
فعالان حوزه فاوا پاسخ می دهند
در ایران ماندم چون...
سوسن صادقی خبرنگار
چرا ایران را دوست دارم؟ چرا باید با وجود سختیها و دشواریهایی که وجود دارد در وطن مانده یا به کشور بازگشته و به هموطنان خود خدمت کنیم؟ هر کسی باید در زندگی خود بارها درباره این سؤالها فکر کند و ببیند در راستای اعتلای نام وطن چه کارهای مثبتی انجام داده است. ما به سراغ فعالان برتر حوزه فاوا رفته و این سؤالها را پرسیدهایم و آنها از عشقشان به وطن، ماندن در کشور و اهدافشان گفتهاند که میخوانید.
سعید محمدی، فعال در حوزه کسب و کار مجازی: تزریق امید به نسل جوان
ایران وطن من است و من نسبت به آن احساس تعلق خاطر و دلبستگی زیادی دارم. به همین دلیل با تمام سختیها در وطنم ماندهام تا بتوانم برای آن تلاش کرده و بهترین خدمت را به هموطنانم ارائه دهم. ایران کشور ما است و ظرفیتهای کم نظیری دارد ولی ما هنوز نتوانستهایم درخور وطنمان تلاش کنیم. من ایران را با وجود تمام مشکلات، سرزمین فرصتها برای بهبود و پیشرفت میدانم.
همه ما وظیفه بزرگ و سنگینی بر دوش داریم و باید هرچه در توان داریم با مسئولیتپذیری و تلاش فراوان سعی کنیم تا الگوهای موفقی را در زمینههای مختلف در کشور ایجاد کنیم. اگر در کشور فقط چند نمونه بارز موفقیت در حوزههای استراتژیک مختلف بویژه کسب وکارها و فناوریهای نوین ایجاد کنیم آنچنان شوق و امیدی در نسل جوان کشور ایجاد خواهد شد که برای سالها موتور رشد و توسعه کشور را به گردش درمیآورند.
اکنون مانند من جوانهای زیادی در کشور به امید بهبود و توسعه در کشور ماندهاند چون کشور خود را دوست دارند، تنها باید امید و خودباوری را به نسل جوان خود تزریق کنیم، چرا که جوانان کشور با کمبود امید و خودباوری روبهرو هستند. جوانان همه دوست دارند در کشور خود مانده و برای آن تلاش کنند اطمینان دارم آنها میتوانند برندهای موفقی مانند برندهای موفق دنیا در کشور راهاندازی
کنند.
جواد عامل صاحب اپ کاربردی در حمل و نقل: نه به مهاجرت ماندن در وطن
من همیشه دوست داشتم شرکتی را تأسیس کرده و مانند شرکتهای مطرح دنیا (مایکروسافت، گوگل و...) برترین نیروی انسانی حوزه فناوری اطلاعات را استخدام کنم. با این رؤیا در سال 84 توانستم شرکتی را با حضور فارغالتحصیلان دکترای مشهد تأسیس کنم ولی این شرکت پا نگرفت و به آستانه ورشکستگی رسید. در سال 89 تصمیم گرفتم برای تحصیل و کار به کشورهای توسعه یافته مهاجرت کنم بههمین دلیل نیز شروع کردم به تحصیل در رشته کارشناسی ارشد و یادگیری زبان خارجه.
در همین دوران همکارانم در شرکت برنامههایی را پیشنهاد دادند و روی برنامه کار کردیم و خدا کمک کرد شرکت دوباره جان گرفت و سرپا ایستاد و کم کم به ادامه کار و ماندن در کشور دلگرم شدم و سرانجام سال گذشته مسیریاب ما معرفی شد و امسال نیز عنوان بهترین اپلیکیشن را از آن خود کرد به همین دلیل در کشور ماندگار شدم. از اینکه چنین شرایطی ایجاد شد تا در کشور مانده و برای وطنم و مردمان کشور خدمترسانی کنم، بسیار خوشحالم.
