرد و تغییر داد اما این امر برای جغرافیا ممکن نیست. جغرافیای کردستان عراق میان ایران، ترکیه، عراق و سوریه محاط شده است. برای تشکیل دولت کردی حداقل حمایت دو کشور از این چهار کشور ضروری است اگر نه راه نفسمان بند میآید کهبند آمد؛ آسمان بسته شد، مرزهای زمینی بسته شدند، عراق هم حمله کرد. من از گذشته هم معتقد بودم که جنگ کردها با دولت جدید عراق حتی سختتر از جنگی است که با ارتش بعث داشتیم، زیرا تفکرات قومیتگرا در بخشی از مدیریت جدید وجود دارد و اصرار کردها بر استقلال هم واکنش به همین تفکرات است. اگر دولت بغداد پایبندی بیشتری به قانون اساسی و توافقهای میان بغداد و اربیل نشان میداد شاید به این زودی یا به این روال همهپرسی انجام نمیشد. بنابراین معتقدم اگر بخواهیم استقلال پیدا کنیم اول باید با بغداد مذاکره کنیم. نمیتوانیم در مذاکره با تهران یا آنکارا یا دمشق به این نتیجه برسیم. به همین دلیل راه اساسی این است که در چارچوب قانون اساسی عراق بتوانیم مشکلات خودمان را حل کنیم تا تمامیت ارضی عراق حفظ شود. اما این خواست یک طرفه محقق نمیشود.
در پارلمان عراق انتقادات متعددی به آقای فؤاد معصوم رئیس جمهوری کرد عراق وارد شد که چرا از برگزاری همهپرسی جلوگیری نکرده است. آقای معصوم چقدر برای انجام این مهم امکان داشت؟
من سالها با دکتر فواد همرزم بودهام. اما خب باید بگویم که او از نفوذ همتای جلال طالبانی برخوردار نبود. علاوه بر اینکه توانمندی رئیس جمهوری کرد بستگی به گروههای کردی داشت که در اقلیم از او حمایت و تبعیت میکنند که متأسفانه در زمان رئیس جمهوری آقای معصوم این شرایط از بین رفت. تسلطی که آقای طالبانی در کل عراق و نه فقط در کردستان داشت از دست رفته است. فؤادمعصوم مردی مبارز، سیاستمدار و آرام و شایسته است اما شرایط تغییر کرده است و توانایی او محدودیت داشت. او سعی خودش را کرد. حتی به اربیل آمد و جلسه برگزار کرد، اما در بغداد کسی منتظر او نبود. برای همین وقتی به پایتخت برگشت نیروهای ارتش به کرکوک آمده بودند.
آیا همه اقوام و گروهها در کردستان عراق با خواستی که دولت آقای بارزانی پیگیری میکرد همداستان و هم رأی بودند؟ به نظر میرسید که همه پرسی بیش از هرچیز خواست شخصی بارزانی بود تا یک اجماع جمعی...
درست است که مسعود بارزانی این روند را رهبری کرد اما در جلسهای که برگزار شد با وجود همه اختلافها تصویب شد که همه پرسی در 25 سپتامبر (3 مهر) برگزار شود. اکثریت بر سر این موضوع توافق کردند؛ جز دو گروه سیاسی، یعنی «حرکت تغییر» و «جماعت اسلامی» که آنها هم مخالف استقلال کردی و همه پرسی نبودند اما مخالف روال و شیوه اجرای آن بودند. میگفتند چرا این تاریخ؟ چرا با عجله و چرا همه پرسی در پارلمان تصویب نشد؟ به همین دلیل در روز برگزاری همه پرسی من گفتم هرکسی برای استقلال کردی رأی ندهد خیانت میکند. این حرف من به این دلیل بود که من کردم، بیش از 50 سال مبارزهای که کردهام برای رسیدن به این آرمان بوده است که برای کردها دولت کردی داشته باشیم. اما اگر از من سؤال کنید میگویم که شرایط فراهم کردن دولت کردی به قول آقای طالبانی «رؤیای شاعرانه است». من این رؤیا را دوست دارم اما نمیتوانم آن را محقق کنم بلکه میتوانم مدیریتی در اقلیم اعمال کنم که مردم در امنیت و آسایش باشند. حرفم این است که در اقدامات آقای بارزانی همه گروههای کرد بجز آن دو گروه مسئول اند. اما نزدیک 16 تشکل از اتحاد میهنی، حزب دموکرات، سوسیالیست و... همه موافق بودند. اما حزب گوران و حزب جماعت اسلامی میگفتند که مقدمات این همه پرسی را باید در وحدت نیروهای کرد، وحدت نیروهای پیشمرگه، وحدت نیروهای آسایش و امنیت، فراهم آوردن اقتصاد مطمئن و پیش بینی لازم برای گذران زندگی مردم جستوجو کرد. با وجود این مخالفتها رئیس حرکت تغییر در روز همه پرسی رأی خود را بالاگرفت و گفت من به استقلال کردستان رأی میدهم اما بقیه خودشان آزادند. ملاعلی رهبر جماعت اسلامی و دکتر برهم صالح هم همین حرف را گفتند. من کردم، سالها مبارزه کردهام مگر میتوانم به پیشنهاد تشکیل کشور کردی نه بگویم. اما افراد عاقل و باهوش در پاسخ این پیشنهاد میپرسند، «چطور؟» و «دولتی که برایم تشکیل میدهی مشکلاتم را زیاد میکند یا رفاهم را؟». رهبری یک کشور باید مشکلات آینده را ببیند. متأسفانه به نظر من باید همه گروههایی که از بارزانی حمایت کردند مجازات شوند، چه اتحاد میهنی باشد، چه دموکرات باشد. این به معنی آن نیست که کاریزمای رهبرانمان را از بین ببریم اما باید از اشتباهاتمان درس بگیریم و به آن ادامه ندهیم. من شخصاً انتظار دارم که به سمت تشکیل یک حکومت دموکراتیک مردمی پیش برویم.
پس به نظر شما برخلاف شعارها، دموکراسی در اقلیم کردستان دچار بحران است؟
بحران بزرگی است، زیرا اگر دموکراسی به معنای واقعی وجود داشت چند نفر در رهبری مسلط نمیشدند. مردم گناهی ندارند. وقتی به مردم میگویی من دولت مستقل تشکیل میدهم آنها فکر میکنند جنگ و دعوا تمام میشود و آزادی کامل میشود اما این طور نیست. تشکیل دولت بدون پذیرش بینالمللی به آزادی و امنیت و رفاه منجر نمیشود. بغداد هم باید بداند که اگر حقوق حقه مردم فراهم نشود مبارزه ادامه خواهد یافت. کردها در طول تاریخ بسیار تلاش کردهاند و شکست خوردهاند، اما دوباره برخاستهاند. مسأله هم آرمان کردی نیست. مسأله تحقق حقوق شهروندی برای کردها در عراق است. اینکه لباس و زبان خود را داشته باشند و بهدلیل قومیت یا مذهبشان از دستیابی به مناصب محروم نشوند. چنانکه آقای زنگنه بهعنوان یک کرد ایرانی بهدلیل توانمندیاش وزیر شده است. مسأله من جغرافیا نیست. چنانکه در اتحادیه اروپا مرز بیمعنا شده است و شما فقط با تغییر کد تلفنتان متوجه میشوید که وارد کشور دیگری شدهاید.
شاید به همین دلیل برای عامه مردم اینکه حکومت اقلیم بخواهد مرزی به مرزها بیفزاید قابل دفاع نبود...
این حرف را قبول دارم اما میگویم مرز را از ما بگیرند، اما حقوقمان را مطابق قانون بدهند. در عراق تا مسائل حل نشوند همیشه ناآرامی خواهد بود و فضا برای رشد تروریسم فراهم میشود. چرا داعش به وجود آمد. داعش امروز به لحاظ نظامی شکست خورده اما تبدیل به ایدئولوژی شد و اگر شرایط به وجود آورنده آن برطرف نشود، مسلماً به نحو دیگری به وجود خواهد آمد.
به هر حال روند به نحوی پیش رفت که اربیل و بغداد به مذاکره روی آورند. آیا این مذاکرات الزاماً به میانجی نیاز دارد؟
بله نیاز هست، زیرا اعتماد میان دو طرف از بین رفته است. بنابراین هم به میانجی و هم به ضمانت نیاز هست.
بهنظر میرسد چند کشور نسبت به ایفای نقش میانجیگری ابراز تمایل کردهاند، جز ایران، عربستان مواضعی را مطرح کرده است. روسیه از پادرمیانی برای انتقال نفت سخن گفته... هر کدام از این کشورها ممکن است چه نقشی داشته باشند؟
من در اینجا نظر شخصی خودم را میگویم. شاید به لحاظ شکلی میانجیگری سازمان ملل بهتر از دیگر گزینهها باشد زیرا شورای امنیت سازمانملل نمایندگی همه کشورها را برعهده دارد، اما نظر شخصی این است که بهترین میانجیگری، میانجیگری همسایه است زیرا ما جغرافیای مشترکی داریم و اگر فردا هر تحکم و تسلطی خارج از چارچوب منافع کشورهای همسایه به وجود بیاید، مشکل آفرین میشود. همچنین در طول تاریخ کشورهای همسایه بویژه ایران در شرایط سخت ما را پناه دادهاند. پس بهتر است در این میانجیگری حضور داشته باشد. تا این لحظه در میان این کشورها، من صداقت را در موضع و رایزنیهای ایران دیده ام. تا آنجا که میدانم حکومت اقلیم کردستان از سازمان ملل و کشورهای دوست درخواست کرده که بیایند میانجیگری کنند. اینجا دیگر بستگی دارد که کدام کشور نزدیکتر است و کدام کشور میتواند صادقتر باشد. اگر میانجیگری با هدف منافع اقتصادی کشورها باشد مسلماً بینتیجه خواهد بود. چنانکه ترکیه بهدلیل منافع اقتصادیاش موضعهای مختلفی درباره مسأله اقلیم و خرید نفت اعلام کرد. اشتراک اقتصادی ایران و اقلیم کردستان اما محدود به بازارچه مرزی است و این بیطرفی بیشتری ایجاد میکند.
