
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مختصات الگوی چینی توسعه
ادامه از صفحه قبل
در جهان تنها یک چین وجود دارد، سرزمین اصلی و تایوان هم هر دو از یک ریشه واحد و یک چین هستند، ارتباط این دو ساحلی که در آبها واقع شدهاند، ارتباط میان یک کشور با کشور دیگر نیست و حق حاکمیت و قلمرو سرزمینی چین چیزی نیست که بتوان آن را تقسیم کرد. تایوان و سرزمین اصلی، بخشهایی از یک پیکرهاند که سرنوشت واحدی برایشان رقم خورده و آینده تایوان چیزی جز اتحاد با مام میهن نخواهد بود و رفاه و سعادت هموطنان تایوانی ما نیز به همان روند احیای چین گره خورده است. حمایت از اصل چین واحد، مخالفت با «استقلال تایوان» و تأکید بر توسعه ارتباطات صلحآمیز و تعامل بین دو ساحل و همچنین پیشبرد روند اتحاد با میهن اصلی، مسلماً متناسب و در راستای منافع مشترک هموطنان ما در دو ساحل خواهد بود.پافشاری بر اصل چین واحد، یک هنجار و قاعده شناخته شده و آشنا در عرصه روابط بینالملل است که اجماع جهانی نیز در رابطه با آن وجود دارد و البته مبنا و پیش شرط اساسی برقراری روابط سیاسی چین با هر کشوری را تشکیل میدهد. در خصوص مسأله اختلافات سیاسی دو ساحل که همچنان باقیست، دو طرف باید با نگاهی مسئولیت پذیرانه نسبت به آینده ملت و نسلهای آینده، با تلاشی مشترک روند اتحاد را آغاز کرده و بر مبنای اصل چین واحد مسیر حل این مسأله را طی کنند.
طی هفتاد سالی که از تأسیس چین جدید میگذرد، موضوع حقوق بشر در چین پیشرفتی تاریخی را تجربه کرده است. امروز چین ساختاری کامل را در حمایت از حقوق بشر ایجاد کرده که موجب شده چین به کشوری با پیشرفت سریع در حوزه حقوق بشر تبدیل گردد و در عین حال بالاترین سرعت در حوزه فقرزدایی را محقق کند. از سوی دیگر ساختار یاد شده موجب شده روند تملک افراد بر دارایی و املاکشان به گونهای قابل توجه بهبود پیدا کند، از سوی دیگر شاهد بهبود مداوم وضعیت حقوق بشر در حوزههای قضایی و چارچوبهایی هستیم که در ابعاد قضایی و مطابق قانون حقوق شهروندان را تضمین میکند. حقوق مربوط به آزادی بیان و آزادیهای مذهبی تأمین میشود و از دیگر سو حقوق گروههای مختلف مورد حمایت قرار دارد و در مجموع تعاملی مثبت و گسترده با مجامع بینالمللی در این زمینهها در جریان است. حقیقت این است که چین در حال طی چند ده ساله مسیری است که کشورهای توسعه یافته طی چند صد سال طی کردهاند، امروز ما شاهدیم در چین بهعنوان کشوری با وسعت بیش از 9.6 میلیون کیلومتر مربع نه تنها ناآرامی و هراسی وجود ندارد، بلکه از آوارگی و مهاجرتهای اجباری نیز خبری نیست و یک میلیارد و سیصد میلیون نفر با بهرهگیری از آرامش، آزادی با خوشبختی به زندگی خود مشغولند.
میتوان گفت، این روند سریعترین روند پیشرفت در زمینه حقوق بشر در تاریخ جهان است و البته باید به حساب نقشی که چین در حوزه پیشبرد مسائل حقوق بشری جهان ایفا میکند نیز گذاشته شود. در مسأله حقوق بشر، بهترینی وجود ندارد و تنها میتوان به بهتر اشاره داشت. چین هم امیدوار و مایل است که در شرایطی بر مبنای فضایی برابر و با احترام متقابل، ضمن تبادل تجربیات متقابل و مشترک با دیگر کشورها با روشی مسئولانه و سازنده تعاملات خود را با آنها در این زمینه تقویت نموده و در مسیری مشترک گام بردارد. در مواجهه با نقطه نظرات سازنده و صمیمانهای که مطرح میشود، ما با دقت به آنها توجه خواهیم داشت و با نگاهی مثبت و جدی مورد بررسیشان قرار میدهیم. همزمان، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه دیگر، ما نیز با سیاسی کردن موضوع حقوق بشر، برخوردهای گزینشی و بهکارگیری استانداردهای دوگانه در این زمینه مخالفیم و علاوه بر این ادعاهای سیاسی، مغرضانه و غیرمنطقی یک اقلیت محدود را با قاطعیت تکذیب و رد میکنیم.
در ایام اخیر، سیاست خارجی چین روز به روز فعالتر میشود، چین یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز هست، در مواجهه با رویکردهای ناعادلانه و غیرمنطقی سیاسی یا اقتصادی، چین چه نقشی را ایفا میکند؟ در واقع چین جایگاه بینالمللی خود را چگونه ارزیابی میکند؟
رئیسجمهوری خلق چین، شی جین پینگ، ارشادات صریحی در خصوص برنامه سیاست خارجی کشور در دوران جدید کشور بیان کرده که خلاصه آن در 10مورد زیر قابل جمعبندی است:
پایبندی در حفاظت از رهبری متمرکز حزب کمونیست چین در سیاست خارجی، پایبندی به رسالت احیای عظیم چین، پایبندی بر پیگیری توسعه مشترک با هدف تحقق و ایجاد ساختار جامعه انسان با آینده مشترک بر مبنای حفظ صلح، ترویج فرآیند توسعه مشترک در فضای بینالمللی، پایبندی به تعمیق و تشدید خودباوری راهبردی با اتکا بر اصول سوسیالیسم با ویژگیهای چینی، پایبندی و ترویج تجارت مشترک، ساخت مشترک و بهرهبرداری مشترک برای تحقق ایده «یک کمربند یک جاده» پایبندی بر طی فرآیند توسعه صلحآمیز بر مبنای احترام متقابل و همکاری برد برد، پایبندی به محوریت فعالیتهای دیپلماتیک با هدف ترویج روابط مشارکتی در حوزه روابط بینالملل، پایبندی بر پیشبرد مسأله اصلاح ساختار مدیریت جهانی با اتکا بر مفاهیم عدالت و انصاف، پایبندی بر حفاظت از حاکمیت ملی، امنیت و منافع کشور با تأکید بر منافع بنیادین، پایبندی به شکل دهی به سبک منحصر به فرد دیپلماسی چینی با بهرهگیری از سنت کار خوب در مواجهه با طرفهای مقابل و هماهنگی با شرایط زمانی. این ده مورد «پایبندی» دارای طراحی و ساختاری متناسب با چارچوبهای جهانی و شامل تعاملاتی عملگرایانه و عملیاتی است که مبانی ساختاری و مشخصی را برای سیاست خارجی چین بهعنوان یک کشور بزرگ با ویژگیهای بومی ارائه میکند.
چین یک کشور مؤثر و فعال، با مواضع سازنده و مشارکتی در ساختارهای بینالمللی است؛ ما قاطعانه از نظم موجود در منشور سازمان ملل متحد و چارچوبهای مندرج در آن حمایت میکنیم. در عین حال بسیاری از کشورهای جهان، بویژه تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه، امیدوارند که سیستم بینالمللی در جهتی عادلانهتر و عقلانیتر توسعه یابد، اما این معنای آغاز همه چیز از نو نیست، ما نمیخواهیم چرخ را دوباره اختراع کنیم، صرفاً باید به بهبود مسأله و اصلاح مشکلات آن بپردازیم. چین تمام تلاش خود را در راستای بهبود وضعیت حاکمیت جهانی، ارتقای نظم بینالمللی و ساختارهای مدیریت جهانی در جهتی عادلانهتر و البته عقلانیتر به کار گرفته و ارائه ایده «یک کمربند و یک جاده» و ساختار جامعه انسان با آینده مشترک نیز دقیقاً در همین چارچوب انجام شده است.
از زمانی که رئیسجمهوری خلق چین، جناب شی جینپینگ در سال 2013 ابتکار یک کمربند و یک جاده را ارائه کرد تا به امروز، چین بهطور مداوم پایبندی خود به روحیه تعامل صلح آمیز، مدارا و آزادی، یادگیری متقابل و کسب منافع متقابل در فضای برد برد را حفظ کرده و آن را بهعنوان روح جاده ابریشم مدنظر قرار داده است تا از رهگذر چنین فضایی توسعه مشترک تمام کشورها فراهم آمده و استراتژِی منافع متقابل و فضای برد برد محقق گردد و الگویی جدید در قالب ایده یک کمربند و یک جاده به جهان ارائه شود. «یک کمربند و یک جاده» امروز بسرعت در حال تبدیل به عرصه و بستری برای همکاریهای فراگیر و آزاد بینالمللی است که مورد استقبال گسترده کشورهای مختلف جهان نیز قرار گرفته است. چین در حال حاضر با بیش از 140 کشور و سازمان بینالمللی، توافقنامه همکاریهای استراتژیک در چارچوب ایده یک کمربند و یک جاده به امضا رسانده و بر این مبنا در راستای گسترش چارچوبهای همکاریهای بینالمللی گام برداشته است. در عین حال «یک کمربند و یک جاده» امروز به متون رسمی و قراردادها و قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل و دیگر نهادهای مؤثر بینالمللی نیز وارد شده است.
آقای شی جینپینگ، در عین حال پیشنهاد جامعه انسان با آینده مشترک را مطرح کرده و از رهگذر چنین پیشنهادی از تمام ملتهای جهان درخواست کرده تا با همکاری صمیمانه در راستای ساخت جامعه بشری مشارکت و تلاش کنند و جهانی با صلح پایدار، امنیت همگانی، شکوفایی مشترک، مدارا و آزادی، پاک و زیبا را محقق کنند. اندیشه ایجاد جامعه بشری با سرنوشت مشترک، نهایتاً در قطعنامههای کمیته توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد، شورای امنیت، شورای حقوق بشر، کمیته خلع سلاح مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کمیته امنیت بینالمللی این نهاد جهانی ثبت شده است. چین همچنین با موفقیت نشست غیررسمی رهبران اپک را میزبانی نمود و علاوه بر آن در شهر هانجو، اجلاس جی 20 را برگزار کرد. برگزاری نخستین نشست همکاریهای بینالمللی «یک کمربند و یک جاده»، کنفرانس سران بریکس، نشست سالانه انجمن بوآئو در سال 2018، اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای در شهر چینگدائو، اجلاس همکاریهای چین و آفریقا در پکن در سال 2018 و برگزاری اولین نمایشگاه بینالمللی واردات چین از دیگر فعالیتهای شاخص بوده است. از سوی دیگر چین همواره حضوری فعال در عملیاتهای دفاع از صلح سازمان ملل داشته و همواره در راستای ارتقای برنامه ملل متحد با عنوان 2030 گام برداشته تا از این طریق سهم خود را در جهت توسعه پایدار ایفا کند. در مواجهه با برنامههای بینالمللی توسعه و همکاری از جمله در مباحثی چون تغییرات اقلیمی چین به طور مداوم ظرفیتهای جامعه جهانی برای مقابله با چالشها را افزایش داده است.
در سالهای اخیر، اقتصاد چین با سرعت توسعه یافته و سرمایهگذاریهای خارجی نیز به طور مداوم گسترش یافته است، اما در عین حال شاهد آن هستیم که جنگ تجاری امریکا و چین همچنان به قوت خود باقی است؛ استراتژی چین در مواجهه با جنگ تجاری امریکا و حفظ منافع خود در این میان چیست؟
امسال هجدهمین سالی است که چین به سازمان تجارت جهانی پیوسته است. از زمان ورود چین به این مجموعه، ما بهطور جدی بر مفهوم و اصل تجارت آزاد تأکید داشته و در راستای اجراییسازی آن گام برداشتهایم، چین در این راستا تعهدات خود در عرصه تجارت جهانی را با جدیت پیگیری و عملیاتی کرده و بر همین مبنا نیز به میزان قابل توجهی، بازار خود را باز کرده تا ضمن حراست از ساختار تجارت چندجانبه، انرژی جدیدی را به پیکره اقتصاد بینالمللی وارد آورد. طی هجده سال اخیر، چین به طور کامل از قوانین مرتبط با تجارت بینالمللی تبعیت نموده و بهطور قاطع به تعهدات خود ضمن عضویت در سازمان تجارت جهانی پایبند بوده است. چین بهطور مثبت مشغول ترویج و تعمیق تجارت آزاد است و در همین چارچوب با جدیت از چندجانبهگرایی در عالم اقتصاد حمایت میکند. در این زمینه چین همواره نقش خود را بهعنوان یک کشور بزرگ به اثبات رسانده و ضمن حضور فعال در حوزه توسعه اقتصاد جهانی، موجبات رشد آمار و ارقام اقتصاد جهان را فراهم آورده و از همین طریق در جهت رفاه و آسایش ملتهای دنیا نیز گام برداشته است. چین مصمم است که درهای باز شدهاش به سوی خارج را همچنان باز نگه دارد تا از این طریق بیش از پیش شاهد تحقق منافع متقابل و فضای برد برد باشیم.
