
اقتصاد چین در گفت و گو با رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین
چین با استراتژی ، چین شد نه با معجزه
سه دهه و حداقل سالی 10 بار به چین میرود، همین رفت و آمدها از او چهره یک دوست برای دولت و فعالان بخش خصوصی چین ساخته است. در لابهلای صحبتهایش مشخص است که میخواهد ایران هم مانند چین روند توسعه را با سرعت دنبال کند، به گونهای که از تصمیم تا اجرا مسیر طولانی نباشد و تمام گفتهها و وعدهها محقق شود. او از مدیران جوان چین میگوید و اینکه افراد بالاتر از 60 سال سن را به سختی میتوان در بدنه دولت چین دید، مگر افراد خاص!
مجید رضا حریری رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین که سیر تغییر و تحولات چین را عجیب و غریب میداند به مناسبت هفتادمین سال انقلاب چین گفتوگوی کوتاهی با روزنامه ایران داشته است که از نظرتان میگذرد:
ارزیابی شما از کشور چین چیست و سیر تغییر و تحولات را در آن چگونه میبینید؟
سه دهه است که به چین میروم و بهعنوان دوست ایرانی چینیها شناخته شدهام. در رفت و آمدهایی که به چین داشتم تغییرات و سیر تحولات زیادی را دیدم. مهمترین نکته سرعت در توسعه اقتصادی است. آنها برای تحول و رشد کشورشان از هیچ کمکی دریغ نمیکنند و این امر باعث شده چین در ریل درستی در توسعه اقتصادی قرار گیرد. موضوع دیگری که در سفر به چین میتوان دید، امید در صورت جوانان این کشور آسیایی است. هر فردی که خود را با پدرش مقایسه میکند، میبیند که بسیار مرفهتر و بهتر زندگی میکند. وقتی چنین دیدی وجود داشته باشد آنها تلاش بیشتری میکنند تا رفاه بیشتری را به دست بیاورند. نسل جوان چین به جهت رفتار سیاسی، رفتارهای بینالمللی، نحوه گفتمان و نگاه نسبت به توسعه، تغییرات زیادی داشتند که همین تغییرات منجر به رشد سریع این کشور شده است. این تغییرات سبب شده ایرانیان بیشتری هم به چین بروند. 30 تا 40 سال پیش به غیر از دیپلماتها که در چین حضور داشتند تعداد ایرانیان به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید چرا که نمیتوانستند به جهت زبان، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند ولی با تغییرات صورت گرفته به غیر از دیپلماتها، فعالان اقتصادی و حتی تولیدکنندگان ایرانی، بیش از 2 هزار دانشجوی ایرانی در چین مشغول به تحصیل هستند. تغییرات در چین روز به روز و حتی ثانیه به ثانیه است، این امر را میتوان براحتی در اقتصاد چین دید.