در روزهای گذشته خبری از دیدار یک هیأت کردی با آیتالله سیستانی منتشر شد. نقش ایشان در کمک به حل این مسأله را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیتالله سیستانی مرجعیت دینی قوی است که ما کردها برای ایشان احترام قائل هستیم. پیام آیتالله سیستانی وقتی صادر شد بلافاصله از سوی رهبری اقلیم کردستان استقبال شد و گفتند که ما آمادگی داریم در چارچوب پیام ایشان وارد مذاکره شویم، اما گروهی که به دفتر ایشان رفتند از طرف اتحادیه میهنی کردستان بودند. آنها از آن دیدار هم راضی بودند و هم خوشحال. این یک کار حزبی بود اما حکومت اقلیم رسماً اعلام کرد که هم از پیام آقای عبادی استقبال میکند و هم از پیام آیتالله سیستانی.
انتخاب پارلمانی اقلیم کردستان که قرار بود 10 آبان برگزار شود به تعویق افتاده. احتمال میدهید که چه تاریخی برای برگزاری این انتخابات مشخص شود؟
فعلاً بحث و جدل است. بین 6 ماه، یک سال و دو سال آینده مطرح میشود. برخیها در شورای کنونی که میخواهند حکمرانیشان ادامه پیدا کند میگویند انتخابات دو سال دیگر برگزار شود. در صورتی که اگر انتخابات پارلمان برگزار شود به نظر من جغرافیای سیاسی اقلیم کردستان تغییر میکند.
این تغییر به کدام سمت خواهد بود؟
امروز در صحنه میشود چند جهت تعریف کنیم که شامل حرکت تغییر (گوران)، جماعت اسلامی و ائتلاف برای دموکراسی و عدالت پروری به رهبری دکتر برهم صالح است. گروههای دیگری هم هستند که میخواهند ائتلافهای جدیدی را تشکیل بدهند و پیشنهاد دادهاند که یک حکومت انتقالی و موقت برای حل بحرانهای جاری تشکیل بدهند. حالا اینکه جزئیات این حکومت انتقالی پیشنهادی چیست من چندان در جریان نیستم، اما به هر حال لازمه این است که هر چه زودتر انتخابات پارلمانی و حکومت مردمی و دموکراتیک تشکیل شود و در چارچوب قانون اساسی عراق حقوق ملت کرد تحقق یابد.
یعنی نهایت خواستههای اقلیم در مذاکره با بغداد اجرای بدون تنازل قانون اساسی موجود است؟
بله، زیرا اگر قانون تمام و کمال اجرا میشد به مشکل نمیخوردیم. ما مشکلات زیادی در این باره با بغداد داشتیم مانند پروژه قانون نفت که آماده شد و مورد توافق همه قرار گرفت. اما قرار بود پارلمان تصویب کند اما در کشوی میز رئیس پارلمان باقی مانده است. حکومت اقلیم هم یکطرفه آن را اجرا کرد. همچنین وضعیت نیروهای پیشمرگ از نظر دفاعی یا انتظامی بودن باید مشخص شود. همچنین مسائل مربوط به بودجه، تنظیم روابط دیپلماتیک اربیل و بغداد باید مورد مذاکره قرار بگیرند و اجرایی شوند. همچنین در مورد مناطق اختلافی ماده 140 قرار بود که برای پیوستنشان به اقلیم رفراندوم برگزار شود که نشد و اقلیم هم یکطرفه آن ماده را اجرا کرد.
روابط آتیتان با ایران را پس از حل مسأله چگونه پیشبینی میکنید؟
به قول آقای طالبانی نمیشود جغرافیا را تغییر داد و به همین دلیل ما همیشه به رابطه و دوستی با ایران نیازمندیم.
نیم نگاه
هیأت جمهوری اسلامی ایران تا روز برگزاری همهپرسی شاید نزدیک به 70 تا 80 جلسه با کل گروهها و احزاب دیدار و رایزنی کردند
بهترین میانجیگری، میانجیگری همسایه است زیرا ما جغرافیای مشترکی داریم و اگر فردا هر تحکم و تسلطی خارج از چارچوب منافع کشورهای همسایه به وجود بیاید، مشکل آفرین میشود. همچنین در طول تاریخ کشورهای همسایه بویژه ایران در شرایط سخت ما را پناه دادهاند. پس بهتر است در این میانجیگری حضور داشته باشد
بیش از 50 سال مبارزهای که کردهام برای رسیدن به این آرمان بوده است که برای کردها دولت کردی داشته باشیم. اما اگر از من سؤال کنید میگویم که شرایط فراهم کردن دولت کردی به قول آقای طالبانی «رؤیای شاعرانه است»
تشکیل دولت بدون پذیرش بینالمللی به آزادی و امنیت و رفاه منجر نمیشود. بغداد هم باید بداند که اگر حقوق حقه مردم فراهم نشود مبارزه ادامه خواهد یافت. مسأله تحقق حقوق شهروندی برای کردها در عراق است

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سهیلا نوری
حرفهای ضد و نقیض در موردشان زیاد است، «کولبرها» را میگویم، همانهایی که برای نان، با جان معامله میکنند و به دل کوهستانها و کوره راههای پر پیچ و خم میزنند تا شکم خود و خانوادهشان را پر کنند. در زندگیشان که عمیق میشوی، میبینی، نمیتوانند از درآمد این کار بگذرند. بسیاریشان از سر ناچاری بدان تن میدهند و عدهای نیز از سر ترجیح. اما کولبری هرچه باشد، ساده نیست و در این میان، وقتی میبینی یک نوجوان مدرسه را برای مبلغی ناچیز ترک میکند و سر از کوهها و راههای بلاخیز درمی آورد تا پولی به دست آورد، بیشتر به هم میریزی. مگر نه این است که دیری نمیپاید تا کمر و شانه و مفاصلشان خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنند، مستهلک شود و باید تا آخر عمر جسمی ناخوش احوال را با خود به این سو و آن سو بکشند؟!نوجوانهایی که پیدایشان کردیم، با ترس و لرز صحبت میکردند. بشدت بیاعتماد بودند و از دادن هر گونه اطلاعاتی طفره میرفتند. اما وقتی خاطرجمع شدند که قرار نیست تشت نام و نشانشان از بام بیفتد و صدا کند و از طرفی هم باور کردند، قرار است صدای زندگیهای گمشدهشان در هیاهوی این دوره و زمانه، به گوش کسانی برسد که قدر آسودگی هایشان را نمیدانند، اندکی نرم شدند و دهان باز کردند.
فراتر از توان
خفقان و تنگنایی را که «ژیوان» در همین زندگی کوتاه و سخت خود تجربه کرده بسیار بیشتر از گنجایش یک نوجوان است. از او خواستیم تا حرف بزند: پدرم آنقدرها پولدار نیست، اما بیپول و بیچاره هم نیست، با این حال از زمانی که کارخانههای منطقه بیرونق و پول درآوردن سخت شده است، پدرم کارهای مختلفی را امتحان کرده تا بتواند هزینه خوش گذرانیهایش را تأمین کند. این طور که «ژیوان» میگفت دو ساله بود که مادر واقعیاش به خاطر الواتیهای بیحد و حصر پدرش از او جدا شد و تا به حال سه نامادری داشته که آخری را از همه آنها بیشتر دوست دارد؛ «تقریباً هیچ خاطرهای از مادر واقعیم توی ذهنم نیست، اما نامادریم خیلی مهربونه و به اندازه یک مادر واقعی دوستش دارم. پدرم خیلی بد اخلاق است. برای هر اتفاق ریز و درشتی کتکم میزد ولی از وقتی بزرگتر شدهام، نامادریم خیلی مراقبم هست و مدام تشویقم میکنه کارهایی که پدرم دوست داره انجام بدم تا کمتر با من بد رفتاری کنه.»«ژیوان» 16 سال دارد اما مسیر پر پیچ و خم زندگی از او مردی با تجربه ساخته است، او از کولبریاش و از اتفاقاتی که در این چهار سال به چشم دیده و با عمق وجودش حس کرده است اینطور تعریف کرد: پدرم خیلی خوشگذران بود و یک جا بند نمیشد. برای همین اوایل زندگیاش یعنی همان زمانی که من به دنیا آمدم در یکی از شهرهای سردسیر کشور زندگی میکردیم، مادرم که من و پدرم را ترک کرد، پدر یک بار دیگر ازدواج کرد، چند سالی در یک کارخانه مشغول به کار بود و من که بزرگتر شدم درکنار درس خواندن به اجبار پدر سر کار رفتم. از شاگردی تا کارکردن در باغهای مختلف را تجربه کردم اما هیچ وقت رنگ دستمزد را ندیدم، زیرا پدرم دستمزد روزانه یا ماهانهام را مستقیم از صاحبکارم میگرفت. بارها پیش آمده بود که میگفت :حتی اگر لازم شد باید قید درس را برای همیشه بزنی! اما نمیتوانی کار نکنی! بعد از طلاق همسر دوم پدرم، به سردشت بازگشتیم و او برای بار سوم ازدواج کرد، که این ازدواج البته برای من خیلی خوب بود. نامادریام خیلی مهربان بود و هوایم را داشت. وقتی پدرم بار دیگر از کار بیکار شد برای امرار معاش به سراغ کولبری رفت و مراهم واداشت تا با او بروم. به همین خاطر از 4 سال قبل- با اینکه آن زمان جثه خیلیریزی داشتم- کولبری را شروع کردم. کمی که گذشت دیگر پدرم همراهم نمیآمد و تا به امروز که با شما صحبت میکنم خودم تنها کول برمیدارم. از پارسال هم چون دیگر نمیتوانستم مدرسه بروم، از مدارس روزانه انصراف دادم و شبها در خانه درس میخوانم و آخر هر نیمسال تحصیلی به همراه سایر دانشآموزان در امتحانها شرکت میکنم. نمیخواهم آیندهام تباه شود و فقط کولبری باشم که جز بار برداشتن کار دیگری از دستم برنیاید.«ژیوان» که در سال تحصیلی جدید، رشته علوم انسانی را انتخاب کرده است، آرزو دارد با پایان دوره دبیرستان در رشته دانشگاهی تربیت معلم ادامه تحصیل بدهد و آینده شغلی بهتری داشته باشد،میگوید: از زندگی در کنار پدرم خسته ام، اصلاً متوجه نیست که من یک نوجوانم. او فقط به خودش فکر میکند و اصلاً نگران این نیست که ممکن است کم بیاورم. من مثل بعضی از این جوانهای تهرانی نیستم که وقتی کم میآورند سراغ مواد و این چیزها میروند. فقط منتظرم به سن قانونی برسم، سربازی بروم و دیگر به این خانه برنگردم تا خودم به تنهایی آن طور که دوست دارم زندگیام را بسازم.