روابط چین و امریکا بهعنوان دو اقتصاد بزرگ در جهان، در وهله نخست برای دو کشور اهمیتی ویژه دارد و پس از آن نقش آن در حوزه توسعه اقتصاد جهانی مطرح میشود. ایالات متحده باید همراه با چین، مسئولیتهای بینالمللی اش را پذیرفته و در راستای رشد اقتصاد جهانی گام بردارد. این در حالی است که طرف امریکایی مسیری را برگزیده که به تنهایی در آن گام نهاده و بهصورت یکجانبه جنگ تجاری با چین را آغاز کرده است و چندین و چند بار بر خلاف توافقهایی که در سایه تلاشهای مکرر چین شکل گرفته، عمل کرده و مواضع مشترک دو طرف را به چالش کشیده و اکنون نیز بهوضع تعرفههای تجاری برای چین مشغول است.
افزایش تعرفه هیچ مشکلی را حل نمیکند و شروع جنگ تجاری هم فرآیندی است که جز زیان چیزی در بر نخواهد داشت. در خصوص جنگ تجاری، چین در پی درگیری نیست، خواهان درگیری هم نیست، اما ابدا از درگیری هم ترسی ندارد. اگر کسی شروع کند به ضربه زدن به در خانه ما، ما ناگزیر باید از خودمان دفاع کنیم و تا آخر در برابر او بایستیم. چین هرگز در برابر هیچ فشار خارجی تسلیم نشده است، ما اطمینان داریم که عزم و توانایی دفاع از حقوق و منافع قانونیمان را داریم.
اینکه چه کسی آغازگر دور جدید جنگ تعرفهها بین چین و امریکا بود، اینکه چه کسی در پی محدودسازی اقتصاد آزاد جهانی و مانع تراشی در مسیر آن برآمد، باز اینکه چه کسی در حال تهدید بنای اقتصاد جهانی بر آمده، مسائلی است که افکار عمومی در جامعه بینالملل درباره آن قضاوت خواهند کرد.توصیه ما به طرف امریکایی این است که ضمن شناخت موقعیت و شرایط کنونی، به مسیر صحیح بازگردد و با طرف چینی در این راه همراه شود. در فضای احترام متقابل، برابری و صداقت، تعهد و راستی میتوان تلاشهایی را شکل داد که به توافقی بر مبنای منافع متقابل و فضای برد برد تعریف شوند. چنین چیزی نه تنها به سود چین و امریکا خواهد بود، بلکه مسألهای است که جامعه بینالملل نیز انتظار آن را دارد.
در سال 2016، جناب شی جینپینگ، رئیس جمهوری خلق چین دیدار موفقیت آمیزی از ایران داشتند که در جریان آن 16 سند همکاری مشترک نیز به امضای دو کشور رسید و علاوه بر آن مناسبات تهران – پکن، به سطح مشارکت جامع راهبردی ارتقا یافت. گسترش مناسبات ایران و چین طی چند سال اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟ روند اجرایی شدن توافقهایی را از آن یاد کردیم چگونه میبینید؟ از سویی دو کشور برای تشکیل کمیسیون مشترک برای پیشبرد اهدافشان در حوزههای انرژی، صنعت و همکاریهای سرمایهگذاری اعلام آمادگی کردهاند. در حال حاضر وضعیت و شرایط تشکیل این کمیسیونها چگونه است؟
چین و ایران هر دو کشورهای با سابقه در حوزه تمدن و فرهنگ هستند. سابقه تعاملات دو تمدن پارسی و چینی به چندین هزار سال میرسد و دو کشور در دو سوی آسیا به تعاملات متقابل و یاری یکدیگر مشغول بوده و سهم بسزایی را نیز در عرصه توسعه تمدن جهانی و ادغام در نظام بینالملل ایفا میکنند. از روزگاران کهن مردم ایران و چین از مسیر جاده ابریشم تعاملات قابل توجهی را با یکدیگر داشتهاند و دوستی عمیقی بین دو ملت برقرار است. 2000 سال پیش سفیر کشور هان غربی که فردی به نام جنگ چیان بود سفری به مناطق غربی چین را آغاز کرد و پیام دوستی چین را به پادشاهان اشکانی در ایران رساند و البته از سوی ایرانیان نیز مورد استقبالی شایسته قرار گرفت. در قرن سیزدهم، شاعر معروف ایرانی، سعدی شیرازی سفری فراموش ناشدنی را به شهر کاشغر منطقه شین جیانگ چین انجام داد و گزارش آن را در آثارش ثبت و ضبط کرد. در قرن پانزدهم هم دریانوردی چینی با نام «جنگ خه» سه بار از مسیر دریایی خود را به منطقه هرمزگان ایران رساند. در سال 1971، چین و ایران بهطور رسمی مناسبات دیپلماتیک فی مابین را برقرار کردند و طی 48 سال گذشته، همواره شاهد تعمیق اعتماد سیاسی متقابل و به بار نشستن نتایج همکاریهای عملگرایانه میان دو کشور بودهایم. در سالهای اخیر، دو کشور روابط نزدیک خود را حفظ کردهاند و حوزههای استراتژیک مناسبات دوجانبه همچنان در حال تعمیق و گسترش است و بر این مبنا همکاریهای دو طرف بهگونهای بیوقفه در حال توسعه است. در سال 2016، جناب شی جین پینگ،
سفری موفق را به ایران انجام داد که در جریان آن دو کشور ایجاد روابط مشارکت جامع راهبردی را برای اعلام کردند که این موضوع فصل جدیدی را در مناسبات دو کشور گشود. رؤسای جمهوری دو کشور در سال 2019 نشستی موفقیتآمیز را در بیشکک برگزار کردند. از سوی دیگر رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، جناب لاریجانی سفری را به چین انجام داده و در جریان سفر با رئیس جمهوری خلق چین و رئیس کنگره خلق چین دیدار و گفتوگو نمودند. مقامات ارشد دو کشور، با توجه به شرایط جدید ضمن تعمیق مناسبات دو جانبه، به تبادل نظر پرداخته و در مسائل مورد توجه طرفین بهصورت گستردهای به اشتراک نظر دست یافته و هدفگذاری لازم برای تعاملات دو کشور در حوزههای مختلف را انجام دادند.
براساس توافق صورت گرفته بین رؤسای دو کشور، در تاریخ نوزدهم مارس 2019 و به ریاست مشترک جناب جونگ شن، وزیر بازرگانی چین و جناب دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران، هفتمین نشست کمیسیون مشترک همکاریهای تجاری و اقتصادی بین ایران و چین در پکن تشکیل شد و در جریان آن دو طرف ضمن پیگیری اهداف و منویات مقامات ارشد ایران و چین، بر لزوم اجراییسازی ایده یک کمربند و یک جاده تأکید کرده و گسترش همکاریهای دوجانبه در حوزههای انرژی، تجارت و سرمایهگذاری را مورد تأکید و تبادل نظر قرار داده و به اشتراک نظر دست یافتند.
محتوا و اهداف ابتکار «یک کمربند یک جاده» که از سوی چین مطرح شده، چیست و راهکارهای گسترش همکاری و تعاملات ایران و چین برای تحقق موقعیت برد - برد و منافع متقابل را در چه میدانید؟
ابتکار یک پهنه یک راه، با اتکا بر سه اصل مشترک، ساخت مشترک و برداشت مشترک، شکل گرفته و بهطور خاص بر پنج حوزه مشخص متمرکز است: نخست، ارتباطات در حوزه سیاستگذاری که عبارت است از ایجاد مکانیزمی برای ارتباط در سطوح کلان بین دولتهای مختلف و تقویت استراتژی توسعه در کشورهای متفاوت. دوم، ایجاد تسهیلات برای زیرساخت در حوزه حملونقل که عبارت است از «شبکه حملونقل و راه در حوزه یک کمربند یک جاده، ارتقای مسیرهای ارتباطی، انرژِی و ارتباطات و تقویت دیگر زیرساختهای اساسی. سوم، تسهیل تجارت و امور بازرگانی، که عبارت است از پیشبرد تجارت آزاد و ارائه تسهیلات لازم در این حوزه بهمنظور تحقق توسعه صنعتی هماهنگ. چهارم، تأمین مالی و روانسازی مبادلات در آن چارچوب که بیشتر ناظر بر ایجاد ساختارهای متنوع در حوزههای سرمایهگذاری و سیستمهای تأمین ملی است. پنجم، نزدیکسازی دلهای مردم در این مسیر به یکدیگر، که عبارت است از فراهم کردن لوازم مورد نیاز برای شکل دهی به تعاملات و مبادلات بینالمللی در حوزههای علوم انسانی، فرهنگ، آموزش، دانشگاهها، گردشگری و نهایتاً تحقق یک جامعه بشری فراگیر.
در این میان ایران در مرکز جاده ابریشم زمینی و دریایی قرار گرفته و از گذشتههای دور یکی از اماکن مهم در این مسیر بهحساب میآمده است؛ ایران در عین حال امروز نیز از کشورهای مهم در امتداد یک کمربند یک جاده است. چین و ایران در چارچوب ایده یک کمربند یک جاده، چشم اندازهای گسترده و افقهای وسیعی برای همکاری پیش رو دارند. واقعیت این است که منابع مختلف ایران و چین دارای خصوصیت سود رسانی متقابل است. چندی قبل، من سوار بر متروی تهران که یک شرکت چینی اجرای پروژههایش را بر عهده داشته شده بودم، حرکت قطار روی ریل متروی تهران، با استحکام و صحت انجام میگرفت و فضای داخل قطارها هم تمیز و مرتب بود. محیطهای ایستگاههای مختلف مترو هم مشابه چین بود و مدام من را به یاد روزهایی میانداخت که از اداره با مترو به خانه باز میگشتم. پروژه مترو تهران، بهصورت چشمگیری، موجب تسهیل زندگی شهروندان تهرانی شده و برگ درخشانی در حوزه همکاریهای چین و ایران به حساب میآید. چین همچنان در پی تقویت همکاری برد برد با ایران و تقویت استراتژی توسعه مناسبات خود با ایران است تا از قبل آن ضمن تعمیق همکاریهای متقابل و سودآور، با تحقق آسایش بیشتر برای مردم، شکوفایی مشترک نیز محقق شود.
نگاه چین به تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه و بویژه شرایط ملتهب در حوزه خلیج فارس چیست؟
در خصوص وضعیت خلیج فارس، چین بر این باور است که شرایط کنونی در این حوزه حساس و پیچیده است. جناب شی جینپینگ بهوضوح اشاره کردهاند که ثبات و امنیت در حوزه خلیج فارس اهمیت ویژهای برای منطقه خاورمیانه و حتی تمام جهان داشته و میتواند توسعه جهان را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. بر همین اساس این حوزه باید همچنان بهعنوان یک منطقه امن باقی مانده و موقعیت خود را حفظ کند نه اینکه به یک منشأ ناآرامی در منطقه و جهان تبدیل شود. چین از تمام طرفهای مرتبط با این حوزه میخواهد که ضمن حفظ آرامش و خویشتنداری، از باز کردن جعبه پاندورا خودداری کرده و به جای آن به حل و فصل اختلافات فی مابین از طریق گفتوگو و مشورت بر مبنای احترام متقابل بپردازند. در این زمینه چین مایل به تعامل با جامعه بینالمللی و کمک به حفظ صلح و ثبات در منطقه خلیج فارس است.
درباره مسأله سوریه، چین بر این باور است که حق حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی سوریه باید مورد احترام و حمایت همه قرار داشته باشد با تازگی حل و فصل سیاسی مسأله سوریه شاهد پیشرفتهایی بوده است. به اعتقاد ما طرفهای مربوطه در نظام بینالمللی باید ضمن همکاری و تلاش مشترک، شرایط لازم برای حل معضل این کشور را فراهم آورند و از پیچیدهتر شدن اوضاع این کشور جلوگیری کنند.
در خصوص افغانستان نیز چین همواره معتقد بوده که این موضوع باید از طریق گفتوگو و کانالهای سیاسی حل و فصل شود، در عین حال ما همواره از روند گفتوگوهای داخلی میان گروههای افغان حمایت کردهایم و روند صلح داخلی این کشور مورد حمایت چین قرار دارد. بر همین مبنا از تقویت گفتوگوهای طرفهای مختلف درگیر با موضوع افغانستان قویاً حمایت میکنیم و امیدواریم با چنین امری، نهایتاً شرایط لازم برای حل مسأله این کشور فراهم شود.