اقتصاد چین را چگونه میبینید و آیا این کشور در تمام برنامههای توسعهای خود موفق عمل کرده است؟
چین تاریخ خیلی قوی دارد که فقط سه هزار سال پیش آن توسط تاریخ نویسان چینی به نگارش درآمده است و قطعاً قبلتر از آن هم چین تاریخ مبسوطی دارد. از اواخر قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم این کشور به خاطر تحولات بینالمللی، مدرنیسم، انقلاب صنعتی و دو جنگ جهانی شرایط خوبی نداشت و افت پیدا کرد. بعد از جنگ جهانی دوم تحولات در چین آغاز شد و طبق بررسیهای صورت گرفته، دوره اصلاحات چین از سال 1978 آغاز شد.در آن سالها دولت چین سیاست درهای باز را دنبال کرد و نظام سوسیالیستی پیادهسازی شد. چین بهصورت کامل به سمت آزادی شرکتهای خصوصی در اقتصاد رفت و به این باور و ایمان رسیدند که در حکومتداری رفاه اقتصادی و موضوعات مربوط به اقتصاد بالاتر از سایر بخشها است. این سیاست بعد از رهبر اصلاحات چین هم دنبال شد و چین توانست سیاست درهای باز را ماندگار کند. روندی که در چین دنبال شد و اکنون خیلیها متعجب به پیشرفت آن نگاه میکنند، معجزه نیست بلکه خواسته عمومی این کشور است که توانستند در مسیر درستی قرار گیرند. یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده چین در پیشرفت و توسعه اقتصادی زبانزد شود، فاصله گرفتن از منازعههای بینالمللی است. این کشور هیچ منازعهای را دنبال نمیکند و تنها هدف آنها توسعه اقتصادی و رفاه مردم است. چین در یک جمله متفاوت از نظام مارکسیستی است.(توضیح: میان مارکسیستهای مختلف، برداشتهای بسیار متفاوتی از مارکسیسم و تحلیل مسائل جهان با آن موجود است اما موضوعی که تقریباً همه در آن توافق دارند:«واژگونی نظام سرمایهداری از طریق انقلاب کارگران و لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و لغو کار مزدی و ایجاد جامعهای بیطبقه با مردمی آزاد و برابر و در نتیجه، پایان ازخودبیگانگی انسان» است.) چین در بحث آزادسازی اقتصاد منحصر به فرد عمل کرده است، نمیگویم چین به سمت خصوصیسازی رفته، بلکه آزادسازی انجام داده است. بر اساس قوانین بازار بنگاهها اداره میشوند و این امر در مورد بنگاههای خصوصی و دولتی یکسان است. همین نگاه باعث شده تا بگویم در آزادسازی کارنامه خوبی داشته است. چین با این رویکرد به سمت رشد پایدار و بلندمدت رفته است. این رویه در تاریخ اقتصاد دنیا بینظیر است.
چه نکتهای از کشور چین برای شما جذاب بود؟
در چین بحث فرهنگی طبق مکتب کنفوسیوس (توضیح: تعالیم کنفوسیوس ترکیبی بود از اصول اخلاقی، سیاست مدون و مقداری مسائل دینی) است. آنها احترام به بزرگ ترها و پدر و مادر را یک الزام میدانند بدین جهت آنها به دولت و حکومت خود بهعنوان والدینشان نگاه میکنند، از اینرو با احترام گذاشتن به دولت خود کمک میکنند تا روند توسعه کشورشان دنبال شود. این امر نشان میدهد که ایران و چین تفاوت فرهنگی عمیقی با هم دارند. البته این جمله بدان معنا نیست که ایران و چین هیچ اشتراکات فرهنگی ندارند. باید یک موضوع را پذیرفت اینکه موقعیت مکانی ایران به گونهای بوده که هر زمان دعوا و جنگی بوده از ایران رد شده است. در حقیقت موقعیت سوقالجیشی ما باعث چنین اتفاقی شده است ولی در مقابل کشور چین در یک گوشه قرار گرفته و هیچ کشوری با آن کاری نداشته است. لذا چنین اتفاقی که از سالیان گذشته به کشورمان به ارث رسیده باعث شده بینشها متفاوت باشد. با این اوصاف چین بهدنبال تعامل است و این رویهای است که از هزاران سال پیش دنبال کرده است. نهایت کشورگشایی چین 5 الی 6 بار بوده است اما تاریخ ایران نشان میدهد که پادشاهان آن زمان بارها سراغ کشورگشایی رفتهاند یعنی هر زمان که قدرت داشتند به سمت کشورگشایی رفتهاند. جالب است بدانید چینیها میگویند نصف دنیا چینی و مابقی غیرچینی هستند.
