چرا اعتماد مردم به اخبار تلویزیون رو به کاهش است
میثم لطفی
خبرنگار
از حدود یک نسل قبل بررسیهای تخصصی در گوشه و کنار جهان آغاز شد تا مشخص شود چه چیز مردم را ترغیب میکند تا به اخباری که از گیرنده تلویزیون پخش میشود اعتماد کنند. این بررسیها در مجموع یک نتیجه واحد را در پی داشت و مشخص شد که مخاطبان میخواهند اخبار بهصورت عادلانه، بیطرف، دقیق و کامل پخش شود و با وجود این هنوز بدرستی مشخص نیست این عوامل شامل چه جزئیاتی میشود و سازمانهای خبری بخصوص مراکز تولید اخبار در شبکههای تلویزیونی چگونه میتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند.
نتایج حاصل از بررسی جدیدی که با نام «پروژه بینش رسانهای» در کشور امریکا انجام شد نشان میدهد که اعتماد و قابلیت اطمینان در اخبار را میتوان به عوامل خاص تقسیمبندی کرد که ناشران آنها را در هنگام تولید محتوا در نظر میگیرند و مخاطبان نیز این عوامل را بدرستی تشخیص میدهند. طبق این بررسی مشخص شد در حالی که 60 درصد مردم به اخبار منتشر شده در روزنامهها اعتماد دارند، این رقم برای گیرنده تلویزیون 43 درصد گزارش شده است. بهطور کلی باید گفت عصر دیجیتال عوامل جدیدی روی کار آورده است که پیشتر به آنها توجه نمیشد و از جمله آنها میتوان به نفوذپذیری تبلیغات، قابلیت جهتدهی، زمان انتشار خبر و انتشار آخرین جزئیات اشاره کرد. البته در این زمینه باید توجه داشت که ناشر خبر تلویزیونی و مخاطب تا چه اندازه این جزئیات را در نظر میگیرند.
سراشیبی اعتماد به تلویزیون
کارشناسان دریافتهاند عامل اصلی که باعث میشود افراد به اخبار منتشر شده از تلویزیون اعتماد کنند، براساس موضوع خبر نیز تغییر میکند. بهعنوان مثال، اینکه چقدر مخاطب به یک خبر خاص اعتماد میکند یا بهعنوان مثال خبر مربوط به سیاست یا آب و هوا برای او مهم است، میتواند در این زمینه تأثیرگذار باشد. در بعضی از این موضوعات مصرفکنندگان گزارشهای تحلیلی و منابع اختصاصی تلویزیون برای نشر یک خبر را به دقت ارزیابی میکنند. در سایر موارد سهولت استفاده از یک منبع موثق میتواند برای مخاطب ارزشمند باشد و البته ممکن است برای دیگران سرگرمکننده بودن خبر توجه آنها را جلب کند.
این بررسی با همکاری مرکز تحقیقاتی «پیو ریسرچ» انجام شد و کارشناسان بر اساس آن دریافتند طی سالهای اخیر میزان اعتماد مردم به اخباری که از تلویزیون پخش میشود کاهش یافته است. بر اساس آخرین نظرسنجیهای اخیر مشخص شد تنها 50 درصد بزرگسالان امریکایی اخبار مورد نیاز خود را از تلویزیون دریافت میکنند که این رقم از 57 درصدی که اوایل سال 2016 میلادی اعلام شده بود کمتر است. با وجود این عکسالعمل مخاطبان از نظر میزان اعتماد به اخبار پخش شده از تلویزیون در سه بخش شبکههای محلی، تلویزیونهای شبکهای و تلویزیونهای کابلی بهصورت متفاوت نمایان شده است؛ تا آنجا که شبکههای تلویزیونی محلی بیشترین میزان سقوط اعتماد مخاطبان را تجربه کردهاند. البته بیشترین تعداد مخاطبان را هم از گذشته در اختیار داشتهاند. بین سالهای 2016 تا 2018 میلادی تعداد امریکاییهایی که اخبار مورد نیاز خود را از شبکههای تلویزیونی محلی دریافت میکردند 9 درصد کاهش یافته است و در حال حاضر تنها 37درصد مردم این کشور برای در جریان قرار گرفتن و کسب آخرین اخبار سراغ شبکههای تلویزیونی محلی می روند.
