
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سال 98 سالی سرشار از فعالیت و تغییر در مشهد خواهد بود
شهردار مشهد در گفت و گو با خبرنگار ایران گفت: به همراهان خود اطمینان دهیم که در سال آینده بدون برنامهریزی اقدامی انجام نخواهیم داد؛ بنابراین سال 1398 سالی سرشار از فعالیت و تغییر خواهد بود.
اجازه بدهید اولین سوال را با رویکرد انتقادی آغاز کنم، به نظر شما چرا در طول یک سال گذشته حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد فاقد گفتمان واحدی بوده است؟
نکته حائز اهمیت این است که تغییر گفتمان یک راه بیشتر ندارد و آن آوردن مردم پای کار است. درواقع مردم، گروههای اجتماعی، سمنها و... باید حضور داشته باشند و ما نمیتوانیم بدون حضور آنها شاهد تغییر گفتمان باشیم؛ زیرا این افراد هستند که نیازها را به خوبی تشخیص داده و مفهومسازی میکنند تا گفتمان جدید شکل بگیرد. ما در حوزه گفتمانسازی بسیار ناکام بودیم؛ یعنی نتوانستیم مردم را درگیر کار خود کنیم.
تلاش کردیم در دوره جدید چنین اتفاقی رخ دهد و میخواهیم مسیر درست را به مردم نشان دهیم. در این زمینه تنها میتوانیم بستری ایجاد کنیم تا آنچه را که مردم بدان علاقه دارند، محقق شود و انگیزه لازم برای فعالیت در حوزههای اجتماعی را داشته باشند.
در نگاه غالب فعالیتهای شهرداری مشهد آنچه که اهمیت بسیار دارد، کنش اجتماعی است. درحال حاضر نیاز است تا جامعه بتواند کنشهای اجتماعی آسانتر و با تعداد بیشتری شکل دهد.
شهروند کسی است که میتواند در بسترهای خرد و کلان موجود اجتماعی، ایجاد کنش اجتماعی کند و ما متأثر از این کنشهای اجتماعی هستیم؛ بدین معنا که برای نمونه انسان محور بودن حملونقل شهر مشهد در حوزه مدیریت شهری، متأثر از این است که شهروندآنچه کنشهای اجتماعی داشته باشند؛ چرا که کنش، یک امر جمعی است.
جامعه امروز دچار یک نوع محافظهکاری شده که این محافظهکاری به شدت مانع از گرفتن تصمیمات بهینه و دارای برد در جامعه شده است. اداره شهر مشهد بهویژه در نظام شورایی یک کار مشارکتی است و برای اینکه بتوانیم اقدامات زیرساختی و خدماتی متهورانه انجام دهیم بایستی جمعی را با خود همراه کرده و سطح محافظهکاری آنها را کاهش دهیم.
آنچه که محل نگرانی اعضای شورای شهر و بسیاری از متولیان شهری بوده، بدهی زیاد به جا مانده از دورههای پیشین مدیریت شهری مشهد است، در این رابطه توضیحاتی بفرمایید؟
در واقع شورای پنجم شهرداری را با حدود 6 هزار میلیارد تومان بدهی قطعی تحویل گرفت. اگرچه که گمان میکنم که این میزان بدهی برای شهری چون مشهد با اقتصادی قوی، زیاد نیست.
این نگرانی وجود دارد که بایستی بار بدهیها را کاهش دهیم تا امکان مانور جدی در زمینه زیرساختها و خدمات داشته باشیم. خوشبختانه امکانی چون بند «و» تبصره 5 بودجه و گفتوگو با حوزههای گوناگونی که با ما حساب فیمابین داشتند به این مسأله کمک شایانی کرد. همواره تلاش کردیم تا بار بدهیها را سبک کنیم و به همراهان خود اطمینان دهیم که در سال آینده بدون برنامهریزی اقدامی انجام نخواهیم داد؛ بنابراین سال 1398 سالی سرشار از فعالیت و تغییر خواهد بود.
در سال 1397 رکورد تاریخ شهرداری مشهد در تحقق درآمد، هدفگذاری شد. بایستی توجه داشت که این هدف به لحاظ درصد، تحقق یافت. نکته این است در سالی که رکود اقتصادی وجود داشته و از ابتدای سال، ناامیدی نسبت به این مساله که شهرداری شاید نتواند حتی حقوق کارمندان خود را پرداخت کند رکورد درآمدی داشتیم که این عملکرد دارای معنای ویژهای خواهد بود.