در حال حاضر کشورهای اروپایی در تلاش برای حفظ برجام هستند، اما جدای از اینکه اروپا یا دیگر کشورهای عضو برجام را مدنظر داشته باشیم، تلاش کشورهای بزرگ برای مقابله با تحریمهای امریکایی حاصلی در برنداشته است. در این میان برخی تحلیلگران معتقدند این کشورها اگر هم تمایلی برای انجام تحرکی در این زمینه داشته باشند اما عملاً توانایی «نه» گفتن به ایالات متحده را ندارند. شما بهعنوان سفیر کشور چین، در این باره چه نظری دارید؟ شرکای تجاری ایران بر لزوم حمایت از برجام تأکید دارند، طرف ایرانی هم اهمیت ویژهای برای تعاملات اقتصادی قائل است. به باور شما همکاریهای اقتصادی و تجاری میتواند چه نقشی در حفظ برجام داشته باشد؟
برجام یک توافق چندجانبه است که در سال 2015 بین شش کشور و در پی گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا محقق و نهایتاً با تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید. ما معتقدیم این توافق برای حفظ و تقویت ساختار منع گسترش تسلیحات اتمی، مفید بوده و علاوه بر آنکه موجبات صلح و ثبات در خاورمیانه را فراهم میآورد نمادی از حل و فصل موضوعی مهم از راههای سیاسی و قابل قبول بوده است. چین بهطور قاطع از برجام حمایت میکند. طرف چینی بارها تأکید کرده که برجام جایگزینی ندارد و اجرای بیکم و کاست آن تنها راه حل مسأله هستهای ایران و فرونشاندن تنشهای مربوط به آن است. برنامههای مندرج در برجام در پروژههای هستهای، وظایف و تعهدات ایران در چارچوب رژیم منع اشاعه و استفاده صلحآمیز از انرژِی هستهای را تعیین و چارچوبی متناسب با منافع تمام طرفها از جمله ایالات متحده بوده و ضمن تضمین توازن در حوزه تعهدات و منافع طرفین، اهمیت قابل توجهی نیز برای حفظ برجام دارد.
ما معتقدیم اعمال فشارهای شدید امریکا علیه ایران، ریشه اصلی بروز بحران در مسأله هستهای ایران است و ایالات متحده نه تنها بهصورت یکجانبه از توافق خارج شده بلکه با بهرهگیری از تحریمهای یکجانبه به اعمال زور در این مسأله پرداخته و روزبهروز در مسیر اجرای تعهدات ایران بر اساس توافق موانع جدیدی ایجاد میکند. امریکا بهعنوان کنشگر شرایط ملتهب کنونی، باید با واقع گرایی، ضمن ملاحظه دغدغههای تعداد قابل توجهی از کشورها و اعضای جامعه جهانی، روش کنونی و غلط وارد آوردن فشار بر ایران را رها کرده تا از مانع تراشی در مسیر تحقق برجام پیشگیری کند و شرایط و لوازم مورد نیاز جهت اجرای این توافق را فراهم کند. ما از تمام طرفهای مرتبط با این موضوع میخواهیم تا با موضعی دوراندیشانه، ضمن کنترل خود، با تداوم گفتوگو در ساختار کمیته مشترک برجام، به حل مسائل جاری بپردازند و شرایط و لوازم لازم و کافی برای اجرا و حفظ برجام را مهیا کنند.
شرکت ملی نفت چین و شرکت پتروشیمی چین، از چهار ماه گذشته واردات نفت از ایران را متوقف کردهاند. چین بهعنوان بزرگترین مشتری و خریدار نفت ایران، تا زمان دریافت معافیتهای تحریمهای نفتی از سوی امریکا، به مبادلات نفتی خود با ایران ادامه میداد اما با اعلام عدم تمدید این معافیتها از جانب امریکا، چین برای تمدید این شرایط چه تلاشهایی را انجام داده است؟ در شرایطی که امریکا برای محدودسازی فروش نفت ایران تلاش میکند، بهنظر میرسد طرف چینی تدابیر لازم جهت مقابله با این روند را انجام نداده است؛ طرف ایرانی انتظار دارد چین در این زمینه نقش خود را بهعنوان یک کشور بزرگ ایفا کرده و در مواجهه با تحریمهای امریکا مؤثرتر ظاهر شود. در حال حاضر، چین غیر از اعلام مخالفت با مواضع ایالات متحده، چه تدابیر دیگری جهت مقابله با اقدامات امریکا ترتیب داده است؟
چین و ایران شرکای استراتژیک یکدیگرند و هر دو کشور در عرصههای مختلف همکاریهای عادی خود را در دستور کار داشته و ادامه میدهند. ما بهطور مکرر تأکید کردهایم که هرکشوری در چارچوب قوانین مشخص بینالمللی میتواند همکاری و تعاملات عادی خود با ایران را بهصورت قانونی، دوستانه و مشخص حفظ کند و چنین امری نیز باید مورد احترام و حفاظت قرار داشته باشد. چین همواره به طور قاطع با بهرهبرداری ایالات متحده از قوانین داخلی این کشور برای تحریم یکجانبه کشورهای دیگر از جمله چین و اعمال زور علیه آنها، مخالفت کرده است. ما طرف امریکای را به اصلاح این رویکردهای اشتباه فرا میخوانیم و از آنها میخواهیم که حقوق قانونی و منافع تمام طرفها را به رسمیت شناخته و مورد احترام قرار دهد. چین برای حفظ برجام و حفظ مناسبات عادی و دو جانبه خود با ایران، تلاش گستردهای را بهکار گرفته که نتایج مهمی را نیز در بر داشته است.
چین در حوزه گسترش مناسبات فرهنگی و گردشگری با ایران و همکاریهای مربوط به این حوزهها چه موضعی دارد و اهمیت این روابط را تا چه میزان ارزیابی میکند؟
چین و ایران دو کشور با شهرت جهانی و ارتباطات فرهنگی گسترده هستند و ملتهای هر دو کشور نیز با یکدیگر ارتباطات عمیقی داشتهاند. ابتکار «یک کمربند و یک جاده» نه تنها شامل تعاملات اقتصادی و تجاری میشود بلکه بیش از آن مسیری برای همکاریهای فرهنگی است. در گذشته، در نتیجه ترکیب ابریشم چین با صنایع دستی ارزشمند پارسی، فرش ابریشمی ایرانی بهعنوان کالایی ارزشمند تولید شد؛ سفالینههایی که از ایران به چین آورده میشدند در ترکیب با هنر دستی برجسته چینی، ظروف چینی چین را ایجاد کردند که از آثار برجسته و فوقالعاده آن دوران بهحساب میآمدهاند. ظروف چینی، کاغذهای روغنی، ابزار چاپ، باروت و سایر فناوریهای چینی از طریق ایران به مناطق غربی انتقال داده شد و از آن سو انار، انگور، زیتون، طلا، نقره و ظروف شیشهای از ایران و اروپا به چین منتقل شدند. چین مایل است همراه ایران، نسبت به احیای جاده ابریشم باستانی اقدام کرده و این مسیر را به مسیری برای تعامل فرهنگهای مختلف تبدیل کند. چینیها میگویند، اصل ارتباط انسانها با یکدیگر ارتباط قلبها و جانهاست و ایرانیان نیز ضرب المثلی دارند که میگوید دلبهدل راه دارد. کشورهای مختلف، قومیتهای متفاوت، فرهنگهای گوناگون، همگی باید نسبت به گفتوگو و تعامل متقابل تلاش کنند تا در فضایی هماهنگ به حضورشان در کنار یکدیگر ادامه دهند. ملتهای ایران و چین در طول سالیان دراز روابط فرهنگی از یکدیگر چیزهای بسیاری آموخته و نقاط قوت یکدیگر را مورد استفاده و نقاط ضعف یکدیگر را نیز ترمیم کردهاند. ما باید مبادلات و همکاریهای فی مابین در حوزههای فرهنگی، آموزشی، رسانهای، انتشارات و گردشگری را بین دو کشور تقویت کرده و بویژه جوانان و دانشجویان را به این مسیر وارد کنیم تا از این طریق روح جاده ابریشم را ادامه دهد و فضایی ایجاد کنیم تا علاوه بر نزدیک شدن قلوب دو ملت ایران و چین به یکدیگر، آنها را دست در دست هم به نظاره بنشینیم. تقویت همکاریهای گردشگری بین دو کشور، بخش مهمی از تعاملات دو طرف در حوزههای انسانی محسوب میشود. ایران منابع غنی گردشگری در اختیار دارد که از آن جمله میتوان به 22 اثر ثبت شده در یونسکو و دو اثر ملی طبیعی اشاره کرد که با بررسی مجموع این آمار درمییابیم که رتبه ایران در جهان دهم است. دولت ایران نیز اخیراً از سیاست لغو روادید برای اتباع چینی سخن گفته که بر مبنای آن ویزای ایران برای چینیها بهصورت یکجانبه لغو شده است؛ طبعاً چنین اقدامی سفر چینیها به ایران را بسیار تسهیل خواهد کرد. از زمانی که من به ایران آمدهام چند ماه بیشتر نمیگذرد، اما تقریباً هر هفته در یکی از مناطق دیدنی یا موزههای تهران به گشت وگذار میپردازم، به تبریز، قم و چند شهر تاریخی دیگر ایران هم سفر کرده و از نزدیک با منابع گردشگری ایران و غنای این کشور آشنا شدهام. سفارت چین در ایران و شخص من به اقداماتمان در راستای تحقق و تداوم همکاریهای گردشگری دو کشور ادامه خواهیم داد.
از زمانی که جنابعالی بهعنوان سفیر چین در ایران منصوب شده اید، کشور ایران را چگونه کشوری یافتهاید؟ و نسبت به آینده مناسبات ایران و چین چه انتظاراتی دارید؟
من در مدت بیش از سه ماهی که به ایران آمدهام، عمیقاً تحت تأثیر تاریخ کهن، فرهنگ غنی و محبت و روحیات میهمان نوازانه مردم این کشور قرار گرفتهام. بهعنوان سفیر چین در ایران، تمام تلاشم را بهکار خواهم گرفت تا روابط مشارکت راهبردی جامع بین ایران و چین مسیر توسعه سالم را طی کند و همچنین تلاش خواهم کرد تا این مناسبات و همکاریهای دو کشور در تمام زمینهها روزبهروز تعمیق شود.همانگونه که رئیسجمهوری خلق چین، جناب شی جینپینگ نیز اشاره کردهاند، نگاه چین به مناسبات با ایران، همواره نگاهی استراتژیک و طولانی مدت بوده است. جدای از اینکه شرایط منطقه و جهان به کدام سو حرکت کند، چین مایل است همراه با ایران، مناسبات مشارکت راهبردی جامع دو کشور را در فرآیندی با ثبات، توسعه دهد. چین و ایران باید رایزنیهای استراتژیک خود را تقویت کنند و در مواردی که مسأله منافع بنیادینشان مطرح است، حمایت متقابل از یکدیگر را در دستور کار داشته باشند. دو کشور باید هماهنگی فی مابین را تقویت کرده و همکاریهای عملگرایانه خود را افزایش دهند. تعاملات دو طرف در زمینه مبارزه با تروریسم، جرایم فرامرزی و همکاریهای دیگر حوزههای مشابه از جمله مبارزه با افراط گرایی، جدایی طلبی و از جمله مقابله با گروه «ترکستان شرقی»، بین ایران و چین باید تقویت شود. چین از حفظ برجام حمایت میکند و امیدوار است در سازمان ملل متحد، سازمان همکاریهای شانگهای و دیگر ساختارهای بینالمللی و چندجانبه، هماهنگی و تعامل خود با ایران را حفظ کند تا از این طریق نه تنها اصول روابط بینالملل بر مبنای چند جانبهگرایی محفوظ بماند بلکه منافع کشورهای در حال توسعه از جمله چین و ایران نیز تأمین شود.
در جهان تنها یک چین وجود دارد، سرزمین اصلی و تایوان هم هر دو از یک ریشه واحد و یک چین هستند، ارتباط این دو ساحلی که در آبها واقع شدهاند، ارتباط میان یک کشور با کشور دیگر نیست و حق حاکمیت و قلمرو سرزمینی چین چیزی نیست که بتوان آن را تقسیم کرد. تایوان و سرزمین اصلی، بخشهایی از یک پیکرهاند که سرنوشت واحدی برایشان رقم خورده و آینده تایوان چیزی جز اتحاد با مام میهن نخواهد بود و رفاه و سعادت هموطنان تایوانی ما نیز به همان روند احیای چین گره خورده است. حمایت از اصل چین واحد، مخالفت با «استقلال تایوان» و تأکید بر توسعه ارتباطات صلحآمیز و تعامل بین دو ساحل و همچنین پیشبرد روند اتحاد با میهن اصلی، مسلماً متناسب و در راستای منافع مشترک هموطنان ما در دو ساحل خواهد بود.پافشاری بر اصل چین واحد، یک هنجار و قاعده شناخته شده و آشنا در عرصه روابط بینالملل است که اجماع جهانی نیز در رابطه با آن وجود دارد و البته مبنا و پیش شرط اساسی برقراری روابط سیاسی چین با هر کشوری را تشکیل میدهد. در خصوص مسأله اختلافات سیاسی دو ساحل که همچنان باقیست، دو طرف باید با نگاهی مسئولیت پذیرانه نسبت به آینده ملت و نسلهای آینده، با تلاشی مشترک روند اتحاد را آغاز کرده و بر مبنای اصل چین واحد مسیر حل این مسأله را طی کنند.
