
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ابهامهای جدید در حادثه سقوط هواپیما
«12 ساعت قبل از آخرین پرواز هواپیمایی ایتیآر آسمان به مقصد یاسوج سازمان هواشناسی اعلام کرده بود که مسیر برای انجام پرواز مناسب نیست.» محمد علی وکیلی عضو هیأت رئیسه مجلس این موضوع را عنوان کرد و گفت: با وجود چنین اخطاری اجازه پرواز به خلبان جای تعجب دارد. البته موضوع هواشناسی و بیتوجهی شرکت آسمان بهوضعیت جوی نامناسب، از چند روز پیش با صحبتهای دامادی عضو کمیسیون عمران مجلس رنگ و بوی جدی بهخود گرفت و اکنون نوک پیکان به سمت سازمان هواشناسی است که طی چند روز اخیر سکوت کرده است.
چرا آسمان از خلبان خواسته
که پرواز کند؟
اکنون که تیم تجسس و نجات در حال یافتن جعبه سیاه و اجساد است تا چرایی این حادثه ناگوار مشخص شود نگاهها به سمت منابع داخلی است و اینکه اطلاعات موجود چرا به صورت شفاف اعلام نمیشود. دامادی میگوید: سازمان هواشناسی موظف است این موضوع را رسیدگی کند و به صورت شفاف و روشن بگوید چه اطلاعاتی را بهشرکت آسمان داده است.آن گونه که مطلع شدیم از 12 ساعت قبل موضوع نامناسب بودن مسیر پروازی به شرکت آسمان گوشزد شده بود. لذا هنوز نمیدانیم چرا شرکت آسمان از خلبان خواسته که پرواز داشته باشد.
ما نمیتوانیم شرکتها را
از پرواز منع کنیم
در عین حال احد وظیفه مدیرکل پیشبینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی با آنکه تمایلی به مصاحبه نداشت اما به بیان این جمله بسنده کرد که سازمان هواشناسی اطلاعات مربوط به وضعیت جوی را در اختیار شرکتهای هواپیمایی قرار میدهد و آنها باید تصمیمگیری کنند که به مقصد تعیین شده پرواز داشته باشند یاخیر. این سازمان نمیتواند هیچ شرکت هواپیمایی را منع به پرواز کند. در مورد هواپیمای ایتیآر که به سمت یاسوج در حال پرواز بود و دچار سانحه شد، باید بهصورت فنی صحبت کرد. این امر نیازمند بررسیهای کارشناسی است.
خلبان با مجوز شرکت
اجازه پرواز پیدا میکند
رضا جعفرزاده سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری هم در مورد اینکه خلبانها از وضعیت جوی مقصد مطلع میشوند، اظهار داشت:کادر پرواز قبل از آنکه وارد هواپیما شوند اطلاعات مسیر پرواز مانند ارتفاع و... را دریافت میکنند و بعد از دریافت پروفایل پرواز سوار هواپیما میشوند. اگر برج مراقبت و دیسپچ (دیسپچ بهمراحل اعزام یک پرواز گفته میشود) اجازه دهد آن زمان خلبان میتواند استارت پرواز را بزند. در حقیقت شرکت هواپیمایی (دارنده هواپیما) با دردست داشتن اطلاعات، تعیینکننده پرواز است.
بر این اساس شرکت آسمان، از خلبان هواپیمایی ایتیآر خود با 66سرنشین خواسته که به سمت یاسوج پرواز کند. البته این حادثه منجر به این شد که سازمان هواپیمایی پرواز هواپیماهای ایتیآر آسمان را تا اطلاع ثانوی متوقف کند. شنیدهها حکایت از آن دارد که 3 فروند هواپیمای این شرکت تا بررسی نهایی باید زمینگیر باشد. البته این اتفاق ربطی به هواپیماهای ایتیآر جدید پسابرجامی ندارد.
ایجاد گروههای تخصصی 11 گانه
سخنگوی سازمان هواپیمایی توضیح داد که اکنون گروه تخصصی 11 گانه برای بررسی سانحه تشکیل شده است. این گروه ضمن پیدا کردن دلیل این سانحه میتوانند به نتایجی برسند که پیشگیریکننده از سوانح آینده باشد. لذا گروههای تخصصی با زیرشاخههای متعدد در بخشهای عملیات، سوابق فنی، مراقبت پرواز، سیستمها، تجسس و نجات، عوامل انسانی، شاهدان عینی، هواشناسی، سازه هواپیما، موتورهواپیما و دستگاه ثبت پروازی تشکیل شده است. تمام پارامترهای دخیل در پرواز باید مورد بررسی قرار گیرند تا بهصورت کارشناسی و دقیق علت سانحه مشخص شود.لذا تا زمانی که نتوانیم به اطلاعات کافی برسیم نمیتوان در مورد آن اظهار نظر کرد و تمام گفتهها در حد حدس و گمان است.
هنوز جعبه سیاه پیدا نشده است
وی با بیان اینکه هنوز جعبه سیاه هواپیمای ایتیآر آسمان یافت نشده است ،تصریح کرد: اگر جعبه سیاه پیدا شود به مکالمات ثبت شده خلبان با مرکز کنترل فضای کشور، موضوعات تخصصی چون موتور و مابقی خواهیم رسید. جعفرزاده درباره حضور تیم فرانسوی در ایران برای بررسی این سانحه گفت: جلسات کارشناسی متعددی برگزار شده است و بزودی این تیم به منطقه اعزام میشود تا بررسیها با دقت بیشتری صورت گیرد. اکنون تیم تجسس و نجات فعالیت خود را متوقف کرده و هر زمان که امکان آن (حتی 10درصد) فراهم شود مجدداً بررسیها آغاز میشود.
تنها پر ابر بودن
مشکل مسیر یاسوج نبود
محمد علی وکیلی عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی که مهر تأیید بروضعیت آب و هوای مسیر یاسوج زد، گفت: هواپیما بهجهت پرش از تهران و مقصد با هیچ شرایط ناپایداری روبهرو نبود اما طول مسیر مشکل داشت و این موضوع 12 ساعت قبل از سوی سازمان هواشناسی به شرکت آسمان گفته شده بود لذا شرکت نباید اجازه پرواز به خلبان را میداد.طول مسیر بهغیراز پر ابر بودن مشکل بارش باران هم داشته است.حتی زمانی که هواپیما به نزدیکی فرودگاه یاسوج رسیده بود، به گفته شاهدان امکان نشست پرواز نبود. وی خاطرنشان کرد: این گفتهها قضاوت اولیه است اما وقتی 12 ساعت قبل سازمان هواشناسی اعلام کرده است که مسیر پرواز مناسب نیست، اجازه پرواز جای تأمل و سؤالدارد.
تا جعبه سیاه بازخوانی شود
ایتیآر آسمان اجازه پرواز ندارد
از طرفی محمدرضا رضایی کوچی رئیس کمیسیون عمران مجلس گفته است: اصل موضوع حادثه هواپیما این است که در آن شرایط جوی هواپیما باید پرواز میکرد یا خیر که این موضوع باید مورد بررسی قرار گیرد. وی با اشاره به اینکه کمیسیون عمران در حال حاضر روی شرایط جوی و وضعیت ایمنی هواپیما کار میکند، ادامه داد: هواپیماهای ATR72 سن بالایی دارند و اکنون باید وضعیت آنها بررسی شود.لذا سازمان هواپیمایی دستور توقف موقت (تا بازخوانی جعبه سیاه، دیگر این هواپیماها پرواز نمیکنند) فعالیت آنها را صادر کرده است.از طرفی باید منتظر جعبه سیاه هواپیمایی که سقوط کرده باشیم، شاید نقص فنی هم در این سقوط دخیل بوده است.
هواپیما 4 دقیقه قبل از سقوط وضعیت عادی داشته است
وی با بیان اینکه 4 دقیقه پیش از سقوط هواپیما مکالمهای از یکی از مسافران هواپیما با فردی که در فرودگاه یاسوج منتظرش بوده وجود دارد، افزود: این مکالمه بسیار عادی بوده و نشان میدهد که شرایط هواپیما پیش از سقوط بسیار عادی بوده و مشکلی وجود نداشته است اما اینکه چرا به کوه برخورد میکند، از ابهاماتی است که باید به آن پاسخ داده شود. رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: حادثه سقوط هواپیمای ATR72 ابهامات زیادی برای همگان ایجاد کرده همانند نقص ارتفاع سنج و امکان یخ زدگی هواپیما که در کمیسیون عمران این موضوعات بهدقت مورد بررسی قرار میگیرد.
تکذیب نقش چوپان محلی
در پیدا شدن لاشه هواپیمای ایتیآر 72
در عین حال در واکنش به بیانیه شرکت آسمان که در آن تصریح شده بود از طریق اطلاعات یک چوپان محلی توانستهاند لاشه هواپیما را پیدا کنند، مدیر کل دفتر عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی ضمن تکذیب این موضوع توضیحاتی را ارائه کرد. محمد سعید شرفی هرگونه دخالت و کمک یک چوپان در پیدا کردن لاشه ایتیآر 72 شرکت هواپیمایی آسمان در ارتفاعات دنا را رد کرد.
وی در گفتوگو با ایرنا با تشریح نحوه پیدا شدن لاشه هواپیمای ایتیآر شرکت آسمان در منطقه کوهستانی دنا افزود: روز یکشنبه 29 بهمن ماه پس از ناپدید شدن این هواپیما از صفحه رادار سه ساعت بعد یک تیم 20 نفره متشکل از خلبانان، متخصصان شرکت فرودگاههای کشور و کارشناسان سازمان هواپیمایی کشوری راهی منطقه شدند و در بخشداری بیده برای انجام عملیات جستوجو مستقر شدند.
نماینده سازمان هواپیمایی کشوری در منطقه اظهارداشت: روز دوشنبه 30بهمن ماه ساعت 6 صبح با خلبانان جمعیت هلال احمر، سپاه پاسداران، هوانیروز جلسات ما آغاز شد بهطوری که 13 پهپاد توسط اتحادیه هوا فضا و سپاه پاسداران بهمنطقه اعزام و پنج بالگرد نیز در همان روز برای انجام عملیات جستوجو آماده شد. وی ادامه داد: پس از اینکه عکسها و مدارک موجود مورد بررسی تیم کارشناسی قرار گرفت سه محلی که پیشبینی سقوط هواپیما مدنظر قرار گرفته بود در یک منطقه متمرکز شد. شرفی افزود: سه بالگرد در منطقه عملیات جستوجو را انجام دادند و در نهایت چهارمین بالگرد شرکت هلی کوپتری یاس موفق شد محل دقیق سقوط هواپیما را در ارتفاعات دنا شناسایی کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

زن، سرآغاز آگاهی است
گزارشی از دو سخنرانی فرزندان دکتر علی شریعتی
«زمان» در فلسفه مارتین هایدگر
دکتر احسان شریعتی
استاد فلسفه
اکنون ما در کشورمان در زمانی بحرانی زندگی میکنیم و در زمینههای محیطزیست، نظام اجتماعی، اقتصادی و حقوقی و... کم و بیش دچار بحرانهایی هستیم. اما یکی از بحرانهای جدی ما درک از «زمان» و «تاریخ» است. حافظه تاریخی به نسلهای جدید خوب منتقل نمیشود و برای برخی اقشار، «گذشته» یک نوستالژی است. نوستالژی نوعی «آگاهی به زمان» است که از «حافظه لذتبخش» برخوردار است. بنابراین نگاه به گذشته و تاریخ بحث مهمی است. بویژه برای حوزه عمومی مردم بسیار اهمیت دارد.
هایدگر فیلسوفی است که با «زبان» بازی میکند و کلمات را اتیمولوژیک، ریشهشناسی و واکاوی میکند و این از ویژگیهای فلسفه او است. هایدگر اصولاً فلسفه را «مراقبت از زبان» و کار زبانی میشمارد.
نوآوری هایدگر در این است که درک سنتی، شایع و عامیانه از «زمان» را دگرگون میکند و نشان میدهد که منشأ زمان در گذشته نیست. به تعبیر آگوستین، در درک رایج، «زمان» مجموعهای از اکنونهایی است که جایگزین هم میشوند. به قول آگوستین گذشته تمام شده است و دیگر وجود ندارد، آینده هم که هنوز نیامده است، پس زمانهایی که داریم، زمان حال و اکنون است و این اکنون هم، شامل گذشتهای است که دیگر نیست و هم آیندهای که هنوز نیامده است.از همینجا نقد هایدگر شروع میشود و میخواهد نشان دهد که برخلاف این تاریخ متافیزیکی که اکنون هست، منشأ زمان در «آینده» است. یعنی ما باید اصولاً تصویر کلی زمان را برعکس کنیم و فکر کنیم که آن چیزی که زمان را به سوی خود میکشاند، نه از گذشتهای است که تمام میشود و به حال میرسیم و حالی که دارد تمام میشود و ما به سوی آینده میرویم؛ بلکه منبع و منشأ اصلی و خاستگاه زمان «آینده» است که گذشته را به سوی خود میکشد. و از برخورد این دو، آنچیزی که رها میشود، «اکنون» است. بنابراین اکنون، چیزی نیست بجز آینده گذشتهای که به دست ما داده میشود.
انسان یک «هستن معطوف به مرگ» است. این انسان را هایدگر در کلمهای به نام Sorge، یا Care در انگلیسی یا «پروا» یا «هموغم» یا «دلمشغولی» تعریف میکند. یعنی انسان از صبح که بلند میشود تا شب دلمشغول «بیرون از خودش» است. انسان اگزیستانسش اینگونه است که اصولاً در بیرون از خود وجود دارد. هایدگر اگزیستانس را جدا مینویسد Ex+istanz، یعنی قرار داشتن در بیرون از خود.
هایدگر معتقد است که در بحث زمان، ما سه بخش داریم؛ یکی «گذشته» که میتوانیم با آن دو نوع برخورد داشته باشیم؛ یکی اصیل یا «خودین»، دیگری غیراصیل یا «غیرخودین». غیر خودین این است که گذشته را یدک بکشیم یا فراموشش کنیم. اصلاً به آن نپردازیم یا بیتفاوت به آن باشیم. «نوستالژی» حالتی روانی است که ما گذشته را در خدمت امروز نمیگیریم، بلکه غبطه میخوریم که زمان گذشته همیشه نسبت به حال بهتر بوده و تمدنهایی که داشتیم گذشته طلایی بوده است. در هندیها این نگاه به زمان هست که ما در دوره «کارل یوگا» هستیم به این معنا که چرخه زمان دارد بر پایه غلطی میچرخد و دوره سیاهی است. این نوع نگاه به گذشته، به قول نیچه، هر سه بخش را دارد؛ هم عنصری از حقیقت و هم عنصری از باطل و قابل نفی. حقیقتی که در بحث عتیقهجاتی هست این است که به هر حال «گذشته» موضوع کار است و ما برای فهم امروز باید گذشته را بخوانیم و برای سیر به سوی فردا، باید از گذشته آغاز کنیم.
*مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیصشده سخنرانی دکتر احسان شریعتی است که چندی پیش در مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره سیاووشان در سلسله نشستهای «روانپژوهی و همکاریهای میانرشتهای» ارائه شد.
زن؛ سرآغاز آگاهی
دکتر سوسن شریعتی
دکترای تاریخ و پژوهشگر مسائل اجتماعی
واقعیت این است که امروزه «زنان» بدل به مسأله شدهاند. به لحاظ فلسفی «مسأله» زمانی بهوجود میآید که امری بدیهی، بداهت خود را از دست بدهد و به پرسش گذاشته شود.
بنابراین، وقتی از «مسأله شدن زنان در ایران معاصر» سخن میگوییم، به این معنا است که باید همه چیز را از ابتدا بازتعریف کرد؛ اینکه زن کیست؟ زنانگی چیست؟ جایگاهش در قدرت کجا است؟ و...
سیمون دوبوار، یکی از چهرههای برجسته فلسفه اگزیستانسیالیسم و نویسنده کتاب «جنس دوم» از جمله متفکران فمینیستی است که به زن بهعنوان یک مسأله اندیشیده است. او در سال 1952 پرسشی اساسی را با این عنوان که «ما زن هستیم یا زن میشویم؟» مطرح کرد. به زعم او، ماهیتاً و ذاتاً تعریفی برای «زن» وجود ندارد و زنانگی و مردانگی ماهیتی در حال شدن و شکل گرفتن است.
همزمان با رنسانس و بازاندیشی در مفهوم انسان، بازاندیشی در مفهوم زن نیز شکل گرفت. واقعیت این است که دینداری در قرون وسطا براساس گناه اولیه تعریف میشد که مسبب آن زن بوده است. اما با رفورم دینی در قرن 15-16 اصل اینکه گناهی صورت گرفته یا خیر؟ به پرسش گذاشته شد و مورد بازنگری قرار گرفت.
بهنظر میرسد موتور محرک ایمان در فرهنگ دینی مسیحی قرون وسطا، احساس گناه و پشیمانی از آن بود و مؤمن فردی دانسته میشد که پیوسته عذرخواهی میکند و کفاره میدهد.