در مورد برنامه جامع 1400-1397 توضیح دهید و در این مدت چه اقداماتی انجام خواهید داد؟
یکی از مهمترین اقدامات شهردار در کلانشهری چون مشهد این است که همه افراد را حول هدف یا اهدافی متحد و همراه کند. شهردار و مدیریت شهری، هماهنگکننده نظام شهری بهویژه در یک کلانشهر هستند به گمان من متولی متغیرهای کلان اقتصادی چون اشتغال و رشد مدیریت شهری است. اگر بخواهیم این تولیگری را در دست داشته باشیم، بایستی همه افراد را در مورد برخی مفاهیم تشویق، ترغیب و متحد کنیم. این کار تحقق نخواهد یافت مگر اینکه سندی برای این اتحاد وجو داشته باشد تا پیوسته بهوسیله آن بتوان همه را سنجید و به آن سند ارجاع داد و براساس آن تصمیم گرفت. برنامه عملیاتی سال 1400 این کارکرد را برای ما خواهد داشت.
آیا در مورد نارضایتی مردم نسبت به نهاد شهرداری آگاهی دارید و آن را چگونه پایش میکنید؟ چه برنامهای برای کاهش نارضایتی مردم نسبت به نهاد شهرداری دارید؟
این نارضایتی به نوعی ریشهای تاریخی دارد. درواقع بلدیه، نظمیه و عدلیه سه نهادی هستند که اگر بهترین خدمتها را ارائه دهند باز هم مردم به لحاظ تاریخی از آن نارضایتی دارند، منتها نیاز است فراتر از این عمل کنیم. گمان میکنم عوامل ایجاد نارضایتی مردم، فارغ از عوامل روانی در طول تاریخ، در حوزههایی میتواند متأثر از چند عامل کلیدی باشد که رفع آنها نیازمند تعدادی فاکتور عملیاتی کلیدی است. مهمترین عامل کلیدی که در این مسیر وجود دارد مبارزه با فساد است.
فساد بهشدت اثری منفی روی اذهان دارد. برای آگاهی همکاران خود و مردم در زمینه مبارزه با فساد بایستی اعلام کنیم نزدیک به یک ماه و نیم است که در این زمینه برخوردهای شدیدی را آغاز کردیم. تاکنون
15 نفر از همکاران ما با قرارهای صوری دستگیر شده و تحویل مقامات قضایی شدند. درواقع این موضوع فنی و عملیاتی است. شهروند بایستی مبارزه با فساد را در خدماتی که از شهرداری دریافت میکند، احساس کند.
حوزه شهرسازی یکی از موضوعات فسادانگیزی است که لبه تماس شهرداری با شهروندان محسوب میشود. بنابراین افرادی که مراجعات مکرر به شهرداری دارند میتوانند مبارزه با فساد را در مراجعات مکرر خود در زمینه شهرسازی احساس کنند، باید توجه داشت که این مبارزه، عمومی و طولانیمدت خواهد بود.
شهرداری چه اقداماتی برای مدیریت بهینه آب شهر مشهد انجام داده است؟
یکی از وظایف ما در شهرداری این است که شهر مشهد را زیستپذیر نگاه داریم. اگر بخواهیم این زیستپذیری را حفظ کنیم توجه به مسأله کیفیت هوا و رطوبت شهر بسیار اهمیت خواهد داشت. یکی از تناقضهایی که در این زمینه وجود دارد موضوع فضای سبز است که نسبت به آن دو نگاه عمده وجود دارد. نخستین دیدگاه در این رابطه این است که مشهد، شهری با اقلیم خشک محسوب میشود، بنابراین اگر بخواهیم با ایجاد فضای سبز مصنوعی این اقلیم را متعادل نشان دهیم، موجب میشود تا مردم به موضوع آب توجه لازم نداشته باشند و در نتیجه در مصرف آب صرفهجویی نکنند. در نتیجه براساس این دیدگاه بایستی اجازه دهیم اقلیم مشهد همانطور که خشک است، خشک هم بهنظرآید.
براساس دیدگاه دوم، اگر ما اقدام به خشک نشان دادن شهر کنیم موجب میشود تا عملاً رطوبت هوا پاییناید و منجر به نامناسب شدن زیستپذیری شهر شود. از سویی دیگر کاهش فضای سبز، باعث بالارفتن حرارت شهر و اقلیم شهر بهسمت خشکتر شدن خواهد رفت؛ بنابراین با ایجاد فضای سبز مصنوعی میتوان تا حدودی این موارد را جبران کرد. من بهعنوان شهردار، طرفدار دیدگاه دوم هستم؛ بایستی فضای سبز را توسعه دهیم تا منجر به بهبود رطوبت و زیستپذیری شهر شود. این امر مانع از افزایش حرارت و تغییر اقلیم شهر مشهد به سمت خشکتر شدن میشود. تنها راهحل در این زمینه وجود دارد یک منبع لایزال آب است که این منبع از نظر من باید آب خاکستری باشد؛ چراکه بهطور پیوسته 3 و نیم میلیون نفر جمعیت ساکن شهر بههمراه زائران مصرف آب دارند که پساب میشود و با بازچرخانی این پسابها میتوان آب مورد نیاز فضای سبز را تأمین کرد. باید توجه داشت مجموع آبی که برای حوزه صنعت و فضای سبز استفاده میشود کمتر از 10 درصد کل آبی است که استان مصرف میکند، در واقع مابقی آب، صرف کشاورزی میشود. بنابراین بسیار روشن است که بایستی در زمینه آب، راه دوم را برگزینیم.