طی هفتاد سالی که از تأسیس چین جدید میگذرد، موضوع حقوق بشر در چین پیشرفتی تاریخی را تجربه کرده است. امروز چین ساختاری کامل را در حمایت از حقوق بشر ایجاد کرده که موجب شده چین به کشوری با پیشرفت سریع در حوزه حقوق بشر تبدیل گردد و در عین حال بالاترین سرعت در حوزه فقرزدایی را محقق کند. از سوی دیگر ساختار یاد شده موجب شده روند تملک افراد بر دارایی و املاکشان به گونهای قابل توجه بهبود پیدا کند، از سوی دیگر شاهد بهبود مداوم وضعیت حقوق بشر در حوزههای قضایی و چارچوبهایی هستیم که در ابعاد قضایی و مطابق قانون حقوق شهروندان را تضمین میکند. حقوق مربوط به آزادی بیان و آزادیهای مذهبی تأمین میشود و از دیگر سو حقوق گروههای مختلف مورد حمایت قرار دارد و در مجموع تعاملی مثبت و گسترده با مجامع بینالمللی در این زمینهها در جریان است. حقیقت این است که چین در حال طی چند ده ساله مسیری است که کشورهای توسعه یافته طی چند صد سال طی کردهاند، امروز ما شاهدیم در چین بهعنوان کشوری با وسعت بیش از 9.6 میلیون کیلومتر مربع نه تنها ناآرامی و هراسی وجود ندارد، بلکه از آوارگی و مهاجرتهای اجباری نیز خبری نیست و یک میلیارد و سیصد میلیون نفر با بهرهگیری از آرامش، آزادی با خوشبختی به زندگی خود مشغولند.
میتوان گفت، این روند سریعترین روند پیشرفت در زمینه حقوق بشر در تاریخ جهان است و البته باید به حساب نقشی که چین در حوزه پیشبرد مسائل حقوق بشری جهان ایفا میکند نیز گذاشته شود. در مسأله حقوق بشر، بهترینی وجود ندارد و تنها میتوان به بهتر اشاره داشت. چین هم امیدوار و مایل است که در شرایطی بر مبنای فضایی برابر و با احترام متقابل، ضمن تبادل تجربیات متقابل و مشترک با دیگر کشورها با روشی مسئولانه و سازنده تعاملات خود را با آنها در این زمینه تقویت نموده و در مسیری مشترک گام بردارد. در مواجهه با نقطه نظرات سازنده و صمیمانهای که مطرح میشود، ما با دقت به آنها توجه خواهیم داشت و با نگاهی مثبت و جدی مورد بررسیشان قرار میدهیم. همزمان، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه دیگر، ما نیز با سیاسی کردن موضوع حقوق بشر، برخوردهای گزینشی و بهکارگیری استانداردهای دوگانه در این زمینه مخالفیم و علاوه بر این ادعاهای سیاسی، مغرضانه و غیرمنطقی یک اقلیت محدود را با قاطعیت تکذیب و رد میکنیم.
در ایام اخیر، سیاست خارجی چین روز به روز فعالتر میشود، چین یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز هست، در مواجهه با رویکردهای ناعادلانه و غیرمنطقی سیاسی یا اقتصادی، چین چه نقشی را ایفا میکند؟ در واقع چین جایگاه بینالمللی خود را چگونه ارزیابی میکند؟
رئیسجمهوری خلق چین، شی جین پینگ، ارشادات صریحی در خصوص برنامه سیاست خارجی کشور در دوران جدید کشور بیان کرده که خلاصه آن در 10مورد زیر قابل جمعبندی است:
پایبندی در حفاظت از رهبری متمرکز حزب کمونیست چین در سیاست خارجی، پایبندی به رسالت احیای عظیم چین، پایبندی بر پیگیری توسعه مشترک با هدف تحقق و ایجاد ساختار جامعه انسان با آینده مشترک بر مبنای حفظ صلح، ترویج فرآیند توسعه مشترک در فضای بینالمللی، پایبندی به تعمیق و تشدید خودباوری راهبردی با اتکا بر اصول سوسیالیسم با ویژگیهای چینی، پایبندی و ترویج تجارت مشترک، ساخت مشترک و بهرهبرداری مشترک برای تحقق ایده «یک کمربند یک جاده» پایبندی بر طی فرآیند توسعه صلحآمیز بر مبنای احترام متقابل و همکاری برد برد، پایبندی به محوریت فعالیتهای دیپلماتیک با هدف ترویج روابط مشارکتی در حوزه روابط بینالملل، پایبندی بر پیشبرد مسأله اصلاح ساختار مدیریت جهانی با اتکا بر مفاهیم عدالت و انصاف، پایبندی بر حفاظت از حاکمیت ملی، امنیت و منافع کشور با تأکید بر منافع بنیادین، پایبندی به شکل دهی به سبک منحصر به فرد دیپلماسی چینی با بهرهگیری از سنت کار خوب در مواجهه با طرفهای مقابل و هماهنگی با شرایط زمانی. این ده مورد «پایبندی» دارای طراحی و ساختاری متناسب با چارچوبهای جهانی و شامل تعاملاتی عملگرایانه و عملیاتی است که مبانی ساختاری و مشخصی را برای سیاست خارجی چین بهعنوان یک کشور بزرگ با ویژگیهای بومی ارائه میکند.
چین یک کشور مؤثر و فعال، با مواضع سازنده و مشارکتی در ساختارهای بینالمللی است؛ ما قاطعانه از نظم موجود در منشور سازمان ملل متحد و چارچوبهای مندرج در آن حمایت میکنیم. در عین حال بسیاری از کشورهای جهان، بویژه تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه، امیدوارند که سیستم بینالمللی در جهتی عادلانهتر و عقلانیتر توسعه یابد، اما این معنای آغاز همه چیز از نو نیست، ما نمیخواهیم چرخ را دوباره اختراع کنیم، صرفاً باید به بهبود مسأله و اصلاح مشکلات آن بپردازیم. چین تمام تلاش خود را در راستای بهبود وضعیت حاکمیت جهانی، ارتقای نظم بینالمللی و ساختارهای مدیریت جهانی در جهتی عادلانهتر و البته عقلانیتر به کار گرفته و ارائه ایده «یک کمربند و یک جاده» و ساختار جامعه انسان با آینده مشترک نیز دقیقاً در همین چارچوب انجام شده است.
از زمانی که رئیسجمهوری خلق چین، جناب شی جینپینگ در سال 2013 ابتکار یک کمربند و یک جاده را ارائه کرد تا به امروز، چین بهطور مداوم پایبندی خود به روحیه تعامل صلح آمیز، مدارا و آزادی، یادگیری متقابل و کسب منافع متقابل در فضای برد برد را حفظ کرده و آن را بهعنوان روح جاده ابریشم مدنظر قرار داده است تا از رهگذر چنین فضایی توسعه مشترک تمام کشورها فراهم آمده و استراتژِی منافع متقابل و فضای برد برد محقق گردد و الگویی جدید در قالب ایده یک کمربند و یک جاده به جهان ارائه شود. «یک کمربند و یک جاده» امروز بسرعت در حال تبدیل به عرصه و بستری برای همکاریهای فراگیر و آزاد بینالمللی است که مورد استقبال گسترده کشورهای مختلف جهان نیز قرار گرفته است. چین در حال حاضر با بیش از 140 کشور و سازمان بینالمللی، توافقنامه همکاریهای استراتژیک در چارچوب ایده یک کمربند و یک جاده به امضا رسانده و بر این مبنا در راستای گسترش چارچوبهای همکاریهای بینالمللی گام برداشته است. در عین حال «یک کمربند و یک جاده» امروز به متون رسمی و قراردادها و قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل و دیگر نهادهای مؤثر بینالمللی نیز وارد شده است.
آقای شی جینپینگ، در عین حال پیشنهاد جامعه انسان با آینده مشترک را مطرح کرده و از رهگذر چنین پیشنهادی از تمام ملتهای جهان درخواست کرده تا با همکاری صمیمانه در راستای ساخت جامعه بشری مشارکت و تلاش کنند و جهانی با صلح پایدار، امنیت همگانی، شکوفایی مشترک، مدارا و آزادی، پاک و زیبا را محقق کنند. اندیشه ایجاد جامعه بشری با سرنوشت مشترک، نهایتاً در قطعنامههای کمیته توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد، شورای امنیت، شورای حقوق بشر، کمیته خلع سلاح مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کمیته امنیت بینالمللی این نهاد جهانی ثبت شده است. چین همچنین با موفقیت نشست غیررسمی رهبران اپک را میزبانی نمود و علاوه بر آن در شهر هانجو، اجلاس جی 20 را برگزار کرد. برگزاری نخستین نشست همکاریهای بینالمللی «یک کمربند و یک جاده»، کنفرانس سران بریکس، نشست سالانه انجمن بوآئو در سال 2018، اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای در شهر چینگدائو، اجلاس همکاریهای چین و آفریقا در پکن در سال 2018 و برگزاری اولین نمایشگاه بینالمللی واردات چین از دیگر فعالیتهای شاخص بوده است. از سوی دیگر چین همواره حضوری فعال در عملیاتهای دفاع از صلح سازمان ملل داشته و همواره در راستای ارتقای برنامه ملل متحد با عنوان 2030 گام برداشته تا از این طریق سهم خود را در جهت توسعه پایدار ایفا کند. در مواجهه با برنامههای بینالمللی توسعه و همکاری از جمله در مباحثی چون تغییرات اقلیمی چین به طور مداوم ظرفیتهای جامعه جهانی برای مقابله با چالشها را افزایش داده است.
در سالهای اخیر، اقتصاد چین با سرعت توسعه یافته و سرمایهگذاریهای خارجی نیز به طور مداوم گسترش یافته است، اما در عین حال شاهد آن هستیم که جنگ تجاری امریکا و چین همچنان به قوت خود باقی است؛ استراتژی چین در مواجهه با جنگ تجاری امریکا و حفظ منافع خود در این میان چیست؟
امسال هجدهمین سالی است که چین به سازمان تجارت جهانی پیوسته است. از زمان ورود چین به این مجموعه، ما بهطور جدی بر مفهوم و اصل تجارت آزاد تأکید داشته و در راستای اجراییسازی آن گام برداشتهایم، چین در این راستا تعهدات خود در عرصه تجارت جهانی را با جدیت پیگیری و عملیاتی کرده و بر همین مبنا نیز به میزان قابل توجهی، بازار خود را باز کرده تا ضمن حراست از ساختار تجارت چندجانبه، انرژی جدیدی را به پیکره اقتصاد بینالمللی وارد آورد. طی هجده سال اخیر، چین به طور کامل از قوانین مرتبط با تجارت بینالمللی تبعیت نموده و بهطور قاطع به تعهدات خود ضمن عضویت در سازمان تجارت جهانی پایبند بوده است. چین بهطور مثبت مشغول ترویج و تعمیق تجارت آزاد است و در همین چارچوب با جدیت از چندجانبهگرایی در عالم اقتصاد حمایت میکند. در این زمینه چین همواره نقش خود را بهعنوان یک کشور بزرگ به اثبات رسانده و ضمن حضور فعال در حوزه توسعه اقتصاد جهانی، موجبات رشد آمار و ارقام اقتصاد جهان را فراهم آورده و از همین طریق در جهت رفاه و آسایش ملتهای دنیا نیز گام برداشته است. چین مصمم است که درهای باز شدهاش به سوی خارج را همچنان باز نگه دارد تا از این طریق بیش از پیش شاهد تحقق منافع متقابل و فضای برد برد باشیم.
روابط چین و امریکا بهعنوان دو اقتصاد بزرگ در جهان، در وهله نخست برای دو کشور اهمیتی ویژه دارد و پس از آن نقش آن در حوزه توسعه اقتصاد جهانی مطرح میشود. ایالات متحده باید همراه با چین، مسئولیتهای بینالمللی اش را پذیرفته و در راستای رشد اقتصاد جهانی گام بردارد. این در حالی است که طرف امریکایی مسیری را برگزیده که به تنهایی در آن گام نهاده و بهصورت یکجانبه جنگ تجاری با چین را آغاز کرده است و چندین و چند بار بر خلاف توافقهایی که در سایه تلاشهای مکرر چین شکل گرفته، عمل کرده و مواضع مشترک دو طرف را به چالش کشیده و اکنون نیز بهوضع تعرفههای تجاری برای چین مشغول است.
افزایش تعرفه هیچ مشکلی را حل نمیکند و شروع جنگ تجاری هم فرآیندی است که جز زیان چیزی در بر نخواهد داشت. در خصوص جنگ تجاری، چین در پی درگیری نیست، خواهان درگیری هم نیست، اما ابدا از درگیری هم ترسی ندارد. اگر کسی شروع کند به ضربه زدن به در خانه ما، ما ناگزیر باید از خودمان دفاع کنیم و تا آخر در برابر او بایستیم. چین هرگز در برابر هیچ فشار خارجی تسلیم نشده است، ما اطمینان داریم که عزم و توانایی دفاع از حقوق و منافع قانونیمان را داریم.
