گفتاری از امام موسی صدر به انگیزه فرارسیدن روز زن
برای جنگ با زمانه برخیزید
متن پیشرو سخنرانی امام موسی صدر در جمع بانوان و دختران فارغالتحصیل است. او در این سخنرانی به نقش و جایگاه زن در جامعه و به مسأله استثمار حضور زنان در جوامع و زمانهای مختلف پرداخته است. او از زنان دعوت میکند که با همه توانمندیها و ابعاد وجودی خود در جامعه حضور یابند و با نگاه مردانه حاکم بر جامعه سخت به مبارزه بپردازند. سخنرانی «زن و چالشهای جامعه» به ترجمه احمد ناظم ا ز سوی موسسه فرهنگی امام موسی صدر در اختیار «ایران » قرار گرفته است.
بسمالله الرحمن الرحیم
خواهران عضو این مؤسسه پیشرو،
دختران فارغالتحصیل،
حاضران گرامی،
سلام علیکم ورحمهالله
میخواستم در این دیدار، هدیه ناچیز خودم و دارایی اندکم را، که جز آن چیزی ندارم، تقدیم کنم به اخلاصی که در این بنای باشکوه و این میوههای پاک جلوهگر شده است. بر من بود که هرآنچه دارم، تقدیم کنم. ولی طی ساعتی که اینجا بودم، امید و اراده و توصیههایی مشاهده کردم که مرا مدیون این دیدار کرد. آنچه در این مراسم شنیدیم، از سرودهای مذهبی و نیایشهای همراه با ارادههای سستیناپذیر و همچنین فضای حاکم بر این مراسم، یعنی استقامت و مبارزه طلبی زنان مسلمان -متأسفانه در کتابهای دشمنان، اسلام متهم است- آنچه شنیدیم، افقی فراروی ما گشود تا در آینده در آن زندگی کنیم. از این رو، تلاش خواهم کرد آنچه را شنیدیم، کامل یا مستدل کنم به این امید که توشهای برای دخترانمان در آینده باشد.
پنج سال پیش در یک مراسم فارغالتحصیلی مثل همین مراسم شرکت کردم. در آن مراسم یکی از همکارانمان که به او و دانش او میبالیم، یعنی علامه بزرگ «العلایلی» نیز شرکت داشت. در آن مراسم من درباره فرهنگ و اسلام صحبت میکردم و ایشان درباره زن در اسلام. من با فروتنی و افتخار به سخنان ایشان گوش میدادم و هنوز سخنان ایشان را به یاد دارم که میگفت: «نفر اول در جامعه اسلامی نه مرد است و نه زن، بلکه نفر اول در جامعه اسلامی، مرد به اضافه زن است. او با این سخنان درصدد پاسخ به کسانی بود که مرد را نفر اول میدانستند و زن را دیگری. در کتابهای بسیاری از نویسندگان مقیم اروپا اینگونه مطرح میشد. همچنین درصدد ردّ این برداشت نادرست در جامعه گذشته ما بود که وجود زن در کنار مرد را همچون وجود صفر سمت چپ یک میدانستند. به نظر من او میخواست شعار معروف «پشت هر مرد موفق یک زن ایستاده است» را نیز رد کند. من نیز با این نظر او موافقم. در این عصر قبول ندارم که گفته شود: «پشت هر مرد موفق یک زن ایستاده است.» زیرا این فرد موفق، هم میتواند مرد باشد و هم میتواند زن باشد. زن اگر بخواهد میتواند بزرگ باشد، همانگونه که مرد نیز اگر بخواهد میتواند بزرگ باشد.
ولی من میخواهم این سخن را تکمیل کنم تا مستقیماً وارد بحث «آزادی گمشده زن» شوم؛ آن آزادی که زنانِ در بندِ شرقی و غربی، بهدنبال آن هستند. در تکمیل سخن همکارم میگویم: وحدت بر مرد و زن تحمیل نمیشود، تا خانواده تشکیل دهند، بلکه وحدت برای خانواده است وقتی که شکل بگیرد.
منظورم این است که زن، که آفریده شده است تا خانواده را تشکیل دهد و سزاوارترین و شایستهترین انسانها برای تربیت کودک و اداره کردن مدرسه اصلی برای پرورش و تربیت عضو جامعه است، این زن آزاد است که خانواده تشکیل ندهد. همانطور که مرد میتواند نفر اول و تک باشد، زن نیز میتواند اول و تک باشد. به دیگر سخن، اسلام ازدواج را بر زن واجب نکرده و پس از ازدواج نیز کار کردن در خانه را بر او واجب نکرده است. اما سنتهایی که وجود دارد یا از باب همکاری و توافق میان دو طرف است یا باقیمانده رسوبات گذشته است. ما درباره این آزادی کامل بحث نمیکنیم، چراکه این مسأله روشن شده است و نظریه مرد بودن خدا و اینکه خدا انسان را مرد آفریده و زن را به خاطر مرد آفریده است، در دنیای امروز مردود است. نه زن به خاطر مرد آفریده شده و نه مرد به خاطر زن، بلکه هر دو برای جامعه، برای انسان و برای خدا آفریده شدهاند.
