
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مهدی عسگرپور: برخی، انقلابیگری را با فحاشی یکی میگیرند!
با وجود استقبال مردم از مجموعه تلویزیونی«رهایم نکن»، کارگردان این سریال مناسبتی طی یکی- دو هفته اخیر با حاشیههای متعددی از سوی برخی رسانهها روبهرو شده؛ یکی از این حاشیهها مرتبط با اظهارنظرهایی است که به نقل از«جمیله دارالشفایی» نویسنده «رهایم نکن» در فضای مجازی منتشر شده است.
محمد مهدی عسگرپور در این رابطه میگوید: «رفتار و اظهارنظرهای خانم دارالشفایی یک رفتار کاملاً شخصی است و کاملاً به خودشان ارتباط دارد.» هر چند که در جای دیگر از سخنانش گفته که رفتار و جملاتی که او به کار برده را نمیپسندد. او ضمن نقد از برخی از افرادی که بیش از همه دم از اخلاق میزنند اما بیشتر از سایر افراد بیاخلاقی میکنند، تأکید میکند:«جامعه با این پدیده مواجه شده که متأسفانه کسانی که بیشتر از اخلاق دم میزنند بیشتر از هر فرد دیگری بیاخلاقی از خود نشان میدهند.» به عقیده عسگرپور امروز با نسلی مواجهایم که نتوانستهایم الگوهای درستی را برای آنان ترسیم کنیم. او ضمن گلایه از افرادی که این روزها با ادبیاتی نامناسب از «رهایم نکن» نقد کردهاند، میگوید:«این بیاخلاقی متأسفانه در بخش زیادی از نسل کنونی وجود دارد و حتی تعدادی از نیروهای انقلابی نیز دچار بیاخلاقی شدهاند. تأسفبار این است که حتی برخی، انقلابیگری را با فحاشی یکسان گرفتهاند به همین دلیل ما کمتر جملاتی پیدا میکنیم که از آنها ادبیات استخراج شود یا تکیه بر اخلاق اسلامی داشته باشد.» وی درباره چرایی ابتلا به بیاخلاقی در روزگار فعلی گفته:«ما دوران آرمانگرایی بعد از انقلاب که بسرعت نیز شکل گرفت را نتوانستیم به دوره واقعگرایی متصل کنیم به همین دلیل همچنان در تب و لرز جامعهای که از یکسو آرمانگراست و از سوی دیگر میخواهد واقعیتگرا باشد، ماندهایم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ممتاز بودن یا استاد بودن؛ مسأله این است
مریم سادات گوشه
روزنامه نگار
موضوع اهدای «درجه یک هنری» یعنی همان نشانی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعطا میکند، سالهاست که به موضوع بحث و جدل میان اصحاب هنر دامن زده است. آخرین مثال از این دست، که به بحث داغی در برخی رسانهها دامن زده و سر از فضای مجازی نیز درآورده است، بحث «اهدای نشان درجه یک هنری» به سید مجتبی حسینی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ جنجالی که با نامه غلامرضا مشعشعی، استاد خوشنویسی و عضو شورای ارزشیابی هنری، به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشار آن در برخی رسانهها پا گرفت. مشعشعی در نامه خود مدعی شده که خط سید مجتبی حسینی در حد ممتاز بوده است، نه استادی و اینکه وزارت متبوع روال قانونی و معمول این ماجرا - که به تقاضای هنرمند انجام میشود- را طی نکرده است. داستان اهدای درجه هنری (و نه نشان هنری که ریاست جمهوری اهدا میکند) به سالهای قبل از انقلاب بر میگردد. دورانی که برخی هنرمندان صاحبنامی که تحصیلات آکادمیک نداشتند و برای اینکه به حقوق حقه خود برسند، اقدام به گرفتن درجه هنری از وزارت فرهنگ میکردند تا با معادلسازی این گواهی با مدارک آکادمیک بتوانند از مزایا و حقوقی که حقشان بود، بهرهمند شوند. هنرمندان از شورایی با عنوان شورای ارزشیابی چنین درجهای را تقاضا میکردند و پس از گذراندن مراحلی موفق به دریافت این نشان میشدند. بعد از انقلاب هم این کار تا سال 66 به تعویق افتاد اما با درخواست هنرمندان رشتههای مختلف باز هم شورای ارزشیابی هنرمندان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شد تا هنرمندان فاقد مدرک باز هم بتوانند از این طریق درجه هنری دریافت کنند.