کشور چین اصلاحات اقتصادی را چگونه دنبال کرد؟
همانطور که اشاره شد اصلاحات اقتصادی چین از اوایل قرن بیستم آغاز شد. در ابتدا نوار شرقی چین به سمت اصلاحات اقتصادی حرکت کرد ولی در قرن بیست و یکم توسعه اقتصادی به نقاط مرکزی چین رسید و به مرور زمان در تمام شهرها و روستاهای چین علائم توسعه و پیشرفت اقتصادی ظهور کرد. چندی پیش به یکی از شهرهای کمتر توسعه یافته چین سفر کردم و در کمال ناباوری دیدم که فرودگاه آن شهر هوشمندتر و پیشرفتهتر از فرودگاه شانگهای و پکن است. این نشان میدهد که رقابت سختی بین استانهای چین برای توسعه وجود دارد. در سال بیش از 10 بار به چین سفر میکنم و در هر سفر شاهد کاربرد تکنولوژیهای جدیدتر در این کشور هستم. راز اصلی چینیها که به این نقطه و جایگاه رسیدند استمرار در پیشرفت و توسعه است.
یک مثال بسیار ساده در این باره میخواهم بزنم، در قطارهای بالای 300 کیلومتر در مجموع در جهان 12 هزار کیلومتر خط آهن داریم ولی این عدد در مدت 10 سال در کشور چین به 26 هزار کیلومتر خط آهن رسید. حال میبینید که این کشور چگونه مسیر توسعه را طی میکند. چین در نقاط مرکزی و غربی بسیار محروم بود اما اکنون شهرهای این منطقه جزو شهرهای مدرن و پیشرفته چین است. طرح توسعهای که چین دنبال میکند، طرح بسیار قوی و عملیاتی است. در این طرح توسعه روستایی با جدیت دنبال میشود و دولت بهدنبال توسعه متوازن این کشور است.
بحث سرمایهگذاری در چین چگونه دنبال میشود؟
چینیها حدود 40 سال اخیر هرساله رتبه اول در جذب سرمایهگذاری خارجی را داشتند.آنها با ایجاد مشوقهای مختلف شرایط را برای حضور سرمایهگذاران در کشورشان فراهم کردند. آنها شیوهای را در جذب سرمایهگذاری پیش گرفتند که خیلی از کشورها نتوانستند حتی به سمت پیادهسازی آن حرکت کنند. از طرفی کشور وارد کار بزرگ دیگری شده است که روند صادراتی آن را تغییر خواهد داد. چین با تأسیس مناطقی که منطقه آزاد محسوب میشوند میخواهد قوانین روان تری را وضع کند تا جذب سرمایهگذاری با روشهای بهتری ادامه پیدا کند. در این مناطق قرار است سرمایهگذاری در سه حوزه هایتک، مباحث مالی و خدمات انجام شود. با این اتفاق چین از کارخانهداری دنیا و صادرات محصولات این کارخانهها به سمت انتقال تکنولوژی میرود. آنگونه که چین سیاستگذاری کرده میخواهد بهعنوان هاب خدمات دنیا شناخته شود. به نظرم با سرعت میتواند به سیاستی که تبیین کرده، برسد. در چین شرایطی ایجاد شده که دیگر کارگر ارزانقیمت نیست، به همین علت باید بهسمت انتقال تکنولوژی و تغییر مسیر سرمایهگذاری حرکت کنند. در مقطعی کارگر ارزانقیمت و تولید برای چین بسیار باصرفه بود ولی اکنون حداقل دستمزد یک کارگر چینی بیش از 3 برابر حقوق یک کارگر ایرانی است. در گذشته علت پایین بودن هزینه کارگر در چین به خاطر پایین بودن خرج زندگی آنها بود ولی با افزایش سطح رفاه آنها زندگی آنها بسیار پرخرج شده است و دیگر با دستمزد پایین کار نمیکنند.