از دیدگاه شما دلیل رشد حاشیهنشینی در شهر مشهد چیست و شهرداری چه اقداماتی برای این قشر از جامعه انجام داده است؟
باید توجه داشت که نخستین گام برای مقابله با مفهوم حاشیهنشینی، تغییر نام به واژه ی شانههای شهر است. گمان میکنم عوامل گوناگونی موجب شکلگیری شانههای شهر شده است. درواقع بخشی از اقداماتی که بهمنظور توسعه شهر انجام شده منجر به بروز آثار و تبعات جانبی چون توسعه حاشیهنشینی شد. برای نمونه بزرگراه معروف به 100متری با هدف تسهیل عبور و مرور ایجاد شد، اما موجب تقسیم شهر به دو بخش متن و حاشیه گشته است و موجب قطع شدن ارتباط میان این دو بخش شهر شد.
موضوع دومی که منجر به مهاجرتهای بیشتر و حاشیهنشینی در شهر شده، جذابیت شهر مشهد و اقتصاد قوی آن است، همچنین وجود بارگاه امام رضا(ع) که موجب شده افراد بهعنوان مهاجر به این شهر بیایند. در حوزه کالبدی، تغییر سیما و منظر شهر مشهد، بسیار اهمیت دارد. از سویی دیگر نیاز است تا در زمینه اجتماعی فعالیتهای بیشتری در حوزه حاشیهشهر ارائه شود، زمینههای کسبوکار بهتری فراهم شود. در یک کلام پنجرههای جدیدی را به روی جامعه بهویژه در گروههای سنی پایینتر باز کنیم.
آیا برای سال 1398 برنامهای برای شهربازی کوهستانپارک به عنوان یکی از نوستالژیهای شهر مشهد دارید یا درنظر گرفتهاید؟
در سال 1397 برای خرید کوهستان پارک مشهد با بانک دی به توافق رسیدیم تا برای تبدیل شدن کوهستانپارک به یک مکان تفریحی مدرن در اختیار یک سرمایهگذار قرار دهیم. اما مسألهای در رابطه با حقوق مالکیت و اسناد این پارک پیش آمد. از آنجا که ما در قبال مردم متعهد هستیم برای جلوگیری از بروز مشکل، کار خود را بهصورت دقیق انجام دهیم، مشغول به رایزنی با دستگاه قضایی هستیم تا این موضوع حل شود.
چه برنامههایی درنظر گرفتهاید تا میان دولت، شهرداری، آستان قدس رضوی و... همگرایی مطلوبی ایجاد شود؟
مفهومی به نام مدیریت یکپارچه شهری وجود دارد، من بهطور کل ناامید هستم که این مفهوم در کوتاهمدت و بلندمدت محقق شود، درواقع وجود مسائلی در قانون اساسی و همچنین اختلاف نظرهایی که دولتها و مجالس با آن همواره روبهرو بودهاند مانع از ایجاد مدیریت یکپارچه میشود. بنابراین من به الگوی یکپارچه مدیریت محلی قائل هستم. به این معنا که بایستی در این زمینه وارد سطح همکاری، پس از آن وارد سطح هماهنگی و در انتها به سطح یکپارچگی وارد شویم.
در میانمدت سطح هماهنگی و در بلندمدت سطح یکپارچگی مدیریت شهری محقق خواهد شد. امروز صرفاً در سطح همکاری قرار داریم؛ بنابراین بایستی بهصورت دوبه دو با ذینفعان گوناگون وارد گفتوگو شویم تا به مفاهیم و چشماندازهای مشترکی دست یابیم. نکته دوم در این رابطه توجه به الگوی همکاری برد-برد است. اینکه برخی از بازیها حاصل جمع صفر دارد که متأسفانه این دیدگاه حتی در میان اصلاحطلبان هم شناخته شده است؛ یعنی همه فرضشان بر این است که بازی با حاصل جمع صفر خواهد بود؛ بنابراین پیروزی ما، مستلزم باخت طرف مقابل است و بالعکس. حال آنکه از دیدگاه من هر دو طرف میتوانند منفعت و سود با حاصل جمع غیرصفر داشته باشند. در الگوی همکاری میتوانیم دستآوردهای بسیار زیادی داشته باشیم به شرط اینکه مشکلات فرهنگی را حل کنیم تا بازی حاصل جمعی، غیرصفر داشته باشد.