در نقش پدر
داستان زندگی «هورامان» و پدرش نقطه مقابل قصه «ژیوان» است. البته باور کردنشان کمی سخت است اما درهرحال برشی از واقعیتهای زندگی یک آدم است. با او و کودکانههایش که همراه شوید، بهتر متوجه خواهید شد. تنها 13سال دارد اما همچون یک مرد جاافتاده حرف میزند. خود را در قوارهای میبیند که باید با ناملایمتیهای زندگی بجنگد. این مردانگی را از پدرش به ارث برده، همان مرد غیرتمندی که برای آسایش خانوادهاش هر کاری که به ذهنش میرسید و در توان داشت، انجام میداد. «هورامان» خوب به خاطر دارد، نیمه شبهایی را که پدر از راه میرسید و شانههای خستهاش را که رد ریسمان بر خود داشت، به دستهای همسرش[مادر هورامان] میسپرد تا بر آنها ضماد بگذارد و از دردشان بکاهد. به همین خاطر، بدون فکر کردن به آیندهای که انتظار جسم نحیفش را میکشد، با سن و سال کم، قدم در راهی گذاشته است که پدرش پیشتر در آن گام برداشته و دوشادوش مردان همولایتی کولبری میکند.فارسی را با لهجه غلیظ کردی اما بدرستی صحبت میکند: «بابای من از چند سال قبل کول میبُرد، اما زمستان پارسال بشدت مریض شد و دیگه نمیتوانست کول ببرد. برای همین خانه و زندگی را فروخت و 10 اسب خرید که فصل بهار، بارها را با آنها جابه جا کند. چند باری به کوهستان رفت و به سلامت برگشت و پول خوبی هم به خانه آورد، اما آخرین باری که از مرز بار میآورد، مأموران به تک تک اسبها شلیک کردند و بعد خودش هم تیر خورد تا من و مادر و خواهر کوچکترم برای همیشه تنها بمانیم. روزهای خیلی سختی شروع شد که هنوز هم تمام نشده. نمیتوانستم ببینم مادرم نیازمند کمک این و آن است، به همین خاطر دو ماه بعد از مرگ پدرم، تصمیم گرفتم کارش را دنبال کنم و حالا نزدیک به 5 ماه است که کول میبرم تا به مادرم در هزینههای زندگی کمک کنم و بتوانم خواهرم را هم از آب و گل درآورم.
در آرزوی روشنایی
بعضی از این نوجوانها مثل «آراز» برای جان بخشیدن به یک زندگی ساده، از جان مایه میگذارند.15 سال دارد و عاشق درس خواندن است، اما برای آنکه بتواند روی پای خودش بایستد، له له میزند و میخواهد در تأمین مخارج خانواده کمک حال باشد: ما 3 برادریم. یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خودم دارم. پدرم کشاورز است و با تراکتور در زمینهای کشاورزی کار میکند، اما هم خانواده پدری و هم خانواده مادریام کولبری میکنند. از وقتی برادر بزرگترم به کار کولبری مشغول شد، من هم دوست داشتم این کار پرحادثه را به جان بخرم تا کمک خرج پدرم باشم. دو سال پیش نخستین بار به همراه برادر و داییام به مرز رفتم. خوب یادم هست بعد از ظهر چهارشنبه سوری بودکه راهی مرز شدیم. بعد از حدود یک ساعت رسیدیم لب مرز و سهم من باری به وزن 13 کیلوگرم شد. تجربه سخت و متفاوتی بود اما نمیخواستم کم بیاورم و خوشبختانه بار را به سلامت به صاحبش رساندم. وقتی فردای آن روز مزدم را که 76 هزار تومان بود، گرفتم، حال خیلی خوبی داشتم. با آن پول به بازار رفتم و برای خودم خرید کردم و بقیهاش را هم گذاشتم توی طاقچه. پدرم از پس همه هزینههای خانواده بر نمیآید و به همین خاطر در طول این مدت در فصلهای مختلف سال، در مرزهای دوله بی، مرز بیوران (دوپه زه)، مرز کانی زرد و مرز کونه مشکه (بلفت) کولبری میکنم. با وجود اینکه از پول درآوردن و کمک خرج خانواده بودن لذت میبرم اما درسم را هم میخوانم. میخواهم زودتر دیپلم بگیرم و در دانشگاه رشته هنر بخوانم تا به آرزویم یعنی خوانندگی آن هم به زبان کردی برسم، با این حال منتظر یک فرصت مناسب هستم تا پیش از رسیدن زمستان و لغزنده شدن مسیر صعبالعبور کوهستان، چند باری کول بردارم و پولی دربیاورم و آن را با پدرم قسمت کنم.
نیم نگاه
در زندگی شان که عمیق می شوی، می بینی، نمی توانند از درآمد این کار بگذرند. بسیاری شان از سر ناچاری بدان
تن می دهند و عدهای نیز از سر ترجیح، اما کولبری هرچه باشد، ساده نیست و در این میان، وقتی میبینی یک نوجوان
مدرسه را برای مبلغی ناچیز ترک می کند و سر از کوه ها و راه های بلاخیز درمی آورد تا پولی به دست آورد، بیشتر
به هم می ریزی. مگر نه این است که دیری نمی پاید تا کمر و شانه و مفاصل شان خیلی زودتر از آنچه فکرش را می کنند
مستهلک می شود و باید تا آخر عمر جسمی ناخوش احوال را با خود به این سو و آن سو بکشند؟!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

»وکیل شرکای زنجانی: هنوز حکمی به ما ابلاغ نشده است
«فارس» اعلام کرد: «با نظر مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، دو همدست بابک زنجانی این بار به اعدام محکوم نشدند.» البته بهمن افشار وکیل متهمان درجه دوم و سوم پرونده فساد نفتی روز گذشته به ایلنا گفت: تاکنون رأیی به ما ابلاغ نشده است و اطلاع ندارم که حکم صادر شده است یا خیر.
مهدی شمس و حمید فلاح هروی متهمان ردیف دوم و سوم پرونده فساد نفتی، اسفندماه 94 به همراه زنجانی به عنوان متهم ردیف اول پرونده در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، مفسد فیالارض شناخته شده و به اعدام، رد مال و جزای نقدی معادل یک چهارم پولشویی محکوم شده بودند.
پرونده این دو با اعتراض وکلای آنان، 20 اردیبهشت 1395 به دیوان عالی رفت و در آذرماه این سال، غلامرضا انصاری معاون نظارت و بازرسی دیوان عالی کشور از تأیید حکم اعدام بابک زنجانی و نقض حکم اعدام و ارجاع پرونده شمس و فلاح هروی به شعبه هم عرض خبر داد.
به این ترتیب، تا این مرحله تکلیف دو بخش از پرونده فساد نفتی مشخص شد. در یک سو، بابک زنجانی، متهم ردیف اول قرار دارد که به عنوان مفسد فیالارض شناخته شده و به اعدام محکوم شده است. در سوی دیگر، دو شریک اصلی او قرار دارند که تا اینجای کار، از طناب دار دور شده و از نظر قضایی دیگر عنوان مفسدفیالارض بر آنان اطلاق نمیشود.
زنجانی، پس از رفت و آمدهای فراوان در کمیسیون اصل 90 و خودداری از پرداخت بدهی خود به شرکت نفت، در نهایت 10 دی ماه 1392 با شکایت شرکت نفت بازداشت شد. دی ماه سال 93 قرار مجرمیت صادر شد و از 11 مهرماه 94 نیز جلسات محاکمه بابک زنجانی و دو متهم دیگر پرونده فساد نفتی آغاز شد. دادگاه این سه، در 26 جلسه به صورت علنی برگزار و با حضور خبرنگاران به اتهامات این سه نفر رسیدگی شد. قریب به یک سال پس از پایان جلسات دادگاه متهمان نفتی، ضلع سوم پرونده با دستگیری یکی دیگر از متهمان پرونده تکمیل شد. دی ماه 1395 علیرضا زیباحالت منفرد که از او به عنوان جعبه سیاه پرونده نام برده میشود، از طریق پلیس اینترپل دستگیر و به ایران عودت داده شد. اخبار بعدی، از بازجویی و بازپرسی این متهم حکایت داشت. اما تا امروز، در حالی که احکام دیگر متهمان پرونده تقریباً نهایی شده است، از تأثیر اظهارات او در محاکمه زنجانی و همدستانش خبری نیست، همچنان که تاکنون دادگاه رسیدگی به اتهامات زیباحالت نیز برگزار نشده است.
