
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

روایتی از دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید آشوری
مسیحیان ایران از انقلاب و جنگ سربلند بیرون آمدند
محور بیانات رهبر معظم انقلاب
اقلیت مسیحی، هم ارامنه و هم آشوری، سربلند بیرون آمد در انقلاب و جنگ. به عنوان یک ایرانی وفادار، عاقل، بصیر و شجاع.
خانمها در جنگ کارهای بزرگی کردند. جبهه رفتند، پرستاری کردند، اما بیان از همه مهمتر است.
ما به مسلمانها قرآن هدیه میدهیم. اگر میتوانستم یک انجیل خوب پیدا کنم، میآوردم. این انجیلهای الآن، عموماً روایت هستند نه کلام وحی. البته یوحنا، لوقا، پتروس و... بزرگان مسیحیت هستند که بعضاً هم شهید شدند.
در اسلام هر کس عصمت حضرت مسیح و حضرت مریم را منکر شود، از اسلام خارج است. احترام ما به مسیحیت این گونه است. انجیل هم مثل قرآن و تورات از آسمان آمده.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده شهید آشوری «روبرت لازار» فرمودند: «اقلیت مسیحی، هم ارامنه و هم آشوری، سربلند بیرون آمد در انقلاب و جنگ. به عنوان یک ایرانی وفادار عاقل بصیر شجاع.»
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، متن کامل این روایت را منتشر کرد:
«حاج خانم! من یه معذرتخواهی به شما بدهکارم. کسی که قراره چند دقیقه دیگه تشریف بیارند منزل شما، آقای خامنهای هستند...» جمله تمام نشده که اشک مادر جاری میشود. برادرها اما هنوز فرصت میخواهند که باور کنند؛ فرصتی در حد چند ثانیه. بغض «آلفرد و آلبرت» هم با اولین کلماتی که از دهانشان خارج میشود، میشکند...
تعجبشان تعجبی ندارد؛ تعجبشان به اندازه تعجب خود ماست، وقتی وارد شدیم و دیدیم روی دیوار منزل یک مسیحی، فقط دو قاب عکس هست، یکی قاب عکس شهید روبرت لازار و دیگری قاب عکس امام و رهبری؛ دو قاب عکس رنگ و رو رفته قدیمی. ساعت 6:30 شب است و فقط مادر و دو برادر شهید در منزل هستند. عروسها و نوهها رفتهاند به کلیسا برای مراسم شب تولد عیسی مسیح علیهالسلام. مادر که تا چند دقیقه پیش مدام اصرار میکرد ما از میوه و شیرینی و آجیل شب عیدشان بخوریم، حالا اصرارش بیشتر شده. خیالش را با یک جمله راحت میکنیم: «شما صبر کنید آقا بیایند و بروند. کل میز را برایتان خالی میکنیم.» لبخندی میآید روی لبهایش و میرود مینشیند روی مبل، کنار کاج کوچک مصنوعی. خانه خیلی کوچک است و مادر نگران اینکه بالاترین مقام مملکت قرار است وارد چنین منزل کوچکی شود. مسئولان برنامه اما سعی میکنند دلداریاش دهند که چیز مهمی نیست؛ اجازه گرفتهاند و دارند مبلها و میز ناهارخوری را جابهجا میکنند تا چند متر فضا باز شود. برادرهای شهید هم کنار مادر مینشینند. «آلفرد» سر صحبت را باز میکند: «سال 75 بود. داشتم از کاشان میاومدم تهران که تصادف کردم. مدارکم رو بردن قم. رفتم قم، گفتن افسر مربوطه رفته جمکران. ماه رمضان بود. دو راه داشتم. یا ول کنم بیام تهران و چند روز بعد دوباره برگردم یا برم جمکران. با خودم گفتم این همه مدت تو این مسیر رفت و آمد کردم، تا حالا جمکران نرفتم. برم اونجا. شب چهارشنبه بود و ماه رمضان. جمکران غلغله بود. گفتم یا صاحبالزمان! خبر برادرم رو برام بیار؛ زنده یا شهید. من که صاحبالزمان رو نمیشناختم. اما دیدم همه مردم دارند دعا میکنند، به دلم افتاد برای برادر مفقودالاثرم دعا کنم. همون موقع بود که یه نفر اومد یه کاسه آش تعارف کرد. یه نفر هم یه تیکه نون بهم داد. خلاصه، کارم با افسر تموم شد و اومدم تهران. چهارشنبه تهران بودم. پنجشنبه بود که از معراج خبر آوردند برادرم برگشته و فردا با هزار شهید تشییع میشه. فرداش روز قدس بود. مادرم از هیچی خبر نداشت. به دلش الهام شده بود. رفته بود نماز جمعه برای تشییع. غوغایی بود اون روز. هیچ تشییعی این جوری نشده بود. کلی از هم محلیهای مسلمون اومده بودن تشییع جنازه برادرم. تو همین کلیسای مارگیوگیز جمع شده بودند و سینه میزدند و میگفتند: حضرت عیسی مسیح، صاحب عزاست امروز...»
یکی از مسئولان جلو میآید و میگوید: «حاج خانم! یادتونه سال 86 گفته بودید میخوام رهبر رو ببینم؟ حالا آقا میان منزلتون...» مادر که انگار اصلاً حواسش به حرفهای پسرش نیست، از لقب «حاج خانم» هم که مدام تکرار میشود، تعجب نمیکند. توی حال و هوای خودش است. میگوید: «به همه گفتم کاش میشد آقا بیان دیدن ما. یا ما بریم دیدن ایشون.» آلفرد میرود و یک روزنامه قدیمی را میآورد. «همشهری محله، منطقه یازده، 12 دی 86» یک نیم صفحه با مادر شهید مصاحبه شده و در یک کادر هم نوشته: «مادر طی دیدارهای مکرری که با مسئولان بنیاد شهید داشته، از آنها خواسته تا امکان ملاقات با رهبر معظم انقلاب را فراهم کنند، ولی بی جواب مانده است. دلش میخواهد رهبر انقلاب را ببیند و انتظارش این است که این امر محقق شود.»