اینکه چه کسی آغازگر دور جدید جنگ تعرفهها بین چین و امریکا بود، اینکه چه کسی در پی محدودسازی اقتصاد آزاد جهانی و مانع تراشی در مسیر آن برآمد، باز اینکه چه کسی در حال تهدید بنای اقتصاد جهانی بر آمده، مسائلی است که افکار عمومی در جامعه بینالملل درباره آن قضاوت خواهند کرد.توصیه ما به طرف امریکایی این است که ضمن شناخت موقعیت و شرایط کنونی، به مسیر صحیح بازگردد و با طرف چینی در این راه همراه شود. در فضای احترام متقابل، برابری و صداقت، تعهد و راستی میتوان تلاشهایی را شکل داد که به توافقی بر مبنای منافع متقابل و فضای برد برد تعریف شوند. چنین چیزی نه تنها به سود چین و امریکا خواهد بود، بلکه مسألهای است که جامعه بینالملل نیز انتظار آن را دارد.
در سال 2016، جناب شی جینپینگ، رئیس جمهوری خلق چین دیدار موفقیت آمیزی از ایران داشتند که در جریان آن 16 سند همکاری مشترک نیز به امضای دو کشور رسید و علاوه بر آن مناسبات تهران – پکن، به سطح مشارکت جامع راهبردی ارتقا یافت. گسترش مناسبات ایران و چین طی چند سال اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟ روند اجرایی شدن توافقهایی را از آن یاد کردیم چگونه میبینید؟ از سویی دو کشور برای تشکیل کمیسیون مشترک برای پیشبرد اهدافشان در حوزههای انرژی، صنعت و همکاریهای سرمایهگذاری اعلام آمادگی کردهاند. در حال حاضر وضعیت و شرایط تشکیل این کمیسیونها چگونه است؟
چین و ایران هر دو کشورهای با سابقه در حوزه تمدن و فرهنگ هستند. سابقه تعاملات دو تمدن پارسی و چینی به چندین هزار سال میرسد و دو کشور در دو سوی آسیا به تعاملات متقابل و یاری یکدیگر مشغول بوده و سهم بسزایی را نیز در عرصه توسعه تمدن جهانی و ادغام در نظام بینالملل ایفا میکنند. از روزگاران کهن مردم ایران و چین از مسیر جاده ابریشم تعاملات قابل توجهی را با یکدیگر داشتهاند و دوستی عمیقی بین دو ملت برقرار است. 2000 سال پیش سفیر کشور هان غربی که فردی به نام جنگ چیان بود سفری به مناطق غربی چین را آغاز کرد و پیام دوستی چین را به پادشاهان اشکانی در ایران رساند و البته از سوی ایرانیان نیز مورد استقبالی شایسته قرار گرفت. در قرن سیزدهم، شاعر معروف ایرانی، سعدی شیرازی سفری فراموش ناشدنی را به شهر کاشغر منطقه شین جیانگ چین انجام داد و گزارش آن را در آثارش ثبت و ضبط کرد. در قرن پانزدهم هم دریانوردی چینی با نام «جنگ خه» سه بار از مسیر دریایی خود را به منطقه هرمزگان ایران رساند. در سال 1971، چین و ایران بهطور رسمی مناسبات دیپلماتیک فی مابین را برقرار کردند و طی 48 سال گذشته، همواره شاهد تعمیق اعتماد سیاسی متقابل و به بار نشستن نتایج همکاریهای عملگرایانه میان دو کشور بودهایم. در سالهای اخیر، دو کشور روابط نزدیک خود را حفظ کردهاند و حوزههای استراتژیک مناسبات دوجانبه همچنان در حال تعمیق و گسترش است و بر این مبنا همکاریهای دو طرف بهگونهای بیوقفه در حال توسعه است. در سال 2016، جناب شی جین پینگ،
سفری موفق را به ایران انجام داد که در جریان آن دو کشور ایجاد روابط مشارکت جامع راهبردی را برای اعلام کردند که این موضوع فصل جدیدی را در مناسبات دو کشور گشود. رؤسای جمهوری دو کشور در سال 2019 نشستی موفقیتآمیز را در بیشکک برگزار کردند. از سوی دیگر رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، جناب لاریجانی سفری را به چین انجام داده و در جریان سفر با رئیس جمهوری خلق چین و رئیس کنگره خلق چین دیدار و گفتوگو نمودند. مقامات ارشد دو کشور، با توجه به شرایط جدید ضمن تعمیق مناسبات دو جانبه، به تبادل نظر پرداخته و در مسائل مورد توجه طرفین بهصورت گستردهای به اشتراک نظر دست یافته و هدفگذاری لازم برای تعاملات دو کشور در حوزههای مختلف را انجام دادند.
براساس توافق صورت گرفته بین رؤسای دو کشور، در تاریخ نوزدهم مارس 2019 و به ریاست مشترک جناب جونگ شن، وزیر بازرگانی چین و جناب دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران، هفتمین نشست کمیسیون مشترک همکاریهای تجاری و اقتصادی بین ایران و چین در پکن تشکیل شد و در جریان آن دو طرف ضمن پیگیری اهداف و منویات مقامات ارشد ایران و چین، بر لزوم اجراییسازی ایده یک کمربند و یک جاده تأکید کرده و گسترش همکاریهای دوجانبه در حوزههای انرژی، تجارت و سرمایهگذاری را مورد تأکید و تبادل نظر قرار داده و به اشتراک نظر دست یافتند.
محتوا و اهداف ابتکار «یک کمربند یک جاده» که از سوی چین مطرح شده، چیست و راهکارهای گسترش همکاری و تعاملات ایران و چین برای تحقق موقعیت برد - برد و منافع متقابل را در چه میدانید؟
ابتکار یک پهنه یک راه، با اتکا بر سه اصل مشترک، ساخت مشترک و برداشت مشترک، شکل گرفته و بهطور خاص بر پنج حوزه مشخص متمرکز است: نخست، ارتباطات در حوزه سیاستگذاری که عبارت است از ایجاد مکانیزمی برای ارتباط در سطوح کلان بین دولتهای مختلف و تقویت استراتژی توسعه در کشورهای متفاوت. دوم، ایجاد تسهیلات برای زیرساخت در حوزه حملونقل که عبارت است از «شبکه حملونقل و راه در حوزه یک کمربند یک جاده، ارتقای مسیرهای ارتباطی، انرژِی و ارتباطات و تقویت دیگر زیرساختهای اساسی. سوم، تسهیل تجارت و امور بازرگانی، که عبارت است از پیشبرد تجارت آزاد و ارائه تسهیلات لازم در این حوزه بهمنظور تحقق توسعه صنعتی هماهنگ. چهارم، تأمین مالی و روانسازی مبادلات در آن چارچوب که بیشتر ناظر بر ایجاد ساختارهای متنوع در حوزههای سرمایهگذاری و سیستمهای تأمین ملی است. پنجم، نزدیکسازی دلهای مردم در این مسیر به یکدیگر، که عبارت است از فراهم کردن لوازم مورد نیاز برای شکل دهی به تعاملات و مبادلات بینالمللی در حوزههای علوم انسانی، فرهنگ، آموزش، دانشگاهها، گردشگری و نهایتاً تحقق یک جامعه بشری فراگیر.
در این میان ایران در مرکز جاده ابریشم زمینی و دریایی قرار گرفته و از گذشتههای دور یکی از اماکن مهم در این مسیر بهحساب میآمده است؛ ایران در عین حال امروز نیز از کشورهای مهم در امتداد یک کمربند یک جاده است. چین و ایران در چارچوب ایده یک کمربند یک جاده، چشم اندازهای گسترده و افقهای وسیعی برای همکاری پیش رو دارند. واقعیت این است که منابع مختلف ایران و چین دارای خصوصیت سود رسانی متقابل است. چندی قبل، من سوار بر متروی تهران که یک شرکت چینی اجرای پروژههایش را بر عهده داشته شده بودم، حرکت قطار روی ریل متروی تهران، با استحکام و صحت انجام میگرفت و فضای داخل قطارها هم تمیز و مرتب بود. محیطهای ایستگاههای مختلف مترو هم مشابه چین بود و مدام من را به یاد روزهایی میانداخت که از اداره با مترو به خانه باز میگشتم. پروژه مترو تهران، بهصورت چشمگیری، موجب تسهیل زندگی شهروندان تهرانی شده و برگ درخشانی در حوزه همکاریهای چین و ایران به حساب میآید. چین همچنان در پی تقویت همکاری برد برد با ایران و تقویت استراتژی توسعه مناسبات خود با ایران است تا از قبل آن ضمن تعمیق همکاریهای متقابل و سودآور، با تحقق آسایش بیشتر برای مردم، شکوفایی مشترک نیز محقق شود.
نگاه چین به تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه و بویژه شرایط ملتهب در حوزه خلیج فارس چیست؟
در خصوص وضعیت خلیج فارس، چین بر این باور است که شرایط کنونی در این حوزه حساس و پیچیده است. جناب شی جینپینگ بهوضوح اشاره کردهاند که ثبات و امنیت در حوزه خلیج فارس اهمیت ویژهای برای منطقه خاورمیانه و حتی تمام جهان داشته و میتواند توسعه جهان را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. بر همین اساس این حوزه باید همچنان بهعنوان یک منطقه امن باقی مانده و موقعیت خود را حفظ کند نه اینکه به یک منشأ ناآرامی در منطقه و جهان تبدیل شود. چین از تمام طرفهای مرتبط با این حوزه میخواهد که ضمن حفظ آرامش و خویشتنداری، از باز کردن جعبه پاندورا خودداری کرده و به جای آن به حل و فصل اختلافات فی مابین از طریق گفتوگو و مشورت بر مبنای احترام متقابل بپردازند. در این زمینه چین مایل به تعامل با جامعه بینالمللی و کمک به حفظ صلح و ثبات در منطقه خلیج فارس است.
درباره مسأله سوریه، چین بر این باور است که حق حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی سوریه باید مورد احترام و حمایت همه قرار داشته باشد با تازگی حل و فصل سیاسی مسأله سوریه شاهد پیشرفتهایی بوده است. به اعتقاد ما طرفهای مربوطه در نظام بینالمللی باید ضمن همکاری و تلاش مشترک، شرایط لازم برای حل معضل این کشور را فراهم آورند و از پیچیدهتر شدن اوضاع این کشور جلوگیری کنند.
در خصوص افغانستان نیز چین همواره معتقد بوده که این موضوع باید از طریق گفتوگو و کانالهای سیاسی حل و فصل شود، در عین حال ما همواره از روند گفتوگوهای داخلی میان گروههای افغان حمایت کردهایم و روند صلح داخلی این کشور مورد حمایت چین قرار دارد. بر همین مبنا از تقویت گفتوگوهای طرفهای مختلف درگیر با موضوع افغانستان قویاً حمایت میکنیم و امیدواریم با چنین امری، نهایتاً شرایط لازم برای حل مسأله این کشور فراهم شود.
در حال حاضر کشورهای اروپایی در تلاش برای حفظ برجام هستند، اما جدای از اینکه اروپا یا دیگر کشورهای عضو برجام را مدنظر داشته باشیم، تلاش کشورهای بزرگ برای مقابله با تحریمهای امریکایی حاصلی در برنداشته است. در این میان برخی تحلیلگران معتقدند این کشورها اگر هم تمایلی برای انجام تحرکی در این زمینه داشته باشند اما عملاً توانایی «نه» گفتن به ایالات متحده را ندارند. شما بهعنوان سفیر کشور چین، در این باره چه نظری دارید؟ شرکای تجاری ایران بر لزوم حمایت از برجام تأکید دارند، طرف ایرانی هم اهمیت ویژهای برای تعاملات اقتصادی قائل است. به باور شما همکاریهای اقتصادی و تجاری میتواند چه نقشی در حفظ برجام داشته باشد؟
برجام یک توافق چندجانبه است که در سال 2015 بین شش کشور و در پی گفتوگوهای ایران و اتحادیه اروپا محقق و نهایتاً با تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید. ما معتقدیم این توافق برای حفظ و تقویت ساختار منع گسترش تسلیحات اتمی، مفید بوده و علاوه بر آنکه موجبات صلح و ثبات در خاورمیانه را فراهم میآورد نمادی از حل و فصل موضوعی مهم از راههای سیاسی و قابل قبول بوده است. چین بهطور قاطع از برجام حمایت میکند. طرف چینی بارها تأکید کرده که برجام جایگزینی ندارد و اجرای بیکم و کاست آن تنها راه حل مسأله هستهای ایران و فرونشاندن تنشهای مربوط به آن است. برنامههای مندرج در برجام در پروژههای هستهای، وظایف و تعهدات ایران در چارچوب رژیم منع اشاعه و استفاده صلحآمیز از انرژِی هستهای را تعیین و چارچوبی متناسب با منافع تمام طرفها از جمله ایالات متحده بوده و ضمن تضمین توازن در حوزه تعهدات و منافع طرفین، اهمیت قابل توجهی نیز برای حفظ برجام دارد.