پرونده فساد نفتی ضلع چهارمی نیز دارد که تاکنون فرجام آن مشخص نشده است. مهدی شمس، متهم دوم پرونده، 17 تیرماه امسال در نخستین جلسه شعبه 28 دادگاه انقلاب، بابک زنجانی را کسی معرفی کرد که «چهار وزیر او را تأیید کردهاند.» این اظهارات و شواهدی دیگر نشان دهنده حمایت از بابک زنجانی در دولت احمدینژاد، بویژه از سوی 4 عضو این دولت است.کاظم پالیزدار، دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی، آبان 94 کاغذی را به رؤیت خبرنگاران رساند که در آن نوشته شده بود چندصد میلیون دلار ارز «هالک بانک»- ارزی ارزان که مختص خرید اقلام ضروری و دارویی بود- در اختیار بابک زنجانی قرار گیرد و در نهایت، سه وزیر اقتصادی و رئیس کل بانک مرکزی در دولت دهم پای این برگه را امضا کردند.محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه نیز در نشست خبری دی ماه 95 خود، درباره دستهای پشت پرده پرونده زنجانی گفت: چه دستهایی در کار بود که این فرد توانست محمولههایی بخرد و برخی از پول را ندهد. بحث معرفی وی و واسطه دادن محمولهها به این فرد، بسیار مهم است. وی درباره نقش مقامهای دولت سابق در حمایت از زنجانی اظهار کرد: چهار وزیر سابق مورد سؤال جدی بازپرس قرار گرفتند و مواجهه حضوری هم صورت گرفت و حتی وزیران به دادسرا احضار شدند. بیش از ۳۰ مدیر از دستگاههای مختلف احضار شدند. باوجود این فراز و نشیبها، مسأله اصلی دولت و قوه قضائیه، بازگشت پولهای نفتی به خزانه است. به همین دلیل بود که حجتالاسلام منتظری، دادستان کل کشور، چندی پیش در پاسخ به سؤالی درباره شایعه اجرای حکم اعدام بابک زنجانی گفت: باید منتظر باشیم، انشاءالله زودتر حقوق مردم برگردد. وی در پاسخ به این سؤال که قاضی مقیسه در آخرین جلسه دادگاه گفته بود که حکم این فرد برای اجرا در دست مسئولان است، آیا واحد اجرای احکام زمانی را برای اجرای حکم تعیین کرده است، گفت: آنان به دنبال اجرای حکم هستند؛ مقدمات اجرای حکم باید فراهم شود.
منظور از مقدمات اجرای حکم، دریافت بدهی نفتی کلان زنجانی به شرکت نفت است، بدهیای که زنجانی در آخرین جلسات دادگاه بررسی اتهام دو همدست خود، اعلام کرد چند برابر این مبلغ را در اختیار دارد، اما حاضر به پرداخت آن نیست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

»اشتغالزایی با ابزار اینترنت نیازمند حمایت جدی است
حمیده گودرزی
اشتغال در فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی و دیجیتال ، یکی از امیدهای دولتمردان برای خروج از بحران بیکاری است که دامن میلیونها نفر از جوانان ایرانی را گرفته است. در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز همه کاندیداها در این زمینه که فضای مجازی اشتغال آفرین است اشتراک نظر داشتند. اما این اشتراک نظر در عمل به افتراق نظرهای اساسی منتهی میشود؛ نمونهها:- ماندن یا نماندن تلگرام با بیش از 30میلیون کاربر هنوز مورد بحث است. هرچند دولت تأکید میکند که بحث فیلتر کردن تلگرام منتفی است اما هرازگاهی خبرها و اظهارنظرهایی منتشر میشود که دل فعالان و سرمایهگذارانی که از این راه درآمد کسب میکنند ، خالی میکند...
- همین چند وقت پیش بود که یک سایت پرطرفدار دانلود، ترجمه و زیرنویس فیلم و سریال فیلتر شد و گردانندگان آن دستگیر شدند. با وجود آنکه کاربران برای عضویت در این سایت پول میپرداختند با این حال شمار طرفداران و اعضای سایت قابل تأمل بود. بیش از 300 هزار عضو داشت و رتبهاش در الکسا دو رقمی شده بود. در واقع درست در زمانی که این سایت به نقطه اوج و بازدهیاش رسیده بود، از گردونه فعالیت و هستی مجازی خارج شد. جدای از استنادات قانونی برای فیلتر شدن سایت، پرسش این است که آیا چارچوب قانونی مشخص و شفافی برای فعالان این حوزه وجود دارد؟ چرا پس از چند سال فعالیت به یکباره مراجع قضایی اقدام به فیلتر این سایت کردند؟ و...
- تاکسیهای آنلاین امروزه محبوب بسیاری از مسافران شهری هستند. این ظرفیت وجود دارد که بجز تهران در سایر شهرهای ایران نیز این کسبو کار بدون دغدغه و موانع قانونی رایج شود. اما روزی نیست که شاهد اظهارنظرهای تهدیدآمیز درباره فعالیت این استارتاپ ها نباشیم. برخی مسئولان محلی و استانی نیز به دلایل متعدد فعالیت این تاکسیها در محدوده منطقهای خود را ممنوع کردهاند. پرسش این است که استنادات مخالفان چیست؟ چه معیاری مجازها و غیرمجازها را تعیین میکند. - کپیکاری محتوا امری رایج و معمول در اینترنت و شبکههای مجازی است. میتوانید به رایگان کتابخانهای مجازی با هزاران کتاب جور کنید. میتوانید به رایگان هزاران آهنگ و موسیقی را دانلود کنید. میتوانید از یک سایت خبری که برای تولید محتوای خود میلیونها تومان روزانه هزینه میکند مطالب را کپی کرده و در سایت و کانال خود بریزید و با تغییر مختصری آن را به نام خود سند بزنید بدون آنکه کسی یقهتان را بگیرد و از گل نازک تر به شما چیزی بگوید. کسانی که عمری در تولید این محصولات و محتواهای فرهنگی وقت صرف کردهاند
حق دارند بپرسند چه خبر است اینجا؟ مگر قانون نداریم، حقوق مؤلف و پدید آورنده
چه میشود و...
با همین پرسشهاست که به سراغ برخی از فعالان و مسئولان در این حوزه رفتهایم که شاید پاسخی بگیریم:
دکتر مسعود دانشمند، دبیر کل خانهاقتصاد کشور در پاسخ به پرسش ما سعی دارد ابتدا تصویری درست از کسب وکار فرهنگی یا رسانهای در فضای مجازی ترسیم کند اما خیلی زود به ابهامات موجود در این کسب و کار میرسد. او میگوید: در کل کسب و کار در فضای مجازی معنای دیگری دارد. بهعنوان مثال نخستین فردی که در کسب و کار اینترنتی قدم برداشت، یک کتابفروشی در امریکا بود که در ابتدا کتابهایی که مردم اینترنتی سفارش داده بودند را به خانه هایشان تحویل میداد و مدتی بعد کارش را برای سفارش اینترنتی کالاهای دیگر و تحویل آن به متقاضیان توسعه داد. نکته حائز اهمیت اینجاست که همزمان با گسترش این نوع کسب و کار امریکا بهعنوان مبدع قوانینی را برای حمایت از حقوق مصرفکننده و افرادی که برای خودشان کسب و کار اینترنتی راه انداختهاند تدوین کرد. اما در ایران به غیر از یک یا دو کسب و کاری که در فضای مجازی موفق بودهاند و کالاها را به دست مردم رساندند مابقی با مشکل روبه رو شدند علت آن هم در درجه نخست نبود قوانین لازم برای حمایت از مصرفکنندگان است. بدین ترتیب که وقتی فرد هنگام انتخاب و سفارش کالا در فضای مجازی همان زمان نیز مبلغ آن را اینترنتی پرداخت میکند. حال اگر آن کالایی که سفارش داده نسبت به مبلغ پرداخت شده مرغوبیت نداشته باشد حقوقش تضییع میشود.
دانشمند میافزاید: بحثی که در این باره مطرح است این است که وقتی فردی مبدع یک کار اینترنتی شد حقوق معنوی آن را چه کسی حراست میکند؟ بهعنوان مثال چه کسی از حقوق فردی که صاحب فکر بوده و با مطالعه در فضای مجازی کارآفرینی کرده است در برابر کپیبرداری فرد یا افراد سودجو حمایت میکند؟ در واقع قانونی به معنای حفظ حقوق معنوی در کشور وجود ندارد. بنابراین اگر بخواهیم با دنیا حرکت کنیم باید کسب و کارهای اینترنتی در همه زمینهها توسعه پیدا کند. وی میافزاید: برای توسعه کسب و کار در فضای مجازی نیازمند به قانونی هستیم برای اینکه حقوق معنوی طراحان و به وجود آورندگان کسب و کارهای اینترنتی محفوظ باشد. همچنین نیاز به یک قانون دیگر برای حفظ حقوق مصرفکنندگان داریم که ساز و کارش مشخص باشد به علاوه اینکه هر فردی اگر بخواهد کار اینترنتی شروع کند به حتم باید از جایی مجوز دریافت کند و سپس نظارت صنفی روی آن شغل و قیمتهایش باشد.