از تصمیم تا عمل آنها در فعالیتهای اقتصادی چقدر زمان میبرد؟
آنها وقتی تصمیمی میگیرند تا انجام آن فعالیت هدفگذاری شده اجازه نمیدهند فاصلهای بیفتد. وقتی یک کشور در مدت 10 سال دو برابر مجموع دنیا میتواند خط ریل احداث کند چه معنا و مفهومی دارد. این نشان میدهد که چین در عملیاتی کردن پروژههای خود سرعت عمل را مدنظر قرار میدهد. این کشور در حوزههای مختلف شگفتیساز است بهعنوان نمونه میتوان به عجایب ساخت وساز در چین اشاره کرد. کشوری که 30 کیلومتر پل معلق میسازد باعث شگفتی همه کشورها شده است. سرعت تحول و تولید چین پیشرفت زیادی کرده است. 20 سال پیش اگر فردی وارد چین میشد نمیتوانست با کسی ارتباط برقرار کند، حتی زبان مشترکی وجود نداشت، ولی با پیشرفت این کشور دیگر نیاز به مترجم چینی نیست. هر فردی که به زبان انگلیسی مسلط باشد میتواند با چینیها ارتباط برقرار کند. تحول در سطوح مدیریتی چین هم رخ داده است. مدیران جوان سرکار آمدند و ابتکار عمل را به دست گرفتند. در چین مدیران 60 سال به بالا بازنشسته هستند، مگر استثناهایی که در بخشهای سیاسی حضور دارند.
جاده ابریشم اکنون چه وضعیتی دارد و آیا چین به سمت فعالسازی آن حرکت کرده است؟
سال 2013 رئیس جمهوری خلق چین مفهوم یک پهنه یک راه را پیشنهاد کرد، البته برخیها هم این موضوع را یک کمربند یک جاده تفسیر کردند. از اینرو جاده ابریشمی که دوباره سر زبانها آمد با جاده ابریشمی که سالهای پیش فعال بوده، متفاوت است. یک پهنه یک راه موضوع نزدیکی و همکاری تمام دولتها و ملتها است و تنها یک مسیر نیست. در مفهوم جدید جاده ابریشم موضوعات تکنولوژی، فرهنگ، اقتصاد و سایر بخشها دنبال میشود. در این راستا به کشورهایی که در زمینههای مختلف حتی زیرساخت مشکل دارند توسط کشورهای مسیر جاده ابریشم مورد حمایت مالی و معنوی قرار میگیرند. جاده ابریشم بهعنوان یک نماد بهدنبال رشد متناوب کشورهایی است که اکنون با چالشهای زیادی روبهرو هستند. در سالهای دور یعنی هزاران سال پیش جاده ابریشم مسیری بود که کالاها از آن جابهجا میشد. در قرن 16 مارکوپولو از طریق جاده ابریشم توانست در رونق آن بسیار اثرگذار باشد. در آن سالها مبادله فرهنگی هم بسیار زیاد بود و از همین جاده ابریشم میتوان به تسری دین اسلام در چین رسید. افرادی که در چین مسلمان هستند یقیناً ریشه آنها به ایران میرسد.
چه توصیهای برای سرمایهگذاران دارید؟
خیلی از سرمایهگذاران وقتی میخواهند سرمایهگذاری انجام دهند به سمت خرید ملک میروند و تصور میکنند که خرید زمین و ملک تنها فعالیت اقتصادی است. ولی اگر 70 سال اخیر کشور چین را مورد بررسی قرار دهید میبینید که این کشور چگونه جهش اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی داشته است. آنها سرمایهگذاری را در تولید دیدند و همین امر کمک کرد تا اقتصادشان قدرتمند شود. وضعیت کشور چین به گونهای است که تمام کشورها نسبت به قدرت و جایگاه آن صحبت میکنند. بهعنوان یک فعال اقتصادی به تمام تجار و سرمایهگذاران توصیه میکنم برای یکبار هم که شده به چین بروند و سیر تحول آن را بررسی کنند. سفر به چین دید خیلیها را میتواند تغییر دهد. آنها از یک سیستم برنامهریزی مدون و یک اجرای منظم پیروی میکنند و همه میدانند که با چه اصولی باید حرکت کنند.