برخی معتقدند برجستهسازی توس بهوسیله شورای پنجم در راستای کاهش توجه به بعد زیارتی مشهد است، چطور توانستید این دیدگاه را مدیریت کنید؟
شاید پیام ما هنوز به افرادی که در این حوزه فعالیت دارند، نرسیده و ما هنوز نتوانستیم این افراد را مجاب کنیم که لزومی به وارد شدن در فعالیتهای پرهزینه نیست، شاید هم نتوانستیم اعتماد آنها را به خود جلب کنیم. موضوع دیگر در این زمینه فراهم کردن فضایی است برای اینکه مردم در فعالیتها حضور داشته باشند تا یک کنش جمعی شکل بگیرد.
بعید میدانم کسی بخواهد یا بتواند شهر توس را با هدف از بین بردن برند زیارتی مشهد توسعه دهد. درواقع وجود بارگاه امام رضا (ع) عاملی است که این شهر را به مشهد تبدیل کرده است. مشهد شهری با اقتصاد قوی به برکت وجود بارگاه امام رضا (ع) بوده و در آن فعالیتهای گوناگونی در ابعاد مختلف براساس ظرفیتها و مزایای آن صورت میگیرد. بخشی از این مزیتها شامل ادبیات، شعر و تمدن ایران است و فردوسی بهعنوان نماد زبان و ادب پارسی از جایگاه رفیعی برخوردار است، بنابراین در زمینه توسعه شهر توس هیچ تضادی نمیبینم.
مساله دوم این است که ظرفیتی بهعنوان پدر شعر و زبان پارسی در شهر وجود دارد. هنگامی که میبینیم شاهنامه یکی از منابع جدی برای ارائه زندگی مناسب، منظم و انسانی است و میتواند پیامهای اخلاقی عمیقی ارائه دهد؛ بنابراین بایستی زمینه لازم را فراهم کنیم تا زندگی مردم با مفاهیم شاهنامه، بیشتر عجین شود؛ همانطور که زندگی مردم با غزلهای حافظ بهصورت جدی همراه است. باید شاهنامه فردوسی و مفاهیم برآمده از آن را با مسائل امروز تطبیق داده و در اختیار مردم قرار دهیم. درواقع برقراری ارتباط مردم با شاهنامه یکی از اهداف اصلی است.
چه برنامهای برای منطقه توس در نظر دارید؟
فضای امروزی آرامگاه فردوسی در شأن این شاعر بزرگ نیست، افزون بر آن حقوق افرادی که در مناطق پیرامونی آرامگاه فردوسی زندگی میکنند سالها ضایع شده است. یکی از اقداماتی که در این راستا انجام دادیم، مشخص شدن تکلیف طرح تفصیلی توس بوده که به تصویب مراجع ذیصلاح حوزه شهرسازی رسیده است. خوشبختانه با این وضعیت حداقل خیال ما میتواند آسوده باشد که حقوق مردم تضییع نخواهد شد. از سویی دیگر، فضای کالبدی توس بههیچ عنوان تناسبی با سطح خدماتی که در حوزه زبان و ادب پارسی ارائه میشود، نیست. ما این مسأله را بهصورت جدی در دستور کار خود قرار دادیم و طراحی مناسبی با همکاری میراث فرهنگی و گردشگری انجام خواهد شد.
زیرساختهای گردشگری و خدماتی که در حوزه زبان و ادب پارسی ارائه میشود با رویکردهای فرهنگی و سرمایهگذاری اجتماعی همراه خواهد بود. همانطور که شهر مشهد از تنوع فرهنگی اقوام برخوردار است این تنوع در حوزه سرمایهگذاری شهری نیز وجود دارد. برای نمونه در این شهر، شیعیانی از هرات وجود دارند که بخش جدی از اقتصاد شهر را تشکیل میدهند و دارای پیوند عاطفی، فرهنگی و زبانی با ما هستند. همچنین از حوزه خلیج فارس و عراق سرمایهگذارانی داریم که تقریبا ارتباط جدی با اقتصاد مشهد پیدا کردند. مجموع این افراد، موجب ایجاد تنوع در حوزه سرمایهگذاری شهری شده است. بنابراین بستر لازم در زمینه سرمایهگذاریهای شهری وجود دارد و بایستی بتوانیم هماهنگیهای لازم را برای هدایت سرمایهگذاران به سوی پروژههای درست هدایت کنیم. من نقش دستگاههای قضایی و حمایت از سرمایهگذاری را در این زمینه بسیار پررنگ میدانم.