ما معتقدیم اعمال فشارهای شدید امریکا علیه ایران، ریشه اصلی بروز بحران در مسأله هستهای ایران است و ایالات متحده نه تنها بهصورت یکجانبه از توافق خارج شده بلکه با بهرهگیری از تحریمهای یکجانبه به اعمال زور در این مسأله پرداخته و روزبهروز در مسیر اجرای تعهدات ایران بر اساس توافق موانع جدیدی ایجاد میکند. امریکا بهعنوان کنشگر شرایط ملتهب کنونی، باید با واقع گرایی، ضمن ملاحظه دغدغههای تعداد قابل توجهی از کشورها و اعضای جامعه جهانی، روش کنونی و غلط وارد آوردن فشار بر ایران را رها کرده تا از مانع تراشی در مسیر تحقق برجام پیشگیری کند و شرایط و لوازم مورد نیاز جهت اجرای این توافق را فراهم کند. ما از تمام طرفهای مرتبط با این موضوع میخواهیم تا با موضعی دوراندیشانه، ضمن کنترل خود، با تداوم گفتوگو در ساختار کمیته مشترک برجام، به حل مسائل جاری بپردازند و شرایط و لوازم لازم و کافی برای اجرا و حفظ برجام را مهیا کنند.
شرکت ملی نفت چین و شرکت پتروشیمی چین، از چهار ماه گذشته واردات نفت از ایران را متوقف کردهاند. چین بهعنوان بزرگترین مشتری و خریدار نفت ایران، تا زمان دریافت معافیتهای تحریمهای نفتی از سوی امریکا، به مبادلات نفتی خود با ایران ادامه میداد اما با اعلام عدم تمدید این معافیتها از جانب امریکا، چین برای تمدید این شرایط چه تلاشهایی را انجام داده است؟ در شرایطی که امریکا برای محدودسازی فروش نفت ایران تلاش میکند، بهنظر میرسد طرف چینی تدابیر لازم جهت مقابله با این روند را انجام نداده است؛ طرف ایرانی انتظار دارد چین در این زمینه نقش خود را بهعنوان یک کشور بزرگ ایفا کرده و در مواجهه با تحریمهای امریکا مؤثرتر ظاهر شود. در حال حاضر، چین غیر از اعلام مخالفت با مواضع ایالات متحده، چه تدابیر دیگری جهت مقابله با اقدامات امریکا ترتیب داده است؟
چین و ایران شرکای استراتژیک یکدیگرند و هر دو کشور در عرصههای مختلف همکاریهای عادی خود را در دستور کار داشته و ادامه میدهند. ما بهطور مکرر تأکید کردهایم که هرکشوری در چارچوب قوانین مشخص بینالمللی میتواند همکاری و تعاملات عادی خود با ایران را بهصورت قانونی، دوستانه و مشخص حفظ کند و چنین امری نیز باید مورد احترام و حفاظت قرار داشته باشد. چین همواره به طور قاطع با بهرهبرداری ایالات متحده از قوانین داخلی این کشور برای تحریم یکجانبه کشورهای دیگر از جمله چین و اعمال زور علیه آنها، مخالفت کرده است. ما طرف امریکای را به اصلاح این رویکردهای اشتباه فرا میخوانیم و از آنها میخواهیم که حقوق قانونی و منافع تمام طرفها را به رسمیت شناخته و مورد احترام قرار دهد. چین برای حفظ برجام و حفظ مناسبات عادی و دو جانبه خود با ایران، تلاش گستردهای را بهکار گرفته که نتایج مهمی را نیز در بر داشته است.
چین در حوزه گسترش مناسبات فرهنگی و گردشگری با ایران و همکاریهای مربوط به این حوزهها چه موضعی دارد و اهمیت این روابط را تا چه میزان ارزیابی میکند؟
چین و ایران دو کشور با شهرت جهانی و ارتباطات فرهنگی گسترده هستند و ملتهای هر دو کشور نیز با یکدیگر ارتباطات عمیقی داشتهاند. ابتکار «یک کمربند و یک جاده» نه تنها شامل تعاملات اقتصادی و تجاری میشود بلکه بیش از آن مسیری برای همکاریهای فرهنگی است. در گذشته، در نتیجه ترکیب ابریشم چین با صنایع دستی ارزشمند پارسی، فرش ابریشمی ایرانی بهعنوان کالایی ارزشمند تولید شد؛ سفالینههایی که از ایران به چین آورده میشدند در ترکیب با هنر دستی برجسته چینی، ظروف چینی چین را ایجاد کردند که از آثار برجسته و فوقالعاده آن دوران بهحساب میآمدهاند. ظروف چینی، کاغذهای روغنی، ابزار چاپ، باروت و سایر فناوریهای چینی از طریق ایران به مناطق غربی انتقال داده شد و از آن سو انار، انگور، زیتون، طلا، نقره و ظروف شیشهای از ایران و اروپا به چین منتقل شدند. چین مایل است همراه ایران، نسبت به احیای جاده ابریشم باستانی اقدام کرده و این مسیر را به مسیری برای تعامل فرهنگهای مختلف تبدیل کند. چینیها میگویند، اصل ارتباط انسانها با یکدیگر ارتباط قلبها و جانهاست و ایرانیان نیز ضرب المثلی دارند که میگوید دلبهدل راه دارد. کشورهای مختلف، قومیتهای متفاوت، فرهنگهای گوناگون، همگی باید نسبت به گفتوگو و تعامل متقابل تلاش کنند تا در فضایی هماهنگ به حضورشان در کنار یکدیگر ادامه دهند. ملتهای ایران و چین در طول سالیان دراز روابط فرهنگی از یکدیگر چیزهای بسیاری آموخته و نقاط قوت یکدیگر را مورد استفاده و نقاط ضعف یکدیگر را نیز ترمیم کردهاند. ما باید مبادلات و همکاریهای فی مابین در حوزههای فرهنگی، آموزشی، رسانهای، انتشارات و گردشگری را بین دو کشور تقویت کرده و بویژه جوانان و دانشجویان را به این مسیر وارد کنیم تا از این طریق روح جاده ابریشم را ادامه دهد و فضایی ایجاد کنیم تا علاوه بر نزدیک شدن قلوب دو ملت ایران و چین به یکدیگر، آنها را دست در دست هم به نظاره بنشینیم. تقویت همکاریهای گردشگری بین دو کشور، بخش مهمی از تعاملات دو طرف در حوزههای انسانی محسوب میشود. ایران منابع غنی گردشگری در اختیار دارد که از آن جمله میتوان به 22 اثر ثبت شده در یونسکو و دو اثر ملی طبیعی اشاره کرد که با بررسی مجموع این آمار درمییابیم که رتبه ایران در جهان دهم است. دولت ایران نیز اخیراً از سیاست لغو روادید برای اتباع چینی سخن گفته که بر مبنای آن ویزای ایران برای چینیها بهصورت یکجانبه لغو شده است؛ طبعاً چنین اقدامی سفر چینیها به ایران را بسیار تسهیل خواهد کرد. از زمانی که من به ایران آمدهام چند ماه بیشتر نمیگذرد، اما تقریباً هر هفته در یکی از مناطق دیدنی یا موزههای تهران به گشت وگذار میپردازم، به تبریز، قم و چند شهر تاریخی دیگر ایران هم سفر کرده و از نزدیک با منابع گردشگری ایران و غنای این کشور آشنا شدهام. سفارت چین در ایران و شخص من به اقداماتمان در راستای تحقق و تداوم همکاریهای گردشگری دو کشور ادامه خواهیم داد.
از زمانی که جنابعالی بهعنوان سفیر چین در ایران منصوب شده اید، کشور ایران را چگونه کشوری یافتهاید؟ و نسبت به آینده مناسبات ایران و چین چه انتظاراتی دارید؟
من در مدت بیش از سه ماهی که به ایران آمدهام، عمیقاً تحت تأثیر تاریخ کهن، فرهنگ غنی و محبت و روحیات میهمان نوازانه مردم این کشور قرار گرفتهام. بهعنوان سفیر چین در ایران، تمام تلاشم را بهکار خواهم گرفت تا روابط مشارکت راهبردی جامع بین ایران و چین مسیر توسعه سالم را طی کند و همچنین تلاش خواهم کرد تا این مناسبات و همکاریهای دو کشور در تمام زمینهها روزبهروز تعمیق شود.همانگونه که رئیسجمهوری خلق چین، جناب شی جینپینگ نیز اشاره کردهاند، نگاه چین به مناسبات با ایران، همواره نگاهی استراتژیک و طولانی مدت بوده است. جدای از اینکه شرایط منطقه و جهان به کدام سو حرکت کند، چین مایل است همراه با ایران، مناسبات مشارکت راهبردی جامع دو کشور را در فرآیندی با ثبات، توسعه دهد. چین و ایران باید رایزنیهای استراتژیک خود را تقویت کنند و در مواردی که مسأله منافع بنیادینشان مطرح است، حمایت متقابل از یکدیگر را در دستور کار داشته باشند. دو کشور باید هماهنگی فی مابین را تقویت کرده و همکاریهای عملگرایانه خود را افزایش دهند. تعاملات دو طرف در زمینه مبارزه با تروریسم، جرایم فرامرزی و همکاریهای دیگر حوزههای مشابه از جمله مبارزه با افراط گرایی، جدایی طلبی و از جمله مقابله با گروه «ترکستان شرقی»، بین ایران و چین باید تقویت شود. چین از حفظ برجام حمایت میکند و امیدوار است در سازمان ملل متحد، سازمان همکاریهای شانگهای و دیگر ساختارهای بینالمللی و چندجانبه، هماهنگی و تعامل خود با ایران را حفظ کند تا از این طریق نه تنها اصول روابط بینالملل بر مبنای چند جانبهگرایی محفوظ بماند بلکه منافع کشورهای در حال توسعه از جمله چین و ایران نیز تأمین شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هواپیمای بزرگ مسافربری تولید چین
٢٦ سپتامبر سال 1980، نخستین جت مسافربری چین بهنام Y-10 که با اتکا به نیروی خود چین تحقیق و تولید شده بود، با موفقیت پرواز کرد. پس از آن به علل متفاوت، پروژه تولید هواپیمای چین به تعلیق درآمد. ماه ژوئن سال 2016، نخستین جت مسافربری خط فرعی تولید چین بهنام ARJ21 به کار گرفته شد و انحصار هواپیماسازان خارجی در بازار هواپیمای غیرنظامی چین را شکست. ۵ مه سال 2017، نخستین پرواز جت بزرگ مسافربری C919 که چین تمامی حق مالکیت آن را در اختیار داشت، انجام شد. این نشان میدهد که چین به طور واقعی از توانایی کلیدی تحقیق و تولید هواپیمای بزرگ مسافری خط اصلی برخوردار شود. اکنون هواپیمای C919 در حال ترویج و استفاده درخطوط مختلف پرواز است. پیشبینی میشود ظرف 20سال آینده، بیش از 9 هزار فروند هواپیمای جدید چین تحویل داده شود که 22 درصد کل هواپیماهای تحویل داده شده در سراسر جهان را شامل میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

احداث بیش از 50 هزار ایستگاه پایه مخابرات نسل 5 در چین در سالجاری
مسئول وزارت صنایع و اطلاعات گستری چین 5 شهریور/ سنبله، 27 اوت در مجمع عالی آینده هوشمند مخابرات نسل 5 که در نمایشگاه بین المللی صنایع هوشمند چین 2019 برگزار شد، اعلام کرد که طبق برنامه سال 2019 پیشبینی میشود در 50 شهر چین بیش از 50 هزار ایستگاه پایه نسل پنج احداث خواهد شد. وزارت صنایع و اطلاعات گستری چین در6 ژوئن امسال به چهار شرکت مخابرات کشور، مخابرات همراه چین، یونیکام چین و رادیو و تلویزیون چین مجوز بازرگانی مخابرات نسل 5 داد که نشانگر ورود این فناوری به مرحله توسعه بازرگانی است. تاکنون توسعه بازرگانی مخابرات نسل 5 چین سرآغاز خوبی داشته، محیط صنایع آن پختهتر شده و احداث شبکه آن با گامهای استوار پیش میرود. گفته میشود تا پایان ژوئیه وزارت صنایع و اطلاعات گستری چین 7 مجوز گواهی تجهیزات و 370 هزار نشان راهیابی به شبکه نسل 5 صادر کرده، چند نوع فناوری کلیدی نسل 5 به رشد جهشی دست یافته و زنجیره سرمایه و نوآوری پیرامون این صنعت نیز بهطور اساسی شکل گرفته است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

10 باور مرسوم در مورد طرح یک کمربند و یک جاده و یک شکاف ادراکی
دکتر مصطفی محمدی
رئیس کمیته جوانان انجمن دوستی ایران و چین، استاد میهمان مدیریت، ایران
«طرح یک کمربند و یک جاده از منظر ایرانی» یک مقاله تحلیلگرانه است که بهدنبال توضیح تعدادی از باورها و افکار مشترک در میان خردمندان و روشنفکران ایرانی درباره طرح یک کمربند و یک جاده و علتهای اساسی آنها است. این مقاله به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول، قصد داریم در مورد 10 باور مرسوم درباره طرح یک کمربند و یک جاده در ایران و احتمالاً کشورهای دیگر، توضیح دهیم، که برخی از آنها ممکن است دقیقاً مانند چیزی که معماران آن درنظر داشتند، نباشند. در بخش دوم، به توضیح شکاف ادراکی میان آنچه رهبران و پژوهشگران چینی بهعنوان طرح یک کمربند و یک جاده طراحی کردهاند و برداشت سیاستمداران و دانشگاهیان ایرانی از این پروژه میپردازیم و دلایل اصلی این شکاف را به بحث میگذاریم. اگرچه طرح یک کمربند و یک جاده در سال 2013 توسط رئیس جمهوری شی جین پینگ معرفی شد و ایران همواره در تاریخ بخش مهمی از جاده ابریشم قدیمی (جادهای از چین به اروپا و مسیری برای دادوستدهای بینالمللی) بوده و همچنین امروزه بازیگری استراتژیک در خاورمیانه هست، بهنظر میرسد اکثر استعدادهای جوان ایرانی و پژوهشگران، کارآفرینان، مدیران صنعتی و سیاستگذاران این کشور بهطور کامل در مورد این پروژه و اهمیت آن آگاهی ندارند. بیشتر کسانی که چیزی در مورد طرح یک کمربند و یک جاده میدانند، نظراتی در مورد آن دارند که امیدواریم درموردشان بهطور خلاصه بدین وسیله توضیح دهیم. نظراتی که در اینجا بیان شدهاند برگرفته از 15 گزارش رسانهای و همچنین مصاحبههایی عمیق با 12 نفر از اهالی دانشگاه، پژوهشگر و دانشجوی رشته علوم اجتماعی از سه دانشگاه ایرانی و کارآفرینان و متخصصان بخش صنعت، هستند.