اما در رویکرد اومانیستی قرن هجدهم و نوزدهم، هبوط به گونه دیگری تعریف میشود و اتفاقاً با خوردن میوه ممنوعه است که از انسان اعاده حیثیت میشود. در نتیجه همه امور در پی تغییر نگرش ما به انسان بازتعریف میشود؛ اینکه عصیان انسان در برابر خداوند، اتفاقاً توطئه است، به تعبیر شریعتی، خواست خدا این است که خواست انسان محقق شود (خدا خواسته که انسان میوه ممنوعه را بخورد) بنابراین، زنان نه تنها، همدست شیطان نیستند بلکه سرآغاز آگاهیاند و اینجا است که از جایگاه زن اعاده حیثیت میشود و اساساً پس از رواج این جهانبینی است که زنان نیز جزو بشر محسوب میشوند.
واقعیت این است که زنان برای تثبیت جایگاه خود در اجتماع همواره همچون روشنفکران با سه «پ» درگیر بودهاند، pop، peopel، prince که به ترتیب نماینده «قدرت دینی»، «افکار عمومی» و «قدرت سیاسی» است و تا در این سه حوزه بازنگری صورت نگیرد، جایگاه زنان در جامعه همواره محل پرسش خواهد بود.
در ایران امروز نیز، به نظر می رسد که موقعیت زنان با مناسبات قدرت و سلسله مراتب آن، موقعیت قانون و نظام سنتی مواجه است که این امر خود بازنماییکننده موقعیت پارادوکسیکال قانون در ایران معاصر است که می کوشد به نوعی هم این و هم آن باشد، به این معنا که با وجود اینکه گاه قانون حق مشارکت در امر اجتماعی را برای زنان میپذیرد اما این اتوریته افکار عمومی و نظام سنتی است که از این امر ممانعت میکند.بر این اساس، معتقدم، ما امروزه با مسأله شدن زنان در جامعه مواجهیم و باید در خصوص چیستی زن و موقعیت و جایگاهش در جامعه مدرن بازاندیشی کنیم.
*مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر سوسن شریعتی است که در نشست نقد فیلم «گفتوگو در مه» 29 بهمن ماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران ارائه شد.
دکتر احسان شریعتی
استاد فلسفه
اکنون ما در کشورمان در زمانی بحرانی زندگی میکنیم و در زمینههای محیطزیست، نظام اجتماعی، اقتصادی و حقوقی و... کم و بیش دچار بحرانهایی هستیم. اما یکی از بحرانهای جدی ما درک از «زمان» و «تاریخ» است. حافظه تاریخی به نسلهای جدید خوب منتقل نمیشود و برای برخی اقشار، «گذشته» یک نوستالژی است. نوستالژی نوعی «آگاهی به زمان» است که از «حافظه لذتبخش» برخوردار است. بنابراین نگاه به گذشته و تاریخ بحث مهمی است. بویژه برای حوزه عمومی مردم بسیار اهمیت دارد.
هایدگر فیلسوفی است که با «زبان» بازی میکند و کلمات را اتیمولوژیک، ریشهشناسی و واکاوی میکند و این از ویژگیهای فلسفه او است. هایدگر اصولاً فلسفه را «مراقبت از زبان» و کار زبانی میشمارد.
نوآوری هایدگر در این است که درک سنتی، شایع و عامیانه از «زمان» را دگرگون میکند و نشان میدهد که منشأ زمان در گذشته نیست. به تعبیر آگوستین، در درک رایج، «زمان» مجموعهای از اکنونهایی است که جایگزین هم میشوند. به قول آگوستین گذشته تمام شده است و دیگر وجود ندارد، آینده هم که هنوز نیامده است، پس زمانهایی که داریم، زمان حال و اکنون است و این اکنون هم، شامل گذشتهای است که دیگر نیست و هم آیندهای که هنوز نیامده است.از همینجا نقد هایدگر شروع میشود و میخواهد نشان دهد که برخلاف این تاریخ متافیزیکی که اکنون هست، منشأ زمان در «آینده» است. یعنی ما باید اصولاً تصویر کلی زمان را برعکس کنیم و فکر کنیم که آن چیزی که زمان را به سوی خود میکشاند، نه از گذشتهای است که تمام میشود و به حال میرسیم و حالی که دارد تمام میشود و ما به سوی آینده میرویم؛ بلکه منبع و منشأ اصلی و خاستگاه زمان «آینده» است که گذشته را به سوی خود میکشد. و از برخورد این دو، آنچیزی که رها میشود، «اکنون» است. بنابراین اکنون، چیزی نیست بجز آینده گذشتهای که به دست ما داده میشود.
انسان یک «هستن معطوف به مرگ» است. این انسان را هایدگر در کلمهای به نام Sorge، یا Care در انگلیسی یا «پروا» یا «هموغم» یا «دلمشغولی» تعریف میکند. یعنی انسان از صبح که بلند میشود تا شب دلمشغول «بیرون از خودش» است. انسان اگزیستانسش اینگونه است که اصولاً در بیرون از خود وجود دارد. هایدگر اگزیستانس را جدا مینویسد Ex+istanz، یعنی قرار داشتن در بیرون از خود.
هایدگر معتقد است که در بحث زمان، ما سه بخش داریم؛ یکی «گذشته» که میتوانیم با آن دو نوع برخورد داشته باشیم؛ یکی اصیل یا «خودین»، دیگری غیراصیل یا «غیرخودین». غیر خودین این است که گذشته را یدک بکشیم یا فراموشش کنیم. اصلاً به آن نپردازیم یا بیتفاوت به آن باشیم. «نوستالژی» حالتی روانی است که ما گذشته را در خدمت امروز نمیگیریم، بلکه غبطه میخوریم که زمان گذشته همیشه نسبت به حال بهتر بوده و تمدنهایی که داشتیم گذشته طلایی بوده است. در هندیها این نگاه به زمان هست که ما در دوره «کارل یوگا» هستیم به این معنا که چرخه زمان دارد بر پایه غلطی میچرخد و دوره سیاهی است. این نوع نگاه به گذشته، به قول نیچه، هر سه بخش را دارد؛ هم عنصری از حقیقت و هم عنصری از باطل و قابل نفی. حقیقتی که در بحث عتیقهجاتی هست این است که به هر حال «گذشته» موضوع کار است و ما برای فهم امروز باید گذشته را بخوانیم و برای سیر به سوی فردا، باید از گذشته آغاز کنیم.
*مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیصشده سخنرانی دکتر احسان شریعتی است که چندی پیش در مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره سیاووشان در سلسله نشستهای «روانپژوهی و همکاریهای میانرشتهای» ارائه شد.
زن؛ سرآغاز آگاهی
دکتر سوسن شریعتی
دکترای تاریخ و پژوهشگر مسائل اجتماعی
واقعیت این است که امروزه «زنان» بدل به مسأله شدهاند. به لحاظ فلسفی «مسأله» زمانی بهوجود میآید که امری بدیهی، بداهت خود را از دست بدهد و به پرسش گذاشته شود.
بنابراین، وقتی از «مسأله شدن زنان در ایران معاصر» سخن میگوییم، به این معنا است که باید همه چیز را از ابتدا بازتعریف کرد؛ اینکه زن کیست؟ زنانگی چیست؟ جایگاهش در قدرت کجا است؟ و...
سیمون دوبوار، یکی از چهرههای برجسته فلسفه اگزیستانسیالیسم و نویسنده کتاب «جنس دوم» از جمله متفکران فمینیستی است که به زن بهعنوان یک مسأله اندیشیده است. او در سال 1952 پرسشی اساسی را با این عنوان که «ما زن هستیم یا زن میشویم؟» مطرح کرد. به زعم او، ماهیتاً و ذاتاً تعریفی برای «زن» وجود ندارد و زنانگی و مردانگی ماهیتی در حال شدن و شکل گرفتن است.
همزمان با رنسانس و بازاندیشی در مفهوم انسان، بازاندیشی در مفهوم زن نیز شکل گرفت. واقعیت این است که دینداری در قرون وسطا براساس گناه اولیه تعریف میشد که مسبب آن زن بوده است. اما با رفورم دینی در قرن 15-16 اصل اینکه گناهی صورت گرفته یا خیر؟ به پرسش گذاشته شد و مورد بازنگری قرار گرفت.
بهنظر میرسد موتور محرک ایمان در فرهنگ دینی مسیحی قرون وسطا، احساس گناه و پشیمانی از آن بود و مؤمن فردی دانسته میشد که پیوسته عذرخواهی میکند و کفاره میدهد.
اما در رویکرد اومانیستی قرن هجدهم و نوزدهم، هبوط به گونه دیگری تعریف میشود و اتفاقاً با خوردن میوه ممنوعه است که از انسان اعاده حیثیت میشود. در نتیجه همه امور در پی تغییر نگرش ما به انسان بازتعریف میشود؛ اینکه عصیان انسان در برابر خداوند، اتفاقاً توطئه است، به تعبیر شریعتی، خواست خدا این است که خواست انسان محقق شود (خدا خواسته که انسان میوه ممنوعه را بخورد) بنابراین، زنان نه تنها، همدست شیطان نیستند بلکه سرآغاز آگاهیاند و اینجا است که از جایگاه زن اعاده حیثیت میشود و اساساً پس از رواج این جهانبینی است که زنان نیز جزو بشر محسوب میشوند.
واقعیت این است که زنان برای تثبیت جایگاه خود در اجتماع همواره همچون روشنفکران با سه «پ» درگیر بودهاند، pop، peopel، prince که به ترتیب نماینده «قدرت دینی»، «افکار عمومی» و «قدرت سیاسی» است و تا در این سه حوزه بازنگری صورت نگیرد، جایگاه زنان در جامعه همواره محل پرسش خواهد بود.
در ایران امروز نیز، به نظر می رسد که موقعیت زنان با مناسبات قدرت و سلسله مراتب آن، موقعیت قانون و نظام سنتی مواجه است که این امر خود بازنماییکننده موقعیت پارادوکسیکال قانون در ایران معاصر است که می کوشد به نوعی هم این و هم آن باشد، به این معنا که با وجود اینکه گاه قانون حق مشارکت در امر اجتماعی را برای زنان میپذیرد اما این اتوریته افکار عمومی و نظام سنتی است که از این امر ممانعت میکند.بر این اساس، معتقدم، ما امروزه با مسأله شدن زنان در جامعه مواجهیم و باید در خصوص چیستی زن و موقعیت و جایگاهش در جامعه مدرن بازاندیشی کنیم.
*مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر سوسن شریعتی است که در نشست نقد فیلم «گفتوگو در مه» 29 بهمن ماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران ارائه شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دخل و خرج سالآینده با جهتگیری حمایتی
اختصاص 35هزار و 500 میلیارد تومان برای یارانه
ایجاد 1/3 میلیون شغل جدید
15 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی برای اشتغالزایی
افزایش حقوق کارمندان دولت تا حداکثر 20 درصد
افزایش وام ازدواج به 15 میلیون تومان برای هریک از زوجین
همسان سازی حقوق بازنشستگان از ابتدای سال
2 و 6

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مذاکره درباره مسائل غیرهستهای به شرط موفقیت برجام
معاون وزیر خارجه ایران که برای دیدار و رایزنی با مقامهای انگلیس راهی لندن شده است به تشریح روند کنونی اجرای برجام و ابعاد کارشکنی برجامی دولتمردان امریکایی پرداخت. سید عباس عراقچی در خلال این سفر ضمن هشدار به کشورهای طرف برجام که چنانچه منافع ایران در چارچوب این توافق تأمین نشود، از آن خارج خواهد شد، مذاکره پیرامون سایر موضوعات را به موفقیت در اجرای بی چون و چرای توافق هستهای گره زد.
عراقچی در یکی از نخستین برنامههای حضورش در لندن با آلیستر برت، معاون وزیر خارجه انگلستان دیدار و درباره موضوع توافق هستهای، مسائل منطقهای و موضوعات دوجانبه از جمله مسأله دوتابعیتیها به گفتوگو نشست. دیداری که آلیستر برت در پیامی توئیتری آن را سازنده توصیف کرد. اما مهمترین وجه سفر عراقچی به موضعگیری او درباره توافق هستهای باز میگشت. او در نشست اندیشکده سلطنتی «چتم هاوس» به تشریح مواضع ایران درباره برجام و انتقاد از عملکرد برجامی دولت ترامپ پرداخت و با بیان اینکه واشنگتن سیاست تردیدآفرینی درباره آینده برجام را دنبال میکند، گفت اگر منافع ایران در برجام تأمین نشود، ایران از این توافق کنارهگیری میکند.
معاون سیاسی وزیر خارجه کشورمان با بیان اینکه برجام به هیچ مسأله یا سؤال دیگری مرتبط نیست، افزود: «ما یعنی ایران و دیگر کشورهای 1+5 تصمیم گرفتیم برجام را از دیگر مسائل جدا کنیم و متمرکز شدیم بر مسأله هستهای تا راه حلی برای آن پیدا کنیم.» عراقچی گفت: «مسأله هستهای را جدا کردیم و به همین دلیل موفق بودیم. اشتباه خیلی بزرگی است که برجام را به دیگر مسائل مثل سوریه، یمن، مسأله موشکی ایران و دیگر مسائل مرتبط کرد و این نه تنها مسأله هستهای را حل نمیکند بلکه مسائل دیگر را پیچیدهتر میکند.» وی افزود: «این برای همه مفید است تا همین مسیر را دنبال کرده و مسأله هستهای را از دیگر مسائل جدا کنند.» وی گفت خیلی واضح است که ایران تسلیحات هستهای نمیسازد و به این مسأله متعهد است.» عراقچی همچنین تأکید کرد: «هیچ بندی تحت عنوان بند غروب در برجام وجود ندارد و تعهدات ایران به برجام مشخص است ولی محدودیت زمانی وجود دارد.»
عراقچی با اشاره به پایبندی ایران به تعهدات خود در برجام، گفت: اما ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چراکه ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است. دلیل ساده است، امریکا تقریباً هر روز تعهداتش در برجام را نقض میکند و امریکا دلیل این مسأله است که برجام برای ایران موفق نبوده است. حتی متن و کلمات برجام نقض شدهاند. وی افزود: «اظهارات رئیس جمهوری امریکا به وضوح نقض برجام است و به جای فضای سازنده فضای مخرب ایجاد میکند که شرکتها و بانکها را از تجارت با ایران بازمیدارد.» وی تصریح کرد: «اگر این مسائل ادامه داشته باشد و ایران از آن بهرهمند نشود، واقعیت این است که ایران از آن خارج خواهد شد.»
مطالبات مردم ایران از برجام برآورده نشده است
معاون وزیر خارجه ایران همچنین در گفتوگو با رسانه بریتانیایی «بیبیسی» به امکان مذاکره درباره مسائل غیر هستهای اشاره کرد و گفت: «قبل از آنکه دیگر مسائل مورد بحث قرار گیرند، امریکا باید بخش مربوط به خود را در برجام تحقق بخشد.» وی تأکید کرد «مذاکره در مسائل دیگر به موفقیت توافقی که قبلاً حاصل شده بستگی دارد و ما کاملاً به آن پایبند بودهایم و دیگر طرفین کاملاً به آن پایبند نبودهاند.» عراقچی در ادامه خاطرنشان کرد «اگر برجام تجربهای موفقیتآمیز برای ایران باشد، آنها اجازه خواهند داشت از ما درباره مسائل دیگر درخواست مذاکره کنند.» عراقچی همچنین گفت: «مطالبات مردم از برجام، برآورده نشده است و این یک واقعیت است.» معاون وزیر خارجه ایران در ادامه گفت :«این مسأله بیشتر به دلیل فضای شک و تردیدی است که ترامپ پیرامون برجام ایجاد کرده که مانعی برای همکاری شرکتهای بزرگ و بانکها با ایران است، این یک واقعیت است و این نقضی از سوی امریکا است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شمعی به یاد مسافران <آسمان>
شهروندان یاسوجی پنجشنبه شب با تجمع در فرودگاه یاسوج و روشن کردن شمع با بازماندگان این حادثه ابراز همدردی کردند
گروه حوادث/ نگاههای بیرمق بازماندگان سرنشینان هواپیمای «آسمان» همچنان به امدادگران، تکاوران، اسکی بازها وکوهنوردانی دوخته شده بود که در یخبندان کوهستان برفی، جانانه و در اوج شجاعت و فداکاری به تجسسها و انتقال اجساد جانباختگان ادامه داده بودند. آنها که جانشان را کف دستشان گذاشته و در سرمای استخوانسوز منفی 30 تا 40 درجه ازمسیرهای یخ زده و خطرناک، با کوله پشتیهای حامل اجساد و بقایای قربانیان، ازقله به پایین کوهستان میآمدند تا شاید تسکینی برآلام خانوادههای داغداری باشند که بیصبرانه درکوهپایه «دنا» چشم انتظار ایستادهاند.اما از شامگاه پنجشنبه و درپی بارش برف سنگین، کولاک و مه غلیظ درارتفاعات چهارهزارمتری «دنا»، عملیات جستوجو درمحل سقوط هواپیمای مسافربری متوقف شد. چراکه به گفته فرمانده میدان هلال احمر در محل سقوط هواپیما، شرایط نامناسب هوا مانع از ادامه عملیات انتقال اجساد از منطقه شد و پیشبینی میشود این روند تا روز دوشنبه ادامه داشته باشد.شاهین کریمی دیروز در خصوص روند ادامه عملیات در منطقه سقوط هواپیما گفت: از روز پنجشنبه و به علت نامساعد شدن وضعیت هوا و بارش برف در ارتفاعات دنا، همه امدادگران از محل حادثه خارج شده و عملیات متوقف شد. این درحالی است که پیشبینیهای هواشناسی حاکی از ادامه بارش برف، کاهش دما و مه گرفتگی، تا روز دوشنبه خواهد بود. به همین خاطر امکان ادامه عملیات انتقال اجساد جانباختگان حادثه وجستوجو در ارتفاعات برفی و یخ زده وجود ندارد.اما به محض بهبود شرایط عملیات ازسرگرفته خواهد شد.فرمانده میدان هلال احمر خاطرنشان کرد: شرایط بد جوی پایدار بوده و امکان تردد در منطقه «نوقل» وجود ندارد. بنابراین به منظور حفظ جان امدادگران دستورتوقف عملیات تا زمان بهبود وضعیت جوی صادرشده است. چراکه با توجه به بارش برف سنگین، صعب العبور بودن محل حادثه، شرایط سخت جوی و امکان ریزش بهمن، باید با احتیاط عمل کرد و جوانب مختلف عملیات را در نظر گرفت تا حادثه جبرانناپذیردیگری رخ ندهد.