کارشناسان همچنین بر این باورند بین سن و عادات مردم برای تماشای اخبار در گیرنده تلویزیونی هم رابطه مستقیم وجود دارد. مشخص شده است جوانان کمتر از بزرگسالان تمایل دارند پای گیرنده تلویزیون بنشینند و یک بخش خبری را تا انتها تماشا کنند. همچنین بررسیهای جدید نشان میدهد تنها 8 درصد افرادی که بین سنین 18 تا 29 سال قرار دارند معمولاً سراغ تلویزیون میروند تا در جریان اخبار قرار بگیرند و در مقابل 49 درصد بزرگسالان بالای 65 سال از این ابزار رسانهای برای دریافت اخبار استفاده میکنند.
کارشناسان میگویند تحصیلات و میزان درآمد هم میتواند در حوزه ارتباط مردم با تلویزیون نقش مستقیم برجا بگذارد. بهعنوان مثال در بین بزرگسالانی که تحصیلات دانشگاهی را پشتسر گذاشتند 26 درصد معمولاً سراغ شبکههای تلویزیونی محلی میروند تا اخبار مورد نیاز خود را دریافت کنند. قومیت و جنسیت هم از دیگر عوامل تأثیرگذار در این زمینه بوده است؛ چنانکه گفته میشود 41 درصد رنگینپوستان امریکایی هنوز هم اخبار را در تلویزیون تماشا میکنند و در مقابل 35 درصد سفیدپوستان به اخبار تلویزیونی اعتماد دارند. همچنین گفته میشود زنان بیش از مردان تلویزیون را رسانه قابل اعتماد برای پخش اخبار میدانند و درصد زنان و مردانی که بهصورت روزانه از گیرنده تلویزیونی برای تماشای اخبار استفاده میکنند به ترتیب 41 و 33 درصد گزارش شده است.
در مجموع میتوان گفت با روی کار آمدن رسانههای جدید و ابزارهای مدرن، مخاطبان نسبت به آنچه که در قالب اخبار از تلویزیون پخش میشود تردید دارند و ترجیح میدهند نشانههایی از قبیل شفافسازی، منبع موثق و... برای آنها پخش شود تا به اخبار مربوطه اعتماد کنند. در نهایت باید به این مسأله توجه داشت که اگر همه چیز به همین شکل پیش برود، طی چند دهه پیشرو تلویزیون اعتبار خود را بهعنوان یک ابزار خبررسان از دست خواهد داد و رسانههای مدرنتر جایگزین آن خواهد شد.
نجات 7 نفر به کمک بازنشر توئیت
هفته گذشته زلزلهای به بزرگی 6.9 ریشتر جزایر بالی و لومبوک در کشور اندونزی را لرزاند و بهدنبال وقوع این زمینلرزه، نگرانیهایی مبنی بر احتمال شکلگیری امواج سونامی در دریا به وجود آمد. این زلزله در ساعات اول بیش از 100 کشته برجا گذاشت. این اتفاق در حالی صورت گرفت که یک هفته قبل زلزله دیگری به قدرت 6.4 در مقیاس ریشتر این منطقه را تکان داده بود.
دولت اندونزی از نخستین ساعات وقوع زمین لرزه اقدامهای لازم برای نجات مردم از زیر آوار را انجام داد اما به خاطر وسیع بودن منطقه وقوع زلزله، این اقدامها با سرعت بالا انجام نشد. در حالی که گروههای امداد و نجات تمرکز اصلی خود را روی مناطق پیشبینی شده معطوف کرده بودند، انتشار یک توئیت و درج آن در رسانههای محلی برنامهریزیهای آنها را تغییر داد.
در نخستین ساعات وقوع زلزله شخصی با نام «کلانا» توئیتی را به اشتراک گذاشت که در آن نوشته شده بود: «ما زندهایم». این توئیت موقعیت جغرافیایی شخصی که آن را منتشر کرده بود هم نشان میداد. این موقعیت جغرافیایی مربوط به یکی از مناطق مسکونی در جزیره لومبوک بود که بررسی آن توسط گروههای امداد در اولویتهای بعدی قرار گرفته بود. کاربران شبکههای اجتماعی با مشاهده توئیت مذکور آن را با هشتگ WeAreAlive# بازنشر کردند و زمان زیادی سپری نشده بود که خبر مربوط به این توئیت توسط رادیو محلی پخش شد. با انتشار خبر و بازنشر آن در شبکههای اجتماعی، یک گروه امداد و نجات تصمیم گرفت به منطقه مربوطه برود و با بررسیهای بیشتر 7 نفر از جمله یک کودک یک ساله را که در این نقطه زیر آوار مانده بودند نجات دهند. لومبوک جزیرهای به وسعت 4500 کیلومتر مربع در فاصله 40 کیلومتری شرق جزیره بالی واقع شده است و بواسطه مناظر زیبای خود محبوبیت فراوانی بین گردشگران دارد. در تصاویر منتشر شده از این منطقه هزاران گردشگر مشاهده میشود که در مناطق ساحلی پناه گرفتهاند و منتظر قایقهای کوچک هستند تا هرچه سریعتر از این جزیره خارج شوند. اندونزی در منطقه «حلقه آتش» در اقیانوس آرام واقع شده که علاوه بر زلزلهخیز بودن، بیش از نیمی از آتشفشانهای جهان را در خود جا داده است.