اجازه بدهید اولین سوال را با رویکرد انتقادی آغاز کنم، به نظر شما چرا در طول یک سال گذشته حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد فاقد گفتمان واحدی بوده است؟
نکته حائز اهمیت این است که تغییر گفتمان یک راه بیشتر ندارد و آن آوردن مردم پای کار است. درواقع مردم، گروههای اجتماعی، سمنها و... باید حضور داشته باشند و ما نمیتوانیم بدون حضور آنها شاهد تغییر گفتمان باشیم؛ زیرا این افراد هستند که نیازها را به خوبی تشخیص داده و مفهومسازی میکنند تا گفتمان جدید شکل بگیرد. ما در حوزه گفتمانسازی بسیار ناکام بودیم؛ یعنی نتوانستیم مردم را درگیر کار خود کنیم.
تلاش کردیم در دوره جدید چنین اتفاقی رخ دهد و میخواهیم مسیر درست را به مردم نشان دهیم. در این زمینه تنها میتوانیم بستری ایجاد کنیم تا آنچه را که مردم بدان علاقه دارند، محقق شود و انگیزه لازم برای فعالیت در حوزههای اجتماعی را داشته باشند.
در نگاه غالب فعالیتهای شهرداری مشهد آنچه که اهمیت بسیار دارد، کنش اجتماعی است. درحال حاضر نیاز است تا جامعه بتواند کنشهای اجتماعی آسانتر و با تعداد بیشتری شکل دهد.
شهروند کسی است که میتواند در بسترهای خرد و کلان موجود اجتماعی، ایجاد کنش اجتماعی کند و ما متأثر از این کنشهای اجتماعی هستیم؛ بدین معنا که برای نمونه انسان محور بودن حملونقل شهر مشهد در حوزه مدیریت شهری، متأثر از این است که شهروندآنچه کنشهای اجتماعی داشته باشند؛ چرا که کنش، یک امر جمعی است.
جامعه امروز دچار یک نوع محافظهکاری شده که این محافظهکاری به شدت مانع از گرفتن تصمیمات بهینه و دارای برد در جامعه شده است. اداره شهر مشهد بهویژه در نظام شورایی یک کار مشارکتی است و برای اینکه بتوانیم اقدامات زیرساختی و خدماتی متهورانه انجام دهیم بایستی جمعی را با خود همراه کرده و سطح محافظهکاری آنها را کاهش دهیم.
آنچه که محل نگرانی اعضای شورای شهر و بسیاری از متولیان شهری بوده، بدهی زیاد به جا مانده از دورههای پیشین مدیریت شهری مشهد است، در این رابطه توضیحاتی بفرمایید؟
در واقع شورای پنجم شهرداری را با حدود 6 هزار میلیارد تومان بدهی قطعی تحویل گرفت. اگرچه که گمان میکنم که این میزان بدهی برای شهری چون مشهد با اقتصادی قوی، زیاد نیست.
این نگرانی وجود دارد که بایستی بار بدهیها را کاهش دهیم تا امکان مانور جدی در زمینه زیرساختها و خدمات داشته باشیم. خوشبختانه امکانی چون بند «و» تبصره 5 بودجه و گفتوگو با حوزههای گوناگونی که با ما حساب فیمابین داشتند به این مسأله کمک شایانی کرد. همواره تلاش کردیم تا بار بدهیها را سبک کنیم و به همراهان خود اطمینان دهیم که در سال آینده بدون برنامهریزی اقدامی انجام نخواهیم داد؛ بنابراین سال 1398 سالی سرشار از فعالیت و تغییر خواهد بود.
در سال 1397 رکورد تاریخ شهرداری مشهد در تحقق درآمد، هدفگذاری شد. بایستی توجه داشت که این هدف به لحاظ درصد، تحقق یافت. نکته این است در سالی که رکود اقتصادی وجود داشته و از ابتدای سال، ناامیدی نسبت به این مساله که شهرداری شاید نتواند حتی حقوق کارمندان خود را پرداخت کند رکورد درآمدی داشتیم که این عملکرد دارای معنای ویژهای خواهد بود.