زمینگیر شدن بالگردهای امدادی
معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز دیروز گفت: تا بهترشدن وضعیت هوا در منطقه سقوط هواپیما، عملیات امدادی متوقف شده است. شاهین فتحی در خصوص آخرین وضعیت عملیات پیدا کردن اجساد جانباختگان در حادثه سقوط هواپیمای تهران- یاسوج گفت: از شب جمعه بارش برف در ارتفاعات قله دنا و کاهش دما منجر به توقف عملیات امدادشده و در شرایطی که همچنان شاهد تجمیع ابر در منطقه هستیم، تا بهتر شدن شرایط جوی امکان حضور در منطقه سقوط هواپیما وجودندارد.متأسفانه به علت شرایط نامساعد جوی، امکان استفاده از بالگردها نیز وجود ندارد و بنابر شرایط سخت منطقه، از اعزام نیروهای امدادی به ارتفاعات تا بهبود وضعیت هوا جلوگیری میشود.اما به محض مساعد شدن هوا، عملیات انتقال پیکرهای جانباختگان از سر گرفته خواهد شد.
جعبه سیاه زیربرف
مدیرکل دفتر عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری نیز با بیان اینکه بارش برف و کولاک فرآیند جستوجوی جعبه سیاه هواپیمای آسمان را دشوار کرده است، گفت: بهمن بخش زیادی از هواپیمای آسمان را مدفون کرد.
محمدسعید شرفی درباره وضعیت عملیات جستوجوی جعبه سیاه در منطقه سقوط هواپیمای آسمان اعلام کرد: در حال حاضر بارش برف و کولاک شدیدی بر این منطقه حاکم بوده که ادامه عملیات جستوجو را برای نیروهای مستقر در محل بشدت دشوار کرده است.وی ادامه داد: نگرانی ما برای نیروهای امدادی حاضر در محل سانحه نیز وجود دارد چراکه سرمای بشدت سخت و شرایط جوی در منطقه وجود دارد که جان آنها را نیز تهدید میکند.وی با اشاره به اینکه طبیعتاً با وجود این شرایط آب و هوایی امکان پرواز بالگرد در منطقه وجود ندارد گفت: عکس و محل قرارگیری جعبه سیاه در هواپیما را به نیروهای امدادی نشان دادهایم و عملیات جستوجو برای یافتن جعبه سیاه از دیروز آغاز شده است.
وی بیان کرد: اما با توجه به بارش برف شدید در روز حادثه و سقوط احتمالی بهمن در این نقطه بخشهای زیادی از هواپیما و همچنین جعبه سیاه زیر برف مدفون شدهاند که عملیات جستوجو را تا حد بالایی دشوار کرده است.شرفی با تأکید بر اینکه فرآیند جستوجوی جعبه سیاه با وجود شرایط بد جوی همچنان ادامه دارد گفت: در انتظار دستیابی به مستندات لازم برای ادامه فرآیند بررسی سانحه هستیم.
نمونهبرداری از بقایای جانباختگان سانحه هوایی
مدیرکل پزشکی قانونی کهگیلویه و بویراحمد گفت: مراحل کدگذاری، عکسبرداری و نمونهبرداری برای آزمایشهای ژنتیک از نخستین محموله بقایای پیکر جانباختگان سانحه هواپیمای «ای.تی.آر» یاسوج پایان یافت.کامروز امینی اظهارداشت: پس از انتقال پیکر جانباختگان به پزشکی قانونی کهگیلویه و بویراحمد، کار احراز هویت و تعیین علت مرگ شروع میشود و 40 کارشناس ماهر پزشکی قانونی این استان کار احراز هویت پیکر جانباختگان سقوط هواپیمای مسیر تهران -یاسوج را انجام میدهند.مدیرکل پزشکی قانونی کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد: مرحله نخست نمونهگیری ژنتیک 15 خانواده در استان کهگیلویه و بویراحمد، 29 خانواده از تهران، پنج خانواده از مازندران، یک خانواده از کرمانشاه، یک خانواده از لرستان، یک خانواده از اصفهان و یک خانواده از کرمان صورت گرفته است.بهگفته وی بقایای تعدادی از پیکرهای جانباختگان سانحه هوایی تهران یاسوج عصر چهارشنبه از سوی تکاوران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به پزشکی قانونی تحویل داده شد.
آمارهای مربوط به کشف اجساد صحیح نیست
رئیس سازمان مدیریت بحران کشورنیز با بیان اینکه آمارهایی که در رابطه با یافتن اجساد قربانیان سانحه تهران ـ یاسوج مطرح میشود صحیح نیست، به تشریح آخرین وضعیت تجسس و انتقال پیکر قربانیان این حادثه پرداخت.اسماعیل نجار درباره آخرین اخبار از یافتن پیکرهای قربانیان سانحه هواپیمای تهران- یاسوج اظهار کرد: بعد از مشخص شدن محل سقوط هواپیما، یک تیم چهار نفره ارزیاب با بالگرد به محل دقیق حادثه اعزام شدند. بعد از برنامهریزیهای کارشناسی ارزیابها، تیم 16 نفرهای از کوهنوردان کشورمان در وضعیت جوی نامناسب به محل مشخص شده سقوط هواپیما رهسپار شدند و کارهای تجسس بههمراه پیگیری نیز تا غروب آفتاب روز سهشنبه ادامه یافت.ادامه عملیات جستوجو نیز از صبح چهارشنبه آغاز شد اما تراکم شدید برف، آغاز بارندگیها و وزش باد شدید کار را با مشکل و کندی مواجه کرد تا اینکه تیم کوهنوردان حاضر در محل تجسس اعلام کردند که بهدلیل شرایط نامناسب جوی، کار بخوبی پیش نمیرود و ما هم به آنها تأکید کردیم که اگر امکان ادامه تجسسها وجود ندارد، عملیات را تا بهبود شرایط جوی متوقف کنند.وی تصریح کرد: البته توقف عملیات بهدلیل شرایط نامساعد جوی و پیشگیری از وقوع حوادث ناگوار دیگر برای گروه تجسس و هموطنان داوطلب است.بهگفته نجار، محدوده سقوط هواپیما و پراکنش لاشهها مشخص شده و فقط باید منتظر شرایط جوی مساعد برای یافتن پیکرسایر قربانیان و کشف جعبه سیاه باشیم.وی افزود: آمارهایی که در رابطه با یافتن اجساد مطرح میشود صحیح نیست و باید آمار نهایی از جانب سازمان مدیریت بحران اعلام شود. رئیس سازمان مدیریت بحران کشور تصریح کرد: 66 نفر از مسافران و خدمه پروازی جزو قربانیان این سانحه هوایی محسوب میشوند و همه اجساد باید کشف شوند و برای شناسایی انتقال پیدا کند.نجار با بیان اینکه کوهنوردان جستوجوگر در منطقه حادثه دیده برخی اجزای پیکرهای قربانیان و چند پیکر را یافتهاند، گفت: تعدادی از اجزای پیکرهای قربانیان پیدا شده و کار انتقال این اجزا نیز توسط کوهنوردان انجام میگیرد.
وی تصریح کرد: اجزای پیکرهای قربانیان برای آزمایش دیانای و شناسایی هویت آنها به پزشکی قانونی تحویل داده شده است.رئیس سازمان مدیریت بحران تأکید کرد: زمان ادامه عملیات هنوز مشخص نیست و فعالیتها منوط به کاهش بارش برف و باران و مساعد شدن شرایط جوی است.نجار اظهار کرد: در حال حاضر بیش از 200 نفر از اسکیبازان و کوهنوردان در کوهپایه هستند و به محض بهبود شرایط، عملیات تجسس و انتقال اجساد از سرگرفته میشود.پرواز شماره 3704 هواپیمایی آسمان از تهران به یاسوج با 60 مسافر و 6 خدمه صبح یکشنبه گذشته در نزدیکی سمیرم اصفهان سقوط کرد. این هواپیما از نوع ای تی آر 72 پس از 55 دقیقه پرواز از صفحه رادار مرکز کنترل محو شد و بر اساس گزارش اورژانس کشور در منطقه کوهستانی پادنای سمیرم سقوط کرد.این هواپیما هر روز دو پرواز رفت و برگشت در مسیر تهران به یاسوج انجام میداد که در هر نوبت به طور میانگین 50 تا 60 مسافر را جابهجا میکرد.
بارش برف تا روز سهشنبه
کارشناس سازمان هواشناسی کشور از بارش برف تا روز سهشنبه در ارتفاعات دنا خبر داد.
فریبا گودرزی، با بیان اینکه از جمعه تا روز سهشنبه (8 اسفند) شاهد بارش برف در ارتفاعات دنا خواهیم بود اظهارداشت: بتدریج و طی روزهای آینده بر شدت بارش برف درارتفاعات دنا افزوده خواهد شد.وی افزود: بارش شدید برف و وزش باد ممکن است موجب کاهش دید و کولاک شدید در منطقه شود.
پیدا شدن کپسول آتش نشانی خالی
انتشار یک فیلم از جستوجوی قطعات باقیمانده از هواپیمای سقوط کرده تهران یاسوج در مورد وجود یک کپسول آتشنشانی خالی ابهامات زیادی را در این مورد ایجاد کرده که آیا این کپسول پس از سقوط استفاده شده یا براثر فشار ناشی از برخورد تخلیه شده یا اینکه کپسول خالی در هواپیما قرار داشته است؟
عزیمت گروه فرانسوی به محل سقوط هواپیما
گروه هفت نفره متخصین فرانسوی بررسی سانحه سقوط هواپیمای مسافربری «ای تی آر 72 » متعلق به شرکت آسمان روزجمعه عازم محل وقوع حادثه در سمیرم شدند.
عضو هیأت کوهنوردی استان اصفهان و شهرستان سمیرم که این گروه فرانسوی را همراهی می کند دیروزبه ایرنا گفت: سه نفر از کمیسیون بررسی سوانح و چهار نفر هم از کارخانه سازنده هواپیما در زمان حاضر در کمپ دامنه دنا حضور دارند.مهراب صابری با بیان اینکه این گروه در حال عزیمت به منطقه وقوع سانحه هوایی هستند، اظهار کرد: هوای فعلی محل کمپ امدادی صاف است اما شرایط جوی قله و ارتفاعات زاگرس ابری است.
وی با بیان اینکه پیش بینی شده بود ازعصرجمعه شاهد بارش برف باشیم، گروه متخصصین فرانسوی در نشست کمیته بحران نیز شرکت کردند و به محض بازگشت از محل نیز در جلسهای دیگر شرکت کرده و اطلاع رسانی لازم نیزصورت خواهد گرفت. مدیرکل بررسی سوانح سازمان هواپیمایی کشوری نیز این تیم را همراهی می کند.
واکنش به شایعه زنده بودن سرنشینان پس ازسقوط
مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر به شایعات زنده خارج شدن برخی مسافران هواپیما و عکس ماهوارهای منتشر شده پاسخ داد.حسین درخشان در مورد انتشار اخباری مربوط به زنده بودن مسافران هواپیما پس از سقوط و انتشار عکس وجود اجساد سالم روی برف به میزان گفت: پس از کشف لاشه هواپیمای آسمان در ارتفاع ۴ هزار متری قله دنا، عکس ماهوارهای از محل سقوط منتشر شد. مرکز هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات بلافاصله با شرکت منتشرکننده عکس، ارتباط برقرار کرد و مشخص شد تصاویر از یک ماهواره اروپایی گرفته شده است. در تصویر نقاط سیاهی وجود دارد که باعث شده عدهای ادعا کنند این نقاط اجساد مسافران است که سالم از هواپیما خارج شدهاند.
بهگفته درخشان در بررسیهای تخصصی و اعلام شرکت ماهوارهای مشخص شد این نقاط قطعات لاشه هواپیما است که اندازهای بین ۲.۵ تا ۵ متر دارد.مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر در مورد اینکه گفته میشود برخی اجساد سالم بودهاند، گفت: متأسفانه در محل سقوط هواپیما پیکر سالمی تاکنون کشف نشده است. شدت حادثه به حدی است که قطعات هواپیما هم متلاشی شده است.
توقف پرواز هواپیماهای ATR72 آسمان
سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد: با توجه به بررسی همه جانبه علل وقوع سانحه هوایی اخیر و بهمنظور اطمینان از ارتقای ایمنی پروازهای این نوع هواپیما، لازم است بهطور موقت و تا اطلاع ثانوی پروازهای ATR مدل ۲۰۰ و ۵۰۰ شرکت هواپیمایی آسمان متوقف شود، تا سازمان هواپیمایی در فرصت مناسب بررسیهای لازم را انجام و پس از حصول اطمینان از ابعاد ایمنی از سرگیری پروازهای مذکور اعلام شود.
روشن کردن شمع به یاد جانباختگان
شماری از مردم شهر یاسوج به پاس احترام جانباختگان حادثه سقوط هواپیمای «تهران- یاسوج» در فرودگاه این شهر شمع روشن کردند. در پی این حادثه که در ارتفاعات کوه دنا رخ داد، جمعی از شهروندان یاسوجی پنجشنبه شب با تجمع در فرودگاه یاسوج و روشن کردن شمع با حادثهدیدگان این حادثه ابراز همدردی کردند.
جستوجو در کوهستان ادامه دارد
گروه حوادث-کامران علمدهی-خبرنگاراعزامی «ایران»/برخلاف اظهارات جمعی ازمسئولان امدادی که ازتوقف عملیات جستجو وانتقال اجساد جان باختگان سقوط هواپیما خبرداده بودند بخشدار پادنا (علیا) صبح دیروز گفت: با توجه به اینکه شرایط جوی اجازه تجسس کامل را به نیروهای امدادی نمیدهد اما هنوز هم برخی گروهها، جستوجو برای یافتن اجساد قربانیان را متوقف نکردهاند و در ارتفاعات دنا بهدنبال پیدا کردن بقایای جانباختگان و جعبه سیاه هستند.«رهام جباری» در گفتوگو با خبرنگار اعزامی «ایران» به «دنا» در خصوص آخرین وضعیت عملیات جستوجوی جانباختگان هواپیمای سقوط کرده تهران- یاسوج اظهار داشت: بعداز 6 روز از آغاز عملیات تجسس و با وجود وضعیت جوی نامساعد، نیروهای امدادی عملیات جستوجو را متوقف نکردهاند و تا پایان شناسایی و یافتن جانباختگان کارشان را ادامه خواهند داد.وی ضمن تسلیت به خانواده جانباختگان حادثه سقوط هواپیما افزود: این سانحه داغی بزرگ بردل ملت ایران گذاشت و به همین خاطر همه مردم ایران زمین، خودشان را در این غم شریک میدانند. از ابتدای وقوع این حادثه نیز علاوه بر نیروهای هلال احمر، ارتش، سپاه و یگانهای انتظامی، نیروهای مردمی و کوهنوردان سایر استانها هم به صورت داوطلبانه به کمک آمدند تا این عملیات به شکل بهتری انجام شود.بخشدار پادنا در پاسخ به این پرسش که با توجه به نگرانی برخی از خانوادههای جانباختگان مبنی بر توقف کامل عملیات جستوجو بهخاطر شرایط آب وهوا، آیا عملیات متوقف شده است یا خیر، گفت: همانطور که مشاهده میکنید سرما و بارشها از روز پنجشنبه آغاز شده و طبق اخبار سازمان هواشناسی این بارشها ادامه خواهد داشت. باوجود این مشکل، عملیات بهطور کامل متوقف نشده و گروههای امدادی هلالاحمر و سایر تیمها با سختی و دشواری بسیار کمپهایی را درکوهستان ایجاد کرده و انتقال اجساد را انجام میدهند اما نباید انتظار داشت که عملیات طی روزهای برفی بسرعت و با سهولت صورت گیرد چرا که خطرات جانی هم نیروهای امدادی را تهدید میکند. بخشدار پادنا در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم عملیات جستوجو طی روزهای آینده با بهبود شرایط جوی، با سرعت بیشتری انجام شود و همه اجساد شناسایی و به پایین قله منتقل شوند تا قدری از تألم و درد خانوادههای جانباختگان کاسته شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

وداع مردم با شهدای <گلستان هفتم>
دادستان تهران از صدور کیفرخواست و درخواست قصاص برای عامل شهادت سه مأمور ناجا در درگیریهای خیابان پاسداران تهران خبر داد
دادستان تهران از صدور کیفرخواست در مورد عامل شهادت سه نفر از مأمورین ناجا به اتهام قتل عمد خبر داد و گفت که به درخواست قصاص اولیای دم، فردی که سیام بهمن ماه با اتوبوس سه نفر از مأمورین ناجا را به شهادت رسانده، بزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد. به گزارش میزان و به گفته جعفری دولتآبادی، متهم پس از انجام تحقیقات به قتل مأمورین اعتراف کرده است. وی همچنین خبر داد در مورد سایر اتهامات نامبرده به لحاظ ادامه تحقیقات متعاقباً اطلاعرسانی خواهد شد.