انقلاب چین
پس از جنگ جهانی دوم، چین به واسطه دوره طولانی جنگ و توسعه نیافتگی ویران شده در آستانه ورشکستگی بود. در سال 1949 میلادی با تأسیس جمهوری خلق چین با رهبری مائو تسه تونگ در حالی که ثروت خصوصی و ساختار سازمان یافتهای برای ساختن کشور وجود نداشت، مسئولیت عظیم ساختن کشور به نیروهای داخلی چین یعنی بنگاههای دولتی سپرده شد.
* مائو در اول اکتبر 1949 تأسیس جمهوری خلق چین را اعلام میکند
*آوریل 1974 دنگ شیائوپینگ در سازمان ملل
آوریل 1974 دنگ شیائوپینگ، رئیس وقت نمایندگی جمهوری خلق چین را نشان میدهد که در ششمین جلسه ویژه مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی میکند. چین بهعنوان عضو بنیانگذار سازمان ملل و یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل نقش مهمی در این روند بازی کرده است. چین چهل سال پس از اصلاحات اقتصادی توسط دنگ شیائوپینگ به دومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شده است. دنگ شیائوپینگ درهای کشور را بهروی سرمایهگذاری خارجی باز کرد و تأمل با تمام کشورهای دنیا مخصوصاً امریکا را آغاز کرد. اکنون چهل سال پس از گشایش درهای چین به روی دنیا، این کشور بزرگترین صادرکننده جهان و دومین واردکننده به شمار میرود و هرگونه تلاطمی در اقتصاد آن، اقتصاد جهان را به لرزه در میآورد. برخی از پیشبینیهای معتبر هم حاکیاست که این کشور ابرقدرت سیاسی و نظامی نیمه دوم قرن جاری خواهد شد.
توسعه شهرها
*1986 شانگهای
*2018 شانگهای
شانگهای با 16 میلیون نفر جمعیت بزرگترین مرکز تجاری چین نیز محسوب میشود.
آموزش در چین
قبل از به قدرت رسیدن حزب کمونیست در سال 1949، حدود 80 درصد از جمعیت چین بیسواد بودند. میزان ثبتنام در مقطع ابتدایی زیر 20درصد و حدود 6 درصد دوره راهنمایی بود. تا سال 2008، میزان بیسوادی بزرگسالان در چین تنها به 3.58درصد کاهش یافته بود. امروز چین حدود 400 میلیون دانشجو دارد. کودکان چینی بهطور معمول آموزش رسمی خود را از دوسالگی شروع میکنند. پیشبینی میشود تا نیمسال اول، کلاس اولیها 400 شخصیت چینی را بشناسند و 100 عدد از آنها را بنویسند. براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، از 65 کشور که از سال 2000 دانشآموزان دبیرستانی را آزمایش کرده است، دانشآموزان دبیرستانی منطقه شانگهای بهتر عمل کرده بودند.
بهداشت و درمان
سلامت جمعیت چین بهبود قابل توجهی یافته است. این امر عمدتاً نتیجه فعالیتهای بهداشتی کاملاً هدفمند بوده است که باعث کاهش مرگ و میر نوزادان و کودکان و بیماریهای واگیر ، بهبود شرایط اقتصادی در تغذیه، آموزش و توزیع خدمات بهداشتی و درمانی شده است. چین پیشرفت بزرگی در اهداف توسعه هزاره مرتبط با بهداشت داشته است.