وی با بیان اینکه از بعد حقوقی مصرفکنندگان و صاحبان مشاغل اینترنتی حمایت شده نیستند اظهار میدارد: همیشه سایه خطر درباره آنها وجود دارد. کما اینکه در حال حاضر قوه قضائیه اعلام میکند در کسب و کارهای فضای مجازی حقوق مردم از بین رفته است و از سویی اداره دارایی مدعی دریافت نشدن مالیات از این نوع مشاغل است. به طور کلی همه به نوعی معترض همدیگر هستند و آن هم بهدلیل نبود ساز و کارهای لازم است. بهعنوان مثال در خارج از کشور به طور معمول افرادی که از خدمات مشاغل اینترنتی استفاده میکنند باید نشانی و مشخصات کاملشان در سیستم ثبت باشد. به عبارتی اگر مشخصات و عکس متقاضی و تحویل دهنده کالا در سیستم شرکت ثبت شده است، متقاضی بواسطه پیام الکترونیکی که از شرکت دریافت کرده، از مشخصات تحویل دهنده کالا باخبر است. بنابراین اگر در این بین حادثهای برای متقاضی یا تحویل دهنده کالا یا صاحب شرکت روی دهد براحتی میتوان از اطلاعاتی که ثبت شده است به فرد متخلف دسترسی پیدا کرد. بنابراین وقتی این کنترلها وجود دارد دیگر کسی جرأت تخلف ندارد. زیرا به طور کامل به حالت مانیتورینگ تحت کنترل است و بدین ترتیب تخلفات و تجاوز به حقوق اجتماعی مردم به حداقل ممکن میرسد. این درحالی است که ما هم باید چنین سیستمی را به وجود آوریم. زمانی که مشخصاتی از یک کسب و کار را در اختیار مردم قرار میدهیم باید به طور خاص در یک جای ثالثی ثبت و ذخیره شود تا چنانچه حادثهای روی داد بتوان براحتی به اطلاعات دست یافت. بنابراین نیاز است با توجه به سیستمهای الکترونیکی که در دنیا وجود دارد و روزبه روز هم پدیده جدیدی از آن رونمایی میشود قوانین را به روز کنیم. به نحوی که بتوانیم از حقوق و امنیت اجتماعی مصرفکننده حقوق معنوی مؤلفان و به وجود آورندگان مشاغل مختلف حراست کنیم.
اختلاف در رویه
دبیرکل خانه اقتصاد کشور همچنین درباره تبعات نداشتن رویه مشترک بین نهادهای ناظر بر فعالیت سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی میگوید: شورای عالی نظارت بر فضای مجازی باید کمی بیشتر تلاش کند تا هرچه سریعتر تمام خلأهای قانونی در این حوزه را پر کند. تصورم این است که اگر این شورا کمی فعالتر شود و حدود کارهایش را بشناسد و با نگاهی به آینده مقررات را وضع کند و درنهایت بسیاری از کارهای نظارتی را به اتحادیه صنفیشان واگذار کند مشکل تا حدودی برطرف خواهد شد. زیرا دولت نمیتواند هم مجوز بدهد و هم نظارت کند. بنابراین اگر بخواهیم سیستم جدید به وجود آوریم باید بخش نظارتی آن را برعهده مردم و اتحادیههای صنفی گذاشته و دولت نیز فقط باید مسئول کنترل باشد تا کارها بدرستی انجام شود؛ نه اینکه خودش وارد مرحله اجرا شود. زیرا اگر بخواهد این کار را انجام دهد نیاز به یک بوروکراسی بزرگ و نیروی انسانی ودر نهایت یک وزارتخانه دارد. بنابراین تصور میکنم هرگاه دولت نقشش را بهعنوان ناظر و سیاستگذار تعریف کند و این کارهای عملیاتی و اجرایی را به بخش خصوصی و اتحادیههای صنفی مربوطه واگذار کند، بهتر میتوانیم رشد کنیم. وی در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر سیاستگذار سایتهای اینترنتی شورای عالی فضای مجازی است و نظارتش نیز برعهده پلیس فتا است، اظهار داشت: قوه قضائیه و نهادهای دیگر هم در این باره کارهایی را در دست اجرا دارند. از اینرو همه این نهادها باید در یک شورایی تحت عنوان فضای مجازی جمع و در آنجا بحث نظارتی و قانونیاش انجام شود؛ سپس اجرای آن به مردم واگذار شود. این درحالی است که هماکنون هر نهادی برای خود قوانینش را اجرا میکند و همه هم ناراضی هستند. وی با بیان اینکه بخش عمده فعالیتهای اقتصادی در فضای مجازی، مالیات است، اظهار داشت: در فضای مجازی کشور وقتی فعالیت اقتصادی صورت میگیرد و کالایی خرید و فروش میشود، باید نحوه وصول مالیاتش نیز مورد تأیید شورایعالی مجازی قرار گیرد.
بهداد عباسی، جرم شناس و مشاور حقوقی شورای انتظامی نصر تهران، میگوید: به نظرم با یک خلأ تقنینی روبهرو هستیم. آن هم به این دلیل که کار کردن در فضای مجازی الزامات خاص خودش را دارد. اگرچه قوانین اندکی در مصوبات مجلس شورای اسلامی وجود دارد اما کفایت موضوع نمیکند و در این خصوص با خلأ تقنینی روبه رو هستیم. بهعنوان مثال در حوزه فروش آنلاین الزاماتی وجود دارد که نیاز به تصویب و تنقیح قوانین جامع تری است. همچنین یکی دیگر از خلأهای تقنینی نبود مرجع صالح یا نهادی بهعنوان متولی در این حوزه است. اگرچه تصورمان این بود که بعد از فرمان رهبر معظم انقلاب در سال 1390 مبنی بر تشکیل شورای عالی فضای مجازی مشکل جزیرهای عمل کردن در این خصوص برطرف شود. اما متأسفانه بهدلیل تکثر و فعالیت نهادهای متعدد از جمله نهادهای حاکمیتی و خصوصی بهعنوان متولی درحوزه فضای سایبر باعث شده که هیچ کسی پاسخگو در این حوزه نباشد.
البته ناگفته نماند که شورای عالی مجازی کارهای مثبتی در این خصوص انجام داده که نمیتوانیم از نظر دور بداریم؛ بخصوص در دوره جدیدی که در جریان است در مرکز فضای مجازی زحماتی کشیده شده است اما به هیچ عنوان کفایت موضوع نمیکند. از اینرو نیاز به ورود قانونگذار و قانون جامعی در این زمینه داریم و شورای عالی فضای مجازی هم باید مؤثرتر عمل کند. این جرم شناس با اعلام این موضوع که یکی از کارکردهای شورای عالی فضای مجازی برقراری ارتباط بین بخش خصوصی و دولتی است میگوید: متأسفانه در شورای عالی فضای مجازی متولی بخش خصوصی به هیچ عنوان عضویت ندارد. بهعنوان مثال سازمان نظام صنفی رایانهای بهعنوان متولی بخش خصوصی باید در این شوراهای تصمیم گیر عضویت داشته باشد و حداقل میتواند برای تسهیل موضوع به آنها کمک کند.
از قانون کپیرایت نترسیم
بهداد عباسی در ادامه درباره فرصتها و تهدیدهایی که قوانین کپی رایت میتواند در اختیار کاربران فضای مجازی و سرمایهگذاران قرار دهد میگوید: قانونگذاران در سال 1379 مصوبهای تحت عنوان قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانهای تدوین و آیین نامه آن نیز در تیر 1383 ازسوی هیأت وزیران مصوب شد. همچنین درباره «تألیف» قانونی مصوب سال 1349 و همچنین قوانینی درباره حقوق «مؤلفان و مصنفان ومترجمان» داریم. این درحالی است که همه قوانین موجود بهدلیل آنکه مربوط به بیش از 40 سال قبل هستند نگاهی به حوزه سایبر نداشتهاند. از اینرو بهدلیل سرعت زیاد انتقال اطلاعات در فضای مجازی و تحولات در این حوزه بهنظر میرسد که قوانین موجود در زمینه کپی رایت در فضای مجازی کفایت نکند. این درحالی است که در سال 1379 هیأت وزیران درباره کپی رایت موارد بسیاری را بررسی و قوانینی را هم تدوین کردند و به مجلس شورای اسلامی هم فرستادند. اما همچنان تصویب نشده و در این خصوص با خلأ قانونی روبه رو هستیم. اما درحال حاضر به نظر میرسد قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرمافزارهای رایانهای که مصوب سال 1379 است میتواند کمک حالی باشد. بنابراین آنچه امروز لازم و ضروری است بهدلیل اینکه سایبر گسترش بیشتری پیدا کرده نیاز است که با یک جامعیت بیشتری نگاه شود و اگر بتوانیم به برخی از کنوانسیونهای جهانی ملحق شویم طبعاً بخشی از مشکلاتمان حل میشود.