همزمان با این خبر، سردار رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ در گفتوگوی ویژه خبری، روند وقوع درگیری دراویش با نیروی انتظامی را تشریح کرد. وی منشأ درگیریها را 29 بهمن ماه عنوان کرد و گفت: ماجرا از این قرار است که گشت موتوری پلیس به دو پراید در سطح شهر مشکوک شده و دستور ایست میدهد، اما خودروها با
بی توجهی بر سرعت خود افزوده و متواری میشوند.
پس از دقایقی تعقیب و گریز، یکی از خودروها به محاصره نیروی انتظامی درمیآید و در این هنگام راننده این خودرو به خودروی مظنون دوم پناه میبرد که در نهایت خودروی دوم هم متوقف و سرنشینان آنها متواری میشوند و خودروها به کلانتری ۱۰۳ گاندی برده میشود. سردار رحیمی افزود: پس از توقیف خودروها، فردی به کلانتری ۱۰۳ مراجعه و گزارش اعلام سرقت خودروی پرایدی با مشخصات خودروی توقیف شده میدهد؛ بلافاصله نیروهای ما او را بازداشت و پس از تشکیل پرونده راهی دادسرا میکنند. اما در طول مسیر یک دستگاه پژوه ۴۰۵ مسیر را میبندد و با یورش به سمت خودروی انتظامی و مورد ضرب و شتم قرار دادن مأمورین، دو متهم را فراری میدهند. در طول این اقدام یکی از متجاوزین دستگیر و بقیه فرار میکنند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفت: ساعت ۱۲ روز بعد از حادثه، حدود ۶۰ نفر از طرفداران و اعضای فرقهای خاص، جلوی کلانتری ۱۰۳ پاسداران تحصن میکنند و خواهان آزادی متخلف و ضارب میشوند؛ این روند تا ساعت ۵ عصر منجر به مسدود شدن خیابان پاسداران توسط این افراد میشود. آنها حتی با مردم عادی که قصد تردد داشتند هم درگیر و اقدام به ورود به کلانتری میکنند اما با تیراندازی هوایی نیروهای انتظامی، تعدادی از آنها دستگیر و تعدادی به خانههای گلستان هفتم پاسداران پناه میبرند. به گفته سردار رحیمی، تعداد زیادی از افراد بازداشت شده کسانی هستند که ماه قبل مقابل زندان اوین تجمع و خواهان آزادی چند زندانی شده بودند.
تخریب ۲۶ دستگاه خودروی شخصی و ۱۹ پلاک منزل واحد مسکونی
فرمانده انتظامی تهران بزرگ افزود: بنیان و آغاز آشوب اصلی خیابان پاسداران از لحظه برخورد عامدانه یک دستگاه اتوبوس با نیروهای انتظامی و شهادت ۳ تن از سربازان و مجروح شدن ۹ نفر از نیروهای انتظامی بود که پس از آن ۲ نفر از سرکردگان دراویش ساکن در خیابان هفتم برای مذاکره به کلانتری آمدند. آنها ابتدا گفتند: «این اراذل هیچ گونه ارتباطی با ما ندارند» اما برای پایان یافتن غائله آماده همکاری و صحبت با شورشیان هستند. آنها پس از ۲ ساعت دوباره بازگشتند اما حرفی برای متقاعدسازی ما نداشتند. اینجا بود که نیروی انتظامی، مقتدر و توانمند وارد عمل شده و گردانندگان و عاملان اصلی آشوبهای خیابانی را در عرض ۲ ساعت بازداشت و محل را پاکسازی کرد. وی ادامه داد: راننده اتوبوسی که اقدام به زیر گرفتن نیروهای انتظامی کرد، دارای پروندههای قضایی سنگین است و سالها با فرقه نامبرده همکاری و رفت و آمد داشته است. به گفته سردار رحیمی، در این حادثه ۲۶ دستگاه خودروی شخصی توسط آشوبگران تخریب و ۱۹ پلاک منزل واحد مسکونی هم مورد تجاوز و تخریب واقع شده است. او در پایان تأکید کرد: توقع من این است که این فرد ضد انقلاب داعشی در حداقل زمان ممکن به آنچه سزاوار است یعنی اعدام برسد.
درخواست برخورد قضایی سریع و اشد مجازات برای عاملان حادثه پاسداران در دو روز گذشته از سوی دیگر مسئولان قضایی و امنیتی مطرح شد. از جمله علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی که با اشاره به اغتشاش چند روز اخیر در خیابان گلستان هفتم تأکید کرد: جمهوری اسلامی با بانیان این اغتشاشها برخورد قاطع خواهد کرد و ریشه این نوع فتنهها را خواهد خشکاند.
اژهای: بازداشت شدگان بی گناه یکی دو روز آینده آزاد میشوند
در همین باره غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه گفت: به دادسرای تهران تأکید شده با سرعت و جدیت در مورد همه عوامل مخلّ امنیت و آرامش مردم و کسانی که تحریق و تخریب داشتهاند و برای به شهادت رسیدن عزیزان ما اقداماتی مشابه اقدامات جریانهای تکفیری و داعشی انجام دادند، با تمام توان وارد شده و هر چه سریعتر پرونده آنها را تکمیل و کسانی را که در این راستا مجرم هستند، به دادگاه معرفی کنند.
وی تصریح کرد: ابتدائاً عدهای با یک قانونشکنی به ظاهر ساده وارد قضیه شدند و در حمایت از فردی که به اتهام سرقت یا داشتن خودرو سرقتی مورد بازخواست قرار گرفته بود و قرار بود از او تحقیق کنند، به صورت قلدرمآبانه و برخلاف قانون، در مقابل کلانتری تجمع کرده و میخواستند حرف خودشان را به کرسی بنشانند و در مقابل پلیس و کلانتری ایستادگی کنند. متعاقب آن با الهام گرفتن از بعضی از جریانهای بیرون و با بعضی تحریکاتی که شبکهها و ماهوارههای معاند انجام دادند، برخی افراد اقداماتی کردند که ملاحظه کردید و مردم ما شاهدش بودند. وی ادامه داد: اگر پلیس در برخورد با اخلالگران امنیت و آرامش مردم در خیابان پاسداران که یک خیابان کم عرض اما پر رفت و آمد و شلوغی است و در آنجا مراکز تجاری و مسکونی زیادی قرار دارد، در ساعتهای آخر روز و یا ساعتهای اولیه شب وارد عمل میشد، چه بسا که ممکن بود خسارات بیشتری به مردم وارد شود و خدای ناکرده کشت و کشتار بیشتری هم به وسیله اخلالگران صورت میگرفت. محسنی اژهای افزود: درحال حاضر کسانی که مسبب اصلی هستند، در حال شناسایی شدن توسط بازجویان و قضات پر تلاش دادسرای تهران هستند.
معاون اول قوه قضائیه در عین حال گفت: در قضایای مشابهی که جریان خیابانی است، ممکن است افرادی در آن لحظات و در آن ساعتها دستگیر شوند؛ بالاخره وقتی اغتشاش هست، افراد مجرم اصلی، افراد کم گناه و احیاناً حتی افرادی بیگناه در آن لحظات اول دستگیر میشوند؛ اما این بدان معنا نیست که همه آنها نگهداری میشوند. کسانی که تصادفاً در این اغتشاشات وارد شدند و گناهی نداشتند و مثلاً درحال عبور از منطقه بودند، اینها بلافاصله شناسایی و آزاد میشوند؛ اما برخی عوامل اصلی نگهداری میشوند. کسانی که مجرم باشند، مجازات خواهند شد و کسانی که مجرم نباشند، ولو اینکه آن شب دستگیر شده باشد، آزاد میشوند و یا حتی ممکن است در روزهای آینده برخی از افراد بازداشتی را بتوانیم با قرار تامین و یا حتی بدون قرار آزاد کنیم.
منتظری: دشمن تحت پوشش دراویش دنبال ایجاد آشوب است
حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور اما این حادثه را در ادامه اعتراضهای دی ماه دانست و در حاشیه سفر به استان هرمزگان گفت: اگر شما گهگاهی ملاحظه میکنید که در برخی از نقاط کشور اغتشاشات و آشوبهایی میشود، نباید خیلی ساده به آن نگریست؛ باید توجه کنیم که آنها دست بردار نیستند یک روز مانند حادثه دی ماه؛ یک روز به صورت حادثه خیابان پاسداران تهران اقداماتی را میکنند و از هر پوششی هم استفاده میکنند. وی تصریح کرد: به عنوان مثال دراویش پوششی برای اینها شد که بتوانند در آن قالب کار خود را انجام بدهند؛ کسی نگوید این حرفها توهم است.حقیقت است؛ چراکه ما اسناد و مدارک داریم... حادثه خیابان پاسداران دقیقا یکی از توطئههایی است که دشمن به دنبال آن است که تحت پوششی ایجاد آشوب کند. ما با حدسیات صحبت نمیکنیم یقین داریم اسناد مستند و غیرقابل انکاری در این زمینه وجود دارد.
تشکر خطیب جمعه تهران از نیروی انتظامی
این موضوع دیروز به تریبونهای نماز جمعه نیز کشیده شد؛ در تهران حجتالاسلام و المسلمین موحدی کرمانی در خطبههای نماز جمعه این هفته پایتخت با تاکید بر این که« در آشوبهای خیابان پاسداران عدهای امنیت جانی و مالی مردم را به خطر انداختند و ما این اغتشاشات را به شدت محکوم میکنیم» اظهار کرد: از اقدامات سنجیده و عاقلانه نیروی انتظامی تشکر میکنیم که مدبرانه این اغتشاشات را خاتمه دادند. وی همچنین از دستگاه قضا خواست تا با این جنایتکاران که معترض به خانه، مغازه و ماشینهای مردم شدند به شدت و قاطعیت رفتار کنند. سید احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد اما با لحنی تندتر تمامی دراویش را هدف حمله قرار داد و در خطبههای نماز جمعه این شهر گفت: هیچ جای جریان درویشی، عرفان نیست، این انحراف است. این دکانی است که دشمنان ما درست کردند. به گزارش ایلنا، وی با تأکید بر اینکه دراویشی که به آنها گنابادی میگویند دراویش ملاسلطانی هستند، خاطرنشان کرد: این جریان با حمایت جاسوسهای انگلیسی راه انداخته شد و رهبری این فرقه به صورت موروثی بوده است. این چه جریانی است که وقتی آقا به درک میرود، فرزند او مرشد و قطب میشود؟ این انحراف است. از دل این انحراف در جریان گلستان هفتم، بلوا و اغتشاش و ضرب و شتم ایجا شد.
وی با تأکید بر اینکه آن آشوبها، معمولی و تصادفی نیست بلکه برنامهریزی انگلیس و امریکا است، ابراز داشت: جریان درویشی با هیچ معیاری از معیارهای مذهب و دین و حتی معیارهای عرفای بحق سازگار نیست. سبیل کلفت و گیس کجای دین ماست؟ آنها جریان جاسوسی دشمن هستند.
برش
تشییع پیکر 3 شهید نیروی انتظامی
وزیر کشور: اکثریت صف خود را از اقلیت افراطی خیابان پاسداران جدا کنند
آیین تشییع پیکر سه تن از شهدای فاتب استوار دوم رضا امامی، استوار دوم محمدعلی بایرامی و سرباز رضا مرادی علمدار از نیروهای یگان امداد پلیس تهران بزرگ که دوشنبه شب در حادثه خیابان پاسداران به شهادت رسیدند، با حضور سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس تهران بزرگ، محمدحسین مقیمی استاندار تهران، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور و جمعی از مسئولان روز پنجشنبه در محل ستاد فرماندهی انتظامی تهران بزرگ برگزار شد.
به گزارش ایلنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در مراسم تشییع شهدای خیابان پاسداران، گفت: ما اخبار دقیقی داریم که افراطیون این جریان به دنبال کشتهسازی بودند تا بتوانند با دادن کشته انگیزه لازم را برای تحریک ایجاد کنند اما باز نیروی انتظامی با درایت و دادن فرصت و با مذاکرات و با همه اقداماتی که ناشی از تعقل، خردورزی، هوشمندی و احساس مسئولیت این نیرو بود، تلاش کرد تا این مهم اتفاق نیفتد. ما از برنامههای همه گروههایی که به دنبال ایجاد بحران در کشور هستند، مطلعیم.
رحمانی فضلی با اشاره به اقتدار نیروی انتظامی خاطرنشان کرد: برای نیروی انتظامی سهل است که بخواهد یک واقعهای را با 100الی 200 نفر یا 500 نفر یا هزار نفر به عنوان کسانی که به حقوق عمومی تجاوز میکنند و امنیت عمومی را مورد خدشه قرار میدهند و موجب نارضایتی مردم میشوند، برخورد سریع و قاطع داشته باشد اما ما میدانستیم آنها به دنبال چه چیزی هستند و چه اهدافی را دارند، نگرانی عمده ما این بود که در جریان عملیات خود آنها اقدام به کشتن خودشان کنند.
وزیر کشور با بیان اینکه «ما اقتدار و شجاعت را در خرد و عقلانیت میدانیم»، تأکید کرد: ما از این موضوع مطلع بودیم بنابراین نیروی انتظامی فرصت داد و کار اطلاعاتی دقیق کرد و تمام سرشاخههای آنها را شناسایی و درست در زمانی که اتمام حجتها بر همه اینها تمام شد ظرف 10 دقیقه نیروی انتظامی وظیفه خود را انجام داد.
او ادامه داد: یک بیعقل خشونتطلب افراطی پشت یک ماشین نشسته و به انسانهای بیگناهی که مطلع از اطرافشان نیستند حمله میکند، نمونه این عملیاتها را ما در جریان خشونت طلب افراطی کفر داعش دیدهایم. ما میدانستیم کسانی که به ظاهر از عرفان و عشق و آزادی صحبت میکنند با خنجر و دشنه و تیغ و درفش وارد میشوند. برای همین خواستیم تا صف اکثریت این جریان از صف اقلیت آنها جدا شود. ما انتظار داشتیم و داریم که جریان اکثریت با عقلانیت، منطق و درایت این جریان اقلیت افراطی وابسته را شناسایی و صف خود را از این افراد جدا کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دیگر صفحهها
گفتوگو با بهمن مرادنیا، استاندار کردستان/ جهش در توسعه از مسیر اشتغال
زهره افشار
کردستان یکی از استانهایی است که با وجود ظرفیتهای بالقوهای که دارد نتوانسته به جایگاه واقعی خود برسد، سهم آن از اقتصاد ملی تنها یک درصد و رتبه بیکاری در این استان 29 است و مردم انتظار دارند در دور جدید فعالیت دولت دکتر روحانی تغییرات بزرگی در بخشهای اقتصادی استان بویژه جذب سرمایه و رونق تولید اتفاق بیفتد تا شاید گره برخی از مشکلات از جمله بیکاری گشوده شود. به نظر میرسد، دولت نیز با انتخاب استاندار بومی برای این استان ثابت کرده که توجه ویژهای به کردستان دارد و رفع مشکلات این خطه از دغدغههای دولت است. «بهمن مرادنیا» استاندار جدید کردستان حدود 3 ماه است که بهعنوان سکاندار جدید استان انتخاب شده و وقتی گفتیم که در نظر داریم گپ وگفتی با وی در خصوص مسائل و مشکلات استان داشته باشیم، استقبال کرد و همه مسائل و راهکارهای مورد نظر خود را روشن وشفاف بازگو کرد. وی بیکاری را از جمله بزرگترین چالشهای استان خواند و از برنامههایش برای کاهش نرخ بیکاری گفت و تأکید کرد که درهای کردستان به روی همه سرمایهگذاران باز است و همه مدیران استانی موظفند موانع پیش روی سرمایهگذاران را رفع کنند. گفتوگوی «ایران» با استاندار کردستان را در پی دنبال میکنیم.