اکنون تنها انگیزه من برای ادامه کار رضایت کاربرانمان است.من دیگر نه تنها به فکر مهاجرت از ایران نیستم بلکه رؤیاهای بزرگتری مانند حضور در بازار جهانی در سر میپرورانم و با همکاران و دوستانم میخواهیم در افق پنج ساله خود به این هدف دست یابیم.
ایرانیها کشور خود را دوست دارند، اگر آنها دلگرم شوند قطعاً به فکر مهاجرت از کشور نیستند و تلاش میکنند تا برای کشور خود خدمترسانی کنند.
آرش خامنهای، گیمر:آرزویم اهتزاز پرچم ایران
من بهعنوان گیمر شانس رفتن به خارج از کشور و بازی برای تیمهای مطرح الکترونیکی را داشته و دارم، تنها کافی است مقامهایی را که بهدست آوردهام برای تیمهای مطرح دنیا ارسال کنم به طور حتم براحتی جذب باشگاهها میشوم ولی هیچ وقت در مدت 12 سال بازی حرفهایام به این فکر نیفتادم که ایران وطنم را ترک کنم و در تمام بازیهایی که انجام دادم تنها به فکر بالا بردن پرچم کشورم بودم.
برای اینکه افتخارآفرینی کنم و پرچم کشورم را به اهتزاز درآورم به سختی هزینههای سفر و وثیقهها را فراهم کرده و در رقابتهای آسیایی و جهانی شرکت کرده و مقام بهدست آوردم. بازیکن همسطح من در رقابتهای جهانی نه تنها دارای باشگاه است، بلکه ماهانه 10 هزار دلار حقوق دریافت میکند و گیمر بودن شغل او محسوب میشود. اکنون تیمهای فوتبال مطرح دنیا تیم بازیهای الکترونیک دارند ولی در کشور ما از تیم بازیهای الکترونیک حمایت نمیکنند و کسی حاضر نیست اسپانسر آن شود. من بعد از بازیهای حرفهای و آوردن مقام آسیایی و جهانی باز به اعتلای پرچم کشورم فکر میکنم، چرا که وطن خود را دوست دارم.
سیامک کسائیان، فعال عرصه روباتیک: وطن سرمایه من
ما تیم 6 نفره دانشآموزی دبیرستانی در زمینه روباتیک بودیم که با هم به دانشگاه رفتیم، در دانشگاه در قالب تیمی در زمینه روباتیک فعالیت میکردیم حتی توانستیم در رقابتهای مختلفی مانند آلمان و امریکا رتبههای برتر را بهدست آوریم.
بعد از پایان دوره دانشجویی از این تیم 6 نفره بجز من همه مهاجرت کردند. علت اینکه من در وطنم ماندم این بود که همیشه دلم میخواست کارهایی که ارائه میکنم برای هموطنان و کشور خودم باشد. با اینکه مانند دوستانم موقعیتهای شغلی و مالی و زندگی خوبی در خارج از ایران در انتظار من بود ولی بهدلیل عرقی که به وطنم دارم در کشورم ماندم تا به آنها خدمت کنم و این حس خوبی است که با هیچ چیز دیگری نمیتوان آن را عوض کرد. با وجود سختی و دشواری توانستم قدمهایی مانند آموزش روباتیک از سنین پایه و ساخت گجت روباتیک برای کشور بردارم. کار در کشورمان سخت است ولی با تمام سختیها امیدوارم در آینده هم بتوانم خدمات بیشتری به کشورم ارائه کنم. هر ایرانی بخصوص متخصصان چون وطن خود را دوست دارند برای موفقیت و سربلندی آن تلاش میکنند. خیلی از جوانان در کشور ما هستند که پتانسیل خدمترسانی برای کشور را در حوزه فناوری دارند ولی نیاز به حمایت دارند و به نظرم باید شتاب دهندههای بیشتری را در کشور فعال کنند تا آنها بتوانند برای ایدههای جوانان سرمایهگذاری کنند و در کشور مانده و خدمت ارائه دهند.