این موضوع سالها ادامه داشت، تا اینکه هنرمندان هنرهای سنتی هم از شورای انقلاب فرهنگی درخواست شکلگیری شورای ارزشیابی هنرمندان سنتی میکنند. شورا با پیشنهاد آنها موافقت میکند و دو شورای مجزا یکی در وزارت ارشاد و دیگری در سازمان میراث فرهنگی برای اهدای درجه هنری تشکیل میشود. در سال ۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی طبق مصوبه ۵۶۹ متممی تصویب میکند که این دو شورا در یکدیگر ادغام شوند و از آنجا که متقاضیان صرفاً هنرمندان شاغل در دستگاههای دولتی نبودند، در نهایت تصویب شد که همه هنرمندان میتوانند برای اعطای درجه هنری درخواست بدهند؛ حتی هنرمندان آزاد. این شورا به ریاست شخص وزیر و با حضورنمایندهای از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، یک نماینده ازسازمان برنامه وبودجه کشور، یک نماینده از فرهنگستان هنر و دو نفر از استادان برجسته از هریک از رشتههای هنری با توجه به موضوع جلسه برگزار میشود.
درجه هنری صرفاً به درخواست هنرمند اهدا نمیشود
محمدحسین نیرومند، دبیر اسبق شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران، پیشتر درباره این موضوع گفته بود: اساس کار درخواست خود هنرمند است و همه هنرمندان متقاضی دریافت درجه هنری باید یک مسیر مشخصی را طی کنند. بهعبارتی، اصل بر آن است که همه هنرمندان خودشان اقدام به درخواست درجه از شورا کنند، اما برخی از هنرمندان برجسته و تراز اول کشور چندان تمایلی به چنین نوع درخواستی ندارند، لذا طبق مصوبه شورا قرار شد با معرفی معاون مربوطه این نوع هنرمندان خارج از نوبت ارزیابی شوند.
جنجال بر سر اهدای درجه یک هنری
بحثی که این روزها درگرفته، بر سر این است که چرا مدارک حسینی به کمیته تخصصی موردنظر ارجاع داده نشده است؟ علی شیرازی، عضو شورای ارزشیابی انجمن خوشنویسان و عضو کمیته تخصصی ارزشیابی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، دراین خصوص به «ایران»می گوید: «بسیاری از هنرمندان شناخته شده بدون اینکه کارشان به کمیته تخصصی ارجاع شود یا خود تقاضا دهند با نظر شورا و شخص وزیر مدرک درجه یک هنری میگیرند، و این کار نیز کاملاً قانونی است و کوچکترین اشکالی بر آن وارد نیست.» او با اشاره به اینکه در روزهای اخیر عدهای در این خصوص بحث کرده و فضا را غبارآلود میکنند، میگوید: «متأسفانه بعضی از استادان میگویند ما استاد ارشد هستیم در صورتی که رسیدن به این رتبه روند خاص خودش را دارد. 30 سال پیش استاد سید حسن میرخانی و سید حسین میرخانی (برادران میرخانی) به استاد کیخسرو خروش این رتبه را دادند و بعد از این استادان دیگر استاد ارشد نداریم.» شاید نظرها نسبت به درجه استادی متفاوت باشد. اینکه مقیاس و معیار استادی در حوزه هنر کیست و چیست باز هم کار بسیار سختی است؟ و نظرها هم متفاوت. غلامرضا مشعشعی که این روزها نسبت به اهدای این درجه معترض است، از درجه استادی در انجمن خوشنویسان میگوید: قریب 50 سال است که در انجمن خوشنویسانم. برای اینکه کسی درجه استادی داشته باشد، نیاز است بجز خط نستعلیق خط دومی نیز بیاموزد. یا شکسته نستعلیق یا خط شکسته که میتواند به دلخواه خط ثلث یا نسخ که خط عربی است و با آن کلامالله را مینویسند.» مشعشعی میگوید:«بعد از فوت استادان ارشد حالا انجمن خوشنویسان در حوزه خط نستعلیق، شکسته نستعلیق و خط ثلث و نسخ استادان ارشد و بنامی دارد. که من هم جزو همین استادان هستم و اگر کسی بخواهد درجه استادی ارشد از انجمن بگیرد باید زیر نظر هیأت 5 نفره استادان ارشد که من هم جزو آنها هستم باشد.» او پس از برشمردن نامهای استادان ارشد این انجمن در ادامه میگوید: « پس از بررسی آثار دانش آموختگان در شورای ارزشیابی انجمن افراد به شورای ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای گرفتن مدرک درجه هنری پیشنهاد میشوند.» اودر خصوص خط حسینی میگوید: «من و استاد کابلی در مورد خط ایشان نظر دادیم که ایشان خط شان در حد ممتازی است نه استادی.»
بودن یا نبودن شورای ارزشیابی
قطعاً پاسخ مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که پیگیری بسیاری برای صحبت با آنها کردیم در شفاف کردن موضوع بیاثرنیست. اما با این حال به نظر میرسد بعد از انقلاب اسلامی که تعداد دانشکدههای هنر بسیار شده و با توجه به مدارک و مدارج علمی معتبری که در خصوص درجه هنری به دانش آموختگان این دانشگاهها داده میشود شاید دیگر نیازی به شورای ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نباشد. شورایی که هر از گاهی باعث سوءتفاهم میان اهالی هنر میشود.
سکانس آخر
در لحظات پایانی این گزارش از نامه روابط عمومی انجمن خوشنویسان ایران مطلع شدیم که خطاب به سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته: استاد غلامرضا مشعشعی استاد ارشد و عضو شورای ارزشیابی تعیین شایستگی استادی انجمن هستند. در این نامه ضمن معرفی سید مجتبی حسینی از سوی استاد غلامحسین امیرخانی به معاونت هنری وقت جهت اخذ رتبه هنری اشاره شده است و همچنین در پایان به سوابق حسینی که برگزیده جشنواره بینالمللی جهان اسلام در سال ۸۱ و برگزیده جشنواره ملی خوشنویسی امام علی(ع) در سال ۷۹ و نیز برگزیده جشنواره خوشنویسی فجر سال ۷۴ اشاره شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«هیس پسرها فریاد نمیزنند» مجوز گرفت
«ایران» - فیلمنامه جنجالی پوران درخشنده پس از کش و قوسهای فراوان بالاخره مجوز ساخت گرفت. فیلمنامه «هیس پسرها فریاد نمیزنند» به تهیهکنندگی، کارگردانی و نویسندگی پوران درخشنده سرانجام توانست موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ کند.
پوران درخشنده پیش از اینکه «هیس دخترها فریاد نمیزنند» را بسازد، فیلمنامه «هیس پسرها فریاد نمیزنند» را به ارشاد داد اما در کسب پروانه ساخت ناکام ماند. او در گفتوگویی عنوان کرده بود که حتی ایده داستان «هیس دخترها فریاد نمیزنند» هم از داستان واقعی یک پسر گرفته شده است: «سال 68 دفترچهای از شهر بوکان به دست من رسید که هنوز هم اینجاست. در این دفترچه پسری توضیح داده بود که مورد آزار قرار گرفته است.»