خواهران!
مردانی که از خودشان برای شما بتهایی برای عبادت کردن ساختند و شکلهایی از این عبادت به نام خدمت در خانه یا آوردن فرزند برای شما ترسیم کردند، همانها در عصر جدید، بتی دیگر برای شما ساختند و شیوهای دیگر از عبادت کردن را بر شما تحمیل کردند. آنها هنوز میخواهند شما را وادار کنند که آنها را قدس الاقداس بدانید. اینطور نیست؟ روزگاری مرد زن را به کار کردن در خانه و بچهدار شدن وادار میکرد و امروز او را وادار میکند تا به تابلوی هنری تبدیل شود تا مرد با چشمانش و با قلب بیمارش از او لذت ببرد: چه در خیابان، چه در مدرسه و چه در بیمارستان. مرد میخواهد در همه جا زن را به تابلوی زیبا تبدیل کند تا از دیدن آن لذت ببرد وگرنه چه دلیلی دارد سالنهای مد به راه بیندازند و مدلهای جدید لباس ارائه کنند، آن هم با چه کیفیت و چه میزان تحریککنندگی! آیا در درازمدت هدفی جز تأثیرگذاری هر چه بیشتر بر مرد دارند؟
بنابراین، هنوز نیت مرد این است که قدس الاقداس باشد و هنوز میخواهد خواست مردان را به شیوه فراهم کردن محیطی شیک و محرّک در برابر چشمان زن، بر او تحمیل کند. به داستانها و نمایشنامهها و فیلمها توجه کنید. به رمانها نگاه کنید. زن را از چه بابی وارد ماجرا میکنند؟ از باب امور جنسی و تحریککنندگی. آیا شایستگی زن محدود به مسائل جنسی و جذابیت است؟ نه! بنابراین، مرد هنوز میخواهد سیطره مستقیم خود را بر شما حفظ کند تا شما را بر آن دارد که او را بپرستید و خودش را برای شما بت و قدس الاقداس قرار دهد. به وضع جوامع و مراسمهای شبانه و اخباری که از شما در مجلهها نوشته میشود نگاه کنید. چطور با شما برخورد میکنند! شما را از چه بابی وارد ماجرا میکنند؟ شما را در چه جایگاهی قرار میدهند؟ چرا پوشش مردها را در مراسم شبانه بر زنان تحمیل نمیکنند و چرا پوشش زنان را بر مردها تحمیل نمیکنند؟
برابری را پذیرفتیم. چرا از نظر پوشش و از نظر جایگاه شاهد این برابری نیستیم؟ این توطئه که در اصل توطئهای غربی است، سدی آهنین در برابر تواناییهای زن قرار میدهد و او را در یکی از تواناییهایش محدود میکند، در حالی که میدانیم زن تواناییهای فراوانی دارد. تردیدی نیست که زندگی معاصر نمیخواهد تواناییهای زن را نادیده بگیرد ولی فضایی ایجاد میکند و بر یک بعد از وجود زن تأکید میکند و آن را بزرگ میکند و در نتیجه، این بعد به زیان دیگر ابعاد رشد میکند. حقیقت انسان همین است. انسان دارای تواناییهای متعددی است. اگر بخشی از تواناییهای او رشد یابد و او نیروهای خود را برای رشد آن بخش متمرکز کند، آن بخش به زیان دیگر بخشها رشد میکند و این شیوه در زندگی انسان غلط است، زیرا رشد ابعاد انسان باید هماهنگ و مکمل یکدیگر باشد. حقیقت اسلام نیز همین است. «وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکالله الدَّارَ الْآخِرَه وَلاَ تَنْسَ نَصِیبَک مِنَ الدُّنْیا.» رهبانیت نه در اسلام است نه در مسیحیت. قرآن کریم تأکید میکند: «وَرَهْبَانِیه ابْتَدَعُوهَا مَا کتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاءَ رِضْوَانِالله فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا.» چرا؟ زیرا رهبانیت بعد روحی را گسترش میدهد و بعد جسمی را نادیده میگیرد. این نیز خطری دیگر، برعکس خطر نخست است، یعنی بعد جسمی را رشد دهیم و بعد روحی را نادیده بگیریم.