عماد رحمانی، بازی ساز: ترویج هویت ایرانی با محصول وطنی
ما وطن خود را دوست داریم و به آن عشق میورزیم. اگر فردی وطن خود ایران را ترک کرده تنها بهدلیل تحصیل، امنیت شغلی و رفاه بیشتر یا وجود بستری برای انجام ایدهها و پروژههایش بوده . در حوزه کاری ما که بازیهای موبایلی و رایانهای است، متخصصان بسیاری وجود دارند و چون توجه کافی به آنها نمیشود، ترک وطن میکنند ولی بیشتر متخصصان بیتوجهیها و بیمهریها را در مسیر کاری خود تحمل کرده و بر سختیها غلبه میکنند و میمانند. من نیز خوشبختانه جزو این دسته هستم و شکر خدا با همکارانم توانستیم چندین محصول بازی را روانه بازار کرده و موفق شویم. ما بهدنبال ارائه کار خوب نه تنها برای هموطنان خود بلکه علاقهمندان خارجی هستیم.
هر فردی آرزوهایی برای وطن خود دارد و من هم آرزو داشتم محصول خود را که همان بازیهای موبایلی و رایانهای است متناسب با فرهنگ ایرانی برای هموطنانم تولید کرده و حتی با بهدست آوردن بازار جهانی فرهنگ خود را به دیگر بخشهای جهان نیز صادر کنم و خوشبختانه توانستهام در این مسیر قدمی هر چند کوچک بردارم. ما چون کشور خود را دوست داریم همیشه بهدنبال هویت ایرانی بوده و هستیم و میخواهیم حرف خود را با فرهنگ ایرانی در محصولاتمان بزنیم و از محصولات غربی و فرهنگ غربی اقتباس نکنیم. به این باور رسیدهام که محصولات با هویت ایرانی حتی میتواند در عرصههای جهانی نیز موفق باشد.
مهدی انجیدنی، مدیر یک پیام رسان داخلی: وطن بهترین نقطه برای زندگی
بر خلاف بحث شعاری بودن معتقدم که هیچ جای دنیا اگر رفاه صددرصدی هم باشد وطن خود فرد نمیشود.من کسی هستم که نه تنها در کشور خارجی تحصیل کردم بلکه شرکت ما در یکی از کشورهای خارجی شعبه دارد و به کشورهای دیگر سفر میکنم ولی وطن جایی است که در هیچ جای آن غریبه محسوب نمیشوید به همین دلیل از این منظر بسیار ارزشمند است. از طرف دیگر افرادی که به یک سطحی از تخصص میرسند، وظایف جدی و مسئولیت سنگین تری بر دوش دارند و باید به کشور خود خدمت کنند تا بتوانیم جایگاه کشورمان را در جهان ارتقا دهیم. باید کشور را برای نسلهای آینده توسعه دهیم. اگر متخصصان برای کشور و میهنشان تلاش و خدمترسانی نکنند، کشورتضعیف میشود و نسل آینده زندگی خوبی نخواهد داشت، به همین دلیل باید با تمام سختیها در کشور خود مانده و کار کنیم تا کشور را اعتلا بخشیم. قطعاً این موضوع شدنی است، من همیشه به دوستانم میگویم شاید ثروتمندترین افراد دنیا یهودیها باشند اما بزرگترین اندوه و افسوس یهودیها این است که کشوری مستقل از خود ندارند پس ما باید در کشور و وطن خود بمانیم یا اگر در خارج از وطن هستیم بعد از متخصص شدن بازگردیم و برای کشور خود کار کنیم، چرا که بهترین جا برای همه انسانها وطنشان است.
