
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کارگردانی که بازیگری هم بلد است
یکی از پایهگذاران «سینمای نوین» ایران محسوب میشود و شهرتش به واسطه ساخت آثار سینمایی تحسین شده است اما خالق فیلمهای «خانهای روی آب»، «شازده احتجاب»، «بوی کافور عطر یاس» و... علاوه بر این که کارگردان خوبی است بازیگری را هم خوب بلد است شاهد این مدعا نامزدی دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد آسیاپاسیفیک برای فیلم «حکایت دریا» است؛ دومین فیلمی که بهمن فرمانآرا بعد از پایان خانهنشینی خودخواستهاش جلوی دوربین برد. مهرماه سال 88 این کارگردان به صورت علنی تأکید کرد تا این مدیران (شمقدری و همکارانش) در مصدر امور باشند فیلمی نخواهد ساخت و به این گفتهاش نیز تا پایان عمر دولت پیشین وفادار ماند. با پایان دولت دهم او برای نخستین بار متنی (مردی برای تمام فصول) که برای اجرایش هشت سال انتظار کشیده بود را در تالار وحدت روی صحنه برد و پس از آن با فیلم «دلم میخواد» روی صندلی کارگردانی نشست. پس از این فیلم، بهمن فرمانآرا در نهمین تجربه کارگردانیاش یعنی «حکایت دریا» علاوه بر تهیه کنندگی و نگارش فیلمنامه، بازیگری هم کرد و کاندید دریافت جایزه از آسیاپاسیفیک شد این فیلم البته اولین تجربه بازیگری فرمان آرا نبود و او پیش از این در دیگر فیلمش «بوی کافور، عطر یاس» هم بازی کرده بود اما این فیلمساز برای اولین بار قرار است غیر از آثار خودش در فیلم کارگردان جوان و البته شناخته شده سینما به عنوان بازیگر جلوی دوربین رود. «مجبوریم» تازهترین فیلم رضا درمیشیان فیلمبرداریاش آغاز شده و بهمن فرمانآرا بتازگی به جمع بازیگران این فیلم اضافه شده است. فاطمه معتمدآریا، نگار جواهریان، پارسا پیروزفر، پردیس احمدیه، مجتبی پیرزاده، بابک کریمی، رضا بهبودی و... از بازیگران این فیلم هستند که به تهیهکنندگی و سرمایه رضا درمیشیان تولید میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

استخوان مستند لای زخم سینمای ایران
مریم سادات گوشه
خبرنگار
«در ایران باید فرهنگسازی برای دیدن فیلم مستند اتفاق بیفتد و فیلمهای مستند در سالنهای مشخص و از قبل شناخته شده اکران شوند.» اینها را رامین رحیمی پخش کننده فیلم که خود در بازارهای جهانی حضوری فعال داشته است، میگوید.
ماجرای سینمای مستند در ایران داستانی غم انگیز است. سینمایی که صاحبانش پژوهش میکنند و زمان زیادی را برای ساخت یک اثر صرف میکنند، اما برخلاف فیلمهای سینمایی که تکلیفشان در رابطه با فضای اکران و گیشه فروش روشن است، خانه امنی برای اکران ندارند، چه رسد به این که به فکر گیشه باشند. اصلاً برای فیلم مستند در ایران نه گیشهای متصور است و نه کمپانی بزرگ و مقتدری که پشتوانه ساخت فیلم باشد و نه سالن مجهزی برای اکران!
تلویزیون که در انحصار صدا و سیما است و گروه هنر و تجربه هم به گفته مرتضی رزاق کریمی معاونت مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی «حدود 25 درصد از ظرفیت نمایشش را به آثار مستند اختصاص داده» و نه بیشتر.