نرخ بیکاری در کردستان 16.4 درصد است که از 12.6 درصد میانگین کشوری بسیار بالاتر است، به نظر میرسد برای کاهش آن احتیاج به برنامهریزی مدون است، برای برون رفت از این وضعیت چه برنامهای دارید؟
بیکاری مهمترین چالش ملی در کشور به حساب میآید و کردستان هم از این قاعده جدا نیست و حل مشکل بیکاری نیازمند عزم همگانی است.
متأسفانه این نرخ، کردستان را در رتبه 29 استانهای با نرخ بالای بیکاری قرار داده که دلایل متعددی از جمله نبود سرمایه گذاریهای مناسب دولتی و خصوصی در گذشته دارد. طبق قانون دولت نمیتواند خود مستقیماً اقدام به سرمایهگذاری کند برهمین اساس همه تلاش خود را معطوف به جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی کردهایم و امسال نیز دولت در دو بخش اشتغال فراگیر و اشتغال روستایی حدود یک هزار میلیارد تومان به کردستان اختصاص داده که امیدواریم با تلاش بانکها این میزان تسهیلات کاملاً در اختیار متقاضیان قرار بگیرد و لازم است به این نکته توجه کنید که برنامهریزی برای کاهش نرخ بیکاری در استان ما با دیگر مناطق کشور تفاوت دارد، زیرا از طرفی کردستان از عقب ماندگیهایی که در طول سالیان گذشته شکل گرفته رنج میبرد که در دیگر مناطق کمتر دیده میشود و از سوی دیگر ظرفیتهای بکر و خوبی در حوزههای مختلف دارد که هنوز کمتر کسی سراغ آنها رفته است. سرمایهگذاران هم معمولاً بهدنبال ظرفیتهای بکر و تازه هستند که بتوانند در اسرع وقت به بهره وری مطلوب خود برسند واز سوی دیگر کردستان آماده یک جهش مهم در مسیر توسعه و اشتغالزایی است. لذا فراهم کردن زمینه ورود سرمایهگذاران به استان در صدر برنامه هایم قرار دارد و مدیران استانی را هم موظف کردهام از همین قاعده پیروی کنند. از آن سو، مردم استان نیز نشان دادهاند میهماننواز و قدرشناس هستند و میتوانند فضایی مناسب برای فعالیت در اختیار سرمایهگذارانی که قصد آبادانی، تولید و اشتغالزایی در استان را داشته باشند قرار دهند.
نبود زیرساختهای مناسب حمل ونقل و راههای ارتباطی یکی از بزرگترین مشکلاتی است که سد راه توسعه استان شده، برنامهتان برای توفیق در این بخش چیست؟
کردستان در این حوزه یک عقب ماندگی مفرط تاریخی دارد که دلایل زیادی برای آن میتوان عنوان کرد. زیرساخت مناسب حمل و نقل اعم از هوایی، ریلی و زمینی سنگ بنای توسعه و از نیازهای اساسی برای جذب سرمایهگذار در کردستان است. خوشبختانه در دولت تدبیر و امید طی پنج سال گذشته با وجود کاهش شدید درآمدهای دولت گامهای بلندی برای رفع این کاستیها برداشته شده است.
طرح اتصال سنندج به راهآهن به کجا رسیده؟
امسال ریلگذاری راهآهن همدان به سنندج آغاز شده و همینطور در بازدیدهای مکرری که توسط وزیر راه وشهرسازی از استان صورت گرفته در بخش راههای اصلی و هم راه روستایی پروژههای متعددی تعریف شده است. یکی از ظرفیتهای استان مرز باشماق مریوان است که به یک مرکز ترانزیتی تبدیل شده وسالانه بالغ بر 5 میلیارد دلار ترانزیت کالا از آن صورت میگیرد.
کردستان یکی از قطبهای بخش کشاورزی است و در تولید برخی محصولات مانند توت فرنگی حرف اول را در کشور میزند ولی میبینیم هنوز به جایگاه واقعی خود در این بخش نرسیده، چرا؟
همانگونه که اشاره کردید، رتبه اول تولید توت فرنگی، رتبه چهارم تولید گندم (525 هزارتن گندم خریداری شده امسال)، رتبه چهارم تولید سیب زمینی (300هزار تن) و رتبه اول کشت دیم کشور (87 درصد مساحت استان قابلیت کشت دیم دارد) را در اختیار داریم و با توجه به ظرفیتها و دلایل دیگری که توضیح خواهم داد برنامههای توسعه کردستان، کشاورزی محور است و این برنامهها وجود دارد و اتفاقات خوبی هم افتاده است، اما رضایت بخش نیست چون هنوز به هدف مطلوب نرسیدهایم. در بخش تولید گوشت قرمز ظرفیت خوبی در استان وجود دارد، اما متأسفانه براساس آخرین سرشماری مطلع شدیم که 40درصد دام سبک استان کاهش پیدا کرده و این وضعیت موجب تخلیه روستاها و توسعه حاشیه نشینی شده است. با توجه به این امر حلقه مفقودهای در استان ایجاد شده که کار برای جبران آن و توسعه دامپروری آغاز شده و بنا داریم تسهیلات کم بهره و بدون بهره پرداخت کنیم که هم ماندگاری در روستاها و همچنین افزایش درآمد سرانه را در پی داشته باشد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه صنعت کردستان در سطح کشوری حرفی برای گفتن ندارد، از طرفی بازار کردستان تحت تأثیر کشاورزی است و اگر این بخش رونق نداشته باشد، سایر بخشهای بازار هم تحت تأثیر قرار میگیرد ما به بخش کشاورزی خیلی اهمیت میدهیم.
با وجود اینکه کردستان قطب تولید توت فرنگی است، اما پایانه صادراتی محصولات کشاورزی ندارد.
اشتراکات مرزی یک فرصت است، اما متأسفانه کردستان از این ظرفیت استفاده نمیکند و جا دارد تشکلهای کشاورزی استان تمام توان خود را برای صادرات دام و طیور و بخش کشاورزی در مرزها مستقر کنند و ما هم با تمام توان از آنها حمایت خواهیم کرد.
برای ایجاد نشاط بین مردم بویژه جوانان چه برنامههایی دارید؟
با توجه به جمعیت بالای جوانان استان و همچنین درصد بالای شهرنشینی در کردستان نشاط اجتماعی جهت بهداشت روان و آرامش اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است خوشبختانه کردستان از استانهای فرهنگی کشور بوده و از غنای فرهنگی خیلی خوبی برخوردار است. معتقدم باید همه نهادها در کنار مردم خصوصاً سمنها در راستای افزایش شور و نشاط اجتماعی جامعه تلاش کنند. در حال حاضر جشنوارههای ملی مختلفی در حوزههای اجتماعی و فرهنگی در کردستان به صورت سالانه و فصلی برگزار میشود که تأکید من بر برگزار شدن این جشنوارهها در تمامی شهرستانهای استان با مشارکت فعالانه همه آحاد جامعه است.
کردستان برای ایجاد همدلی بین قومیتهای مذهبی چه برنامهای دارد؟
همبستگی اقوام و مذاهب در کردستان دارای تاریخی کهن است و خوشبختانه هیچ وقت در استان شاهد تنشهای قومی و مذهبی نبودهایم و اقوام مختلف اعم از شیعه و سنی همانند دو روح در یک کالبد در کنار هم زندگی کرده و شانه به شانه هم برای توسعه استان تلاش کردهاند. در استان شهرها و روستاهای زیادی داریم که اقوام و مذاهب مختلف با هم طی سالیان متمادی معاشرت، ازدواج و زندگی میکنند. نگاه من هم در امور مختلف رعایت مساوات و توجه به تخصص و پرهیز از نگاههای مذهبی و قومی بوده و انتصابات اخیر در استان هم سندی بر این ادعاست.
کردستان چه میزان طرحهای نیمه تمام دارد؟
متأسفانه از دولتهای نهم و دهم طرحهای نیمه تمام بسیاری در کردستان به جای مانده است. بنابر بررسی وآمارهای موجود در حال حاضر و به نرخ امروز بالغ بر 7 هزار میلیارد تومان پروژه زخمی شده و نیمه تمام در استان وجود دارد. امیدواریم بتوانیم این پروژههای نیمه تمام را که از سیاستهای دولت است را به بخش خصوصی و براساس فرآیندهای قانونی واگذار کنیم.
آیا از نیروهای بومی برای پیشبرد اهداف توسعهای استان استفاده خواهید کرد؟
تأکید من برای توسعه کردستان بهرهگیری از جوانان نخبه وتحصیلکرده وبومی استان در پستهای مدیریتی است. جوانانی که در صورت مهیا بودن بسترهای مناسب در سطح کشور نیز میتوانند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. خوشبختانه حدود 80درصد مدیران کردستان را نیروهای بومی تشکیل میدهند کما اینکه انتصاباتی که در سه ماه تصدی من بر استانداری کردستان میگذرد خود مؤید این نکته است که به نیروهای بومی، جوان و دارای انگیزه بها دادهام و این روش همچنان استمرار خواهد داشت.
مهمترین برنامههای شما در سال 1397 چیست؟
مهمترین برنامه من برای سال آینده تمرکز بر رونق اقتصادی، ایجاد اشتغالهای مولد و پایدار وجذب سرمایهگذاران بخش خصوصی برای حضور در بخشهای مختلف خواهد بود. امیدوارم در سال آینده چرخهای از حرکت بازایستاده اقتصادی استان به گردش درآید و با گردش این چرخها زندگی مردم نیز بر مدار آرامش و رفاه به حرکت درآید.
برش
افزایش سهم آب از رودخانههای مرزی مطالبه همیشگی مردم کردستان
آب کردستان داستان پرغصهای برای مردم سختکوش این منطقه است. کردستان حدود 7 درصد آبهای قابل استحصال کشور را تأمین میکند، اما متأسفانه خود کمترین بهرهمندی را از این آب برای مصارف کشاورزی و صنعتی دارد. معتقدیم انتقال آب استان برای شرب به دیگر استانها هیچ اشکالی ندارد، اما اگر آب کردستان برای مصارف غیرشرب به دیگر استانها انتقال داده شود دور از انصاف است. خواسته ما نیز مشخص است، معتقدیم از لحاظ اقتصادی عاقلانه است که با همین آب استان و زمینهای مستعد، اول باید کشاورزان کردستانی منتفع شوند. با رسیدن کردستان به میانگین کشوری در بهرهمندی از تخصیص آب رودخانههای مرزی میزان درآمد سرانه کردستان دوبرابر خواهد شد لازم به ذکر است، هماکنون که با شما صحبت میکنم درآمد سرانه هر فرد کردستانی نصف میانگین کشوری است.
گزارشی از مشکلات مردم محله جوانمرد قصاب / اینجا هیچ دکلی گم نمیشود
مریم طالشی
باران اینجا آداب خاص خودش را دارد. در «ملکآباد» هر زن و مرد و کودکی میداند که وقتی باران میبارد،باید یک تکه پارچه خشک دم دست داشته باشد تا جان به در بَرَد. برای آنها باران و برف نوید شادی نیست؛ هشداری است که اگر جدیاش نگیرند، نفسشان را میگیرد. زندگی زیر سایه کابلهای فشار قوی برق، هر لحظهاش بوی مرگ میدهد.
دارد نم نم میبارد که به ملکآباد میرسم. محلهای در محدوده شهرری؛ از محلات جوانمرد قصاب. دکلهای بلند برق از دور هم پیداست که مسیری را گرفته و پیش رفته. ملکآبادیها نزدیکترین همسایه به دکلها هستند؛ بیفاصله. دیوار بعضی خانهها درست چسبیده به دکل است. مثل خانه علیرضا، نوجوانی که در مغازه را قفل میزند و میآید تا خانهشان را نشان دهد. مادر و مادربزرگ، خانهاند. خانه کوچکی که روی حیاط نقلیاش را با مشمع پوشاندهاند و دکل غول پیکر به دیوار حیاطش چسبیده.
خانواده 40 سال است در محله ساکناند. کنار آمدن با همسایه 40 ساله هیچ وقت عادت نشده. نه به صدای مدامش عادت میکنند و نه به آزارهای همیشگیاش.
خانم ولیزاده، مادر علیرضا میگوید:«اینجا همه مریضاند. خواهر خودم بچهاش سقط شد. رفت دکتر گفت به خاطر همین دکلهاست. همسایهمان تومور مغزی گرفته. آن را هم دکتر گفت به خاطر همین است. برادر خودم 5 سال پیش سکته مغزی کرد، 27 سالش بود. ما اینجا یک خواب راحت نداریم. حتی روزهای تعطیل از صدای دکلها 6 صبح بیداریم. مخصوصاً موقع بارندگی، صدای گزگزشان خیلی بد است. آدم میترسد اصلاً. اینجور وقتها مهتابی ببری بالای پشتبام همینجوری خودش روشن میشود.»
علیرضا از خانمی میگوید که رفت پشتبام لباس پهن کند و برق خشکش کرد. به غیر از او دو تا پسر دیگر هم بودند که به خاطر برقگرفتگی مردند؛ هر دو تا جوان.
زن میگوید: «ما سند نداریم، خانههایمان قولنامهای است. میگویند چون زیر دکلها هستید اجازه ساخت هم نمیدهیم. بروید اداره برق بگویید دکلها را بردارند جای یک طبقه، 10طبقه اجازه ساخت میدهیم. اداره برق میرویم، میفرستند شهرداری. شهرداری میفرستد اداره برق. همیشه دم عید و موقع باز شدن مدارس میآیند و میگویند میخواهیم سیمها را زیرزمینی کنیم و باز میروند و کاری نمیکنند. به خدا اینجا زندگی خیلی سخت است. مریضی و خطرش که همیشه هست، وجهه بدی هم دارد. برای خواهرم قرار بود خواستگار بیاید آدرس دادیم، گفتند شما زیر دکل زندگی میکنید؟ مسخرهمان کردند!»
از خانه علیرضا بیرون میآییم. او یکی از خانهها را نشان میدهد و میگوید: «خانه همان پسری است که 3 سال پیش مُرد. مادرش از غصه دیگر نتوانست اینجا بماند، رفتند.»
داستان دو جوان فوت شده را همه میدانند. یکیشان از دکل رفته بوده بالا که کبوترش را بردارد. بچهها داشتند فوتبال بازی میکردند که صدای انفجاری را شنیدند؛ صدای ترکیدن. برق پسر 18 ساله را تکه تکه کرده بود. میگویند از تنش چیزی نمانده بود که جمع کنند برای به خاک سپردن. پسر دیگر هم جوان بود. برق او را روی پشت بام سوزاند و سیاه کرد. آن هم مال 4 سال پیش بود. یک نفر هم بوده که برای تعمیر کولرش رفته بوده روی پشت بام و به خاطر برق گرفتگی مرده بود. موقع تعریف کردن از مرگ هممحله ای ها، صدایشان پر از غم میشود.
حدود 300 خانوار در ملکآباد زندگی میکنند. اکثرشان بچههای کوچک دارند. وقت تعطیلی مدرسه است و بچهها تکتک یا باهم از راه میرسند. اینجا مردم به بچههایشان یاد دادهاند که وقتی باران میبارد، یک تکه پارچه خشک بردارند و با آن در خانه را باز کنند. خودشان هم همین کار را میکنند وگرنه جریان برق پرتشان میکند. مادری که دست بچه کوچکش را گرفته میگوید: «بچههایمان میپرسند چرا باید با دستمال در را باز کنیم؟ چه جوابی داریم! باید برایشان توضیح بدهیم که اگر این کنار را نکنید، برق میگیردتان. بچه کوچک چه میداند این چیزها را. خودمان هم کلافه شدهایم. اینجا باران باشد، هیچکس در کوچه نمیماند. همه میدانند باید سریع خودشان را به خانه برسانند. سیمها اتصالی میکند و خصوصاً اگر رعد و برق بزند، آنقدر صداهای وحشتناکی بلند میشود که زهره آدم میترکد.»
سیمهای قطور، سقف کوچهها را پوشاندهاند. بعضی جاها به قول خودشان سیمها شکم داده و روی پشتبامها رسیده.
«ما اینجا گیر افتادهایم. نه خانههایمان را کسی میخرد و نه خود شهرداری حاضر است کاری بکند. محوطه اطراف ما را پارک و فضای سبز کردهاند و ما افتادهایم این وسط. امکاناتی هم بهمان نمیدهند؛ میگویند در محدوده دکلها هستید. جایی هم نمیتوانیم برویم. مردم بیشتر کارگر و قشر ضعیفاند. اینجا موقعی خانه و محله بوده که اصلاً دکلی در کار نبوده. خانههایی که مال سال 47 هستند، سند دارند. از وقتی دکلها را زدند، دیگر سند ندادند. ما با این شرایط و وضعیت مالی مگر کجا میتوانیم برویم؟!»
این را مهدی محمدیان میگوید. بیست و چند ساله که از همان کودکی در ملک آباد ساکن بوده. میگوید: «اینجا خیلیها ناراحتی اعصاب دارند و قرص میخورند. به خاطر دکلهاست. سرطان هم زیاد است. مگر یک محله چقدر بیمار سرطانی باید داشته باشد؟ الان کوچه پشتی بروید، خیلی هایشان سرطان دارند.»