طلوع آفتاب مطبوعات از غرب
فرزانه ابراهیمزاده
خبرنگار
«زاهریرادی باهرا»... این یک دو کلمه فقط یک اصطلاح ترکی به معنای اشعه روشنایی نیست، بلکه نام دومین نشریهای است که در ایران حدود سال ۱۲۲۷شمسی منتشر شده است.
دومین روزنامهای که در ایران البته به زبان ترکی منتشر شده است «زاهریرادی باهرا» است. در حافظه تاریخی بیشتر ما این تصور نقش بسته است که چند سال بعد از آنکه میرزا صالح شیرازی کاغذ اخبار را تعطیل کرد، امیرکبیر دستور راهاندازی روزنامه «وقایع اتفاقیه» را صادر کرد و این روزنامه دومین روزنامهای است که در ایران منتشر شده در حالی که براساس اسناد تاریخی معتبر دومین روزنامه ایران نه در پایتخت که در ارومیه و دو سال پیش از آغاز به کار وقایع اتفاقیه زمانی که شاه جوان به همراه امیرکبیر راهی تهران بود اجازه انتشار پیدا کرد. مجوز انتشار این مجله را مسیونرهای مذهبی که در ارومیه فعالیت میکردند گرفتند؛ مسیونرهایی که تنها رهاورد عهدنامه ناکام فینکناشتاین بودند.
گفتنی است در فاصله دو جنگ ایران و روس، ایرانیها که بشدت از شکست جنگ اول سرخورده بودند بهدنبال راهی میگشتند تا بتوانند به نوعی این شکست را جبران کنند که برای جبران به سمت چهره تازه قدرت گرفته در اروپا یعنی ناپلئون رفتند و با او عهدنامهای بستند که در تاریخ به اسم عهدنامه فینکن اشتاین معروف شد؛ عهدنامهای که براساس آن ژنرال گاردان فرستاده نظامی ناپلئون به ایران آمد تا زمینه راهاندازی ارتش مدرن در ایران را بچیند. همراه نظامیانی که با گاردان به ایران آمدند، گروهی از شرقشناسان و مسیونرها و مبلغان مسیحی فرانسوی از فرقه لازاریستها و معلمانی نیز به ایران آمدند. براساس مدارک تاریخی حضور این معلمان در ایران به خواست عباسمیرزا و توصیه قائم مقام برای آموزش شاهزادگان قاجار بود. برخلاف تصور، گاردان و نظامیان همراهش در ایران فعالیت خاصی نکردند چرا که زمانی که آنها به ایران رسیدند خبر آمد ناپلئون برخلاف مفاد عهدنامه با ایران با تزار روسیه عهدنامه مودت بسته و یک تنه زیر قرارداد زده است. این اتفاق باعث شد تا نظامیان فرانسوی ایران را ترک کنند اما مسیونرها در ایران و در ارومیه و تبریز ماندند و نخستین مدارس را در ارومیه، سلماس و تبریز راهاندازی کردند و دستگاههای چاپی را برای انتشار کتابهای درسی به این شهرها آوردند؛ دستگاههایی که کار انتشار روزنامه را هم آسان میکرد.
به نوشته سید فرید قاسمی در کتاب تاریخ مطبوعات ایران، این مسیونرها در زمانی که ناصرالدینمیرزا به قصد تاجگذاری به سمت تهران آمد از او اجازه خواستند تا این روزنامه را منتشر کنند. شاه هم مجوز را صادر کرد.
از این نشریه فقط یک نام باقی مانده است و کسی نمیداند که برای چند سال منتشر میشد و چه مطالبی در آن درج شده است. اما همین اطلاعات کم نشان میدهد که «زاهریرادی باهرا» نه فقط نخستین روزنامه ترکی زبان بلکه دومین روزنامه ایرانی است که بنیانگذار مجموعه مطبوعاتی قوی بعدی است که در تبریز و ارومیه زیر نظر مسیونرهای مذهبی فعالیت کردند؛ روزنامهای که فکر ایجاد نشریهای قوی و سراسری را در ذهن امیرکبیر و ناصرالدینشاه انداخت تا دو سال بعد از انتشار نخستین شماره این نشریه در تهران یکی از پرسابقهترین روزنامههای ایران را منتشر کنند.