خواهران! دختران!
با شما با زبان منطق، با زبان دانش که خودتان نماینده آن هستید، با زبان واقعیتی که آن را عبرت مینامید، سخن میگویم. حقیقت زن، جسم و روح است، حقیقت زن احساس و عقل و قلب است؛ درست مانند مرد. فرق بین زن و مرد چیست؟ اگر این مؤنث است، آن مذکر است، آیا تأکید بر جنبه مذکر بودن مرد به این معناست که اگر این جنبه را از دست داد به فراموشی سپرده شود؟ پس چرا میپذیرید که شما را در یک بعد و جنبه محدود کنند؟ زن دارای جسم و عقل و قلب است. هر طرح و رسالت و رفتاری برای زن باید برخاسته از جسم و عقل و قلب او باشد. اگر دیدید مسیری تنها از جسم یا تنها از عقل یا تنها از قلب شروع میشود، نمیتوانید از آن مسیر بروید، زیرا حقیقت شما را خدشهدار میکند، همچنان که حقیقت مرد را نیز خدشهدار میکند. در اینجا در مورد خطر این وضعیت درنگ میکنیم. هیچ چیز به ما تسلّا نمیدهد جز این سخن که در عقل و قلب من طنین انداز میشود: ارادهای سستیناپذیر. شما امروز به چنین عزم و ارادهای نیاز دارید، زیرا در برابر شما «أَوْ کظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی یغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یدَهُ لَمْ یکدْ یرَاهَا.» شما را در گذشته به بندگی کشیدند و در زمان حال نیز به بندگی میکشند.
زن مسلمان میخواهد وارد زندگی شود و جامعهای بهتر بسازد و گذشته و حال را به چالش بکشد. برای این کار به اصالت داشتن در حرکت نیاز دارد ولی آنها برای این اراده سستیناپذیر شما، توطئه چیدهاند تا آن را منحرف کنند. آنها در برابر شما تنها دو راه قرار دادهاند و راه سومی در کار نیست. راه اول محافظت است. آن را محافظت نامیدند تا زنان را در خانه زندانی کنند و مشارکت زن در ساختن جامعه را فلج کنند. راه دوم را مشارکت در زندگی اجتماعی نامیدند ولی آن را بدون هیچ رعایت و مراقبتی ترسیم کردند، بهگونهای که وقتی زن به میدان جنگ یا مدرسه یا بازار میرود، او را وادار کردند به شکلی باشد که گویا به سالن نمایش لباس میرود.
این پوشش و این حرکت و این حالت، که عمر و وقت شما را میگیرد و حقیقت شما را خدشهدار میکند، توطئهای بر ضد زندگی شماست. غیر از این دو راه، راه سومی وجود ندارد تا همچون سدی آهنین در برابر زن آگاه و هوشیار باشد. چنین زنی کدام گزینه را انتخاب میکند؟ آیا گزینه از کارافتادگی و مرگ را برمیگزیند یا خود را تسلیم توطئهها میکند و از حالت استقامت و ایستادگی خارج میشود و به تابلویی زیبا تبدیل میشود؟ اینجاست که دشوار بودن ایستادگی شما روشن میشود. شما نیاز دارید که این واقعیت را به چالش بکشید. شما در مسیر جدیدی گام نهادهاید و این آرزوی ماست، هرچند رفتن در مسیر جدید خطرهای فراوانی دارد، ولی شما بر گذشته و بر تاریخی تکیه دارید که توانست کل دنیا را به چالش بکشد. پیامبر شما فرمود: «به خدا سوگند اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند تا از دعوت خود دست بردارم، آن را رها نمیکنم، هرچند در این راه کشته شوم.»
دین شما دین «به چالش کشیدن» است؛ دین مبارزه است؛ دین حرکت پیوسته و آرمانگرایی همیشگی است؛ دین ورود به ژرفای زندگی و میدانهای مبارزه در طول زندگی است. پس جای شگفتی نیست که شما از این آموزهها و از این گذشته، توشهای فراوان و عمیق برگرفتید و به راه افتادید. در این دوره برای شما کافی نیست که فقط مادرانی شایسته باشید. شاید اگر در زمانی دیگر بودید، برای شما به همین بسنده میکردیم، ولی اکنون امت شما با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند. امت شما با طمعورزیهایی روبهرو است که نظیر آن را در تاریخ سراغ نداریم. در چنین شرایطی باید بیش از زن عادی در شرایط عادی، کارآمدی داشته باشید. باید تلاش خود را چندین برابر کنید تا این تهدید را از امت خود بزدایید و امت خود را از نابودی نجات دهید.