سارا مرادی یکی از ساکنان کوچه پشتی است، 53 ساله. سرطان سینه دارد. میگوید: «چند زن دیگر هم هستند که سرطان سینه دارند. چندتایی هم توی مغزشان غده درآورده. چقدر زنها را میشناسم که بچهشان سقط شده. بچههای کوچک هم مریضند. میآیند اینجا و از ما فیلم میگیرند و میروند، اما کسی کاری برایمان نمیکند.»
مسیر عبور دکلهای برق بخشهای دیگری از محدوده جوانمرد قصاب را هم دربرمیگیرد. حتی ساختمانهای بلند مرتبهای را میشود آن طرف اتوبان دید که در مجاورت دکلها قرار گرفتهاند اما وضعیت ملکآباد از همه جا بدتر است. خانهها یک الی دو طبقهاند و در نزدیکترین فاصله با دکلها.
علیرضا جهانگیری از دیگر ساکنان محله میگوید: «من 20 سال است اینجا ساکن هستم. بارها خبرنگار و کارشناس آمده و رفته و قول پیگیری دادهاند اما هیچ اتفاقی نیفتاده. بچههای ما همه مشکل اعصاب دارند. پرخاشگر هستند و زود جوش میآورند. دکتر که میبریم و شرایط محل زندگیمان را میگوییم، میگویند همهاش مال همین دکلهاست. پسر جوانی بود که تا کلاس نهم طبیعی بود و بعدش یکهو مثل دیوانهها شد. انگار فراموشی گرفت. آن هم لابد از عوارض همین است. خانمی را میشناختم که میخواسته با چوب فرش بتکاند که برق گرفت و خشکش کرد. یک لحظه اینجا غفلت کنیم، جانمان در خطر است. ما خودمان بارها مراجعه کردهایم؛ میگویند بودجه نداریم. یا خانهها باید از اینجا برود یا دکلها اما 40 سال است وضعیت اینجا همینجوری است. ساخت و ساز اینجا غیرقانونی است و اجازه ساخت نمیدهند اما ما که اینجا هستیم چه کار کنیم؟ توان این را نداریم که جای دیگری برویم.»
آنها نمیتوانند جای دیگری بروند، از طرفی میدانند زندگی زیر دکلها سلامت خود و فرزندانشان را تهدید میکند. با این همه امیدوارند شرایطی فراهم شود که از همسایگی با برق فشار قوی رهایی یابند. در این میان یکی از راهکارهایی که عنوان شده بود و به گوش ساکنان محله هم رسیده، این است که خطوط برق فشار قوی به زیرزمین منتقل شود چراکه آثار زیانبار آن بر سلامت شهروندان چیزی نیست که بشود کتمانش کرد.
از جمله کشورهایی که مطالعات گستردهای در این زمینه انجام داده، انگلیس است. بر اساس این مطالعات، قرارگرفتن محل زندگی کودکان در نزدیکی خطوط برق فشارقوی خطر ابتلا به سرطان خون را دو برابر افزایش میدهد. برهمین اساس ثابت شد حتی کودکانی که درمحدوده200 تا 600 متری خطوط برق فشارقوی زندگی میکنند، نسبت به کودکانی که در فاصله بیش از 600 متری این خطوط سکونت دارند، 23درصد بیشتر در معرض ابتلا به سرطان خون هستند. با این حساب وضعیت کودکانی که در فاصله چند متری خطوط برق فشار قوی زندگی میکنند، دیگر معلوم است. تعداد کودکان در ملکآباد زیاد است و همین هم مسأله را غم انگیزتر میکند.
به دلیل اثرات غیرقابل جبران مجاورت با خطوط انتقال برق فشار قوی بود که شورای شهر پیشین با توجه به ماده 52 برنامه دوم شهرداری تهران درباره تکمیل مطالعات طرح پایلوت تأسیسات مشترک شهری، پیگیر زیرزمینی کردن خطوط فشارقوی در کمیته ایمنی و بحران خطوط انتقال برق شد؛ طرحی که همچنان روی زمین مانده است.
باران کم کم تند میشود. تک و توک آدمهایی که توی کوچه بودند، به خانه رفتهاند. حرفهای زن توی گوشم است که میگفت به بچههایمان یک تکه پارچه دادهایم تا همراهشان باشد و موقع باز و بسته کردن در دستشان به آهن نخورد. باران ملک آباد، آداب خودش را دارد.
زهره افشار
کردستان یکی از استانهایی است که با وجود ظرفیتهای بالقوهای که دارد نتوانسته به جایگاه واقعی خود برسد، سهم آن از اقتصاد ملی تنها یک درصد و رتبه بیکاری در این استان 29 است و مردم انتظار دارند در دور جدید فعالیت دولت دکتر روحانی تغییرات بزرگی در بخشهای اقتصادی استان بویژه جذب سرمایه و رونق تولید اتفاق بیفتد تا شاید گره برخی از مشکلات از جمله بیکاری گشوده شود. به نظر میرسد، دولت نیز با انتخاب استاندار بومی برای این استان ثابت کرده که توجه ویژهای به کردستان دارد و رفع مشکلات این خطه از دغدغههای دولت است. «بهمن مرادنیا» استاندار جدید کردستان حدود 3 ماه است که بهعنوان سکاندار جدید استان انتخاب شده و وقتی گفتیم که در نظر داریم گپ وگفتی با وی در خصوص مسائل و مشکلات استان داشته باشیم، استقبال کرد و همه مسائل و راهکارهای مورد نظر خود را روشن وشفاف بازگو کرد. وی بیکاری را از جمله بزرگترین چالشهای استان خواند و از برنامههایش برای کاهش نرخ بیکاری گفت و تأکید کرد که درهای کردستان به روی همه سرمایهگذاران باز است و همه مدیران استانی موظفند موانع پیش روی سرمایهگذاران را رفع کنند. گفتوگوی «ایران» با استاندار کردستان را در پی دنبال میکنیم.
نرخ بیکاری در کردستان 16.4 درصد است که از 12.6 درصد میانگین کشوری بسیار بالاتر است، به نظر میرسد برای کاهش آن احتیاج به برنامهریزی مدون است، برای برون رفت از این وضعیت چه برنامهای دارید؟
بیکاری مهمترین چالش ملی در کشور به حساب میآید و کردستان هم از این قاعده جدا نیست و حل مشکل بیکاری نیازمند عزم همگانی است.
متأسفانه این نرخ، کردستان را در رتبه 29 استانهای با نرخ بالای بیکاری قرار داده که دلایل متعددی از جمله نبود سرمایه گذاریهای مناسب دولتی و خصوصی در گذشته دارد. طبق قانون دولت نمیتواند خود مستقیماً اقدام به سرمایهگذاری کند برهمین اساس همه تلاش خود را معطوف به جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی کردهایم و امسال نیز دولت در دو بخش اشتغال فراگیر و اشتغال روستایی حدود یک هزار میلیارد تومان به کردستان اختصاص داده که امیدواریم با تلاش بانکها این میزان تسهیلات کاملاً در اختیار متقاضیان قرار بگیرد و لازم است به این نکته توجه کنید که برنامهریزی برای کاهش نرخ بیکاری در استان ما با دیگر مناطق کشور تفاوت دارد، زیرا از طرفی کردستان از عقب ماندگیهایی که در طول سالیان گذشته شکل گرفته رنج میبرد که در دیگر مناطق کمتر دیده میشود و از سوی دیگر ظرفیتهای بکر و خوبی در حوزههای مختلف دارد که هنوز کمتر کسی سراغ آنها رفته است. سرمایهگذاران هم معمولاً بهدنبال ظرفیتهای بکر و تازه هستند که بتوانند در اسرع وقت به بهره وری مطلوب خود برسند واز سوی دیگر کردستان آماده یک جهش مهم در مسیر توسعه و اشتغالزایی است. لذا فراهم کردن زمینه ورود سرمایهگذاران به استان در صدر برنامه هایم قرار دارد و مدیران استانی را هم موظف کردهام از همین قاعده پیروی کنند. از آن سو، مردم استان نیز نشان دادهاند میهماننواز و قدرشناس هستند و میتوانند فضایی مناسب برای فعالیت در اختیار سرمایهگذارانی که قصد آبادانی، تولید و اشتغالزایی در استان را داشته باشند قرار دهند.
نبود زیرساختهای مناسب حمل ونقل و راههای ارتباطی یکی از بزرگترین مشکلاتی است که سد راه توسعه استان شده، برنامهتان برای توفیق در این بخش چیست؟
کردستان در این حوزه یک عقب ماندگی مفرط تاریخی دارد که دلایل زیادی برای آن میتوان عنوان کرد. زیرساخت مناسب حمل و نقل اعم از هوایی، ریلی و زمینی سنگ بنای توسعه و از نیازهای اساسی برای جذب سرمایهگذار در کردستان است. خوشبختانه در دولت تدبیر و امید طی پنج سال گذشته با وجود کاهش شدید درآمدهای دولت گامهای بلندی برای رفع این کاستیها برداشته شده است.
طرح اتصال سنندج به راهآهن به کجا رسیده؟
امسال ریلگذاری راهآهن همدان به سنندج آغاز شده و همینطور در بازدیدهای مکرری که توسط وزیر راه وشهرسازی از استان صورت گرفته در بخش راههای اصلی و هم راه روستایی پروژههای متعددی تعریف شده است. یکی از ظرفیتهای استان مرز باشماق مریوان است که به یک مرکز ترانزیتی تبدیل شده وسالانه بالغ بر 5 میلیارد دلار ترانزیت کالا از آن صورت میگیرد.
کردستان یکی از قطبهای بخش کشاورزی است و در تولید برخی محصولات مانند توت فرنگی حرف اول را در کشور میزند ولی میبینیم هنوز به جایگاه واقعی خود در این بخش نرسیده، چرا؟
همانگونه که اشاره کردید، رتبه اول تولید توت فرنگی، رتبه چهارم تولید گندم (525 هزارتن گندم خریداری شده امسال)، رتبه چهارم تولید سیب زمینی (300هزار تن) و رتبه اول کشت دیم کشور (87 درصد مساحت استان قابلیت کشت دیم دارد) را در اختیار داریم و با توجه به ظرفیتها و دلایل دیگری که توضیح خواهم داد برنامههای توسعه کردستان، کشاورزی محور است و این برنامهها وجود دارد و اتفاقات خوبی هم افتاده است، اما رضایت بخش نیست چون هنوز به هدف مطلوب نرسیدهایم. در بخش تولید گوشت قرمز ظرفیت خوبی در استان وجود دارد، اما متأسفانه براساس آخرین سرشماری مطلع شدیم که 40درصد دام سبک استان کاهش پیدا کرده و این وضعیت موجب تخلیه روستاها و توسعه حاشیه نشینی شده است. با توجه به این امر حلقه مفقودهای در استان ایجاد شده که کار برای جبران آن و توسعه دامپروری آغاز شده و بنا داریم تسهیلات کم بهره و بدون بهره پرداخت کنیم که هم ماندگاری در روستاها و همچنین افزایش درآمد سرانه را در پی داشته باشد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه صنعت کردستان در سطح کشوری حرفی برای گفتن ندارد، از طرفی بازار کردستان تحت تأثیر کشاورزی است و اگر این بخش رونق نداشته باشد، سایر بخشهای بازار هم تحت تأثیر قرار میگیرد ما به بخش کشاورزی خیلی اهمیت میدهیم.
با وجود اینکه کردستان قطب تولید توت فرنگی است، اما پایانه صادراتی محصولات کشاورزی ندارد.
اشتراکات مرزی یک فرصت است، اما متأسفانه کردستان از این ظرفیت استفاده نمیکند و جا دارد تشکلهای کشاورزی استان تمام توان خود را برای صادرات دام و طیور و بخش کشاورزی در مرزها مستقر کنند و ما هم با تمام توان از آنها حمایت خواهیم کرد.
برای ایجاد نشاط بین مردم بویژه جوانان چه برنامههایی دارید؟
با توجه به جمعیت بالای جوانان استان و همچنین درصد بالای شهرنشینی در کردستان نشاط اجتماعی جهت بهداشت روان و آرامش اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است خوشبختانه کردستان از استانهای فرهنگی کشور بوده و از غنای فرهنگی خیلی خوبی برخوردار است. معتقدم باید همه نهادها در کنار مردم خصوصاً سمنها در راستای افزایش شور و نشاط اجتماعی جامعه تلاش کنند. در حال حاضر جشنوارههای ملی مختلفی در حوزههای اجتماعی و فرهنگی در کردستان به صورت سالانه و فصلی برگزار میشود که تأکید من بر برگزار شدن این جشنوارهها در تمامی شهرستانهای استان با مشارکت فعالانه همه آحاد جامعه است.
کردستان برای ایجاد همدلی بین قومیتهای مذهبی چه برنامهای دارد؟
همبستگی اقوام و مذاهب در کردستان دارای تاریخی کهن است و خوشبختانه هیچ وقت در استان شاهد تنشهای قومی و مذهبی نبودهایم و اقوام مختلف اعم از شیعه و سنی همانند دو روح در یک کالبد در کنار هم زندگی کرده و شانه به شانه هم برای توسعه استان تلاش کردهاند. در استان شهرها و روستاهای زیادی داریم که اقوام و مذاهب مختلف با هم طی سالیان متمادی معاشرت، ازدواج و زندگی میکنند. نگاه من هم در امور مختلف رعایت مساوات و توجه به تخصص و پرهیز از نگاههای مذهبی و قومی بوده و انتصابات اخیر در استان هم سندی بر این ادعاست.
کردستان چه میزان طرحهای نیمه تمام دارد؟
متأسفانه از دولتهای نهم و دهم طرحهای نیمه تمام بسیاری در کردستان به جای مانده است. بنابر بررسی وآمارهای موجود در حال حاضر و به نرخ امروز بالغ بر 7 هزار میلیارد تومان پروژه زخمی شده و نیمه تمام در استان وجود دارد. امیدواریم بتوانیم این پروژههای نیمه تمام را که از سیاستهای دولت است را به بخش خصوصی و براساس فرآیندهای قانونی واگذار کنیم.
آیا از نیروهای بومی برای پیشبرد اهداف توسعهای استان استفاده خواهید کرد؟
تأکید من برای توسعه کردستان بهرهگیری از جوانان نخبه وتحصیلکرده وبومی استان در پستهای مدیریتی است. جوانانی که در صورت مهیا بودن بسترهای مناسب در سطح کشور نیز میتوانند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. خوشبختانه حدود 80درصد مدیران کردستان را نیروهای بومی تشکیل میدهند کما اینکه انتصاباتی که در سه ماه تصدی من بر استانداری کردستان میگذرد خود مؤید این نکته است که به نیروهای بومی، جوان و دارای انگیزه بها دادهام و این روش همچنان استمرار خواهد داشت.
مهمترین برنامههای شما در سال 1397 چیست؟
مهمترین برنامه من برای سال آینده تمرکز بر رونق اقتصادی، ایجاد اشتغالهای مولد و پایدار وجذب سرمایهگذاران بخش خصوصی برای حضور در بخشهای مختلف خواهد بود. امیدوارم در سال آینده چرخهای از حرکت بازایستاده اقتصادی استان به گردش درآید و با گردش این چرخها زندگی مردم نیز بر مدار آرامش و رفاه به حرکت درآید.
برش
افزایش سهم آب از رودخانههای مرزی مطالبه همیشگی مردم کردستان
آب کردستان داستان پرغصهای برای مردم سختکوش این منطقه است. کردستان حدود 7 درصد آبهای قابل استحصال کشور را تأمین میکند، اما متأسفانه خود کمترین بهرهمندی را از این آب برای مصارف کشاورزی و صنعتی دارد. معتقدیم انتقال آب استان برای شرب به دیگر استانها هیچ اشکالی ندارد، اما اگر آب کردستان برای مصارف غیرشرب به دیگر استانها انتقال داده شود دور از انصاف است. خواسته ما نیز مشخص است، معتقدیم از لحاظ اقتصادی عاقلانه است که با همین آب استان و زمینهای مستعد، اول باید کشاورزان کردستانی منتفع شوند. با رسیدن کردستان به میانگین کشوری در بهرهمندی از تخصیص آب رودخانههای مرزی میزان درآمد سرانه کردستان دوبرابر خواهد شد لازم به ذکر است، هماکنون که با شما صحبت میکنم درآمد سرانه هر فرد کردستانی نصف میانگین کشوری است.
گزارشی از مشکلات مردم محله جوانمرد قصاب / اینجا هیچ دکلی گم نمیشود
مریم طالشی
باران اینجا آداب خاص خودش را دارد. در «ملکآباد» هر زن و مرد و کودکی میداند که وقتی باران میبارد،باید یک تکه پارچه خشک دم دست داشته باشد تا جان به در بَرَد. برای آنها باران و برف نوید شادی نیست؛ هشداری است که اگر جدیاش نگیرند، نفسشان را میگیرد. زندگی زیر سایه کابلهای فشار قوی برق، هر لحظهاش بوی مرگ میدهد.