اما سؤال اینجاست که این سینمای موفق که اکنون بهتر از سینمای داستانی در ایران کار میکند، چرا به خوبی حمایت نمیشود و چرا مستندسازان با دشواری در اکران و معمای فروش فیلمهایشان مواجهند؟
ترجیح فیلمهای تجاری به مستند
رامین رحیمی، مشکل را در حوزه توزیع و تولید مجموعههای دولتی میداند که وارد این حوزه شدند. او در ادامه به ایران میگوید: «این همان سینمای کارمندی و بیلان است. یعنی آمار بالای ساخت فیلم بدون کیفیت تا موقعیت شغلی برخیها ارتقا پیدا کند.در این بین خیلی فیلمهای مستند دیده نمیشوند خصوصاً فیلمسازانی که کمتر به نهادهای دولتی مرتبط هستند. اینها بیشترین آسیب را میبینند. نقد جدی به مجموعه دولتی که در حال فعالیت است دارم که نه سالنی را اختصاص داد و نه سالنی را به چرخه نمایش فیلم های فرهنگی اضافه کرد و متأسفانه برنامههایش هم خارج از قاعده اعلام شده است یعنی سالنهایش را به فیلمهای تجاری با سالنهایی که احتمالاً با نامه نگاری گرفتهاند به فیلمهایی که طبعا فیلمساز را میشناسند یا ارتباط قوی تری با تهیه کننده دارند اختصاص میدهند. بنابر این مستندسازان مستقل یا دیده نمیشوند و یا معیشتشان آسیب جدی میبیند. لازم است سالن هایی را اختصاصاً برای سینمای مستند در نظر بگیریم.با مشخصات خاص خودش تا موقعیتی را ایجاد کند تا آورده و درآمد داشته باشد.»
وارد نیست
اما جعفرصانعی مقدم مدیرعامل گروه سینمایی هنر و تجربه این نقد را وارد نمیداند. او معتقد است:«این بحث به سه الی چهار سال پیش بر میگردد که میزان سانسی که به فیلم سینمایی داده میشد نسبت به مستند وفیلم کوتاه تفاوت داشت.»
او در پاسخ به اینکه چند درصد از اکرانهای هنر و تجربه به فیلم مستند تعلق میگیرد؟میگوید:« اگردرهمین اکران های ماهانه ما بشمارید میبینید چند اکران به داستانی تعلق گرفته و چند تا به مستند. اما اگر از نظر میزان سانس ما درصدگیری نمیکنیم درصد و ضریب اشغال سالن را در مورد هر فیلم درمیآوریم. اگر اکنون به سایت مراجعه کنید تعداد عناوین فیلم های مستند بیشتر است.آمار فروش فیلم مستند نسبت به برخی فیلم هایی که در سینمای بدنه اکران شده آمار قابل قبولی است و سرمایهگذاران را علاقهمند کرده به کار با مستندسازان.»
او در پاسخ به این نقد که در این مورد عدالت رعایت نمیشود و هنر و تجربه بیشتر به اکران فیلمهای تجاری و داستانی میپردازد، توضیح میدهد:«من نمیدانم چه کسانی و بر پایه و اساس چه بحثی آن را مطرح میکنند. در سایت هم هست. این ادعا باید علمی باشد در مورد سالنها اتفاقاً طی سال گذشته برای فیلمهای کوتاه و مستند و سینمایی تفاوتی را قائل نیستیم که به فیلم سینمایی سانس های بیشتری را اختصاص دهیم. اتفاقاً بهطور تصادفی چند ماهی است که ضریب اشغال و میزان فروش فیلمهای مستند به مراتب از سینمایی بالاتر است.ضمن اینکه جای فیلم مستند در دنیا در تلویزیون و جشنوارههاست. این کاری که گروه ما انجام میدهد در دنیا بدیع است.که در سالن سینما فیلم دیده میشود.»
انحصار صدا و سیما
مسعود طاهری، فیلمساز و مستندساز اما نظرش کاملاً متفاوت است او میگوید:«مسئولین نباید سینمای مستند را با دنیایی که ساز وکارشان کاملاً متفاوت است قیاس کنند. در تمام دنیا شبکههای مختلف تلویزیونی با سلیقههای مختلف حاکم است. اگر شبکهای از یک مستندساز فیلمش را نخرید میتواند در پلات فرم دیگر ببرد. اما در ایران صدا وسیما نه تنها بر تلویزیون حاکمیت دارد بلکه تمام «وی او دی»ها هم زیر نظرش است. تلویزیون دست یک سازمان و نهاد است، هیچ جای دنیا اینگونه نیست. اگر تلویزیون به مستندسازی بگوید نه، دیگر جای دیگری برای اکران فیلمش وجود ندارد. به خاطر انحصار تلویزیون قراردادهایی میبندد که روی ترکمانچای را سفید میکند. مثلاً میگوید 10 سال هر چقدر بخواهیم این فیلم را پخش میکنیم.اما با یک قیمت ثابت بسیار اندک و محدود. البته برای آنهایی که رابطه دارند، اینگونه نیست. مستندسازان راهی جز هنر و تجربه ندارند. حتی مستندهایی هم که با رانت در هنر و تجربه پخش شدهاند هم در تلویزیون پخش نشدهاند.»