امین غیبی، کارشناس علم دیتا: لذتی بهنام کار در وطن
زندگی همواره صحنه تصمیمگیریهای سخت و آسان است و نتیجه این تصمیمات زندگی را شکل میدهند. یکی از تصمیمات سخت زندگی، مهاجرت به کشوری دیگر و سختتر از آن، تصمیم برای دل کندن از زندگی پس از مهاجرت و بازگشت به وطن است. اینکه کدام محل را برای زندگی انتخاب میکنید یک تصمیم شخصی است و جواب غلط یا درست وجود ندارد. در یک کفه این ترازو زندگی منظم، بدون دغدغه، خط کشی شده و قابل پیشبینی در غرب قرار دارد. همواره درخواست برای نیروی کار متخصص در حوزه فناوری اطلاعات در سراسر دنیا وجود داشته و ساختن زندگی بهدور از دغدغههای اقتصادی در غرب براحتی امکانپذیر است. همچنین یک تجربه بینالمللی فوقالعاده است و فرد متخصص میتواند در حوزههای بسیاری آموزش ببیند. این کفه ترازو با نگاهی عقلانی به اندازه کافی سنگین است تا بدون بررسی کفه دیگر، تصمیم بگیریم. اما معتقدم تصمیمی صددرصد عقلانی، لزوماً بهترین تصمیم نیست و به احساس خوشحالی بلندمدت ختم نمیشود. در کفه دیگر ترازو، خانواده و دوستان، زبان و فرهنگ آشنا، اثربخشی بیشتر بر جامعه، احساس دین به کشور و... قرار دارد. در کشورهای در حال توسعه کمبود نیروی انسانی متخصص مشکلی جدّی است امّا احتمالاً در یک کشور توسعه یافته حضور یا عدم حضور فرد خیلی قابل لمس نیست و براحتی امکان جایگزینی وجود دارد. معمولاً بازار فناوری در کشورهای در حال توسعه، همچون ایران، بکر و جوان است و حضور افراد متخصص میتواند تأثیر قابل توجّهی بر جامعه بگذارد. لذّت اینکه تأثیر کار خود را در جامعه ببینید وصفناپذیر است. فردی مثل من که در غرب تحصیلکرده برای بازگشت به وطن و خدمت به آن کفه دوّم این ترازو سنگینتر بود، از اینرو کار برای وطن و خدمترسانی لذتی وصفناپذیر است.
امیرحسن اسدی، کارآفرین حوزه آیتی: جنگیدن برای وطن
من نیز بارها تصمیم گرفتم که به خارج از ایران رفته و در آنجا کار کنم ولی در دانشگاه شریف یاد گرفتم که میشود گاهی سختیها را برای ارتقای رفاه مردمانت به جان خرید و ماندن را بر رفتن ترجیح داد. باید ماند و برای وطن و برای خودمان و فرزندانمان و نسل گذشتهای که وامدارشان هستیم، کار کرد. کارآفرینها از مشکلاتی که در کشورشان وجود دارد هراسی ندارند. برای هر مشکلی راهکاری مییابند. کارآفرین وقتی برای دشواریها راه حل پیدا میکند، کاری برای کشور انجام دهد و قدمی مثبت برای آن بردارد لذت میبرد. کارآفرین بهتر است وطن را برای آموزش و یادگیری و آوردن تکنولوژی به کشور ترک کرده و بعد از بازگشت، به وطن خود خدمت کند. ما همه باید بهدنبال سربلندی ایران و وطن خود باشیم و تلاش کنیم تا با ارائه خدمت به قلههای پیروزی دست یابیم، به همین علت باید ماندن را بر رفتن ترجیح دهیم. عشق به وطن است که باعث میشود برای خدمترسانی ترغیب شویم. معتقدم افرادی که استعداد دارند باید برای اعتلای کشور خود تلاش کنند چرا که فرد نخبه مسئولیت زیادی بر دوش دارد و باید بماند و برای وطنش کار کند.