درخشنده سال گذشته پس از دریافت جایزه اول برگزیدگان بخش فیلمهاى سینمایى دومین جشنواره ملى فیلم سلامت برای «زیر سقف دودی» بار دیگر پرونده ساخت «هیس پسرها فریاد نمیزنند» را به جریان انداخت اما تلاش دوبارهاش برای جلب نظر مدیران بینتیجه ماند. او اگر چه در آیین اختتامیه این جشنواره بهصورت ضمنی از دریافت حمایت و قولهای مساعد برای ساخت این فیلم خبر داد اما شهریورماه سال گذشته پس از رد مجوز ساخت برای این فیلمنامه در گفتوگویی عنوان کرد که اگرچه توضیحی برای دلیل رد شدن درخواستش نشنیده اما به او اعلام شده که اکثریت اعضای شورای صدور پروانه ساخت مخالف این فیلم هستند. حالا با تغییر ترکیب شورای پروانه ساخت سینمایی در مهرماه سال گذشته بالاخره تلاشهای این فیلمساز اجتماعی نتیجه داده و در روزهایی که تلخی خبر تجاوز به پسران در مدرسهای در غرب تهران همچنان داغ است این فیلم موفق به دریافت پروانه ساخت شده است. او چندی پیش در واکنش به ماجرای مناقشهبرانگیز آزار جنسی در یک دبیرستان پسرانه اعلام کرد: «وقتی این ماجراها پیش میآید، بیشتر ناراحت میشوم چون من رسالتی داشتم که این فیلم را برای جامعه خود که اذعان دارم، خانوادهام هستند و از طرف آنها سفارش ساخت این فیلم را گرفته بودم، بسازم.» درخشنده قرار است در این فیلم داستان زندگی و گذشته مراد صفرخانی (بابک حمیدیان) که در «هیس دخترها فریاد نمیزنند» شیرین (طناز طباطبایی) را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میدهد ، روایت کند.
همچنین «دَبیت» به تهیه کنندگی و کارگردانی ابوالفضل صفاری و نویسندگی مهدی علی میرزایی در ژانر کمدی و «آهوی پیشونی سفید 3» به تهیه کنندگی، کارگردانی و نویسندگی سیدجواد هاشمی در ژانر کودک و نوجوان، دیگر فیلمنامههایی هستند که موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

لزوم همراهی دولت در ترجمه آثار تألیفی به زبانهای دیگر
«ایران» - «دایره جغرافیایی زبان فارسی محدود است»؛ این یکی از گفتههای اغلب اهالی کتاب است، مسألهای که آن را یکی از مهمترین دلایل مطرح نشدن ادبیات معاصر فارسی در جهان میدانند. فرهاد حسنزاده، نویسندهای که در دوره اخیر برگزاری جایزه «هانس کریستین اندرسن» نام وی در فهرست پنج نویسنده برتر جهان در حوزه کودک و نوجوان جای گرفت هم چنین عقیدهای دارد و حتی تأکید دارد: «ما درسال های اخیر ترجمه معکوس را انجام دادیم ولی حاصل آن چیزی نبوده که باید باشد. به نظرم در این جریان به ادبیات کملطفی شده و آنطور که باید به آن پرداخته نشده است.»
همان طور که فرهادحسنزاده تأکید دارد، کارشناسان ادبی بیتوجهی به بازگردان داشتههای معاصر ادبیات فارسی به سایر زبانهای جهان را یکی از مهمترین مواردی میدانند که منجر به مطرح نشدن تألیفات نویسندگان ایران در کشورهای دیگر شده است. او که یکی از نامزدهای اصلی این جایزه در دوره اخیر بود درباره اینکه شناخته شدن یک نویسنده فراتر از مرزهای جغرافیایی کشورش به چه مواردی بجز قلم و ادبیات خوب نیاز دارد به مهر، گفت:«هر نویسندهای دنیای خاص خودش را دارد و در این فضا و دنیا اثری را خلق میکند. من بهعنوان یک نویسنده ایرانی که 30 سال است در حال نوشتن هستم به گمانم توانستهام این دنیای اختصاصی را برای خودم و برای مخاطبانم ایجاد کنم که این را میتوان موفقیت در نیمی از راه دانست.»