در مورد برنامه جامع 1400-1397 توضیح دهید و در این مدت چه اقداماتی انجام خواهید داد؟
یکی از مهمترین اقدامات شهردار در کلانشهری چون مشهد این است که همه افراد را حول هدف یا اهدافی متحد و همراه کند. شهردار و مدیریت شهری، هماهنگکننده نظام شهری بهویژه در یک کلانشهر هستند به گمان من متولی متغیرهای کلان اقتصادی چون اشتغال و رشد مدیریت شهری است. اگر بخواهیم این تولیگری را در دست داشته باشیم، بایستی همه افراد را در مورد برخی مفاهیم تشویق، ترغیب و متحد کنیم. این کار تحقق نخواهد یافت مگر اینکه سندی برای این اتحاد وجو داشته باشد تا پیوسته بهوسیله آن بتوان همه را سنجید و به آن سند ارجاع داد و براساس آن تصمیم گرفت. برنامه عملیاتی سال 1400 این کارکرد را برای ما خواهد داشت.
آیا در مورد نارضایتی مردم نسبت به نهاد شهرداری آگاهی دارید و آن را چگونه پایش میکنید؟ چه برنامهای برای کاهش نارضایتی مردم نسبت به نهاد شهرداری دارید؟
این نارضایتی به نوعی ریشهای تاریخی دارد. درواقع بلدیه، نظمیه و عدلیه سه نهادی هستند که اگر بهترین خدمتها را ارائه دهند باز هم مردم به لحاظ تاریخی از آن نارضایتی دارند، منتها نیاز است فراتر از این عمل کنیم. گمان میکنم عوامل ایجاد نارضایتی مردم، فارغ از عوامل روانی در طول تاریخ، در حوزههایی میتواند متأثر از چند عامل کلیدی باشد که رفع آنها نیازمند تعدادی فاکتور عملیاتی کلیدی است. مهمترین عامل کلیدی که در این مسیر وجود دارد مبارزه با فساد است.
فساد بهشدت اثری منفی روی اذهان دارد. برای آگاهی همکاران خود و مردم در زمینه مبارزه با فساد بایستی اعلام کنیم نزدیک به یک ماه و نیم است که در این زمینه برخوردهای شدیدی را آغاز کردیم. تاکنون
15 نفر از همکاران ما با قرارهای صوری دستگیر شده و تحویل مقامات قضایی شدند. درواقع این موضوع فنی و عملیاتی است. شهروند بایستی مبارزه با فساد را در خدماتی که از شهرداری دریافت میکند، احساس کند.
حوزه شهرسازی یکی از موضوعات فسادانگیزی است که لبه تماس شهرداری با شهروندان محسوب میشود. بنابراین افرادی که مراجعات مکرر به شهرداری دارند میتوانند مبارزه با فساد را در مراجعات مکرر خود در زمینه شهرسازی احساس کنند، باید توجه داشت که این مبارزه، عمومی و طولانیمدت خواهد بود.
شهرداری چه اقداماتی برای مدیریت بهینه آب شهر مشهد انجام داده است؟
یکی از وظایف ما در شهرداری این است که شهر مشهد را زیستپذیر نگاه داریم. اگر بخواهیم این زیستپذیری را حفظ کنیم توجه به مسأله کیفیت هوا و رطوبت شهر بسیار اهمیت خواهد داشت. یکی از تناقضهایی که در این زمینه وجود دارد موضوع فضای سبز است که نسبت به آن دو نگاه عمده وجود دارد. نخستین دیدگاه در این رابطه این است که مشهد، شهری با اقلیم خشک محسوب میشود، بنابراین اگر بخواهیم با ایجاد فضای سبز مصنوعی این اقلیم را متعادل نشان دهیم، موجب میشود تا مردم به موضوع آب توجه لازم نداشته باشند و در نتیجه در مصرف آب صرفهجویی نکنند. در نتیجه براساس این دیدگاه بایستی اجازه دهیم اقلیم مشهد همانطور که خشک است، خشک هم بهنظرآید.
براساس دیدگاه دوم، اگر ما اقدام به خشک نشان دادن شهر کنیم موجب میشود تا عملاً رطوبت هوا پاییناید و منجر به نامناسب شدن زیستپذیری شهر شود. از سویی دیگر کاهش فضای سبز، باعث بالارفتن حرارت شهر و اقلیم شهر بهسمت خشکتر شدن خواهد رفت؛ بنابراین با ایجاد فضای سبز مصنوعی میتوان تا حدودی این موارد را جبران کرد. من بهعنوان شهردار، طرفدار دیدگاه دوم هستم؛ بایستی فضای سبز را توسعه دهیم تا منجر به بهبود رطوبت و زیستپذیری شهر شود. این امر مانع از افزایش حرارت و تغییر اقلیم شهر مشهد به سمت خشکتر شدن میشود. تنها راهحل در این زمینه وجود دارد یک منبع لایزال آب است که این منبع از نظر من باید آب خاکستری باشد؛ چراکه بهطور پیوسته 3 و نیم میلیون نفر جمعیت ساکن شهر بههمراه زائران مصرف آب دارند که پساب میشود و با بازچرخانی این پسابها میتوان آب مورد نیاز فضای سبز را تأمین کرد. باید توجه داشت مجموع آبی که برای حوزه صنعت و فضای سبز استفاده میشود کمتر از 10 درصد کل آبی است که استان مصرف میکند، در واقع مابقی آب، صرف کشاورزی میشود. بنابراین بسیار روشن است که بایستی در زمینه آب، راه دوم را برگزینیم.