هنر و تجربه فیلم های مخاطب پسند را اکران میکند
بهمن کیارستمی مستندسازکه ارائه یک سالن سینمایی به سینمای مستند را راهکار اساسی نمیداند؛دراین باره میگوید:« ماجرای اکران فیلم مستند استخوان لای زخم است. فکر کنیم در این شرایطی که سینمای مستند با مشکلات اقتصادی جدی روبهروست یک سالن هم اضافه شود، ممکن است بخشی از مشکلات حل شود، که راه حل اساسی ای نیست. جای مستند در تلویزیون است و تا وقتی که تلویزیون با این شکلی که اکنون با مستندسازان برخورد میکند، مسأله بهطور جدی با اکران محدود در یک سینما حل نمیشود.ماجرای نمایشهای هنر و تجربه هم این است که فیلم هایی با موضوعاتی که میتواند مخاطب را به سینما بکشاند امکان نمایش پیدا میکند و مورد استقبال محدود قرار میگیرند.»
25 درصد اکران هنر و تجربه مخصوص فیلم مستند است
مرتضی رزاق کریمی معاونت مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این باره می گوید:« مستند در ایران با همه جهان مقداری متفاوت است. سینمای مستند بیشتر به صورت دولتی شکل گرفته است. بعد از انقلاب هم سینما کلاً دولتی شد. کمپانی های تهیه و تولید فیلم اکثراً بسته شدند و تعداد بخش خصوصی هم اندک بود اما به تدریج از دهه 70 رونقی ایجاد شد و چرخه اقتصادی فیلم سینمایی شکل گرفت. اما در سینمای مستند هنوز این چرخه شکل نگرفته است. بخش خصوصی در سینمای مستند خیلی مغفول است. یعنی نظام تولید سینمای مستند بیشتر نظام کارگردان محور است. ما باید نگاه حرفهای و صنعتی به سینمای مستند داشته باشیم ولی وجه هنری بر آن غلبه کرده است. باید وجه صنعتی را تقویت کنیم و به سمت حضور تهیه کننده و ایفای نقش جدی تهیه کننده در سینمای مستند برویم. این تهیه کننده است که باید قبل از آغاز یک پروژه به فکرتوزیع و نمایش و اکران فیلم باشد. بخشی هم به حمایت بخش حاکمیتی برمیگردد.گروه هنر و تجربه هم بخشی از ظرفیت نمایش را به اکران فیلم مستند اختصاص داده است. یعنی حدود 25 درصد از ظرفیت نمایشش را.ما نمونههای موفقی هم در هنر و تجربه داشتیم اما اغلب فیلم های مستند اکران موفقی نداشتند، باید آسیب شناسی شود که چه میزان مشکل به خود فیلم ها مربوط میشود و چه میزان به مکانیزم و سیاست نمایش آثار مستند بر می گردد.سینمای مستند چون مخاطب خاص خود را دارد باید برای آن برنامهریزی مستقل کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پیشتازی راپسودی بوهه میان و کتاب سبز
وصال روحانی
خبرنگار
مراسم توزیع هفتاد و ششمین دوره جوایز سینمایی گلدن گلوب صبح دیروز در شهر لس آنجلس امریکا برگزار شد و فیلمهای «راپسودی بوههمیان» و «کتاب سبز» هر کدام با تصاحب 3 جایزه، موفقترینهای این جایزه مهم بودند. گلدن گلوب پس از اسکار مهمترین و تبلیغاتیترین جوایز سینمایی جهان به حساب میآید و وجه برتری آن بر سایر جوایز عمده سینمایی این است که معمولاً چیزی حدود 70 درصد از برندگان گلوبها در روزها و هفتههای بعدی میتوانند امیدوار به دریافت جوایز اسکار در ردههای تخصصی خود باشند. در نتیجه با نگاهی به جدیدترین مالکان گلوب میتوان برآورد کرد که صیادان مجسمههای طلایی اسکار چه شرایط و سیمایی خواهند داشت. البته گلوبها که توسط انجمن نشریات خارجی مستقر در امریکا تعیین تکلیف وتوزیع میشوند، به دو شاخه دراماتیک و غیردراماتیک تقسیم میشوند و در نتیجه حوزه وسیعتری را دربرمی گیرند. گرچه فتح اسکار که همه ردهها را ادغام میکند و فقط به بهترینها جایزه میدهد، سختتر از دستیابی به گلوب است.
