
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

قرص هایی که یک زندگی را ویران کرد
بهمن عبداللهی
خبرنگار
زوج پزشک زندگی مشترکشان را از هیچ اما با عشق شروع کرده بودند، اما حالا همه چیز دارند جز عشق و علاقه. زندگی آنها به بنبست رسیده و طوفان اعتیاد جزیره خوشبختیشان را ویران کرده است.
پرونده این زوج در یکی از طبقات فوقانی مجتمع قضایی خانواده ولنجک در حال رسیدگی بود. در شعبه 276 دادگاه خانواده؛ جایی که از پنجرهاش میشد آسمان دودآلود تهران را در چشماندازی وسیع مشاهده کرد. زندگی مشترک «حمیرا» و «شاهرخ» نیز شباهت زیادی با آسمانی داشت که ابتدا درخشان و پرطراوت بود و حالا از فرط ابر و غبار در انتظار صاعقه به سر میبرد.
حمیرا به تنهایی مقابل قاضی «غلامرضا احمدی» نشسته بود که شاهرخ دستبند به دست با مأمور کلانتری وارد شد. زن و شوهر نگاهی به هم انداختند و دور از یکدیگر روی صندلی نشستند. قبل از اینکه قاضی بررسی پرونده را شروع کند، مرد به همسرش گفت:«خجالت نمیکشی برای 40 سکه حکم جلب برایم گرفته ای؟» و زن جواب داد:«تو خجالت نمیکشی با دسته چک امانت مادرم 500 میلیون بدهی برای آن بیچاره درست کردهای؟»
اما مشکل اصلی حمیرا و شاهرخ نه مهریه بود و نه چک برگشتی. آنها مالک دو مؤسسه ترک اعتیاد و کلینیک زیبایی، آپارتمان لاکچری و ویلا، خودروی خارجی و حساب میلیاردی بودند که در حقیقت اعتیاد به قرص ترامادول، ناامیدی را به زندگی مشترک آنها تزریق کرده بود.
ماجرای آشنایی این زن و شوهر از 5 سال قبل کلید خورده بود. حمیرا تازه برای گذراندن طرح پزشکی عمومی خود به یکی از شهرهای کوچک جنوبی رفته بود که شاهرخ را دید. گرچه شاهرخ 10 سال بزرگتر بود، اما از نگاه حمیرا او مردی خوش لباس، مؤدب با چشمانی گیرا به نظر میآمد. هر دو در یک بیمارستان مشغول بهکار بودند، شاهرخ بهعنوان پزشک عمومی و حمیرا بهعنوان پزشک تازه کار. کم کم حرفهای عادی و روزمرهای که در مورد درس و تحصیل و کار بینشان رد و بدل میشد رنگ و بوی دیگری گرفت و بالاخره یک روز شاهرخ پیشنهاد ازدواج داد، اما حمیرا شش ماه فرصت خواست تا شناخت کافی از هم پیدا کنند. در موعد مقرر دختر جوان به خانوادهاش اطلاع داد که آماده پذیرایی از خواستگارش باشند، اما درست یک روز قبل از مراسم شاهرخ اعتراف کرد که قبلاً ازدواج ناموفقی داشته و به خاطر ترس از دست دادن عشق تازهاش جرأت نکرده این راز را افشا کند. حمیرا که از شنیدن این واقعیت شوکه شده بود تصمیم گرفت موضوع را از خانوادهاش پنهان نگه دارد. با این حال سنگ بزرگی مقابل پای داماد عاشق پیشه انداخت و خواستار سکه طلا به تعداد سال تولدش شد. شاهرخ هم با خوشحالی سینهاش را جلو داد و گفت:«حتی اگر یک میلیون سکه هم باشد قبول میکنم.» حمیرا اما باز هم راضی نشد و این بار حق طلاق را نیز درخواست کرد که باز هم مورد موافقت قرار گرفت. خانوادهها نیز پذیرفتند و خیلی زود اتوبوسِ سرنوشت، حمیرا و شاهرخ را مقابل دفترخانه ازدواج پیاده کرد.