* نمودار امید به زندگی از سال 1990 تا 2016
* نمودار دسترسی و کیفیت بهداشت در سالهای 1990-2000-2016
راهآهن
اهمیت اصلاحات راهآهن نقش مهمی در توسعه اقتصادی چین داشته است. دلیل این امر آن است که وسعت جغرافیایی گسترده چین، زمین دشوار و شرایط آب و هوایی باعث میشود سیستم ریلی یکی از مطمئنترین شکل حملونقل باشد. حملونقل ریلی مدتها است که بهعنوان اصلیترین روش حملونقل در چین خدمت میکند و با توسعه سریع اقتصادی در دهههای اخیر، چین تقاضای فزایندهای را برای حملونقل ریلی تجربه کرده است. چین توانست در سال 2016 میلادی طول خطوط راهآهن تندرو را بخصوص در مناطق غربی و مرکزی افزایش دهد. شمار کل مسافرانی که سالانه در چین با قطارهای تندرو سفر میکنند هماکنون به مرز یک میلیارد و 600 میلیون نفر رسیده که معادل نیمی از کل مسافرانی است که در این کشور از خط آهن برای سفر بهره میگیرند. چین توانست در سال 2016 میلادی طول خطوط راهآهن تندرو را بخصوص در مناطق غربی و مرکزی افزایش دهد به طوری که نزدیک به 13 هزار کیلومتر خط آهن تنها در این سال ساخته است.
اقتصاد چین
روش اقتصادی چین کاملاً متفاوت از آن چیزی است که در نسخههای توسعه خواهانه کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه دیده میشود. چین روشی را اتخاذ کرد که به اقتضای اقتصادش به آن نیاز داشت. کمونیسم در زمان رشد کشاورزی در چین آغاز گردید ولی زمانی که روند توسعه با تفکرات سوسیالیستی قابل جمعنبود با اصلاحات تدریجی آنچه را که برایشان ضروری بود انجام دادند و با ارتقای ظرفیت جذب، سرمایهگذاری خارجی را برای خود سودآور کرده و جذب اقتصاد داخلی کردند و این در حالی بود که اغلب کشورهای در حال توسعه جهت صنعتی شدن و توسعه یافتن بدون برنامهریزی و اصلاح تدریجی دروازههای خود را باز کردند و دم از کاهش میزان حجم دولت و افزایش خصوصیسازی زدند و همین عوامل مذکور در خصوص کشور چین نقش ارتقا دهنده اقتصاد چین را داشت، چرا که مسیر چین مسیر انتخاب شده توسط اقتضائات توسعه نیافتگی خودشان بود. براساس برآوردهای صندوق بینالمللی در سال 2018، چین برای چهارمین سال متوالی بزرگترین اقتصاد جهان بود. اتحادیه اروپا و چین با هم با تولید 22 تریلیون دلار در جایگاه دوم قرار داشت. سه اقتصاد بزرگ جهان در کنار هم 50درصد اقتصاد ایالات متحده با حفظ 20.5 تریلیون دلار در جایگاه سوم قرار گرفتند و هند چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا است .هیچ اقتصاد دیگری حتی به هیچ یک از این سهکشور نزدیک نیست. آلمان، قویترین کشور در اتحادیه اروپا، ژاپن با 5.6 تریلیون دلار پنجم بود که 10.4 تریلیون دلار تولید داشت و 4.4 تریلیون دلار تولید کرد.
چین آینده
از زمان روی کار آمدن رئیسجمهوری خلق چین، شی جین پینگ در سال 2012، این کشور تنگنای اقتصاد خود را محکم کرده و به بسیاری از شرکتهای دولتی کمک کرده است تا رشد کنند.
* شی جین پینگ 17 مارس 2018 بهعنوان رئیسجمهوری و رئیس کمیسیون نظامی مرکزی جمهوری خلق چین انتخاب شد
شی جین پینگ با مطرح کردن چندین طرح بزرگ مانند طرح توسعه خطوط ریلی- طرح یک جاده یک کمربند و طرح ساخت چین 2025 مصمم است تا چین را به بزرگترین قدرت دنیا تبدیل کند.