آن طور که حسنزاده در این گفتوگو مطرح کرده، باقی 50 درصد این راه به تلاش و عملکرد آژانسهای ادبی، ناشران و از همه مهمتر دستگاهها و سازمانهای دولتی مرتبط میشود. او در همین رابطه تصریح کرد:«به باور من فعالیت و عملکرد آژانسهای ادبی و ناشران و حتی دستگاههای دولتی که وظیفه حمایت از نویسنده و معرفی آن را دارند در این راه مشخص میشود. شاید یکی از دلایلی که من امسال در این جایزه اندرسن برگزیده نشدم به همین کمکاریها بر میگردد. به ترجمه نشدنها و معرفینشدنهای یک نویسنده که لزوماً نباید از سوی خود او صورت بپذیرد.جا دارد که یک سیستم یا دستگاهی دایر شود که بتواند آثارتألیفی خوب را شناسایی کرده و معرفی کند. این کار نویسنده را به نوعی خودباوری میرساند که بتواند با قوت بیشتری راه خود را ادامه دهد.»
نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن ضمن تأکید بر اینکه دولت در این مسیر با تأمین هزینه مادی مورد نیاز برای ترجمه آثار قابل قبول میتواند به دیده شدن آثارمعاصر در آن سوی مرزها کمک کند گفت: «البته انتخاب آثار باید به عهده بخش خصوصی یا نهادهای مردم نهادی باشد که در زمینه ادبیات دارای تخصص هستند چراکه دولتها معمولاً کارشناسان تخصصی ندارند.»
حمایتی که حسنزاده از لزوم انجام آن سخن گفت مشابه کاری است که اغلب کشورها تحت عنوان «گرنت» انجام میدهند. در این طرح دولتها، ناشران خارجی را با پرداخت هزینههای مورد نیاز، به ترجمه آثار خود تشویق میکنند.
آنطور که تجربههای جهانی در بخش ادبیات نشان داده خوانندگان ادبیات داستانی معمولاً علاقه بسیاری به ادبیات بومی سایر کشورها دارند. اتفاقی که مصداق آن را میتوان در مطرح شدن آثار نویسندهای همچون مارکز، خالق رمان مشهور «صد سال تنهایی» دید. حسنزاده هم چنین عقیدهای دارد و البته از نپیوستن ایران به معاهده جهانی «برن» یا همان «کپی رایت» بهعنوان یکی از موانع جدی یاد میکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اظهارنظر کلایدرمن درباره اجرای کنسرت در ایران
ریچارد کلایدرمن پیانیست و موزیسین شناختهشده جهان، در نخستین اظهارات رسمی خود از عشق و علاقهاش برای اجرای زنده در ایران سخن گفت. او در پیامی که به صورت فایل ویدئویی در اختیار رسانههای ایران قرار داده متذکر شده که همیشه هدفش از موسیقی ارائه صلح و عشق در جهان است. کلایدرمن در این پیام این اجرا را برآورده شدن آرزو و تعبیر رؤیای بیست ساله عنوان کرده و گفته است: «بهمدت چهل سال، من با موسیقیام به همه جای دنیا سفر کردهام و تنها هدف من ارائه شادی، زیبایی، احساسات زیبا، اخلاق مداری و بویژه صلح و عشق است. این همه چیزی است که من میخواهم به شما در کنسرتهایم در کشورتان ارائه دهم. بزودی میبینمتان.» طبق گزارش ایسنا، این پیانیست و موزیسین شناختهشده جهان قرار است در روزهای ۳۱ خرداد و ۱، ۲، ۳، ۵، ۶ تیرماه و در شش سانس در سالن وزارت کشور روی صحنه برود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هویتسازی برای یک سریال
صابر محمدی
روزنامهنگار
مجموعه «شهرزاد» در سه فصلی که ارائه کرد، تجربه همکاری با چند خواننده را پشت سر گذاشت؛ علیرضا قربانی، محسن چاوشی، سینا سرلک، امین بانی و فرناز ملکی، اما بیراه نیست اگر بگوییم در این میان فقط محسن چاوشی بود که توانست به برند «شهرزاد» چیزی اضافه کند و در عین حال که آثار دیگران هم در فواصل مختلف این سریال شنیده شد، اما حالا شمایل موسیقی شهرزاد را اگر بخواهیم به یاد بیاوریم، بیشتر با چاوشی است که مقابل چشم ترسیم میشود.