دارد نم نم میبارد که به ملکآباد میرسم. محلهای در محدوده شهرری؛ از محلات جوانمرد قصاب. دکلهای بلند برق از دور هم پیداست که مسیری را گرفته و پیش رفته. ملکآبادیها نزدیکترین همسایه به دکلها هستند؛ بیفاصله. دیوار بعضی خانهها درست چسبیده به دکل است. مثل خانه علیرضا، نوجوانی که در مغازه را قفل میزند و میآید تا خانهشان را نشان دهد. مادر و مادربزرگ، خانهاند. خانه کوچکی که روی حیاط نقلیاش را با مشمع پوشاندهاند و دکل غول پیکر به دیوار حیاطش چسبیده.
خانواده 40 سال است در محله ساکناند. کنار آمدن با همسایه 40 ساله هیچ وقت عادت نشده. نه به صدای مدامش عادت میکنند و نه به آزارهای همیشگیاش.
خانم ولیزاده، مادر علیرضا میگوید:«اینجا همه مریضاند. خواهر خودم بچهاش سقط شد. رفت دکتر گفت به خاطر همین دکلهاست. همسایهمان تومور مغزی گرفته. آن را هم دکتر گفت به خاطر همین است. برادر خودم 5 سال پیش سکته مغزی کرد، 27 سالش بود. ما اینجا یک خواب راحت نداریم. حتی روزهای تعطیل از صدای دکلها 6 صبح بیداریم. مخصوصاً موقع بارندگی، صدای گزگزشان خیلی بد است. آدم میترسد اصلاً. اینجور وقتها مهتابی ببری بالای پشتبام همینجوری خودش روشن میشود.»
علیرضا از خانمی میگوید که رفت پشتبام لباس پهن کند و برق خشکش کرد. به غیر از او دو تا پسر دیگر هم بودند که به خاطر برقگرفتگی مردند؛ هر دو تا جوان.
زن میگوید: «ما سند نداریم، خانههایمان قولنامهای است. میگویند چون زیر دکلها هستید اجازه ساخت هم نمیدهیم. بروید اداره برق بگویید دکلها را بردارند جای یک طبقه، 10طبقه اجازه ساخت میدهیم. اداره برق میرویم، میفرستند شهرداری. شهرداری میفرستد اداره برق. همیشه دم عید و موقع باز شدن مدارس میآیند و میگویند میخواهیم سیمها را زیرزمینی کنیم و باز میروند و کاری نمیکنند. به خدا اینجا زندگی خیلی سخت است. مریضی و خطرش که همیشه هست، وجهه بدی هم دارد. برای خواهرم قرار بود خواستگار بیاید آدرس دادیم، گفتند شما زیر دکل زندگی میکنید؟ مسخرهمان کردند!»
از خانه علیرضا بیرون میآییم. او یکی از خانهها را نشان میدهد و میگوید: «خانه همان پسری است که 3 سال پیش مُرد. مادرش از غصه دیگر نتوانست اینجا بماند، رفتند.»
داستان دو جوان فوت شده را همه میدانند. یکیشان از دکل رفته بوده بالا که کبوترش را بردارد. بچهها داشتند فوتبال بازی میکردند که صدای انفجاری را شنیدند؛ صدای ترکیدن. برق پسر 18 ساله را تکه تکه کرده بود. میگویند از تنش چیزی نمانده بود که جمع کنند برای به خاک سپردن. پسر دیگر هم جوان بود. برق او را روی پشت بام سوزاند و سیاه کرد. آن هم مال 4 سال پیش بود. یک نفر هم بوده که برای تعمیر کولرش رفته بوده روی پشت بام و به خاطر برق گرفتگی مرده بود. موقع تعریف کردن از مرگ هممحله ای ها، صدایشان پر از غم میشود.
حدود 300 خانوار در ملکآباد زندگی میکنند. اکثرشان بچههای کوچک دارند. وقت تعطیلی مدرسه است و بچهها تکتک یا باهم از راه میرسند. اینجا مردم به بچههایشان یاد دادهاند که وقتی باران میبارد، یک تکه پارچه خشک بردارند و با آن در خانه را باز کنند. خودشان هم همین کار را میکنند وگرنه جریان برق پرتشان میکند. مادری که دست بچه کوچکش را گرفته میگوید: «بچههایمان میپرسند چرا باید با دستمال در را باز کنیم؟ چه جوابی داریم! باید برایشان توضیح بدهیم که اگر این کنار را نکنید، برق میگیردتان. بچه کوچک چه میداند این چیزها را. خودمان هم کلافه شدهایم. اینجا باران باشد، هیچکس در کوچه نمیماند. همه میدانند باید سریع خودشان را به خانه برسانند. سیمها اتصالی میکند و خصوصاً اگر رعد و برق بزند، آنقدر صداهای وحشتناکی بلند میشود که زهره آدم میترکد.»
سیمهای قطور، سقف کوچهها را پوشاندهاند. بعضی جاها به قول خودشان سیمها شکم داده و روی پشتبامها رسیده.
«ما اینجا گیر افتادهایم. نه خانههایمان را کسی میخرد و نه خود شهرداری حاضر است کاری بکند. محوطه اطراف ما را پارک و فضای سبز کردهاند و ما افتادهایم این وسط. امکاناتی هم بهمان نمیدهند؛ میگویند در محدوده دکلها هستید. جایی هم نمیتوانیم برویم. مردم بیشتر کارگر و قشر ضعیفاند. اینجا موقعی خانه و محله بوده که اصلاً دکلی در کار نبوده. خانههایی که مال سال 47 هستند، سند دارند. از وقتی دکلها را زدند، دیگر سند ندادند. ما با این شرایط و وضعیت مالی مگر کجا میتوانیم برویم؟!»
این را مهدی محمدیان میگوید. بیست و چند ساله که از همان کودکی در ملک آباد ساکن بوده. میگوید: «اینجا خیلیها ناراحتی اعصاب دارند و قرص میخورند. به خاطر دکلهاست. سرطان هم زیاد است. مگر یک محله چقدر بیمار سرطانی باید داشته باشد؟ الان کوچه پشتی بروید، خیلی هایشان سرطان دارند.»
سارا مرادی یکی از ساکنان کوچه پشتی است، 53 ساله. سرطان سینه دارد. میگوید: «چند زن دیگر هم هستند که سرطان سینه دارند. چندتایی هم توی مغزشان غده درآورده. چقدر زنها را میشناسم که بچهشان سقط شده. بچههای کوچک هم مریضند. میآیند اینجا و از ما فیلم میگیرند و میروند، اما کسی کاری برایمان نمیکند.»
مسیر عبور دکلهای برق بخشهای دیگری از محدوده جوانمرد قصاب را هم دربرمیگیرد. حتی ساختمانهای بلند مرتبهای را میشود آن طرف اتوبان دید که در مجاورت دکلها قرار گرفتهاند اما وضعیت ملکآباد از همه جا بدتر است. خانهها یک الی دو طبقهاند و در نزدیکترین فاصله با دکلها.
علیرضا جهانگیری از دیگر ساکنان محله میگوید: «من 20 سال است اینجا ساکن هستم. بارها خبرنگار و کارشناس آمده و رفته و قول پیگیری دادهاند اما هیچ اتفاقی نیفتاده. بچههای ما همه مشکل اعصاب دارند. پرخاشگر هستند و زود جوش میآورند. دکتر که میبریم و شرایط محل زندگیمان را میگوییم، میگویند همهاش مال همین دکلهاست. پسر جوانی بود که تا کلاس نهم طبیعی بود و بعدش یکهو مثل دیوانهها شد. انگار فراموشی گرفت. آن هم لابد از عوارض همین است. خانمی را میشناختم که میخواسته با چوب فرش بتکاند که برق گرفت و خشکش کرد. یک لحظه اینجا غفلت کنیم، جانمان در خطر است. ما خودمان بارها مراجعه کردهایم؛ میگویند بودجه نداریم. یا خانهها باید از اینجا برود یا دکلها اما 40 سال است وضعیت اینجا همینجوری است. ساخت و ساز اینجا غیرقانونی است و اجازه ساخت نمیدهند اما ما که اینجا هستیم چه کار کنیم؟ توان این را نداریم که جای دیگری برویم.»
آنها نمیتوانند جای دیگری بروند، از طرفی میدانند زندگی زیر دکلها سلامت خود و فرزندانشان را تهدید میکند. با این همه امیدوارند شرایطی فراهم شود که از همسایگی با برق فشار قوی رهایی یابند. در این میان یکی از راهکارهایی که عنوان شده بود و به گوش ساکنان محله هم رسیده، این است که خطوط برق فشار قوی به زیرزمین منتقل شود چراکه آثار زیانبار آن بر سلامت شهروندان چیزی نیست که بشود کتمانش کرد.
از جمله کشورهایی که مطالعات گستردهای در این زمینه انجام داده، انگلیس است. بر اساس این مطالعات، قرارگرفتن محل زندگی کودکان در نزدیکی خطوط برق فشارقوی خطر ابتلا به سرطان خون را دو برابر افزایش میدهد. برهمین اساس ثابت شد حتی کودکانی که درمحدوده200 تا 600 متری خطوط برق فشارقوی زندگی میکنند، نسبت به کودکانی که در فاصله بیش از 600 متری این خطوط سکونت دارند، 23درصد بیشتر در معرض ابتلا به سرطان خون هستند. با این حساب وضعیت کودکانی که در فاصله چند متری خطوط برق فشار قوی زندگی میکنند، دیگر معلوم است. تعداد کودکان در ملکآباد زیاد است و همین هم مسأله را غم انگیزتر میکند.
به دلیل اثرات غیرقابل جبران مجاورت با خطوط انتقال برق فشار قوی بود که شورای شهر پیشین با توجه به ماده 52 برنامه دوم شهرداری تهران درباره تکمیل مطالعات طرح پایلوت تأسیسات مشترک شهری، پیگیر زیرزمینی کردن خطوط فشارقوی در کمیته ایمنی و بحران خطوط انتقال برق شد؛ طرحی که همچنان روی زمین مانده است.
باران کم کم تند میشود. تک و توک آدمهایی که توی کوچه بودند، به خانه رفتهاند. حرفهای زن توی گوشم است که میگفت به بچههایمان یک تکه پارچه دادهایم تا همراهشان باشد و موقع باز و بسته کردن در دستشان به آهن نخورد. باران ملک آباد، آداب خودش را دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توقف جراحیهای بزرگ در بودجه
غلامعلی جعفرزاده
عضو کمیسیون تلفیق بودجه 97
واقعیت امر این است که بعد از دولتهای نهم و دهم یک انتظار عمومی از دولت یازدهم برای دست زدن به جراحیهای اقتصادی بنیادین ایجاد شده بود. بواقع در فضای تصمیمگیری و کارشناسی کشور نگاه به دولت یازدهم، عبور از تصمیمات پوپولیستی به اقدامات کارشناسی بود. دولت یازدهم هر چند نهایتاً به سمت تصمیمات پوپولیستی نرفت اما به دلایلی که توضیح آن مجال دیگری را میطلبد، دولت اول آقای روحانی به شکل جدی جراحیهای اقتصادی لازم را آغاز نکرد. اما ارتباط این موضوع با لایحه بودجه سال 97 چیست؟ این لایحه به زعم نگارنده یک بودجه منطقی و کارشناسی بود که در آن جراحیهای اقتصادی منحصربه فردی پیشبینی شده بود. اما مشکل در اینجا بروز میکرد که این جراحیها قرار بود یک مرتبه اجرا شوند که این باعث ورود شوک به شرایط اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور میشد. بهطور مثال دولت بهجای اینکه در طی چهار سال گذشته هر سال 10 درصد قیمت حاملهای انرژی را افزایش دهد، در لایحه بودجه سال 97 به یک باره افزایشی 50 درصدی را در این بخش شاهد بودیم. اما هر چه بود این اتفاقات در چهار سال رخ ندادند و دولت این مسائل ضروری را در لایحه بودجه 97 مورد توجه قرار داد. از این حیث این لایحه یک سند منطقی و کارشناسی شده بود که میتوانست بیتوجه به فضاها و شعارهای پوپولیستی، قسمتی از مشکلات اقتصادی ما را پاسخ بدهد و در واقع قطار اداره اقتصادی کشور را به ریل اصلی خود برگرداند. اما اتفاقی که افتاد این بود که متأسفانه مجلس تا حد زیادی این لایحه را تغییر داد و موارد الحاقی زیادی به آن افزوده شد که میتواند باعث ایراد شورای نگهبان به مصوبه مجلس هم بشود. لایحه بودجه در مجلس هم از لحاظ کیفی و هم کمی دچار آنچنان تغییراتی شد که بعید نیست شورای نگهبان این ایراد را به آن وارد کند که مصوبه مذکور دیگر لایحه دولت نیست و طرحی است که مجلس داده است. از جمله مشکلات بودجه 97 این است که آنقدر مواد الحاقی به آن افزوده شده که مورد مخالفت دولت هستند که نگرانی از عدم اجرای آنها کاملاً جدی به نظر میرسد. به عبارتی مجلس دولت را مجبور به اجرای برنامههایی کرده که قوه مجریه آن را قبول ندارد و نمیپسندد. از مشکلات دیگر بودجه سال 97 این است که قیمت دلار در زمان شروع و پایان بررسیها تغییرات زیادی کرد و این تغییرات در لایحه دیده نشد. همین مسأله میتواند تمام معادلات بودجه 97 را به هم بریزد. در این لایحه هر چقدر دولت تمایل به کار منطقی داشت، مجلس رفتاری مصلحت گرایانه از خود به نمایش گذاشت و اعتراضات دی ماه بهانهای شد تا حجم برخی مسائل غیرکارشناسی که تنها کارکردشان ساکت کردن معترضان بود، در بودجه 97 افزایش یابد. در واقع این بدترین پاسخ ممکن به پیام آن اعتراضات بود و در بودجه 97 به جای آنکه اجازه جراحیهای اقتصادی داده شود، یک بار دیگر برنامههای عوامگرایانه سوار بر کار شدند. در افکار عمومی هم متأثر از اطلاعرسانیهای ضعیف درباره بودجه 97 جای اصل و فرع عوض شد؛ به طور مثال در زمان تقدیم لایحه مسأله عوارض خروج از کشور مورد توجه زیادی قرار گرفت در حالی که مسائل بسیار بزرگتری وجود داشت که روی زندگی مردم تأثیراتی به مراتب عمیقتر میگذاشت و این مسائل در فضای متأثر از موضوعات فرعی، از یاد برده شد و در نهایت نه مردم و نه کارشناسان و تحلیلگران هم درباره این مسائل اصلی گفتوگویی انجام ندادند. در چنین فضایی و در شرایطی که مجموعه مشکلات کشور هم از تعدد زیادی برخوردار شده، جریان بررسی بودجه 97 در مجلس به این سمت رفت که به تمام مسائل مهم کشور، از موضوع ریزگردها و بحران آب گرفته تا وضعیت صندوقهای بازنشستگی و خروج از رکود پاسخ دهد و خیلی طبیعی است که بدون اولویتبندی منطقی چنین کاری امکانپذیر نخواهد بود. بدین جهت بودجه 97 شاید در برخی زمینهها بتواند امیدهایی را ایجاد کند اما این امید برای جامعه چندان بلندمدت نخواهد بود، چون اجازه رفتن به سمت جراحیهای اقتصادی بزرگ از دولت گرفته شد.