1.هدف راهبردی طرح یک کمربند و یک جاده: احیای بلوک شرقی/ طبق گفته دو استاد دانشگاه در رشته سیاست خارجی، چین از طریق طرح یک کمربند و یک جاده بهدنبال قوی کردن بلوک شرقی در جهان است. این هدف راهبردی این طرح است. بنابراین، چین میتواند آغازگر جنبشی باشد که رونق اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به کشورهای شرقی بازگرداند. کسانیکه به این شکل فکر میکنند، این پروژه را تنها به جنبههای اقتصادی محدود نمیبینند. از دید آنها این طرح یک برنامه عظیم چند بعدی و چند جنبهای است با چشماندازهای بینالمللی بلند مدت.
2. هدف اصلی طرح یک کمربند و یک جاده: تقویت همگرایی در میان کشورهای عضو/طبق نظر یک استاد سیاست خارجی دیگر، یکی از اهداف اصلی طرح یک کمربند و یک جاده بهبود همکاری دوجانبه میان کشورهای عضو است، که نتیجه آن بهدست آمدن نتایج قابل توجه برای تمامی بازیگران خواهد شد.
3. طرح یک کمربند و یک جاده وسیلهای برای تقویت اطمینان راهبردی در میان کشورهای عضو /یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی رشته سیاست خارجی براین باور است که اطمینان راهبردی میان اعضای طرح یک کمربند و یک جاده، درصورتی که این پروژه بهطور مؤثر اجرا شود، قابل تقویت است. اطمینان متقابل، بهعنوان یک مسأله واقعی در جهان امروز، اولین و مهمترین پیشنیاز هر نوع رابطه پایدار است که میتواند از طریق طرح یک کمربند و یک جاده در میان کشورهای عضو تقویت شود.
٤.طرح یک کمربند و یک جاده یک بازی مجموع- صفر توسط چین نیست/به گفته مدیر عامل یکی از شرکتهای پیشرو در حوزه انرژی، «با وجود آنچه منتقدان غربی میگویند، ثابت شده است که طرح یک کمربند ویک جاده تنها برای نفع رساندن به اقتصاد چین از طریق توسعه بازارها برای کالاها و خدمات این کشور طراحی نشده است.» با این حال، بعضی از شرکتکنندگان بر این باورند که با وجود سرمایهگذاری چین در زیر ساختهای دیگر کشورهای عضو، چین نه تنها منتفع از این زیرساختها در آینده خواهد بود بلکه باعث وابستگی اقتصادی دیگر کشورها بر خود خواهد شد، که به این معنی خواهد بود که چین تنها برنده نهایی این بازی خواهد بود. بر خلاف این باور، به نظر میرسد که این طرح همچنین نقشی اساسی در اقتصاد دیگر کشورها ایفا خواهد کرد و بنابر این یک بازی برد- برد به رهبری چین خواهد بود.
٥.طرح یک کمربند و یک جاده: یک پروژه عظیم برای ارتقای زیر ساختهای فیزیکی دیگر کشور ها/یک مدیر میانه در یک شرکت دولتی در حوزه صنعت حمل و نقل و بعضی دیگر از شرکت کنندگان بر این باورند که طرح یک کمربند و یک جاده پروژهای جهت ساختن زیر ساختهای فیزیکی همچون راهها، نیروگاههای انرژی، پلها و بنادر در کشورهای واقع در مسیر جاده ابریشم جدید است. آنها به نظر نقش فرهنگ و جنبههای انسانی این طرح را ناچیز انگاشتهاند و آن را تنها محدود به ساخت مجموعهای از پروژههای زیر ساختی در بعضی کشورها میدانند.
٦.جاده ابریشم جدید: مسیری فیزیکی برای بازرگانی/ طبق بعضی گزارشها و اخبار رسانهای، طرح یک کمربند و یک جاده که بعضاً «جاده ابریشم جدید» خوانده میشود، یک مسیر فیزیکی واقعی شامل راههای زمینی (جادهها، پلها و ریل راهآهن) و دریایی (بنادر)، جهت تسهیل تجارت بین چین و کشورهای غربی طراحی شده است. با این حال این پروژه، بهعنوان یک برنامه استراتژیک بلند مدت، به نظر بهدنبال تقویت و گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با دیگر کشورهای عضو است.
٧.جاده ابریشم جدید و نقش ایران/بعضی از گزارشها مبنای تحلیل خود را نمودارهای ارائه شده توسط کشورهای ثالث قرار دادهاند و بنابراین بر این تأکید دارند که به جهت فشارهای بیرونی بر چین، طرح یک کمربند و یک جاده نقش کلیدی ایران را در به موفقیت رسیدن این پروژه تضعیف خواهد کرد. با این حال، از یک سو با توجه به ظرفیتهای فرهنگی و توان ژئواستراتژیک ایران و همچنین سابقه دوستی درازمدت و عمیق بین ایران و چین و دیگر کشورهای حاضر در پروژه، نقش ایران در این پروژه غیر قابل انکار خواهد بود.
٨.یک کمربند، یک جاده: نمونهای شرقی از طرح مارشال/به اعتقاد یک فارغالتحصیل علوم سیاسی و دو نفر دیگر از شرکتکنندگان طرح یک کمربند، یک جاده نمونهای مشابه به طرحی است که توسط رئیس جمهوری امریکا هنری ترومن در سال ١٩٤٨ و پس از پایان جنگ جهانی دوم در جهت حمایت از متحدان امریکا در اروپا ارائه شد. با این حال، با نگاهی دقیق به طرح مارشال علل اساسی شکلگیری آن، به این پی خواهیم برد که چنین مشابهتی بیمعنی خواهد بود.
٩.نقش چین در گسترش بینش استراتژیک کشورهای عضو/یک پروفسور مدیریت استراتژیک که اخیراً سفری به چین داشت معتقد است که این کشور بهدنبال تأثیری سازنده بر بینش استراتژیک کشورهای عضو پروژه و کمک به بازسازی استراتژی ملی آنها بر پایه منابع و ظرفیتهایشان همراه با بینشی جمعی بهعنوان عضوی از پروژه یک کمربند، یک جاده است. به عبارت دیگر، چین بهدنبال دیکته کردن استراتژی خود بر دیگر کشورها نیست، بلکه بهدنبال ارائه دستاوردهای ملی خود به دیگر کشورهای عضو و حمایت از آنها در جهت بازسازی موقعیت استراتژیک خود در جامعه جهانی است.
١٠.یک کمربند، یک جاده بهدنبال کاهش وابستگی به غرب/ یک دانش آموخته علوم سیاست خارجی و یک محقق در حوزه مدیریت استراتژیک به اتفاق بر این باورند که این پروژه در صورت برنامهریزی و پیشبرد صحیح قادر به ایفای نقشی استراتژیک در کاهش وابستگی کشورهای عضو بر منابع و ظرفیتهای کشورهای غربی خواهد بود. به اعتقاد یکی از آنها، «کشورهای واقع در جاده ابریشم جدید با داشتن ذخایر و منابع عظیم انرژی، معدنی و آب و همچنین ظرفیتهای فرهنگی و تمدن قادر به ایجاد استقلال از دیگر کشورها خواهند بود.» بنا بر یافتههای ما بر پایه اطلاعات حاصل از گفتوگوها و گزارشهای رسانهای، بین نظر معماران چینی طرح یک کمربند، یک جاده و برداشت صاحبنظران و سیاستگذاران ایرانی از این پروژه تفاوتهایی وجود دارد که در این پروژه از آن با عنوان «شکاف ادراکی» نام برده میشود. به اعتقاد من سه دلیل اساسی برای این شکاف ادراکی وجود دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت:
١.فقدان ارتباطات خرد/ با وجود ملاقاتها و مذاکرات همیشگی مقامات بلند پایه ایران و چین در این مورد در سطح خرد، فقدان ارتباطات استراتژیک ما بین مشاغل، شرکتهای بازرگانی و اشخاص مربوط به آنها از جانب دو کشور حس می شود. بخش عمده معاهدات و توافقهای استراتژیک و بلندمدت بین دو کشور در رسانهها بازتاب داده نمیشود و بنابراین اکثر فعالان تأثیرگذار این حوزهها از این توافقها بیاطلاع هستند. اگر دو کشور اهمیت بیشتری برای ارتباطات بین مردم و نقش مؤثر رسانه در ارتباطات دو کشور قائل شوند، میتوان به توسعه مؤثر ارتباطات خرد بین دو کشور امیدوار بود.
٢.فقدان درک متقابل/دلیل اساسی دیگر برای این شکاف ادراکی، نبود درک متقابل از جانب دو کشور در سطح بین دولتها، مشاغل، دانشگاهها و اشخاص است. نیاز به این درک متقابل در سطوح خرد و کلان همواره حس میشود. به بیان دیگر، نه تنها دو کشور ملزم به رفع سوء تفاهمات در سطح امور استراتژیک هستند، اشخاص ردههای پایینتر نیز نیازمند ایجاد ارتباطات بیش از پیش در جهت ارتقای این درک متقابل هستند. از آنجایی که دو کشور همکاری ها و تبادلات گستردهای از دوران باستان داشتهاند، رسیدن به برنامهای مشترک برای آینده کار چندان سختی نخواهد بود. به اعتقاد من صاحبنظران دو جامعه در راستای ایجاد درکی عمیق بین دو ملت نقش اساسی دارند.
٣.فقدان ایفای نقش از جانب جوانان/ بهعنوان طرحی جدید، یک کمربند، یک جاده همچنان به شکلی مؤثر برای قشر جوانان ایران، بهعنوان بخش اعظم جامعه، معرفی و تشریح نشده است و بنابراین، فارغالتحصیلان دانشگاهی و کار آفرینان و سرمایهگذاران جوان به شکلی کامل از این طرح و فرصتها و ظرفیتهای نهفته در آن آگاه نیستند. به همین خاطر بخش اعظمی از استعدادهای جوان ایران در اجرا و پیشبرد این پروژه بیاستفاده ماندهاند. به اعتقاد من دانشگاهها و سازمانهای مربوط به جوانان در ایران در جهت ایفای نقش فارغالتحصیلان جوان در اجرای این طرح نقشی اساسی ایفا میکنند. با ایجاد زمینههای مناسب در راستای اشتغال جوانان در سازماندهی، برنامهریزی و اجرای طرح یک کمربند، یک جاده، کشور از ظرفیتهای عظیم علمی، انرژی و انگیزشی بهرهمند خواهد شد که موفقیت طرح را تضمین خواهد کرد. در این مقاله، ١٠ باور مرسوم بین روشنفکران و صاحبنظران ایرانی در مورد طرح یک کمربند، یک جاده ارائه شد و همچنین به «شکاف ادراکی» بین برداشت ایرانیان از این طرح و اهداف چینیها از آن اشاره شد و در ادامه دلایل اساسی این شکاف و راهکارهای بر طرفسازی آن بر شمرده شد.
