کارگردان «پالتو شتری» در گفتوگو با «ایران» از این فیلم و حضورش در جشنواره سی و هفتم فجر میگوید:
تمرکزم بر مخاطب بود
پریسا ساسانی
روزنامهنگار
فیلم سینمایی «پالتو شتری» ساخته مهدی علی میرزایی از آن دست فیلمهایی است که علاوه بر «نگاه نو» در بخش «سودای سیمرغ» سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نیز حضور دارد. «پالتو شتری» فیلم محترمی است که داستانی ساده از جدال و موقعیتهایی دارد که بین دو شخصیت با سابقه دوستی گذر سالها به وجود میآید، در واقع این فیلم روایت رفاقت انسانهایی است که در طول زمان درگیر جدال و سوءتفاهم میشوند.
مهدی علی میرزایی کارگردان «پالتو شتری» پیش از ساخت این فیلم، در حوزه فیلمنامهنویسی فعالیت جدی داشته است و فیلمنامه آثاری چون «گشت ارشاد 1»، «درمدت معلوم» و «پارادایس» را نوشته است و به گفته خودش مشق فیلمسازی را در ساخت فیلمهای کوتاه و تله فیلم به انجام رسانده است و اکنون خوشحال است با «پالتو شتری» در دو بخش مهم از جشنواره سی و هفتم فیلم فجر حضور دارد. کارگردان «پالتو شتری» در گفتوگو با روزنامه ایران درباره نخستین تجربه فیلمسازی خود، نگارش فیلمنامه این فیلم، حساسیتهای جامعه در روابط و دوستیهای این دوران و...سخن گفت.
انتخاب نام «پالتو شتری» برای یک فیلم جذاب است. در ابتدا کمی درباره فضای کلی فیلم توضیح بدهید.
فیلم «پالتو شتری» یک درام اجتماعی است که از جدال و موقعیتهایی که بین دو شخصیت با سابقه دوستی طولانی است حرف میزند. در این فیلم روابط چند نفر که در حلقه دوستی با یکدیگر قرار دارند روایت میشود. در واقع «پالتو شتری» سعی میکند داستانی ساده و در عین حال پیچیده را روایت کند به همین منظور با درنظر گرفتن جدال در رابطه دو دوست شخصیتهای متعددی وارد داستان میشود که هریک بر ارتباط این دوستی تأثیرگذاراست. از همین رو در ساخت فیلم بیشترین تمرکزم بر داستانپردازی و پرداخت شخصیتها، دکوپاژ و در نهایت خروجی فیلم بود.
همانطور که اشاره کردید بیشترین تلاش شما هنگام نگارش فیلمنامه، در شخصیتپردازیها بود نکتهای که متأسفانه در سینمای ایران تا اندازهای مغفول مانده است. با توجه به سابقه فیلمنامهنویسی که داشتید، خواستید داستانی ساده با داستانی پر پیچ و خم را انتخاب کنید؟
در نگارش فیلمنامههای خود همیشه به این مطلب توجه دارم که فیلمنامه وقتی زنده و پویا است که براساس نیاز و حساسیتهای ملموس تماشاچی بنا شده باشد. بنابراین قبل از اینکه دست به قلم ببرم و بخواهم فیلمنامهای بنویسم به حساسیتها، نکات مورد توجه، مسائل و مشکلات جدی که جامعه با آن درگیر است نگاه میکنم چون معتقدم برای ورود به زمین بازی یک بازیکن در درجه نخست باید زمین را خوب بررسی کند و نگاه تازهای به زمین بازی داشته باشد و در این صورت است که میتواند درست نشانهگذاری کند و به هدف بزند و من هم در «پالتو شتری» سعی کردم به این موقعیت حساس و حساب شده از خود، فیلمنامه و کارگردانی برسم.
در پاسخ به بخش دوم سؤال باید بگویم در کتابهای فیلمنامهنویسی توصیه عامی وجود دارد که گفته میشود برای موفقیت یک فیلم بهتر است داستانی ساده با شخصیتهای پیچیده انتخاب کرد و این مهم در سینما جواب داده است و من هم با توجه به تجربههای گذشته خود در فیلمنامهنویسی از این تکنیک فیلمنامهنویسی استفاده کردم در واقع داستانی عامه فهم و جذاب انتخاب کردم که بتوانم شخصیتها را واشکافی کنم و مخاطب را به سمت لذت مضاعف تماشاگر سوق دهم.
با این اوصاف روابط بین آدمها برای شما از اهمیت ویژهای برخوردار بود؟
بیتردید. وقتی به ارتباطات و دوستیهای بین مردم در روزگار خودمان نگاه میکنم متوجه موقعیتهای پیچیده و بزنگاههایی در روابط میشوم که شیوه رفتاری افراد را تغییر میدهد. به نظرمن مردم امروز خیلی درگیر پیچیدگی در روابط هستند و چون این درگیری وجود دارد به موضوعی ملموس و حساس تبدیل شده است. بههمین منظور ساخت فیلمهایی مثل «پالتو شتری» که این روابط را هدف گرفته است، میتواند مخاطب را با خود همراه کند و مخاطب نیز با آن همذاتپنداری میکند و میتواند تجربههای خود را روی پرده سینما ببیند.
«پالتو شتری» از جمله فیلمهایی بود که این شانس را داشت در دو بخش «نگاه نو» و «سودای سیمرغ» حضور داشته باشد و این موقعیت برای یک کارگردان فیلم اولی درخشان است. با این اوصاف فکر میکنید چه جایزهای دریافت کنید؟
درباره این مطلب که فیلم در دو بخش حضور دارد واقعاً خوشحالم اما درباره این موضوع که چه جایزهای دریافت میکنم یا نمیکنم تصویری ندارم و اساساً نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد. موقعیت من مانند کارگردان یک نمایش است که شب اول از اجرای یک نمایش را تجربه میکند. به این معنا که کارگردان و گروه نمایش ماهها تمرین کردهاند و حالا وقت اجرا است. پیش از نمایش فیلم با صحنهای خاموش اما آماده اجرا روبهرو بودهایم و با این قطعیت که همه ما کارهای خود را بدرستی به انجام رساندهایم، منتظر دریافت بازخورد مخاطبان هستیم و داوریها برای من از زمان دریافت بازخوردها جدی میشود بنابراین در حال حاضر به داوریها فکر نمیکنم و دغدغه اصلی من اولین مواجهه تماشاگر با اثر است.
بهعنوان آخرین سؤال دوست دارید در چه بخشهایی سیمرغ بگیرید؟
هنگام نگارش فیلمنامه یا ساخت آن اصلاً به جشنواره فکر نمیکردم و همانطور که گفتم تمام نگرانی، توجه و دغدغهام معطوف به برقراری ارتباط تماشاگران عام با فیلم بود و خوب سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران طبیعتاً برای من وسوسهکننده بود که این اتفاق در انتخابهای مردمی نیفتاد وباید منتظر ماند و دید تا پایان ماجرا چه اتفاق میافتد.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه
ایران عصر