عضو کمیسیون تلفیق بودجه 97
واقعیت امر این است که بعد از دولتهای نهم و دهم یک انتظار عمومی از دولت یازدهم برای دست زدن به جراحیهای اقتصادی بنیادین ایجاد شده بود. بواقع در فضای تصمیمگیری و کارشناسی کشور نگاه به دولت یازدهم، عبور از تصمیمات پوپولیستی به اقدامات کارشناسی بود. دولت یازدهم هر چند نهایتاً به سمت تصمیمات پوپولیستی نرفت اما به دلایلی که توضیح آن مجال دیگری را میطلبد، دولت اول آقای روحانی به شکل جدی جراحیهای اقتصادی لازم را آغاز نکرد. اما ارتباط این موضوع با لایحه بودجه سال 97 چیست؟ این لایحه به زعم نگارنده یک بودجه منطقی و کارشناسی بود که در آن جراحیهای اقتصادی منحصربه فردی پیشبینی شده بود. اما مشکل در اینجا بروز میکرد که این جراحیها قرار بود یک مرتبه اجرا شوند که این باعث ورود شوک به شرایط اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور میشد. بهطور مثال دولت بهجای اینکه در طی چهار سال گذشته هر سال 10 درصد قیمت حاملهای انرژی را افزایش دهد، در لایحه بودجه سال 97 به یک باره افزایشی 50 درصدی را در این بخش شاهد بودیم. اما هر چه بود این اتفاقات در چهار سال رخ ندادند و دولت این مسائل ضروری را در لایحه بودجه 97 مورد توجه قرار داد. از این حیث این لایحه یک سند منطقی و کارشناسی شده بود که میتوانست بیتوجه به فضاها و شعارهای پوپولیستی، قسمتی از مشکلات اقتصادی ما را پاسخ بدهد و در واقع قطار اداره اقتصادی کشور را به ریل اصلی خود برگرداند. اما اتفاقی که افتاد این بود که متأسفانه مجلس تا حد زیادی این لایحه را تغییر داد و موارد الحاقی زیادی به آن افزوده شد که میتواند باعث ایراد شورای نگهبان به مصوبه مجلس هم بشود. لایحه بودجه در مجلس هم از لحاظ کیفی و هم کمی دچار آنچنان تغییراتی شد که بعید نیست شورای نگهبان این ایراد را به آن وارد کند که مصوبه مذکور دیگر لایحه دولت نیست و طرحی است که مجلس داده است. از جمله مشکلات بودجه 97 این است که آنقدر مواد الحاقی به آن افزوده شده که مورد مخالفت دولت هستند که نگرانی از عدم اجرای آنها کاملاً جدی به نظر میرسد. به عبارتی مجلس دولت را مجبور به اجرای برنامههایی کرده که قوه مجریه آن را قبول ندارد و نمیپسندد. از مشکلات دیگر بودجه سال 97 این است که قیمت دلار در زمان شروع و پایان بررسیها تغییرات زیادی کرد و این تغییرات در لایحه دیده نشد. همین مسأله میتواند تمام معادلات بودجه 97 را به هم بریزد. در این لایحه هر چقدر دولت تمایل به کار منطقی داشت، مجلس رفتاری مصلحت گرایانه از خود به نمایش گذاشت و اعتراضات دی ماه بهانهای شد تا حجم برخی مسائل غیرکارشناسی که تنها کارکردشان ساکت کردن معترضان بود، در بودجه 97 افزایش یابد. در واقع این بدترین پاسخ ممکن به پیام آن اعتراضات بود و در بودجه 97 به جای آنکه اجازه جراحیهای اقتصادی داده شود، یک بار دیگر برنامههای عوامگرایانه سوار بر کار شدند. در افکار عمومی هم متأثر از اطلاعرسانیهای ضعیف درباره بودجه 97 جای اصل و فرع عوض شد؛ به طور مثال در زمان تقدیم لایحه مسأله عوارض خروج از کشور مورد توجه زیادی قرار گرفت در حالی که مسائل بسیار بزرگتری وجود داشت که روی زندگی مردم تأثیراتی به مراتب عمیقتر میگذاشت و این مسائل در فضای متأثر از موضوعات فرعی، از یاد برده شد و در نهایت نه مردم و نه کارشناسان و تحلیلگران هم درباره این مسائل اصلی گفتوگویی انجام ندادند. در چنین فضایی و در شرایطی که مجموعه مشکلات کشور هم از تعدد زیادی برخوردار شده، جریان بررسی بودجه 97 در مجلس به این سمت رفت که به تمام مسائل مهم کشور، از موضوع ریزگردها و بحران آب گرفته تا وضعیت صندوقهای بازنشستگی و خروج از رکود پاسخ دهد و خیلی طبیعی است که بدون اولویتبندی منطقی چنین کاری امکانپذیر نخواهد بود. بدین جهت بودجه 97 شاید در برخی زمینهها بتواند امیدهایی را ایجاد کند اما این امید برای جامعه چندان بلندمدت نخواهد بود، چون اجازه رفتن به سمت جراحیهای اقتصادی بزرگ از دولت گرفته شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

چه چیز را فاجعه می نامیم؟
روزبه کردونی
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
زندگی در دنیای مدرن امروز، ما را به انسانهایی تبدیل کرده که باید توانایی روبهرو شدن با فاجعهها و مهمتر از آن، مدیریت آنها را داشته باشیم. گاه هم بیش از هر چیزی، بیندیشیم فاجعهها بر چه ریشههایی استوارند؟
فاجعهها انواع متفاوتی دارند. زلزله، سونامی، سیل، تصادف و سقوط هواپیما را میبینیم. اینها فجایعی هستند که قابل لمس و رؤیت هستند.
اما برخی فاجعهها، قابل دیدن نیستند. فاجعههایی که گاه عمیقاً در زیر و بم جامعه ما تنیده شده است. فاجعههایی که بیم آن میرود، تنها بهخاطر دیده نشدن، حس نشدن و بیتوجهی با آن روزی فرا برسد که واقعهای عادی تلقی شوند. سقوط اخلاقی از آن گونه فاجعه هاست که گاه قابل رؤیت نیست.
سقوط هواپیمای آسمان یک فاجعه دردناک است، اما فاجعه دیگر سقوط اخلاقی افرادی است که طمع و علایق شدید مادی آنها را به چنان وادی میکشاند که فجایعی نظیر سقوط هوایپما را فرصت مناسبی برای سهم خواهی اقتصادی، امتیاز گیریهای شخصی، تسویه حسابهای سیاسی و اتهام زدنهای غیراخلاقی مییابند. فاجعه آنجاست که برخیها بیتوجه به جامعهای که در سال گذشته بحرانها، مسائل و مصیبتهای متعددی نظیر فاجعه معدن یورت، تصادف قطار در تبریز، اعتراضات خیابانی، زلزله کرمانشاه و کرمان، شایعه زلزله در تهران، حادثه سانچی و اخیراً سقوط هواپیما را تجربه کرده است با انتشار تحلیل و اخبار نادرست و اقدامات غیرقابل دفاع به ناامنی روانی جامعه دامن میزنند.
واقعیت این است که امروز همانقدر که باید در خصوص دلایل سقوط هواپیما حساس بود و از استاندارد بودن یا نبودن فرودگاه یاسوج تا رادار داشتن یا نداشتن آن و دلیل عدم فعال بودن سیستم DVOR در این فرودگاه تا وضعیت فنی هواپیما، استهلاک ناوگان هوایی و وضعیت هواشناسی پرسید و مقصران را مفتضح کرد باید آنانی را که دروغ میگویند، تزویر میکنند، تهمت میزنند و دنبال کاسبکاری اقتصادی سیاسی خود هستند نیز رسوا کرد.در شرایطی که هنوز متخصصان و کارشناسان در این حوزه سرگرم بررسی عوامل محیطی و دلایل فنی سقوط هواپیما هستند تا نتایج مستند و دقیقی از این واقعه ارائه شود متأسفانه گروه اندکی از افراد غیرمتخصص گزارشهای غیرواقعی و اطلاعات نادرستی را با اهداف و اغراض خاصی در جامعه منتشر میکنند که تنها موجب گسترش تزریق یأس، ناامیدی و ناامنی در ابعاد ملی میشود.
ویکتور هوگو در بینوایان از زبان ژان وال ژان میگوید: «شریف نخواهم بود اگر شما در نتیجه تزویرم به چشم ستایش به من بنگرید.» حتماً همینگونه است. کسانی که دروغ میگویند، تزویر میکنند و دنائت را قطره قطره مینوشند هیچ گاه در پیشگاه مردم شریف نخواهند بود. حادثه آسمان یک اندوه ملی ایجاد کرده است. این فاجعه باید بهگونهای شود که اعتماد مردم نیز جلب شود. نکته مهم این است چرایی بروز این فاجعه باید به دور از فضاسازی و انتقامگیری سیاسی و تلاش برای سهم خواهی و امتیازگیری مورد مداقه قرار گیرد.
نکته آخر اینکه به مثابه رومن رولان نویسنده شهیر فرانسوی باید صریح به آنان که تنها دنبال منافع مادی خود هستند بگوییم «ما علاقهای به شما نداریم و در صف شما نیستیم.»
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
زندگی در دنیای مدرن امروز، ما را به انسانهایی تبدیل کرده که باید توانایی روبهرو شدن با فاجعهها و مهمتر از آن، مدیریت آنها را داشته باشیم. گاه هم بیش از هر چیزی، بیندیشیم فاجعهها بر چه ریشههایی استوارند؟
فاجعهها انواع متفاوتی دارند. زلزله، سونامی، سیل، تصادف و سقوط هواپیما را میبینیم. اینها فجایعی هستند که قابل لمس و رؤیت هستند.
اما برخی فاجعهها، قابل دیدن نیستند. فاجعههایی که گاه عمیقاً در زیر و بم جامعه ما تنیده شده است. فاجعههایی که بیم آن میرود، تنها بهخاطر دیده نشدن، حس نشدن و بیتوجهی با آن روزی فرا برسد که واقعهای عادی تلقی شوند. سقوط اخلاقی از آن گونه فاجعه هاست که گاه قابل رؤیت نیست.
سقوط هواپیمای آسمان یک فاجعه دردناک است، اما فاجعه دیگر سقوط اخلاقی افرادی است که طمع و علایق شدید مادی آنها را به چنان وادی میکشاند که فجایعی نظیر سقوط هوایپما را فرصت مناسبی برای سهم خواهی اقتصادی، امتیاز گیریهای شخصی، تسویه حسابهای سیاسی و اتهام زدنهای غیراخلاقی مییابند. فاجعه آنجاست که برخیها بیتوجه به جامعهای که در سال گذشته بحرانها، مسائل و مصیبتهای متعددی نظیر فاجعه معدن یورت، تصادف قطار در تبریز، اعتراضات خیابانی، زلزله کرمانشاه و کرمان، شایعه زلزله در تهران، حادثه سانچی و اخیراً سقوط هواپیما را تجربه کرده است با انتشار تحلیل و اخبار نادرست و اقدامات غیرقابل دفاع به ناامنی روانی جامعه دامن میزنند.
واقعیت این است که امروز همانقدر که باید در خصوص دلایل سقوط هواپیما حساس بود و از استاندارد بودن یا نبودن فرودگاه یاسوج تا رادار داشتن یا نداشتن آن و دلیل عدم فعال بودن سیستم DVOR در این فرودگاه تا وضعیت فنی هواپیما، استهلاک ناوگان هوایی و وضعیت هواشناسی پرسید و مقصران را مفتضح کرد باید آنانی را که دروغ میگویند، تزویر میکنند، تهمت میزنند و دنبال کاسبکاری اقتصادی سیاسی خود هستند نیز رسوا کرد.در شرایطی که هنوز متخصصان و کارشناسان در این حوزه سرگرم بررسی عوامل محیطی و دلایل فنی سقوط هواپیما هستند تا نتایج مستند و دقیقی از این واقعه ارائه شود متأسفانه گروه اندکی از افراد غیرمتخصص گزارشهای غیرواقعی و اطلاعات نادرستی را با اهداف و اغراض خاصی در جامعه منتشر میکنند که تنها موجب گسترش تزریق یأس، ناامیدی و ناامنی در ابعاد ملی میشود.
ویکتور هوگو در بینوایان از زبان ژان وال ژان میگوید: «شریف نخواهم بود اگر شما در نتیجه تزویرم به چشم ستایش به من بنگرید.» حتماً همینگونه است. کسانی که دروغ میگویند، تزویر میکنند و دنائت را قطره قطره مینوشند هیچ گاه در پیشگاه مردم شریف نخواهند بود. حادثه آسمان یک اندوه ملی ایجاد کرده است. این فاجعه باید بهگونهای شود که اعتماد مردم نیز جلب شود. نکته مهم این است چرایی بروز این فاجعه باید به دور از فضاسازی و انتقامگیری سیاسی و تلاش برای سهم خواهی و امتیازگیری مورد مداقه قرار گیرد.
نکته آخر اینکه به مثابه رومن رولان نویسنده شهیر فرانسوی باید صریح به آنان که تنها دنبال منافع مادی خود هستند بگوییم «ما علاقهای به شما نداریم و در صف شما نیستیم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تحریم های جدید ترامپ علیه کره شمالی
رئیس جمهوری امریکا شب گذشته در سخنانی از بسته تحریمی جدید خود علیه کره شمالی خبر داد. این بسته جدید، شامل ۵۶ نهاد تجاری و کشتیرانی است. بهگزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، ترامپ معتقد است این نهادهای تجاری و کشتیرانی، یاری رسان کره شمالی در برنامه هستهای و نظامی این کشور بوده و در انتقال سوخت به پیونگ یانگ فعالیت دارند. این در حالی است که دو کره در حال تلاش برای بهبود وضع تنشها هستند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مذاکره درباره مسائل غیرهستهای منوط به موفقیت برجام
معاون وزیر خارجه ایران که برای دیدار و رایزنی با مقامهای انگلیس راهی لندن شده است به تشریح روند کنونی اجرای برجام و ابعاد کارشکنی برجامی دولتمردان امریکایی پرداخت. سید عباس عراقچی در خلال این سفر ضمن هشدار به کشورهای طرف برجام که چنانچه منافع ایران در چارچوب این توافق تأمین نشود، از آن خارج خواهد شد، مذاکره پیرامون سایر موضوعات را به موفقیت در اجرای بی چون و چرای توافق هستهای گره زد.
عراقچی در یکی از نخستین برنامههای حضورش در لندن با آلیستر برت، معاون وزیر خارجه انگلستان دیدار و درباره موضوع توافق هستهای، مسائل منطقهای و موضوعات دوجانبه از جمله مسأله دوتابعیتیها به گفتوگو نشست. دیداری که آلیستر برت در پیامی توئیتری آن را سازنده توصیف کرد. اما مهمترین وجه سفر عراقچی به موضعگیری او درباره توافق هستهای باز میگشت. او در نشست اندیشکده سلطنتی «چتم هاوس» به تشریح مواضع ایران درباره برجام و انتقاد از عملکرد برجامی دولت ترامپ پرداخت و با بیان اینکه واشنگتن سیاست تردیدآفرینی درباره آینده برجام را دنبال میکند، گفت اگر منافع ایران در برجام تأمین نشود، ایران از این توافق کنارهگیری میکند.
معاون سیاسی وزیر خارجه کشورمان با بیان اینکه برجام به هیچ مسأله یا سؤال دیگری مرتبط نیست، افزود: «ما یعنی ایران و دیگر کشورهای 1+5 تصمیم گرفتیم برجام را از دیگر مسائل جدا کنیم و متمرکز شدیم بر مسأله هستهای تا راه حلی برای آن پیدا کنیم.» عراقچی گفت: «مسأله هستهای را جدا کردیم و به همین دلیل موفق بودیم. اشتباه خیلی بزرگی است که برجام را به دیگر مسائل مثل سوریه، یمن، مسأله موشکی ایران و دیگر مسائل مرتبط کرد و این نه تنها مسأله هستهای را حل نمیکند بلکه مسائل دیگر را پیچیدهتر میکند.» وی افزود: «این برای همه مفید است تا همین مسیر را دنبال کرده و مسأله هستهای را از دیگر مسائل جدا کنند.» وی گفت خیلی واضح است که ایران تسلیحات هستهای نمیسازد و به این مسأله متعهد است.» عراقچی همچنین تأکید کرد: «هیچ بندی تحت عنوان بند غروب در برجام وجود ندارد و تعهدات ایران به برجام مشخص است ولی محدودیت زمانی وجود دارد.»
عراقچی با اشاره به پایبندی ایران به تعهدات خود در برجام، گفت: اما ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چراکه ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است. دلیل ساده است، امریکا تقریباً هر روز تعهداتش در برجام را نقض میکند و امریکا دلیل این مسأله است که برجام برای ایران موفق نبوده است. حتی متن و کلمات برجام نقض شدهاند. وی افزود: «اظهارات رئیس جمهوری امریکا به وضوح نقض برجام است و به جای فضای سازنده فضای مخرب ایجاد میکند که شرکتها و بانکها را از تجارت با ایران بازمیدارد.» وی تصریح کرد: «اگر این مسائل ادامه داشته باشد و ایران از آن بهرهمند نشود، واقعیت این است که ایران از آن خارج خواهد شد.»
مطالبات مردم ایران از برجام برآورده نشده است
معاون وزیر خارجه ایران همچنین در گفتوگو با رسانه بریتانیایی «بیبیسی» به امکان مذاکره درباره مسائل غیر هستهای اشاره کرد و گفت: «قبل از آنکه دیگر مسائل مورد بحث قرار گیرند، امریکا باید بخش مربوط به خود را در برجام تحقق بخشد.» وی تأکید کرد «مذاکره در مسائل دیگر به موفقیت توافقی که قبلاً حاصل شده بستگی دارد و ما کاملاً به آن پایبند بودهایم و دیگر طرفین کاملاً به آن پایبند نبودهاند.» عراقچی در ادامه خاطرنشان کرد «اگر برجام تجربهای موفقیتآمیز برای ایران باشد، آنها اجازه خواهند داشت از ما درباره مسائل دیگر درخواست مذاکره کنند.» عراقچی همچنین گفت: «مطالبات مردم از برجام، برآورده نشده است و این یک واقعیت است.» معاون وزیر خارجه ایران در ادامه گفت :«این مسأله بیشتر به دلیل فضای شک و تردیدی است که ترامپ پیرامون برجام ایجاد کرده که مانعی برای همکاری شرکتهای بزرگ و بانکها با ایران است، این یک واقعیت است و این نقضی از سوی امریکا است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
ابهامهای جدید در حادثه سقوط هواپیما
-
زن، سرآغاز آگاهی است
-
دخل و خرج سالآینده با جهتگیری حمایتی
-
مذاکره درباره مسائل غیرهستهای به شرط موفقیت برجام
-
شمعی به یاد مسافران <آسمان>
-
وداع مردم با شهدای <گلستان هفتم>
-
دیگر صفحهها
-
توقف جراحیهای بزرگ در بودجه
-
چه چیز را فاجعه می نامیم؟
-
تحریم های جدید ترامپ علیه کره شمالی
-
مذاکره درباره مسائل غیرهستهای منوط به موفقیت برجام

اخبارایران آنلاین
نظرسنجی