از دیدگاه شما دلیل رشد حاشیهنشینی در شهر مشهد چیست و شهرداری چه اقداماتی برای این قشر از جامعه انجام داده است؟
باید توجه داشت که نخستین گام برای مقابله با مفهوم حاشیهنشینی، تغییر نام به واژه ی شانههای شهر است. گمان میکنم عوامل گوناگونی موجب شکلگیری شانههای شهر شده است. درواقع بخشی از اقداماتی که بهمنظور توسعه شهر انجام شده منجر به بروز آثار و تبعات جانبی چون توسعه حاشیهنشینی شد. برای نمونه بزرگراه معروف به 100متری با هدف تسهیل عبور و مرور ایجاد شد، اما موجب تقسیم شهر به دو بخش متن و حاشیه گشته است و موجب قطع شدن ارتباط میان این دو بخش شهر شد.
موضوع دومی که منجر به مهاجرتهای بیشتر و حاشیهنشینی در شهر شده، جذابیت شهر مشهد و اقتصاد قوی آن است، همچنین وجود بارگاه امام رضا(ع) که موجب شده افراد بهعنوان مهاجر به این شهر بیایند. در حوزه کالبدی، تغییر سیما و منظر شهر مشهد، بسیار اهمیت دارد. از سویی دیگر نیاز است تا در زمینه اجتماعی فعالیتهای بیشتری در حوزه حاشیهشهر ارائه شود، زمینههای کسبوکار بهتری فراهم شود. در یک کلام پنجرههای جدیدی را به روی جامعه بهویژه در گروههای سنی پایینتر باز کنیم.
آیا برای سال 1398 برنامهای برای شهربازی کوهستانپارک به عنوان یکی از نوستالژیهای شهر مشهد دارید یا درنظر گرفتهاید؟
در سال 1397 برای خرید کوهستان پارک مشهد با بانک دی به توافق رسیدیم تا برای تبدیل شدن کوهستانپارک به یک مکان تفریحی مدرن در اختیار یک سرمایهگذار قرار دهیم. اما مسألهای در رابطه با حقوق مالکیت و اسناد این پارک پیش آمد. از آنجا که ما در قبال مردم متعهد هستیم برای جلوگیری از بروز مشکل، کار خود را بهصورت دقیق انجام دهیم، مشغول به رایزنی با دستگاه قضایی هستیم تا این موضوع حل شود.
چه برنامههایی درنظر گرفتهاید تا میان دولت، شهرداری، آستان قدس رضوی و... همگرایی مطلوبی ایجاد شود؟
مفهومی به نام مدیریت یکپارچه شهری وجود دارد، من بهطور کل ناامید هستم که این مفهوم در کوتاهمدت و بلندمدت محقق شود، درواقع وجود مسائلی در قانون اساسی و همچنین اختلاف نظرهایی که دولتها و مجالس با آن همواره روبهرو بودهاند مانع از ایجاد مدیریت یکپارچه میشود. بنابراین من به الگوی یکپارچه مدیریت محلی قائل هستم. به این معنا که بایستی در این زمینه وارد سطح همکاری، پس از آن وارد سطح هماهنگی و در انتها به سطح یکپارچگی وارد شویم.
در میانمدت سطح هماهنگی و در بلندمدت سطح یکپارچگی مدیریت شهری محقق خواهد شد. امروز صرفاً در سطح همکاری قرار داریم؛ بنابراین بایستی بهصورت دوبه دو با ذینفعان گوناگون وارد گفتوگو شویم تا به مفاهیم و چشماندازهای مشترکی دست یابیم. نکته دوم در این رابطه توجه به الگوی همکاری برد-برد است. اینکه برخی از بازیها حاصل جمع صفر دارد که متأسفانه این دیدگاه حتی در میان اصلاحطلبان هم شناخته شده است؛ یعنی همه فرضشان بر این است که بازی با حاصل جمع صفر خواهد بود؛ بنابراین پیروزی ما، مستلزم باخت طرف مقابل است و بالعکس. حال آنکه از دیدگاه من هر دو طرف میتوانند منفعت و سود با حاصل جمع غیرصفر داشته باشند. در الگوی همکاری میتوانیم دستآوردهای بسیار زیادی داشته باشیم به شرط اینکه مشکلات فرهنگی را حل کنیم تا بازی حاصل جمعی، غیرصفر داشته باشد.