این ادعا را از چند سرفصل میتوان پی گرفت؛ ابتدا به فصل دوم برویم، به روزهایی که حتی تهیهکننده این سریال هم به افت کیفیت قصه و دیگر موارد اذعان میکرد اما تیر خلاص را پخش قسمت نهم فصل دوم بود که به پیکره کمجان شهرزاد شلیک کرد؛ جایی که سینا سرلک، بهتنهایی قطعهای را خواند و شائبه نگرانیها برای کناررفتن چاوشی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت سریال تقویت شد. هر چند دو قسمت دیگر زمان لازم بود برای رفع این نگرانی تا چاوشی برگردد این بار بدون سرلک. خواننده اغلب همکاری، که همکاریهای قبلیاش با مجموعه هم نه تنها به چشم نیامده بود بلکه انتقاداتی هزینهساز را هم برای سریال بهدنبال داشت. بیش از اینها اما، میتوان هم از کاری که چاوشی برای افزودن به حیثیت هنری فصل اول انجام داد و هم از تلاش او برای احیای برند تضعیفشده شهرزاد در فصل سوم سخن گفت. هشت اثر او برای فصل اول، پابهپای درام تأثیرگذار سریال پیش میآمد و یکییکی گل میکرد. در دلایل این موفقیت، باید مفصلتر نوشت اما صورتبندی خلاصه آن را اینطور میتوان ارائه کرد: رصد لایههای رویین و زیرین روایت و استفاده از مابهازاهای پنهان آنها در ترانهها و اجراهایی متناسب با فواصل مختلف قصه. ترانههای انتخاب شده در قطعات چاوشی هر یک از زاویهای متفاوت به درام شهرزاد نزدیک شدند و هر بار، بیآنکه بخواهند دلالتی سخیف و البته معمول در موسیقی مجموعههای تلویزیونی و سینمایی با مصادیق دراماتیک آن برقرار کنند، بهجای اجرای نعلبهنعل ایدههای تصویری مجموعه در قالب ترانه، سعی کردند روایتی موازی و در عین حال مستقل بسازند. ماجرا برای قطعاتی که چاوشی برای فصل دوم و سوم هم خواند از همین دست بود. نام خواننده در اغلب قسمتهای هر سه فصل، روی جلد قید میشد؛ جایی که فقط نام کارگردان و تهیهکننده را همراه با چاوشی میدیدیم و از نام بازیگران مجموعه هم خبری نبود. این نشان میداد که کارگزاران مارکت این مجموعه هم، از وجه ترغیبی و تهییجی خواننده محبوب برای مخاطبان «شهرزاد» کاملاً آگاه بودهاند.
حالا قصه «شهرزاد» به آخر خط رسیده، هر چند کارگردان این مجموعه آرزو کرده بتواند فصل چهارمی هم بسازد؛ از همین حالا میتوان پیشبینی کرد یکی از مهمترین پرسشهایی که با آغاز احتمالی پیشتولید فصل چهارم شکل خواهد گرفت چیست: آیا محسن چاوشی با شهرزاد همکاری میکند؟
روزنامهنگار
مجموعه «شهرزاد» در سه فصلی که ارائه کرد، تجربه همکاری با چند خواننده را پشت سر گذاشت؛ علیرضا قربانی، محسن چاوشی، سینا سرلک، امین بانی و فرناز ملکی، اما بیراه نیست اگر بگوییم در این میان فقط محسن چاوشی بود که توانست به برند «شهرزاد» چیزی اضافه کند و در عین حال که آثار دیگران هم در فواصل مختلف این سریال شنیده شد، اما حالا شمایل موسیقی شهرزاد را اگر بخواهیم به یاد بیاوریم، بیشتر با چاوشی است که مقابل چشم ترسیم میشود.