فراتر از توقعات قبلی
در مراسم دیروز که اجرای آن با «ساندرا او» و «اندی سمبرگ» بود، «راپسودی بوهه میان» داستان زندگی پرتلاطم و دستاوردهای فردی مرکوری، سرکرده فقید گروه موسیقی بریتانیایی «کویین» و همکاران وی به جوایزی رسید که شاید از قبل هم میشد آنها را پیشبینی کرد. کسب جایزه بهترین بازیگر مرد دراماتیک توسط «رامی مالک» آفریقایی تبار به سبب فرو رفتن عالیاش در قالب مرکوری یکی از آنها بود ولی «کتاب سبز» از توقعات قبلی نیز فراتر رفت و البته انتخابش بهعنوان بهترین فیلم غیردراماتیک (کمدی یا موزیکال) سال اسباب حیرت بیشتری شد، زیرا این فیلم موضوعی کاملاً جدی و تلخ دارد و راجع به اوج دوران تبعیض نژادی و سرکوب سیاهان در امریکا طی دهه 1960 است و «ماهرشالا علی» بازیگر سیاهپوستی که در شش هفت سال اخیر با حضور در آثاری همچون «مهتاب» قدم به قدم مطرحتر شده است، با فتح گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد نقش دوم رلهای مهم و موفق خود را در رزومه نه چندان طولانی مدتش رنگینتر ساخت.
قاطی شدن درامها و کمدیها
چند سالی است که مجریان گلوب برای تجلیل از شمار بیشتری از شایستگان و هنرمندان موفق کارهای دراماتیک را به سوی کاندیدایی و پیروزی در قسمت غیردراماتیک سوق میدهند و این مسأله در رسیدن جایزه بهترین هنرپیشه مرد غیردراماتیک به «کریستین بیل» جلوهای مجدد یافت، زیرا این بازیگر نزدیک به میانسالی امریکا با اینکه با یک دگردیسی عظیم و افزودن بیش از 30 کیلو به وزن بدنش برای فرو رفتن در قالب دیک چینی معاون رئیسجمهوری سابق امریکا در فیلم «معاون» ساخته آدام مک کی از هر جهت سزاواری دریافت گلوب را داشت اما عنوان جایزه او نیز در تضاد کامل با روحیات نقش وی و بافت فیلم «vice» قرار داشت؛ فیلمی که بر دوز و کلکها و کجرویهای سیاسی در امریکا و بیش از حد قدرت گرفتن چنی در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش تأکید و تمرکز دارد. «معاون» با چنین خط و نقشی کاندیدای شش گلوب شد تا پیشتاز نامزدها باشد، اما غیر از جایزهای که به بیل رسید، سایر جوایز را از دست داد. فهرست نامزدهای بزرگ ناکام شده قطعاً نام بازسازی فیلم «ستارهای متولد میشود» به کارگردانی بردلی کوپر را هم در بر میگیرد زیرا کاندیدای پنج گلوب شده بود و فقط یکی را برد که جایزه بهترین ترانه برای آوازی بهنام SHALLOW بود.
روز خوش روما و کوارون
این چنین بود که «روما» داستان نوستالژیک رشد آلفونسو کوارون مکزیکی در حومه مکزیکوسیتی طی دهه 1970 با فتح دو جایزه مهم در مراسم گلوب در روز گذشته تبدیل به یکی از موفقترینهای سال شد و بعید است که دستکم یکی از این بردها را در روز 6 اسفند که زمان توزیع اسکارهای امسال است، تکرار نکند.
«روما» از نظر نشریات خارجی مقیم هالیوود هم بهترین فیلم «خارجی» (غیرانگلیسی زبان) سال شناخته شد و هم کوارون به خاطر ساخت و پرداخت هنرمندانه این فیلم در قالب یک اثر ماندگار سیاه و سفید، جایزه کارگردان برتر سال را ربود.