برخی معتقدند برجستهسازی توس بهوسیله شورای پنجم در راستای کاهش توجه به بعد زیارتی مشهد است، چطور توانستید این دیدگاه را مدیریت کنید؟
شاید پیام ما هنوز به افرادی که در این حوزه فعالیت دارند، نرسیده و ما هنوز نتوانستیم این افراد را مجاب کنیم که لزومی به وارد شدن در فعالیتهای پرهزینه نیست، شاید هم نتوانستیم اعتماد آنها را به خود جلب کنیم. موضوع دیگر در این زمینه فراهم کردن فضایی است برای اینکه مردم در فعالیتها حضور داشته باشند تا یک کنش جمعی شکل بگیرد.
بعید میدانم کسی بخواهد یا بتواند شهر توس را با هدف از بین بردن برند زیارتی مشهد توسعه دهد. درواقع وجود بارگاه امام رضا (ع) عاملی است که این شهر را به مشهد تبدیل کرده است. مشهد شهری با اقتصاد قوی به برکت وجود بارگاه امام رضا (ع) بوده و در آن فعالیتهای گوناگونی در ابعاد مختلف براساس ظرفیتها و مزایای آن صورت میگیرد. بخشی از این مزیتها شامل ادبیات، شعر و تمدن ایران است و فردوسی بهعنوان نماد زبان و ادب پارسی از جایگاه رفیعی برخوردار است، بنابراین در زمینه توسعه شهر توس هیچ تضادی نمیبینم.
مساله دوم این است که ظرفیتی بهعنوان پدر شعر و زبان پارسی در شهر وجود دارد. هنگامی که میبینیم شاهنامه یکی از منابع جدی برای ارائه زندگی مناسب، منظم و انسانی است و میتواند پیامهای اخلاقی عمیقی ارائه دهد؛ بنابراین بایستی زمینه لازم را فراهم کنیم تا زندگی مردم با مفاهیم شاهنامه، بیشتر عجین شود؛ همانطور که زندگی مردم با غزلهای حافظ بهصورت جدی همراه است. باید شاهنامه فردوسی و مفاهیم برآمده از آن را با مسائل امروز تطبیق داده و در اختیار مردم قرار دهیم. درواقع برقراری ارتباط مردم با شاهنامه یکی از اهداف اصلی است.
چه برنامهای برای منطقه توس در نظر دارید؟
فضای امروزی آرامگاه فردوسی در شأن این شاعر بزرگ نیست، افزون بر آن حقوق افرادی که در مناطق پیرامونی آرامگاه فردوسی زندگی میکنند سالها ضایع شده است. یکی از اقداماتی که در این راستا انجام دادیم، مشخص شدن تکلیف طرح تفصیلی توس بوده که به تصویب مراجع ذیصلاح حوزه شهرسازی رسیده است. خوشبختانه با این وضعیت حداقل خیال ما میتواند آسوده باشد که حقوق مردم تضییع نخواهد شد. از سویی دیگر، فضای کالبدی توس بههیچ عنوان تناسبی با سطح خدماتی که در حوزه زبان و ادب پارسی ارائه میشود، نیست. ما این مسأله را بهصورت جدی در دستور کار خود قرار دادیم و طراحی مناسبی با همکاری میراث فرهنگی و گردشگری انجام خواهد شد.
زیرساختهای گردشگری و خدماتی که در حوزه زبان و ادب پارسی ارائه میشود با رویکردهای فرهنگی و سرمایهگذاری اجتماعی همراه خواهد بود. همانطور که شهر مشهد از تنوع فرهنگی اقوام برخوردار است این تنوع در حوزه سرمایهگذاری شهری نیز وجود دارد. برای نمونه در این شهر، شیعیانی از هرات وجود دارند که بخش جدی از اقتصاد شهر را تشکیل میدهند و دارای پیوند عاطفی، فرهنگی و زبانی با ما هستند. همچنین از حوزه خلیج فارس و عراق سرمایهگذارانی داریم که تقریبا ارتباط جدی با اقتصاد مشهد پیدا کردند. مجموع این افراد، موجب ایجاد تنوع در حوزه سرمایهگذاری شهری شده است. بنابراین بستر لازم در زمینه سرمایهگذاریهای شهری وجود دارد و بایستی بتوانیم هماهنگیهای لازم را برای هدایت سرمایهگذاران به سوی پروژههای درست هدایت کنیم. من نقش دستگاههای قضایی و حمایت از سرمایهگذاری را در این زمینه بسیار پررنگ میدانم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
سال 98 سالی سرشار از فعالیت و تغییر در مشهد خواهد بود

اخبارایران آنلاین