این ادعا را از چند سرفصل میتوان پی گرفت؛ ابتدا به فصل دوم برویم، به روزهایی که حتی تهیهکننده این سریال هم به افت کیفیت قصه و دیگر موارد اذعان میکرد اما تیر خلاص را پخش قسمت نهم فصل دوم بود که به پیکره کمجان شهرزاد شلیک کرد؛ جایی که سینا سرلک، بهتنهایی قطعهای را خواند و شائبه نگرانیها برای کناررفتن چاوشی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت سریال تقویت شد. هر چند دو قسمت دیگر زمان لازم بود برای رفع این نگرانی تا چاوشی برگردد این بار بدون سرلک. خواننده اغلب همکاری، که همکاریهای قبلیاش با مجموعه هم نه تنها به چشم نیامده بود بلکه انتقاداتی هزینهساز را هم برای سریال بهدنبال داشت. بیش از اینها اما، میتوان هم از کاری که چاوشی برای افزودن به حیثیت هنری فصل اول انجام داد و هم از تلاش او برای احیای برند تضعیفشده شهرزاد در فصل سوم سخن گفت. هشت اثر او برای فصل اول، پابهپای درام تأثیرگذار سریال پیش میآمد و یکییکی گل میکرد. در دلایل این موفقیت، باید مفصلتر نوشت اما صورتبندی خلاصه آن را اینطور میتوان ارائه کرد: رصد لایههای رویین و زیرین روایت و استفاده از مابهازاهای پنهان آنها در ترانهها و اجراهایی متناسب با فواصل مختلف قصه. ترانههای انتخاب شده در قطعات چاوشی هر یک از زاویهای متفاوت به درام شهرزاد نزدیک شدند و هر بار، بیآنکه بخواهند دلالتی سخیف و البته معمول در موسیقی مجموعههای تلویزیونی و سینمایی با مصادیق دراماتیک آن برقرار کنند، بهجای اجرای نعلبهنعل ایدههای تصویری مجموعه در قالب ترانه، سعی کردند روایتی موازی و در عین حال مستقل بسازند. ماجرا برای قطعاتی که چاوشی برای فصل دوم و سوم هم خواند از همین دست بود. نام خواننده در اغلب قسمتهای هر سه فصل، روی جلد قید میشد؛ جایی که فقط نام کارگردان و تهیهکننده را همراه با چاوشی میدیدیم و از نام بازیگران مجموعه هم خبری نبود. این نشان میداد که کارگزاران مارکت این مجموعه هم، از وجه ترغیبی و تهییجی خواننده محبوب برای مخاطبان «شهرزاد» کاملاً آگاه بودهاند.
حالا قصه «شهرزاد» به آخر خط رسیده، هر چند کارگردان این مجموعه آرزو کرده بتواند فصل چهارمی هم بسازد؛ از همین حالا میتوان پیشبینی کرد یکی از مهمترین پرسشهایی که با آغاز احتمالی پیشتولید فصل چهارم شکل خواهد گرفت چیست: آیا محسن چاوشی با شهرزاد همکاری میکند؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

روی خط خـــــبر
معرفی دبیر هفدهمین جشن مدیران تولید سینما
هفدهمین جشن انجمن صنفی مدیران تولید سینما برای نخستین بار با ساختاری جدید در تیر ماه امسال برگزار میشود. بر اساس تصمیم هیأت مدیره انجمن صنفی مدیران تولید سینما، علی قائم مقامی از مدیران تولید با تجربه سینما به اتفاق آرا بهعنوان دبیر این جشن منصوب شد.