چند ماه پس از عقد، عروس و داماد به خانه خودشان در تهران پا گذاشتند تا زندگی مشترکشان را زیر یک سقف آغاز کنند، آن هم خانهای کلنگی که توسط پدر حمیرا بازسازی شده بود. واقعیت این بود که شاهرخ نه خانهای داشت و نه پس اندازی. هر چه داشت بابت مهریه همسر قبلیاش داده بود و حتی جشن سادهای هم ترتیب نداد. جدا از این، طرح کارورزی حمیرا پایان یافته و او وارد دوره تخصصی شده بود، در حالی که شاهرخ در آزمون ورودی رد شد، نخستین اختلاف آنها از همان روزهای اول بروز کرد. زن جوان اصرار میکرد همسرش در جایی به طبابت مشغول شود و قدری از بار هزینهها را به دوش بکشد اما شاهرخ حاضر نبود در هر درمانگاه و بیمارستانی کار کند و تنها به مدیریت و ریاست فکر میکرد. هر چه بود با کمکهزینه دانشگاه و کار پاره وقت حمیرا روزگار میگذراندند تا اینکه شاهرخ نشانههای رخوت و بیحوصلگی را از خودش نشان داد. دائم بهانهگیری میکرد، در میهمانیها حاضر نمیشد. شبها بیخواب بود و وقت و بیوقت عرق میکرد. شاهرخ این نشانهها را از عوارض بیکاری و تنهاییاش در خانه میدانست. یک سال بعد حمیرا موفق شد نظر یکی از دوستانش را برای شراکت در یک مؤسسه ترک اعتیاد جلب کند و بدین ترتیب شاهرخ شغلی که همواره در جستوجویش بود؛ یعنی مدیریت به دست آورد. اما شش ماه بعد به خاطر ناسازگاری شراکت را به هم زد و دوباره به خانه برگشت. این بار حمیرا با وام و قرض گرفتن از خانواده یک مؤسسه شخصی راه انداخت. یک سال بعد مؤسسه به سوددهی رسید و مراجعان زیادی پیدا کرد تا جایی که یک مؤسسه دیگر بهنام شاهرخ ثبت کردند و حالا دیگر هر کدام به تنهایی مؤسسهای را مدیریت میکردند. در سومین سال زندگی، آنها به یک آپارتمان بزرگ و شیک نقل مکان کردند، هر کدام یک خودروی خارجی خریدند و حسابهای بانکیشان روز به روز پرتر میشد. در چهارمین سال بعد از ازدواج یک کلینیک زیبایی بزرگ راه انداختند و دو مؤسسه قبلی را اجاره دادند. حالا درآمدشان به بالاتر از 100 میلیون تومان در ماه رسیده بود و احساس میکردند در اوج خوشبختی قرار دارند. اما در یکی از سفرهای تفریحی به خارج از کشور شاهرخ تشنج کرد و تا مرز مرگ پیش رفت. همان جا بود که پزشکان راز تلخی را بر حمیرا آشکار کردند. آنها با بررسی آزمایشها و نشانههای دیگر فهمیده بودند که وی به قرصهای ترامادول معتاد است و به خاطر مصرف بیرویه به این حال افتاده است. حمیرا در کشوری غریب درمانده و ناامید و پشیمان از گذشته تنها به این فکر میکرد که اتوبوس سرنوشتشان به پیچ خطرناکی نزدیک شده است. هر چه بود شاهرخ چشم باز کرد و به ایران برگشتند. اما او مسئولیت دروغی را که به همسرش گفته بود نپذیرفت. با این حال حمیرا دست به تحقیق زد و متوجه شد که نه تنها همسرش از همان روزهای آشنایی به مصرف قرص ترامادول اعتیاد داشته بلکه در دوره شراکت در مؤسسه ترک اعتیاد هم به خاطر مصرف مواد مخدر با معتادان مراجعهکننده اختلاف پیدا کرده است.