بهداد عباسی در ادامه درباره لزوم شیوه نامه مشترک نهادها برای نظارت بر فضای مجازی می گوید: براساس مصوبه سال 1359 شورای انقلاب اسلامی مسئولیتهایی از لحاظ تقنینی برعهده وزارت ارتباطات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای انفورماتیک گذاشته شده است. این در حالی است که فرمان رهبر معظم انقلاب مبنی بر تشکیل فضای مجازی شورای عالی فضای مجازی نیز همین بوده که در واقع یک هماهنگی کامل بین نهادها ایجاد شود. حال آنکه نوظهور بودن این شورا و کمتر ورود کردن به مصادیق باعث شده که همچنان شاهد یک هماهنگی کاملی بین بخشهای مختلف نباشیم. از اینرو شورای عالی مجازی باید بیشتر فعال شود و نهادهای مختلف را هماهنگتر کند و در کمیسیونهای مختلف فضای مجازی موارد متعددی را در دست بررسی قرار دهد. در حقیقت توقع ما بهعنوان علاقهمند و کارگزار در حوزه سایبر این است که سرعت عمل دوستان بالاتر برود تا کمتر شاهد خلأ تقنینی و آیین نامهای باشیم.
مهدی یزدانی، مدیر عامل مؤسسه رسانههای تصویری نیز با بیان اینکه طبق قانون پخش هر نوع محتوای تصویری برای استفاده عموم نیاز به مجوز از سوی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد میگوید: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر محتواهای تصویری که از سوی این سازمان مجوز دریافت میکنند مسئولیت دارد و باید آنها را تحت حمایت و پوشش قانونی قرار دهد و فضا را برای سرمایهگذاری در این حوزه امن کند. به عبارتی اشخاص حقیقی و حقوقی دارای مجوز فعالیت و پخش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد از چتر حمایت حقوقی برخوردار هستند. البته نکته قابل توجه اینجاست که هر سرمایهگذاری یک ضریب ریسک دارد و حوزه فرهنگ و هنر نیز از این امر مستثنی نیست. بنابراین چنانچه در جریان سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ و هنر و سمعی و بصری اتفاقی بیفتد ریسکش را که طبیعی نیز است، خود سرمایهگذار باید بپذیرد. البته سرمایهگذارانی که از قبل مجوزهای قانونی دریافت کردهاند در زمان نیاز به حمایت قانونی و حقوقی از چتر حمایتی سازمان برخوردار میشوند.
مهدی یزدانی در ادامه درباره این موضوع که بهدلیل رشد تکنولوژی و نحوه دسترسیها در حوزه سمعی و بصری، سرعت تصویب قوانین و تدوین آییننامهها و دستورالعملها خیلی بیشتر شده است میگوید: اگر دقت داشته باشید در گذشته قوانینی وجود داشتند که امروزه بیاثر یا کم اثرتر هستند. بهعنوان مثال تا اوایل دهه 70 ویدئو ممنوع بود و بعد از آن آزاد شد. سپس با آمدن ماهواره قوانینی در این خصوص تصویب شد. اما بهدلیل تغییراتی که در تکنولوژی ایجاد شد در عمل این قانون خیلی قابل استناد و استفاده نشد و در نهایت باعث سردرگمی مردم و دستگاههای نظارتی شد. زیرا شکل دسترسی تغییر کرده بود و فیلمهای مورد استفاده در ویدئوها از «وی اچ اس» تبدیل به «سی دی» و «دی وی دی» و... شده بود. در واقع نوع حجم دستگاهها از بزرگ به کوچک و نوع و شکل تصویری تغییر کرد. به همین دلیل قوانینی که وضع شده بود در شرایط جدید چندان قابل استفاده نیست. این در حالی است که در خصوص استفاده از ماهواره هم شرایط به گونهای شد که قانونگذار، ناظر، مجری و مردم از وضعیت موجود خسته شدند و در واقع نتیجه آنچه شد که هماکنون هست. در واقع براساس قانون توزیع و پخش و استفاده از ماهواره غیر مجاز است اما این قوانین در اجرا خیلی موفق نبوده است. بنابراین به نظرم آن چیزی که باید اتفاق بیفتد این است که قوانین باید به گونهای باشد که برای روزهای آینده هم قابلیت استناد داشته باشد و تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و توزیعکننده گان و ناظران در آن ذینفع باشند. به طوری که خودشان و روابط شان را با این قوانین تنظیم کنند و براساس آن کسب و کار قانونیشان را توسعه دهند.
مهدی یزدانی در ادامه با بیان اینکه یکی از ضررهای اساسی و جبرانناپذیر در حوزه کپی رایت در کشور این است که شهروندان ایرانی بهدلیل آنکه نمیتوانند تحت هیچ شرایطی شکایت خودشان را در سایر کشورها ثبت کنند، محصولات فرهنگی ما در سایر کشورها به یغما میرود می افزاید: از آنجا که در کشور قانونی تحت عنوان قانون مصنفان و مؤلفان داریم در داخل کشور مجبور هستیم که حقوق مؤلفان و هنرمندان را رعایت کنیم. اما بهدلیل نپیوستن ایران به قانون کپی رایت باعث میشود امکان تولید محصول مشترک بین سرمایهگذاران داخلی و خارجی وجود نداشته باشد.
اما نکتهای که شاید مردم کمتر اطلاع داشته باشند این است که کشورها در خصوص ارائه محصولات فرهنگی برای خودشان استثناهایی دارند. حتی بعد از پیوستن به «دبلیو سی او» میتوانند تعرفههای ترجیحی خودشان را داشته باشند بنابراین اینکه ممکن است این پیوستن منجر به حضور انبوه کالاهای خارجی یا فیلم در ایران شود تولیدات فرهنگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد. از اینرو تصویب قانونی که محصولات فرهنگی کشور را استثنا کند میتواند نگرانی ما را از این بابت مرتفع کند و از سویی دیگر امکان پیگیری حقوقی را برای تولیدکنندگان و کارآفرینان در حوزه هنر در خارج از کشور تأمین کند.
وی همچنین درباره قوانین موجود در خصوص دوبله و ترجمه فیلم و سریالهای روز دنیا اظهارداشت: براساس قانون همه سایتهایی که مبادرت به نمایش فیلم میکنند حتی استودیوهای دوبله باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت کنند. یعنی اگر فیلمی دوبله میشود معنای آن این نیست که مجوز برای پخش دارد. بلکه بعد از دوبله باید به وزارت ارشاد عرضه و پس از دریافت مجوز پخش بارگذاری شود. اما نکته مهم رعایت حقوق صاحبان آثار چه داخلی و چه خارجی است. در واقع نمیتواند اینگونه باشد که دهها یا صدها عنوان فیلم داشته باشیم و حقوق صاحب اثر را پرداخت نکنیم. همچنین وزارت ارشاد باید هنگام صدور پروانه برای فیلمها قراردادی که بین صاحب اثر و توزیعکننده وجود دارد را دریافت کند. در این صورت است که حقوق صاحب اثر داخلی یا خارجی را حفظ خواهیم کرد. در غیر اینصورت اگر ما به این شکل قانونی حقوق صاحبان اثر بخصوص آثار خارجی را پرداخت نکنیم ممکن است در دادگاههای بینالمللی علیه ما طرح شکایت شود و به ناچار مبالغی مجبور به پرداخت خسارت به صاحب اثر شویم. کما اینکه مواردی داشتهایم که بهدلیل رعایت نکردن حقوق برخی از صاحبان اثر خارجی که حتی از صدا و سیمای کشور نیز پخش شده است خسارتهای سنگینی پرداخت کردیم. بنابراین رعایت حقوق صاحب اثر یک اصل حرفهای پذیرفته شده است که باید شرایط کسب و کار برای فعالان در این حوزه فراهم باشد.
مهدی یزدانی همچنین در ادامه درباره وظایف دستگاهها و نهادهای مختلف برای نظارت بر فضای مجازی اظهار میدارد: خوشبختانه با تجربههایی که وجود دارد در حال حاضر نظارت نهادها و دستگاههای مختلف از جمله قوه قضائیه و وزارت ارتباطات و شورای عالی نظارت بر فضای مجازی جامعتر دیده میشود. اما نکتهای که وجود دارد این است که اگر بهترین قانون را داشته باشیم و اما قابلیت اجرایی نداشته باشد و مردم نتوانند منافع خودشان را در آن ببینند قابل اجرا و بازدارنده نیست. زیرا در حال حاضر خوشبختانه هم مردم به حقوقشان آگاه هستند و هم دستگاههای نظارتی سیستم قضایی و فضای عالی مجازی و قانونگذار. تا آنجایی که اطلاع دارم شورای عالی مجازی در حال تنظیم مقرراتی در این خصوص و تبدیل آن به آیین نامه و دستورالعمل است.
وی افزود: آنچه در قوانین موجود در کشور وجود دارد این است که در خصوص محصولات فرهنگی و قاچاق آن حقوق جامعه، تولیدکننده، مصرفکننده و توزیعکننده دیده شده و برای متخلفان نیز متناسب با جرمی که انجام میدهند مجازات در نظر گرفته شده است. اما متأسفانه این مجازاتها متناسب با جرم و خسارت چند میلیونی که به صاحب اثر می زنند نیست و باعث ارتکاب مجدد این جرم میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حامد جیرودی
دربی 85 پایتخت میان پرسپولیس و استقلال در حالی برگزار شد که قضاوت آن را بیژن حیدری برعهده داشت. داور اهل همدان که برای اولین بار بازی سرخابیها را سوت میزد. او در دقیقه 23 این مسابقه یک پنالتی به سود سرخپوشان گرفت که علی علیپور آن را تبدیل به گل کرد که در آن صحنه پرسپولیسیها معتقد بودند باید به روزبه چشمی، مدافع استقلال کارت قرمز نشان داده میشد که خود حیدری چنین نظری ندارد. در صحنهای هم استقلالیها معتقد بودند که باید کمال کامیابینیا کارت زرد میگرفت و در این صورت اخراج میشد که باز هم حیدری معتقد است که درست سوت زده است. با این حال، باشگاه استقلال طی نامهای رسمی، اعتراض خود را به قضاوت حیدری اعلام کرده است. دکتر بیژن حیدری دیروز در حالی به سؤالات خبرنگار «ایران» پاسخ داد و درباره دربی 85 صحبت کرد که در مسیر رفتن به مطب خود بود.