بنابراین، شما در برابر دو مسئولیت بزرگ قرار دارید که تاریخ نمونه آن را سراغ ندارد: مسئولیت ورود به میدان نبرد برای بقا در برابر دشمن صهیونیستی و مسئولیت به چالش کشیدن همه دنیا از شرق و غرب برای حرکت در مسیری جدید: نه تسلیم شدن در برابر مُد و نه عقبنشینی در برابر چالشهای تبلیغاتی و تجاری جهانی. مطمئن باشید که در پشت پرده و در ورای آنچه بر زنان دیکته میشود، دو چیز قرار دارد: تجارت و تمایل برای استثمار زن. خود را برتر از اینها بدانید.
ای زنان قهرمان!
شما دختران محمد(ص) و دختران علی(ع) هستید. شما دختران فاطمه(س) و دختران زینب(س) هستید؛ همان زینبی که در برابر حاکم مغرور و پیروز میایستد و با وجود اسارت و آوارگی و کشته شدنِ نزدیکانش، او را به چالش میکشد و به او میگوید: «اگرچه مصیبتهای روزگار مرا در شرایطى قرار داد که با تو همسخن شوم، من تو را کوچک میشمارم و بسیار نکوهش میکنم.» تنها با این روحیه است که زن میتواند عصر خود را به چالش بکشد. زن تنها در صورتی میتواند این روحیه را به دست آورد که قلب و عقل او با خدا که سرچشمه خیر و قدرت و ایمان است، در ارتباط باشد.
دختران مسلمان! شاگردان مدرسه! باید راه تازهای در پیش بگیرید. به زندگی خود بنگرید به شیوه زندگیتان، به رفتارتان، به محیطتان، به جامعهتان بنگرید، من از شما نمیخواهم تجربههای موفق را رد کنید. انسان باید از تجربههای موفق از هر کجا که باشد، بهره بگیرد ولی از شما میخواهم که در این مسیر، اصالت خود را حفظ کنید، خودتان را گم نکنید. فرق زن شرقی که میراث بزرگ انسانی در اختیار دارد و زن غربی معاصر چیست؟ اگر بین آن دو فرقی نمیبینید، این به معنای عقب رفتن زن شرقی است؛ عقب رفتن و نه در عزلت بودن او. زن غربی از بارهایی که بر دوش اوست، خسته شده است. او آرزو دارد برای رهایی از استعمار سیاهی که بر زندگی او تسلط یافته، راهی پیدا کند. این استعمار، زن غربی را وا میدارد ساعتها به خودش و لباسش و گیسوانش مشغول باشد. مگر زن تا چند سال میتواند با ظاهری زیبا و جذاب جلوه کند؟ نه قبل از آن زیباست و نه بعد از آن زیبا خواهد بود. اگر قبول ندارید که وجود زن تابلوی هنری است، برای خودتان راهی نو در پیش بگیرید و اصالت خودتان را حفظ کنید. وقار و اصالت خود را حفظ کنید. وارد میدان نبرد در برابر دشمن و نبرد برای ساختن امت شوید. پیامبر شما فراخوانده شد تا شبها با خدا در ارتباط باشد «قُمِ اللَّیلَ إِلاَّ قَلِیلاً. نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً.» ای پیامبر!ای محمد بن عبدالله! باید شبهنگام دست به دامان خدا شوی و از او یاری بخواهی و از قدرت و ایمان او توشه برگیری، زیرا تو شبی طولانی در پیشداری و باید وارد میدان زندگی شوی: «إِنَّ لَک فِی النَّهَارِ سَبْحاً طَوِیلاً.»
ای دختران! کارهای بسیاری در پیش دارید. پس، از ایمان توشه بگیرید و از خدا یاری بجویید و بر او توکل کنید که او با شماست. والسلام علیکم.
نیم نگاه
شما دختران فاطمه(س) و دختران زینب(س) هستید؛ همان زینبی که در برابر حاکم مغرور و پیروز میایستد و با وجود اسارت و آوارگی و کشته شدنِ نزدیکانش، او را به چالش میکشد و به او میگوید: «اگرچه مصیبتهای روزگار مرا در شرایطى قرار داد که با تو همسخن شوم، من تو را کوچک میشمارم و بسیار نکوهش میکنم.» تنها با این روحیه است که زن میتواند عصر خود را به چالش بکشد.
زن مسلمان میخواهد وارد زندگی شود و جامعهای بهتر بسازد و گذشته و حال را به چالش بکشد. برای این کار به اصالت داشتن در حرکت نیاز دارد ولی آنها برای این اراده سستیناپذیر شما، توطئه چیدهاند تا آن را منحرف کنند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه
ایران عصر