یک روز از همان روزها حمیرا مدارک مربوط را جلوی همسرش گذاشت و توضیح خواست اما شاهرخ با التماس خواست که همسرش تنهایش نگذارد و در ترک کردن این قرص ها کمکش کند. حمیرا هم تأکید کرد در صورت مصرف دوباره قرص او را برای همیشه ترک خواهد کرد. شاهرخ به قولش درباره مصرف نکردن قرص عمل کرد، اما این بار به مواد مخدر رو آورد و از آنجا که بیشتر کارمندان کلینیک زیبایی و مؤسسه ترک اعتیاد از آشنایان و فامیل حمیرا بودند، ماجرای اعتیاد آقای دکتر لو رفت. خانم دکتر دیگر تصمیم گرفته بود یک بار برای همیشه زندگی مشترک با شاهرخ را به پایان برساند. یک شب روبهروی شوهرش نشست و گفت بهتر است راهشان را از هم جدا کنند، شاهرخ قبول نکرد و حمیرا تصمیم گرفت مهریه سنگیناش را به طور قانونی درخواست کند. آقای دکتر هم که توان پرداخت چنین رقمی را نداشت با استفاده از چک مادرزنش – که به طور امانت در اختیار داشت – چکهای متعددی نوشت و به شرخرها داد. درست یک ماه پیش بود که شاهرخ به پرداخت 110 سکه از مهریه محکوم شد و چون از پرداختنش شانه خالی کرده بود تحت تعقیب قرار گرفت. حمیرا موفق شد شب پیش از دادگاه با استفاده از حکم جلب سیار شوهرش را بازداشت کند.
حالا هر دو در دادگاه منتظر رسیدگی قاضی احمدی بودند. قاضی پس از بررسی مدارک و مستندات به شاهرخ گفت:«با توجه به اینکه تعدادی از دستگاههای ترمیم پوست و مو متعلق به کلینیک شما توسط همسرتان ضبط شده، شما باید 40 سکه طلا به همسرتان بپردازید در غیر این صورت به زندان هدایت خواهید شد.»
شاهرخ توضیح داد که همسرش را دوست دارد و حمیرا هم در جواب به حق طلاق قانونیاش اشاره کرد. در ادامه شاهرخ که راه گریزی نداشت قبول کرد دسته چک امانتی و چک 500 میلیونی را پس بدهد تا پرونده حقوقی را در دادگاه دیگر ببندند. تعداد 10 سکه هم بپردازد و روز طلاق هم 30سکه دیگر پرداخت کند. زن جوان هم قول داد در صورت واگذاری کلینیک زیبایی باقی مهریهاش را ببخشد. بدین ترتیب هر دو طرف پرونده پای برگهها را امضا کردند و از دادگاه خارج شدند. آن هم در حالی که اتوبوس سرنوشت زن و شوهر پزشک در ایستگاه طلاق از حرکت ایستاده بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

الماسهای مسروقه به صاحبش برگشت
آرزو کیهان
مترجم
زوج چینی که 300 میلیون دلار الماس را از هند ربوده بودند در فرودگاه دوبی دستگیر شدند.
به گزارش خلیج نیوز، زوج سارق الماسها را از یک جواهر فروشی در «نایف» هند دزدیده بودند و سعی داشتند از طریق فرودگاه دوبی خود را به چین برسانند.
اطلاعات پلیس نشان می دهد که صاحب جواهرفروشی پس از 3 ساعت متوجه سرقت الماسها شد و با پلیس تماس گرفت.
«عبدالله ال مری» از پلیس دوبی در این باره گفت: «زوج سارق بلافاصله شناسایی شدند.آنها سعی داشتند الماسها را به چین منتقل کنند. ارزش الماسها 300 میلیون دلار بود که زوج حرفهای با گمراه کردن ذهن جواهرفروش موفق به دزدیدنش شدند.»