انتقاد بردیا کیارس به هزینه ساخت سرود ملی
بردیا کیارس نوازنده و رهبر ارکستر معتقد است، بهتر بود هزینهای که صرف ساخت سرود تیم ملی فوتبال ایران در جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه توسط ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران و اجرای منتخب این دو ارکستر در روسیه میشود، صرف بهتر شدن وضعیت ارکسترها میشد. او به ایسنا گفته است: اگر همه چیز درست و سرجای خودش بود، از این حرکتها کیف میکردیم اما الان مانند این است که با کت و شلوار شیک، پیراهن پاره بپوشیم. کاش به فکر پایه و اساس باشند؛ نه اینکه افتخار کنند که ارکسترها را به اینجا و آنجا بردند.
فروش 5 هزار بلیت برای بازی فوتبال ایران و مراکش
فروش بلیت نمایش بازی ایران و مراکش در رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۸ در سینماها که از سهشنبه شب (22 خردادماه) آغاز شد تا ظهر روز چهارشنبه به ۱۰۰ میلیون تومان رسیده است.
معرفی اعضای علمی هشتمین جایزه ادبی پروین
ژاله آموزگار، امیربانو کریمی(امیری فیروزکوهی) راضیه تجار، مریم جلالی و سودابه فضائلی، بهعنوان اعضای هیأت علمی هشتمین دوره جایزه ادبی پروین اعتصامی انتخاب شدند.
واکنش اسکرین دیلی به نمایش «آخرین داستان»
در جشنواره انسی
بزرگترین کمپانی مستقل انیمیشنسازی ایران استودیو هورخش اولین انیمیشن بلند خود «آخرین داستان»را در جشنواره بینالمللی انسی خارج از بخش مسابقه رونمایی میکند. بنابر اعلام اسکرین دیلی «آخرین داستان» از این جهت قابل توجه است که اولین انیمیشن بلندی است که کاملاً با کمک عوامل ایرانی و با هنرمندان ایرانی داخل کشور ایران به تولید رسیده است. همچنین «آخرین داستان» نخستین انیمیشن بلند ایرانی است که در مهمترین جشنواره انیمیشن دنیا، جشنواره انسی کشور فرانسه، رونمایی میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

واکنش ترامپ به توهینهای دنیرو
چند روز پس از آنکه رابرت دنیرو در مراسم اهدای جوایز تونی با الفاظی تند به دونالد ترامپ تاخت رئیس جمهوری امریکا به سخنان توهینآمیز او واکنش نشان داد. ترامپ که معمولاً حملههای منتقدانش را بیپاسخ نمیگذارد در توئیتر دنیرو را فردی با بهرههوشی خیلی پایین توصیف کرد. طبق گزارش خبرآنلاین، رئیس جمهوری امریکا در توئیتر نوشت: «رابرت دنیرو فردی با بهرههوشی بسیار پایین است که در صحنههای زیادی در فیلمها مشتهای زیادی به سرش خورده است. من سخنان او را در مراسم تونی تماشا کردم و عقیده دارم که در اثر آن ضربههایی که خورده، گیج شده است.» الفاظ توهینآمیز دنیرو در چند روز گذشته بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. دنیرو پیش از این نیز بارها به ترامپ تاخته و یک بار ابراز تمایل کرده بود که با مشت ترامپ را بزند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
مهدی عسگرپور: برخی، انقلابیگری را با فحاشی یکی میگیرند!
-
ممتاز بودن یا استاد بودن؛ مسأله این است
-
«هیس پسرها فریاد نمیزنند» مجوز گرفت
-
لزوم همراهی دولت در ترجمه آثار تألیفی به زبانهای دیگر
-
اظهارنظر کلایدرمن درباره اجرای کنسرت در ایران
-
هویتسازی برای یک سریال
-
روی خط خـــــبر
-
واکنش ترامپ به توهینهای دنیرو

اخبارایران آنلاین