رئیس کمیته جوانان انجمن دوستی ایران و چین، استاد میهمان مدیریت، ایران
«طرح یک کمربند و یک جاده از منظر ایرانی» یک مقاله تحلیلگرانه است که بهدنبال توضیح تعدادی از باورها و افکار مشترک در میان خردمندان و روشنفکران ایرانی درباره طرح یک کمربند و یک جاده و علتهای اساسی آنها است. این مقاله به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول، قصد داریم در مورد 10 باور مرسوم درباره طرح یک کمربند و یک جاده در ایران و احتمالاً کشورهای دیگر، توضیح دهیم، که برخی از آنها ممکن است دقیقاً مانند چیزی که معماران آن درنظر داشتند، نباشند. در بخش دوم، به توضیح شکاف ادراکی میان آنچه رهبران و پژوهشگران چینی بهعنوان طرح یک کمربند و یک جاده طراحی کردهاند و برداشت سیاستمداران و دانشگاهیان ایرانی از این پروژه میپردازیم و دلایل اصلی این شکاف را به بحث میگذاریم. اگرچه طرح یک کمربند و یک جاده در سال 2013 توسط رئیس جمهوری شی جین پینگ معرفی شد و ایران همواره در تاریخ بخش مهمی از جاده ابریشم قدیمی (جادهای از چین به اروپا و مسیری برای دادوستدهای بینالمللی) بوده و همچنین امروزه بازیگری استراتژیک در خاورمیانه هست، بهنظر میرسد اکثر استعدادهای جوان ایرانی و پژوهشگران، کارآفرینان، مدیران صنعتی و سیاستگذاران این کشور بهطور کامل در مورد این پروژه و اهمیت آن آگاهی ندارند. بیشتر کسانی که چیزی در مورد طرح یک کمربند و یک جاده میدانند، نظراتی در مورد آن دارند که امیدواریم درموردشان بهطور خلاصه بدین وسیله توضیح دهیم. نظراتی که در اینجا بیان شدهاند برگرفته از 15 گزارش رسانهای و همچنین مصاحبههایی عمیق با 12 نفر از اهالی دانشگاه، پژوهشگر و دانشجوی رشته علوم اجتماعی از سه دانشگاه ایرانی و کارآفرینان و متخصصان بخش صنعت، هستند.
1.هدف راهبردی طرح یک کمربند و یک جاده: احیای بلوک شرقی/ طبق گفته دو استاد دانشگاه در رشته سیاست خارجی، چین از طریق طرح یک کمربند و یک جاده بهدنبال قوی کردن بلوک شرقی در جهان است. این هدف راهبردی این طرح است. بنابراین، چین میتواند آغازگر جنبشی باشد که رونق اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به کشورهای شرقی بازگرداند. کسانیکه به این شکل فکر میکنند، این پروژه را تنها به جنبههای اقتصادی محدود نمیبینند. از دید آنها این طرح یک برنامه عظیم چند بعدی و چند جنبهای است با چشماندازهای بینالمللی بلند مدت.
2. هدف اصلی طرح یک کمربند و یک جاده: تقویت همگرایی در میان کشورهای عضو/طبق نظر یک استاد سیاست خارجی دیگر، یکی از اهداف اصلی طرح یک کمربند و یک جاده بهبود همکاری دوجانبه میان کشورهای عضو است، که نتیجه آن بهدست آمدن نتایج قابل توجه برای تمامی بازیگران خواهد شد.
3. طرح یک کمربند و یک جاده وسیلهای برای تقویت اطمینان راهبردی در میان کشورهای عضو /یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی رشته سیاست خارجی براین باور است که اطمینان راهبردی میان اعضای طرح یک کمربند و یک جاده، درصورتی که این پروژه بهطور مؤثر اجرا شود، قابل تقویت است. اطمینان متقابل، بهعنوان یک مسأله واقعی در جهان امروز، اولین و مهمترین پیشنیاز هر نوع رابطه پایدار است که میتواند از طریق طرح یک کمربند و یک جاده در میان کشورهای عضو تقویت شود.
٤.طرح یک کمربند و یک جاده یک بازی مجموع- صفر توسط چین نیست/به گفته مدیر عامل یکی از شرکتهای پیشرو در حوزه انرژی، «با وجود آنچه منتقدان غربی میگویند، ثابت شده است که طرح یک کمربند ویک جاده تنها برای نفع رساندن به اقتصاد چین از طریق توسعه بازارها برای کالاها و خدمات این کشور طراحی نشده است.» با این حال، بعضی از شرکتکنندگان بر این باورند که با وجود سرمایهگذاری چین در زیر ساختهای دیگر کشورهای عضو، چین نه تنها منتفع از این زیرساختها در آینده خواهد بود بلکه باعث وابستگی اقتصادی دیگر کشورها بر خود خواهد شد، که به این معنی خواهد بود که چین تنها برنده نهایی این بازی خواهد بود. بر خلاف این باور، به نظر میرسد که این طرح همچنین نقشی اساسی در اقتصاد دیگر کشورها ایفا خواهد کرد و بنابر این یک بازی برد- برد به رهبری چین خواهد بود.
٥.طرح یک کمربند و یک جاده: یک پروژه عظیم برای ارتقای زیر ساختهای فیزیکی دیگر کشور ها/یک مدیر میانه در یک شرکت دولتی در حوزه صنعت حمل و نقل و بعضی دیگر از شرکت کنندگان بر این باورند که طرح یک کمربند و یک جاده پروژهای جهت ساختن زیر ساختهای فیزیکی همچون راهها، نیروگاههای انرژی، پلها و بنادر در کشورهای واقع در مسیر جاده ابریشم جدید است. آنها به نظر نقش فرهنگ و جنبههای انسانی این طرح را ناچیز انگاشتهاند و آن را تنها محدود به ساخت مجموعهای از پروژههای زیر ساختی در بعضی کشورها میدانند.
٦.جاده ابریشم جدید: مسیری فیزیکی برای بازرگانی/ طبق بعضی گزارشها و اخبار رسانهای، طرح یک کمربند و یک جاده که بعضاً «جاده ابریشم جدید» خوانده میشود، یک مسیر فیزیکی واقعی شامل راههای زمینی (جادهها، پلها و ریل راهآهن) و دریایی (بنادر)، جهت تسهیل تجارت بین چین و کشورهای غربی طراحی شده است. با این حال این پروژه، بهعنوان یک برنامه استراتژیک بلند مدت، به نظر بهدنبال تقویت و گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با دیگر کشورهای عضو است.
٧.جاده ابریشم جدید و نقش ایران/بعضی از گزارشها مبنای تحلیل خود را نمودارهای ارائه شده توسط کشورهای ثالث قرار دادهاند و بنابراین بر این تأکید دارند که به جهت فشارهای بیرونی بر چین، طرح یک کمربند و یک جاده نقش کلیدی ایران را در به موفقیت رسیدن این پروژه تضعیف خواهد کرد. با این حال، از یک سو با توجه به ظرفیتهای فرهنگی و توان ژئواستراتژیک ایران و همچنین سابقه دوستی درازمدت و عمیق بین ایران و چین و دیگر کشورهای حاضر در پروژه، نقش ایران در این پروژه غیر قابل انکار خواهد بود.
٨.یک کمربند، یک جاده: نمونهای شرقی از طرح مارشال/به اعتقاد یک فارغالتحصیل علوم سیاسی و دو نفر دیگر از شرکتکنندگان طرح یک کمربند، یک جاده نمونهای مشابه به طرحی است که توسط رئیس جمهوری امریکا هنری ترومن در سال ١٩٤٨ و پس از پایان جنگ جهانی دوم در جهت حمایت از متحدان امریکا در اروپا ارائه شد. با این حال، با نگاهی دقیق به طرح مارشال علل اساسی شکلگیری آن، به این پی خواهیم برد که چنین مشابهتی بیمعنی خواهد بود.
٩.نقش چین در گسترش بینش استراتژیک کشورهای عضو/یک پروفسور مدیریت استراتژیک که اخیراً سفری به چین داشت معتقد است که این کشور بهدنبال تأثیری سازنده بر بینش استراتژیک کشورهای عضو پروژه و کمک به بازسازی استراتژی ملی آنها بر پایه منابع و ظرفیتهایشان همراه با بینشی جمعی بهعنوان عضوی از پروژه یک کمربند، یک جاده است. به عبارت دیگر، چین بهدنبال دیکته کردن استراتژی خود بر دیگر کشورها نیست، بلکه بهدنبال ارائه دستاوردهای ملی خود به دیگر کشورهای عضو و حمایت از آنها در جهت بازسازی موقعیت استراتژیک خود در جامعه جهانی است.
١٠.یک کمربند، یک جاده بهدنبال کاهش وابستگی به غرب/ یک دانش آموخته علوم سیاست خارجی و یک محقق در حوزه مدیریت استراتژیک به اتفاق بر این باورند که این پروژه در صورت برنامهریزی و پیشبرد صحیح قادر به ایفای نقشی استراتژیک در کاهش وابستگی کشورهای عضو بر منابع و ظرفیتهای کشورهای غربی خواهد بود. به اعتقاد یکی از آنها، «کشورهای واقع در جاده ابریشم جدید با داشتن ذخایر و منابع عظیم انرژی، معدنی و آب و همچنین ظرفیتهای فرهنگی و تمدن قادر به ایجاد استقلال از دیگر کشورها خواهند بود.» بنا بر یافتههای ما بر پایه اطلاعات حاصل از گفتوگوها و گزارشهای رسانهای، بین نظر معماران چینی طرح یک کمربند، یک جاده و برداشت صاحبنظران و سیاستگذاران ایرانی از این پروژه تفاوتهایی وجود دارد که در این پروژه از آن با عنوان «شکاف ادراکی» نام برده میشود. به اعتقاد من سه دلیل اساسی برای این شکاف ادراکی وجود دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت:
١.فقدان ارتباطات خرد/ با وجود ملاقاتها و مذاکرات همیشگی مقامات بلند پایه ایران و چین در این مورد در سطح خرد، فقدان ارتباطات استراتژیک ما بین مشاغل، شرکتهای بازرگانی و اشخاص مربوط به آنها از جانب دو کشور حس می شود. بخش عمده معاهدات و توافقهای استراتژیک و بلندمدت بین دو کشور در رسانهها بازتاب داده نمیشود و بنابراین اکثر فعالان تأثیرگذار این حوزهها از این توافقها بیاطلاع هستند. اگر دو کشور اهمیت بیشتری برای ارتباطات بین مردم و نقش مؤثر رسانه در ارتباطات دو کشور قائل شوند، میتوان به توسعه مؤثر ارتباطات خرد بین دو کشور امیدوار بود.
٢.فقدان درک متقابل/دلیل اساسی دیگر برای این شکاف ادراکی، نبود درک متقابل از جانب دو کشور در سطح بین دولتها، مشاغل، دانشگاهها و اشخاص است. نیاز به این درک متقابل در سطوح خرد و کلان همواره حس میشود. به بیان دیگر، نه تنها دو کشور ملزم به رفع سوء تفاهمات در سطح امور استراتژیک هستند، اشخاص ردههای پایینتر نیز نیازمند ایجاد ارتباطات بیش از پیش در جهت ارتقای این درک متقابل هستند. از آنجایی که دو کشور همکاری ها و تبادلات گستردهای از دوران باستان داشتهاند، رسیدن به برنامهای مشترک برای آینده کار چندان سختی نخواهد بود. به اعتقاد من صاحبنظران دو جامعه در راستای ایجاد درکی عمیق بین دو ملت نقش اساسی دارند.
٣.فقدان ایفای نقش از جانب جوانان/ بهعنوان طرحی جدید، یک کمربند، یک جاده همچنان به شکلی مؤثر برای قشر جوانان ایران، بهعنوان بخش اعظم جامعه، معرفی و تشریح نشده است و بنابراین، فارغالتحصیلان دانشگاهی و کار آفرینان و سرمایهگذاران جوان به شکلی کامل از این طرح و فرصتها و ظرفیتهای نهفته در آن آگاه نیستند. به همین خاطر بخش اعظمی از استعدادهای جوان ایران در اجرا و پیشبرد این پروژه بیاستفاده ماندهاند. به اعتقاد من دانشگاهها و سازمانهای مربوط به جوانان در ایران در جهت ایفای نقش فارغالتحصیلان جوان در اجرای این طرح نقشی اساسی ایفا میکنند. با ایجاد زمینههای مناسب در راستای اشتغال جوانان در سازماندهی، برنامهریزی و اجرای طرح یک کمربند، یک جاده، کشور از ظرفیتهای عظیم علمی، انرژی و انگیزشی بهرهمند خواهد شد که موفقیت طرح را تضمین خواهد کرد. در این مقاله، ١٠ باور مرسوم بین روشنفکران و صاحبنظران ایرانی در مورد طرح یک کمربند، یک جاده ارائه شد و همچنین به «شکاف ادراکی» بین برداشت ایرانیان از این طرح و اهداف چینیها از آن اشاره شد و در ادامه دلایل اساسی این شکاف و راهکارهای بر طرفسازی آن بر شمرده شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
مختصات الگوی چینی توسعه
-
هواپیمای بزرگ مسافربری تولید چین
-
احداث بیش از 50 هزار ایستگاه پایه مخابرات نسل 5 در چین در سالجاری
-
10 باور مرسوم در مورد طرح یک کمربند و یک جاده و یک شکاف ادراکی

اخبارایران آنلاین