مترجم
زوج چینی که 300 میلیون دلار الماس را از هند ربوده بودند در فرودگاه دوبی دستگیر شدند.
به گزارش خلیج نیوز، زوج سارق الماسها را از یک جواهر فروشی در «نایف» هند دزدیده بودند و سعی داشتند از طریق فرودگاه دوبی خود را به چین برسانند.
اطلاعات پلیس نشان می دهد که صاحب جواهرفروشی پس از 3 ساعت متوجه سرقت الماسها شد و با پلیس تماس گرفت.
«عبدالله ال مری» از پلیس دوبی در این باره گفت: «زوج سارق بلافاصله شناسایی شدند.آنها سعی داشتند الماسها را به چین منتقل کنند. ارزش الماسها 300 میلیون دلار بود که زوج حرفهای با گمراه کردن ذهن جواهرفروش موفق به دزدیدنش شدند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نجات نوزاد شناور در دریا
یک ماهیگیر نیوزیلندی موفق شد نوزاد 18 ماههای را از آبهای ساحلی اقیانوس نجات دهد.
به گزارش بیبی سی، این ماهیگیر در حال صید بوده که ناگهان متوجه کودک 18 ماههای شد که روی آب شناور بود.
وی میگوید: با دیدن کودک تصور کردم که عروسکی روی آب شناور مانده است اما وقتی جلوتر رفتم کودکی را دیدم که تک و تنها روی آب بود.
ماهیگیر بعد از بررسی در اطراف دریافت این کودک به همراه پدر و مادرش در منطقه ساحلی بوده که هنگام خواب پدر و مادرش از چادرشان بیرون آمده و به سمت اقیانوس رفته و شروع به شنا کرده است اما امواج پسربچه را از ساحل
دور کرده بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

برخورد مرگبار دو هواپیما در کانادا
برخورد دو هواپیمای کوچک در آسمان اوتاوا کانادا یک کشته برجا گذاشت.
بهگزارش دیلی استار، هر دو هواپیما در آسمان با یکدیگر برخورد کرده و یکی از آنها سقوط کرده است.
گزارشهای رسیده نشان میدهد که هواپیمای دیگر که در زمان حادثه دو سرنشین داشت در فرودگاه بینالمللی اوتاوا فرود آمده است و هر دو نفر سالم هستند.
خلبانی که از این حادثه جان سالم به در برده است، میگوید همه چیز بسیار سریع اتفاق افتاد. وی که شاهد سقوط هواپیما در منطقه جنگلی بود، میگوید نمیداند هواپیمای سقوط کرده در حال انجام مانور هوایی بوده یا هواپیمای شخصی بوده که دچار حادثه شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ساخت هتل زیر دریا
تنها هتل زیر دریا با امکانات باورنکردنی در مالدیو ساخته شد.
بهگزارش سیانان، این هتل زیبا در دل اقیانوس هند و در جزیره «رانگالی» با طراحی شگفت انگیزی کنار مرجانها و دیگر موجودات دریایی ساخته شده است. مشتریان هتل میتوانند در اتاق خواب شیشهای خود از همه طرف شنای ماهیها و دیگر موجودات دریایی را مشاهده کنند. هزینه یک شب اقامت در این هتل 50 هزار دلار است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

5 ماه شنا دور بریتانیا
مرد انگلیسی ۲۸۶۵ کیلومتر را در 5 ماه شنا کرد.
بهگزارش بیبیسی، این مرد 33 ساله سفرش را از یک ژوئن آغاز کرد و در حالی آن را در کنت (جنوب شرقی بریتانیا) به پایان رساند که در یک مایل (۱۶۰۰ متر) آخر مسیر ۳۰۰ شناگر او را همراهی کردند. او حدود پنج ماه پایش را روی زمین نگذاشت و در این مدت ۵۰۰ موز خورد. رژیم غذایی او در این مدت حاوی ۱۵۰۰۰ کالری انرژی بود.