آقای دکتر! دربی 85 چطور بود؟
مسابقه خیلی خوبی بود و امیدوارم که همه تماشاگران و بینندگان از دیدن آن راضی بوده باشند.
خودتان از قضاوتی که داشتید، راضی بودید؟
من میدانستم که این دربی تنها متعلق به مردم تهران نیست و تمام علاقهمندان به فوتبال در ایران آن را دنبال میکنند و این بازی یکی از مهمترین بازیهای فوتبال ماست و برای همین سعی کردم که قضاوت خوبی داشته باشم و سوتهای خوبی بزنم.
جدای از اعتراضهایی که گروهی از هواداران دو تیم به داوری دربی دارند، اما فریدون اصفهانیان، رئیس کمیته داوران و سایر کارشناسان از قضاوت شما راضی و در کل نگاهها به قضاوت شما مثبت بوده است.
خدا را شکر میکنم. البته من اگر یک قضاوت عالی داشته باشم یا قضاوت ضعیفی انجام دهم، سعی میکنم که اظهار نظری نداشته باشم و اجازه میدهم تا کارشناسان و اصحاب رسانه درباره داوری من نظر بدهند. با این حال، اگر نظرات مثبت بوده، خوشحالم و امیدوارم بتوانم از تجربه قضاوت در دربی در بازیهای خارج از کشوری که سوت میزنم، استفاده کنم.
محسن ترکی و علیرضا فغانی جزو داورانی هستند که دربیهای زیادی را سوت زدهاند. با آنها قبل از بازی مشورت کردید؟
من هم با دو عزیزی که نامشان را بردید و هم با دیگر داوران باسابقهای که به خاطر قضاوت داوران خارجی در طول سالهای گذشته نتوانسته بودند دربی را قضاوت کنند، مشورت گرفتم و سعی کردم که از نظراتشان و توصیههایی که به من کرده بودند، استفاده کنم.
شما در این بازی یک پنالتی گرفتید که واضح بود اما درباره رنگ کارت آن اختلاف نظر وجود دارد همچنین درباره یکی، دو صحنه دیگر هم به قضاوت شما اعتراض شده. درباره این صحنهها چه نظری دارید؟
درباره کارت صحنه پنالتی که قانون تغییر کرده و من میتوانم متن انگلیسی قانون را برای شما بفرستم.
وقتی داخل محوطه جریمه جدال بازیکنان برای توپ باشد، بازیکنی که هم توپ را میزند و هم پای مهاجم را، جریمهاش پنالتی و کارت زرد است. اگر این اتفاق بیرون از محوطه جریمه میافتاد، جریمهاش کارت قرمز بود. اگر مدافع استقلال در محوطه جریمه مهاجم پرسپولیس را هُل میداد یا بازیکن را میگرفت، علاوه بر پنالتی باید اخراج میشد. دروازهبان اما، اگر با دست هم مهاجم را میزد، باز هم جریمهاش خطای پنالتی و کارت زرد بود، چون دروازهبان میتواند از دستش استفاده کند. اینها قوانین فیفا هستند. البته در کل درباره صحنههای بازی، کارشناسان باید نظر بدهند. هر چند که نظر کارشناسان هم متفاوت است.
درباره اخطارهای زیادی که دادید، چطور؟
من در صحنهای که دیدم بازیکن باید جریمه شود، به او کارت دادم. اگر کارت بدهی، میگویند داور پرکارت بوده و اگر کارت ندهی، میگویند ضعیف بوده است. در کل جو این بازی متفاوت است و من هم سعی کردم که آن را بخوبی اداره کنم. من نخواستم نفر اول دربی باشم و با سوتها یا تصمیماتم توجهات را به خودم جلب کنم. سعی کردم در کنار بازیکنان، مربیان و تماشاگران به زیباتر شدن مسابقه کمک کنم.
حتماً میدانید که باشگاه استقلال به صورت رسمی به کمیته داوران نامه زده و به قضاوت شما اعتراض کرده است؟
ما به نظر همه احترام میگذاریم. اگر فکر میکنند که حقی ضایع شده، میتوانند اعتراض کنند تا رسیدگی شود. اعتراض حق هر تیمی است و میتوانند این کار را انجام دهند اما من سعی کردم که بهترین قضاوتم را داشته باشم.
میدانیم که میخواهید به مطب بروید. راستی الان کجا مشغول هستید؟
من در دانشگاه علوم پزشکی همدان فعالیت میکنم.
روزانه به طور متوسط چند عمل جراحی انجام میدهید؟
متفاوت است. ممکن است روزی عمل داشته باشم ممکن هم هست در کلینیک باشم یا با دانشجویانم کلاس داشته باشم اما در ماههای شلوغ بخصوص در تابستان که آمار تصادف بالا میرود، از یک عمل سرپایی کوچک یا یک عمل تاندون پا انجام میدهم و به طور میانگین ممکن است بین 200 تا 300 عمل جراحی در ماه داشته باشم!
پیامهایی که به دستم رسید، توهینآمیز نبود
حیدری: در اتاق عمل هم درباره دربی جواب میدادم
اینکه داوران ممنوعالمصاحبه هستند، موضوع جدیدی نیست اما بیژن حیدری دیروز با کسب اجازه از اصفهانیان رئیس کمیته داوران علاوه بر گفتوگو با «ایران»، مصاحبههایی هم با یکی، دو خبرگزاری از جمله تسنیم داشت که گزیده آن چنین است.
é پیامهای زیادی از طریق تلگرام یا پیامک به دستم رسید اما هیچ کدام توهینآمیز نبود.
é از آشنا و فامیل تا بیمار اتاق عمل و همکارانم در مورد دربی صحبت میکنند. یکی سؤال میپرسد فلان بازیکن در فلان صحنه توهین کرد؟ همه آنها از قضاوت من راضی بودند.
é ربیعخواه در چند دقیقه 3 بار مرتکب خطا شد و به همین دلیل به او کارت نشان دادم. در این صحنه، ربیعخواه از بالا تنه و کامیابینیا از پایین تنه مرتکب خطا شدند. برخی از دوستان میخواهند بقبولانند که در این صحنه اشتباه یا بازیکن خطاکار را گم کردهام. چطور ممکن است از فاصله دو متری، بازیکن را گم کنم؟ آیا نمیتوانم دو بازیکن که همزمان روی یک بازیکن دیگر هجوم میبرند را تشخیص دهم؟
é غفوری عصبانی بود و به سمتم آمد، اما توهین نکرد. کارت زرد اول من همچنان بالای سر بود، اگر کارت زرد پایین بود، با کارت زرد دوم مواجه میشد. احساس کردم اگر بازیکن را مدیریت و آرام کنم، خیلی بهتر از این است که کارت دیگری بدهم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مسعود شهامی پور روزنامهنگار
این نه سرآغاز عصری تازه برای مطبوعات است که مدتهاست آغاز شده و اینک این مطبوعات است که تازه به هوش آمده و نسیم وقوع عصری تازه را بر گونههای ملتهبش احساس میکند. عصر تازه
با تهدیدهای تازه آغاز شده است؛ تهدید رقیبی قدرتمند، قدر، بیباک و بیمرز که نه در فضای حقیقی و نه در همسایگی ما که در فضایی از وهم و خیال مجاز و تمثیل رودرروی مطبوعات ایستاده است.
در همین عصر است که کاغذ روزنامه بر تندباد رقابتی نفسگیر و نابرابر بسرعت مچاله شده یا بیات میشود این را سرعت بیوقت و هنگام رسانههای مجازی به روزنامهها گوشزد میکند؛ که رقابت چنان است
اگر صفحات کاغذی به سبک و سیاق قدیم بماند به گمان باطلی به خبررسانی اکتفا کند و به قدر لازم سنگین نباشد یا مچاله گشته یا باد خواهدش برد.
رقابت اینچنین آغاز شد؛ از گوشهای در آن سوی دنیا امواج بر شانههای فضا سوار گشت و سرتاسر دنیا را پیمود و زمانی که طنین رسیدنش به مطبوعات رسید دیگر تا کنج خانههای همه شهروندان در همه جا رسوخ کرده بود.
پیام های این امواج چنان بود که شبکههای اجتماعی را شکل داد و به گونهای کار کرد که مخاطبش انگار در متن و میدان خبر بود. دیگر چه خبری میماند تا خبرنگار روزنامهای از دفتر روزنامه یا از خانهاش به شتاب بیرون بدود
به سر حادثه رسد خبر بگیرد و به سریعترین وسیله ارتباطی به دفتر روزنامه ارسال کند صفحات زیر چاپ رود و در دکهها... این که خبر اولی بود تا خبر بدست مخاطب روزنامه برسد صدها خبر دیگر در فضای مجازی پرکشیده
و انتشار یافته است... روزنامه با کاغذهایش هر چه بدود به گرد پای رسانه رقیب در عرصه شهرها نمیرسد چه کند؟ آیا بیخیال خبر شود و دورش را خط بکشد؟ اینکه معنای دیگر تعطیلی روزنامه است پس روزنامه را تدبیری دیگر لازم است که فضای مجازی هیچگاه قادر به رقابت در آن عرصه نیست و آن عرصه تحلیل و تفسیر است تا عطشی را که انتشار سریع خبر در فضای مجازی کام خواننده را دچارش کرده بنشاند.