پروژه یک جاده، یک کمربند
طرح یک جاده، یک کمربند که در سال 2013 توسط چین مطرح شد با هدف بهبود ارتباطات جادهای و همکاریهای فراقارهای بود. گرچه ابعاد این پروژه عظیم هنوز بهطور دقیق مشخص نیست، اما آنچه مسلم است این پروژه شامل دو بخش اصلی است که در هر یک، سرمایهگذاریهای زیرساختی هنگفتی صورت میگیرد: 1- کمربند اقتصادی جاده ابریشم (کمربند) 2- جاده ابریشم جدید دریایی (جاده). بخش زمینی کمربند، چین را به کشورهای جنوب شرق آسیا، کشورهای حوزه خلیجفارس، شرق و شمال آفریقا تا اروپا متصل میکند. شش کریدور اقتصادی زمینی در این مسیر شناسایی شده است: 1- کریدور اقتصادی چین- مغولستان- روسیه، 2- پل زمینی جدید اوراسیا، 3- کریدور اقتصادی چین- آسیای میانه- غرب آسیا، 4- کریدور اقتصادی چین- شبهجزیره هندوچین، 5- کریدور اقتصادی چین- پاکستان و 6- کریدور اقتصادی بنگلادش- چین- هندوستان- میانمار.
ساخته شده در چین 2025
پروژه ساخته شده در چین که در سال 2015 اعلام شد، یکی از چندین پروژه «Made in China 2025» و ابتکار عمل بلندپروازانه است که اخیراً اعلام شده است با هدف افزایش رقابتپذیری صنایع چینی، تقویت مارکهای چینی، تقویت نوآوری و کاهش اعتماد چین به فناوریهای خارجی با ساخت چین بزرگ یا براساس گفته رسانههای چینی، با این ابتکار عمل قصد دارد تا سال 2049 «چین را از یک غول تولید به یک قدرت تولید جهانی تبدیل کند» بهعنوان مثال، در این برنامه هدف دستیابی به 40درصد از اجزای اساسی داخلی ساخته شده است. 70 درصد مواد اولیه از سال 2020 تا سال 2025 ساخته شده است. نسخه بهروز شده در این طرح که در ژانویه سال 2018 منتشر شد نوشت، چین قصد دارد تا سال 2025 به تولیدکننده پیشرو در زمینههای ارتباط از راه دور، راهآهن و تجهیزات برق تبدیل شود و این روباتیک چین، اتوماسیون بالا است و صنایع جدید وسایل نقلیه انرژی تا سطح 108. 2025 در سطح جهانی یا رتبه دوم خواهد بود. برنامههای دولت برای دستیابی به اهداف خود نگرانیهایی را در بین بنگاهها و سیاستگذاران امریکایی ایجاد کرده است. زیرا بهنظر میرسد یارانههای بزرگ، حمایت از صنایع داخلی، سیاستهای جهت دار برای خرید فناوری IPR از خارج، افزایش فشار بر شرکتهای خارجی برای انتقال فناوری بهمنظور ایجاد تجارت در چین و آنچه ظاهر میشود.رئیسسازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران که برای شرکت در اجلاس بینالمللی
«یک کمربند یک جاده» به چین سفر کرده این طرح را فرصت بسیار خوبی برای جلب سرمایهگذاران بینالمللی بویژه سرمایهگذاران چینی بهمنظور مشارکت در طرحها و پروژههای ایران دانست.
شی جین پینگ رئیس جمهوری خلق چین در اجلاس اخیر حزب:
چین در طول سالهای اخیر توانسته است روشی نوین پیش روی کشورهای جهان برای تحقق مدرن شدن تصویر نماید. روش جدید چین موجب میشود کشورها بتوانند به روند توسعه و پیشرفت خود سرعت بخشند و در عین حال به دیگر کشورهای جهان وابسته نباشند.
چین منابع و تجربه کافی را برای کمک به توسعه دیگر کشورهای جهان در اختیار دارد. ما حکومت چینی و رویکرد چینی را برای حل مسائل پیش روی بشریت به دیگر کشورهای جهان عرضه میکنیم.