او که ۱۲ ساعت در روز شنا میکرد، در این مدت مجبور بود با جزر و مد و فشار جریان آب در هوای سرد مبارزه کند. طوفانهای قدرتمند، عروسهای دریایی و شنا کردن در شرایط جوی اواخر پاییز از موانعی بودند که سر راه این مرد برای رسیدن به این رکورد قرار داشتند.
او پس از رسیدن به خشکی به بیبیسی گفت که با توجه به مدت طولانی حضورش در دریا باید یکبار دیگر راه رفتن روی زمین را تمرین کند.
این شناگر در میان اشک شوق هوادارانش که دور او حلقه زده بودند، پایان این سفر را جشن گرفت. بهگفته اتحادیه جهانی شنا در آبهای آزاد او اواسط ماه اوت و در هفتاد و چهارمین روز سفرش رکورد جهان را شکست. او آوریل ۲۰۱۶ در یک مسابقه بالا رفتن از طناب که ۱۹ ساعت طول کشید شرکت و اسمش را وارد کتاب رکوردهای گینس کرد. او در این مسابقه مسافتی معادل ارتفاع کوه اورست (۸۸۴۸متر) را از طناب بالا رفت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بانک گیاهان در خطر انقراض
دانشمندان بریتانیایی برای پیشگیری از نابودی گیاهان در خطر انقراض همچون بلوط و آووکادو بذر این گیاهان را در بانک گیاهی نگهداری میکنند.به گزارش ساینس، محققان بذرهای یخ زده را در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری میکنند و این بذرها در صورت لزوم کاشته خواهد شد.بنا بر تحقیقات انجام شده بیش از یک سوم گیاهان کره خاکی نابود شده و فرصتی برای احیای این گیاهان باقی نمانده است اما دانشمندان تلاش میکنند تا مانع نابودی گونههای بیشتر گیاهی شوند که حضورشان در چرخه حیات و محیط زیست اهمیت دارد.با این وجود محققان معتقدند با این روش نمیتوان همه بذرهای درختان را حفظ کرد زیرا بذر برخی درختان به این روش قابل نگهداری نیست و این موضوع وضعیتی نگرانکننده را به وجود آورده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دختر هندی قربانی پدر متعصب
خانواده یک دختر 13 ساله هندی پس از آنکه متوجه شدند وی با همسایه خود ارتباط پنهانی داشته سرش را بریدند. بهگزارش دهلی نیوز، اطلاعات پلیس محلی «تامیل نادو» نشان میدهد رفتار متعصبانه اعضای خانواده دختر عامل اصلی قتل وحشیانهاش شده است.مأموران پلیس در این ارتباط پدر دختر «دانیش کومار» را بازداشت کردهاند. این در حالی است که دختر 13 ساله به مادرش گفته بود که مرد همسایه قصد آزارش را داشته اما اعضای خانواده به جای تنبیه مرد مزاحم دخترشان را کشتند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بازداشت معلم به خاطر کتک زدن دانش آموز
معلم خشمگین امریکایی به اتهــــــــــــام کتک زدن دانشآموز 14 سالهاش دستگیر شد.
به گزارش سیانان، این معلم که در دبیرستانی در کالیفرنیا مشغول به کار بوده هنگام تدریس با این دانشآموز درگیر شد و با دخالت مأموران گارد امنیتی دبیرستان دستگیر شد.
دیگر دانشآموزان کلاس از لحظه درگیری معلم خود فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر کردهاند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
قرص هایی که یک زندگی را ویران کرد
-
الماسهای مسروقه به صاحبش برگشت
-
نجات نوزاد شناور در دریا
-
برخورد مرگبار دو هواپیما در کانادا
-
ساخت هتل زیر دریا
-
5 ماه شنا دور بریتانیا
-
بانک گیاهان در خطر انقراض
-
دختر هندی قربانی پدر متعصب
-
بازداشت معلم به خاطر کتک زدن دانش آموز

اخبارایران آنلاین