سینما، عامل نزدیکی ملل
شاید توقع عمومی این بود که فیلمهای جدیتر و خطیرتری همچون «کلانزمن سیاه» ساخته اسپایک لی و «اگر خیابان بیل میتوانست صحبت کند» به کارگردانی «بری جنکینز» برنده گلوب برترین کار دراماتیک سال شوند؛ اما از این منظر پیروزی «راپسودی بوهه میان» در این شاخه چشمها را خیره کرد. گراهام کینگ تهیهکننده این فیلم خطاب به حاضران در مراسم دیروز گفت: قدرت و توفیق اصلی فیلمهای سینمایی در نزدیکتر کردن دلها و فرهنگها به یکدیگر است و در نتیجه باید از گروه کویین تشکر کنیم که این کار را از بدو پیدایش خود (ابتدای دهه 1970) به بهترین شکل در سطح جهان انجام دادند و خاموشی زودهنگام مرکوری هم آنها را افسانهایتر ساخت.
برندگان «گلوب»های 2019
بهترین فیلم دراماتیک: «راپسودی بوهه میان»
برترین فیلم غیر دراماتیک: «کتاب سبز»
بهترین بازیگر مرد دراماتیک: رامی مالک برای «راپسودی بوهه میان»
برترین بازیگر مرد غیر دراماتیک: کریستین بیل برای «معاون»
بهترین بازیگر زن دراماتیک: گلن کلوز برای «همسر»
برترین بازیگر زن غیر دراماتیک: اولیویا کولمن برای «محبوب»
بهترین بازیگر مرد نقش دوم: ماهر شالا علی برای «کتاب سبز»
برترین بازیگر زن نقش دوم: رجینا کینگ برای «اگر خیابان بیل میتوانست صحبت کند»
بهترین کارگردان: آلفونسو کوارون برای «روما»
بهترین فیلم «خارجی» (غیرانگلیسی زبان): «روما»
بهترین کارتون: «اسپایدرمن: به درون نظم عنکبوتی»
بهترین سناریو: پیتر فارهلی، نیک واله لونگا و برایان کاری برای «کتاب سبز»
برترین موسیقی متن: جاستین هورویتز برای «مرد اول»
بهترین ترانه: «shallow» از فیلم «ستارهای متولد میشود»
سهم تلویزیونیها
توضیح اضافی اینکه گلدن گلوب به سبک هر سال مدیوم تلویزین را هم پوشش داد و جایزه بهترین سریال دراماتیک سال به کاری بهنام «امریکایی ها» رسید و «متد کامینسکی» هم برترین مجموعه غیردراماتیک سال شناخته شد و به پاتریشیا ارکت، دارن کریس، ریچارد مدن، راشل بروسناهان و مایکل داگلاس کهنهکار نیز بهعنوان بهترین بازیگران سال این مدیوم در شاخههای درام و غیردرام جوایز گلوب اهدا شد و پاتریشیا کلارکسون و بن ویشاو هم از این جوایز بینصیب نماندند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با این بودجه امکان جریانسازی در موسیقی فراهم نیست
جلسه کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع گزارش جشنوارههای تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و مد و لباس فجر شنبه 15 دی ماه در این کمیسیون برگزار شد. علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی در این جلسه گفت: «بودجه دفتر موسیقی کمتر از پنج درصد گردش مالی موسیقی است و با این بودجه امکان جریانسازی در موسیقی فراهم نیست. ترابی در ادامه افزود: سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر عنوان بینالمللی ندارد اما گروه های موسیقی از دیگر کشورها در جشنواره حضور و برنامه دارند. محمد حسین ایمانی خوشخو رئیس کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی در این جلسه با قدردانی از معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تلاش دبیران و همکاران جشنوارههای هنری فجر گفت: ضرورت دارد که اصول و مبانی جشنوارههای هنری فجر در شورای عالی انقلاب فرهنگی ثبت شود و جشنوارههای فجر به عنوان رویدادهای مهم و باسابقه ثبت ملی و بینالمللی شوند. در چهلمین سال انقلاب اسلامی فرصتی است که رویدادهای هنری نیز به این مناسبت برنامههایی را ارائه کنند که در گزارشهای ارائه شده فجر موضوع چهل سالگی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته و برنامههایی اجرا خواهد شد. کمیسیون هنر و معماری با توجه به گزارشها و مسائل مدیران و دبیران، گزارشی از فعالیتها، ضرورتها و نیازها و دستاوردهای هنری و جشنوارهها به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه میکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
کارگردانی که بازیگری هم بلد است
-
استخوان مستند لای زخم سینمای ایران
-
پیشتازی راپسودی بوهه میان و کتاب سبز
-
با این بودجه امکان جریانسازی در موسیقی فراهم نیست

اخبارایران آنلاین