در این رقابت نابرابر روزنامهها در معنای عام آن مطبوعات چندان هم
سپر افکنده نیستند. موضوع تحلیل و تفسیر تنها عرصه برتری بالقوه مطبوعات در رقابت با فضای مجازی نیست. عرصهای که مطبوعات هنوز به ضرورت حیاتی پرداختنش پی نبرده است چنین غفلتی است که اینک صفحاتی همانند و یکسان با تفاوتهای اندک بر روی کیوسکهای مطبوعات به چشم مخاطب میآید. جدا از حوزههای نگارشی مقوله تصویر هنوز سهم حقیقی و سزاوار خود را از رسانههای کاغذی طلب دارد. روزنامهها هنوز نتوانستهاند جایگاهی در خور و شایسته برای تصویر فراهم کنند. روزنامه در رقابت
با فضای مجازی عنصر تصویر را به مثابه یک سلاح کارآمد برای برنده شدن
در این مقوله در اختیار دارد و باید از آن استفاده بهتری کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه جهان/ یک مقام اقلیم کردستان عراق با انتشار خبری مبنی بر نوشته شدن نامهای از سوی مسعود بارزانی خطاب به پارلمان اقلیم خبر داد، دوره ریاست مسعود بارزانی تمدید نخواهد شد و چهارشنبه اول نوامبر به پایان میرسد.
به گزارش رویترز، این مقام آگاه تصریح کرد: مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق در این نامه که قرار است امروز در نشست پارلمان قرائت شود،
دوره ریاست خود را پس از اول نوامبر تمدید نخواهد کرد. وی خاطرنشان کرد:
در این نامه همچنین برنامهای برای تقسیم اختیارات رئیس اقلیم تدوین شده است. برخی منابع نیز خبر دادند، احتمالاً بارزانی اختیارات خود را به نخستوزیر اقلیم کردستان و هیأت تشکیل شده واگذار میکند و به پارلمان اختیارات بیشتر میدهد تا مذاکرات با بغداد ادامه یابد.
■فعالیت «روداو» در عراق ممنوع شد
دفتر امور رسانهای و ارتباطی دولت عراق با صدور دستوری توقف فعالیت شبکه تلویزیونی روداو را اعلام کرد. در این حکم آمده است که شبکه تلویزیونی روداو مطابق دستورالعمل این کمیسیون عمل نمیکند و برنامههایی دارد که سبب تحریک خشونت و تنفر میشود و صلح و امنیت اجتماعی را هدف قرار میدهد. شبکه روداو در این باره اعلام کرده، این حکم مورخ 23 اکتبر است و بدون هیچ گونه اطلاع قبلی
و یا شکایت صادر شده و به موجب آن از فعالیت کارکنان شبکه جلوگیری شده و تمام تجهیزات آن در سراسر عراق توقیف میشود. به گفته این شبکه، روداو مجوز وزارت فرهنگ دولت اقلیم کردستان عراق را دارد که بخشی از دولت فدرال عراق است
و براساس قانون اساسی عراق فعالیت میکند. این حکم همچنین به شرکتهای ارتباطاتی که با شبکه روداو همکاری داشتهاند ارسال شده تا از تسهیل کار شبکه مذکور جلوگیری به عمل آید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه جهان/ وقوع دو انفجار و درگیری مسلحانه
در موگادیشو، پایتخت سومالی 13 کشته و 16 زخمی برجاگذاشت. گروهک تروریستی الشباب مسئولیت این انفجارها را برعهده گرفت.
به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره، سرگرد «محمد حسین» از مقامات ارتش سومالی در این باره
به این خبرگزاری اعلام کرد: انفجار مذکور که بسیار مهیب بود، در نزدیکی ساختمان تئاتر ملی سومالی به وقوع پیوست. این بنا در نزدیکی ساختمان کاخ ریاستجمهوری این کشور واقع شدهاست. بنا براین گزارش لحظاتی پس از اینکه پلیس امنیتی سومالی به این منطقه اعزام شد، انفجار دوم نیز در نزدیکی ساختمان قدیمی پارلمان رخ داد. این انفجار با یک خودرو بمبگذاری شده، انجام شد. تروریستهای تکفیری الشباب مسئولیت انفجارهای دوگانه موگادیشو را برعهده گرفتند.
موگادیشو دو هفته پیش نیز شاهد یک حمله تروریستی بزرگ در نزدیک هتل سافاری این شهر بود. در این حمله که توسط یک عامل انتحاری
و با یک کامیون بمبگذاری شده، صورت گرفت، بیش از 400 نفر کشته شدند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مسئول امور بشردوستانه و کمکهای اضطراری سازمان ملل شرایط انسانی در یمن را «تکان دهنده» توصیف کرد و از طرفهای درگیر جنگ خواست به قوانین بینالمللی احترام بگذارند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری فرانسه از صنعا، مارک لوکاک، مسئول امور بشردوستانه و کمکهای اضطراری سازمان ملل متحد در پایان مأموریت پنج روزه خود که نخستین مأموریت وی در یمن بود، گفت: جنگ در این کشور فقیر عربی باید از طریق روند سیاسی پایان یابد. لوکاک که پیش از ترک صنعا با خبرنگاران گفتوگو میکرد، گفت در سفرش شاهد کودکان یمنی بود که از سوءتغذیه حاد رنج میبرند. لوکاک قرار است در نشست یک روزه واکنش بشردوستانه به بحران یمن که امروز در ریاض پایتخت عربستان سعودی برگزار میشود، سخنرانی کند. سازمان ملل بحران یمن را بزرگترین بحران انسانی جهان توصیف کرده است. بیش از 8650 نفر در جنگ یمن از مارس 2015 تاکنون کشته و حدود 58600 نفر نیز زخمی شدهاند که بسیاری از آنها غیرنظامی بودهاند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جمعی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ضمن اعلام حمایت از وزیر پیشنهادی علوم، مطالبات جامعه دانشگاهی کشور از وزیر علوم را مطرح کردند. به گزارش ایلنا، علی محمد حاضری در نشست اعلام حمایت اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه از وزیر پیشنهادی علوم گفت: صرفنظر از بعضی انتقادهایی که در مورد عملکرد دوره اخیر مدیریتی دکتر غلامی در دانشگاه همدان وجود دارد ایشان یک چهره علمی با سابقه درخشان و همین طور سوابق روشن دفاع از اسلام خط امامی، خردورز و با مواضع اصلاحطلبانه است. نجفقلی حبیبی، دیگر عضو شورای مرکزی این تشکل دانشگاهی گفت:باوجود همه جوسازیها تا جایی که ما از دکتر غلامی شناخت داریم، میدانیم که با همیاری همه دانشگاهیان و دانشجویان مخلص انقلاب میتواند این کشتی پر تلاطم را به ساحل برساند. انشاءالله همه کمک کنند که از این آشفتگی نجات پیدا کنیم چون خیلی بد است که وزارت علوم هنوز مسئول نداشته باشد.
از سوی دیگر وزیر پیشین نیرو با ابراز تعجب از طرح ادعای بیتوجهی وزیر پیشنهادی نیرو به مسائل زیست محیطی، گفت: نقطه قوت اردکانیان این است که تمامی جوانب بویژه مخاطرات زیست محیطی را در نظر میگیرد و مطمئناً پس از حضور در وزارت نیرو نیز به این مسائل عنایت ویژهای خواهد داشت.
به گزارش ایسنا، پرویز فتاح افزود: تخصص اصلی گزینه پیشنهادی وزارت نیرو مدیریت منابع آب است. در این شاخه مدیریت باید تمامی شرایط و نیازهای بالادست، پایین دست و مسیر رعایت شود. اینکه در خارج از کشور اردکانیان مورد استقبال قرار گرفته و سالیان متمادی است از حضور او در عرصههای بینالمللی استفاده میکنند به دلیل سوابق خوب وزیر پیشنهادی در این حوزه است.
وزیر پیشین نیرو با تأکید بر اینکه اردکانیان به تنهایی قادر به حل مشکلات و معضلات وزارت نیرو نخواهد بود، خاطرنشان کرد: دولت و مجلس پس از کسب رأی اعتماد اردکانیان از خانه ملت نیز باید از وزیر نیروی دولت دوازدهم حمایت کنند و این حمایت نیز باید قابل رصد باشد. وی در بخش پایانی سخنان خود برنامه ارائه شده از سوی اردکانیان به مجلس را مناسب ارزیابی کرد و افزود: با وجود اینکه وزیر پیشنهادی برنامه قوی را در دستور کار خود قرار خواهد داد ولی مسلماً به تنهایی در این عرصه موفق نخواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
-
آثارم متعلق به مردم است و باید به آنها بازگردد
-
دولت حامی رسانههای شجاع و مستقل است
-
دولت در انتظار تکمیل کابینه
-
مخالفت ایران با <همه پرسی>صادقانه و میانجیگریاش بیطرفانه بود
-
مایه از جان برای یک لقمه نان
-
رهایی شرکای بابک زنجانی از طنابدار
-
کسب و کارهای مجازی نیازمند پشتیبانی قانونی
-
میخواستم به زیباتر شدن بازی کمک کنم
-
رقابت نابرابر کاغذی و مجازی
-
چهارشنبه، پایان ریاست بارزانی بر اقلیم کردستان
-
حملات تروریستی <الشباب> در نزدیکی کاخ ریاستجمهوری سومالی
-
نماینده سازمان ملل: شرایط انسانی یمن «تکاندهنده» است
-
حمایت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها از غلامی