ساعت از 7 گذشته. مادر رشته صحبت را دست میگیرد: «وقتی راهیان نور رفتم، محل شهادت پسرم نرفتم. خیلی دور بود. چه فرقی داره، همه شهیدان بچههای من هستن. پسرم رو تو آرامستان اقلیتهای دینی تو جاده ساوه دفن کردیم. مرتب سر میزنم بهش. دو روز پیش هم اونجا بودیم. عید پاک هم میریم. تو دهه فجر هم یه روز برای غبارروبی میریم...»
توی همین صحبتهاست که رهبر انقلاب میرسند. مادر به استقبال میرود. پسرها جلو میروند و عرض ادب میکنند. مادر میگوید: «درود بر شما. درود بر همه ملت ایران.» رهبر معظم انقلاب میگویند: «خدا شما را حفظ کند» و مادر جواب میدهد: «در سایه شما.» و آقا دعا میکنند: «خدا فرزندتان را با اولیایش محشور کند.» همه مینشینند و مادر میگوید: «کلبه کوچکم پر شد. خیلی خوشحال شدم شما تشریف آوردید..» بغض نمیگذارد حرفش را ادامه دهد. لحظهای مکث میکند و ادامه میدهد: «به همه میگفتم. رهبر مال من هم هست. مگه فقط برای مسلمونهاست؟ برای همه است.» رهبر معظم انقلاب عذرخواهی میکنند از اینکه دیر آمدهاند و ابراز خوشحالی از اینکه در شب عید آشوریها این دیدار انجام شده. طبق معمول از شهید میپرسند. آلفرد جواب میدهد: «چند روز مونده بود سربازیاش تموم شه. اما قبول نکرده بود برگرده. بعد از قطعنامه شهید شد. اول گفتند اسیر شده. بعدها که رفتیم خونه همرزمش، میگفت تا لحظه آخر پشت تیربار بود. هرچی گفتم بریم عقب، نیومد. تا اینکه یه خمپاره خورد به سنگرمون و زخمی شد. اسیرمون کردند. گفتند بقیه کجان، گفتیم کسی نمونده. با قنداق تفنگ زدند توی سرم و بیهوش شدم. در بعقوبه به هوش اومدم. پرسیدم کسی هم با من آوردین، گفتن نه.» و این، قصه آغاز 8 سال بیخبری مادر از جوان 22 سالهاش بود. آقا میگویند اینها مایه افتخار است. نه فقط برای خانواده شهید، بلکه برای کل کشور. اشاره میکنند به امنیت کشور که ناشی از همین مجاهدتهاست. بعد در حالی که به مادر اشاره میکنند، میگویند: اینها را همه میدانند اما نکته مهم این است که: «پشت این مجاهدت، مجاهدت این خانم است. این روحیه خیلی باارزش است. یک وقت یک نفر آنقدر بیتابی میکند که مانع بقیه میشود که کار او را دنبال کنند. اما رضایت مادر و پدر و بعد هم صبر او این فضا را ایجاد میکند. هرجا میروم، غالباً مادرها روحیهشان بهتر از پدرهاست. ما مردها نمیتوانیم احساسات مادران را درک کنیم. مردها هم فرزندشان را دوست دارند اما مادر فرق میکند.» آلفرد حرفهای رهبر را تأیید میکند: «من رفتم معراج، جنازه رو که دیدم، شناختم. آخه برادرم خیلی درشت بود. از استخوناش شناختم. اما گفتند باید مادرش بیاد تأیید کنه.» مادر از خاطراتش بیرون میآید: «پسرم قهرمان بود.»
رهبر معظم انقلاب دوباره رشته سخن را دست میگیرند: «اقلیت مسیحی، هم ارامنه و هم آشوری، سربلند بیرون آمد در انقلاب و جنگ. به عنوان یک ایرانی وفادار عاقل بصیر شجاع.» مادر که کم کم از بهت اول جلسه درآمده، میگوید: «در کرمانشاه، کنفرانس خبری گذاشتند. گفتم من بلد نیستم خوب فارسی حرف بزنم. گفتند اشکال ندارد. از همه هم بهتر حرف زدم. گفتم مسلمان و مسیحی باید دست در دست هم بدهیم و ایران را بسازیم. گفتم اسلحه بدهید بروم بجنگم.» آقا نگاهی میاندازند و میگویند: «اگر میدادند، میرفتها! روحیهشون قوی است...» صدای خنده، یخ جلسه را آب میکند. مادر ادامه میدهد: «از خدا میخواستم روزی ببینم صدام رو...» آنقدر مهربان است که حتی دلش نمیآید فعل جمله را بگوید. لحظهای مکث میکند و با بغض میگوید: «دیدم. راحت شدم.» نمیگذارد اشکش بریزد. ادامه میدهد: «چون ما اهل جنگ نبودیم که. آمدند این کارها رو کردند...» رهبر حرفهای مادر را تأیید میکنند: «اینهای دیگر هم همین جوری میشوند. حاضر نیستند استقلال ما را تحمل کنند.» مادر به زبان آشوری چیزی به پسر میگوید و آلفرد با شک و تردید از رهبر میپرسد: «کیک خانگی میخورید؟» آقا که موافقت میکنند، گل از گل مادر میشکفد. معلوم است دستپخت خودش است. با خوشحالی به رهبر میگوید: «من میگویم یک کار بدهید به من که بروم برای مملکت خدمت کنم.» آقا با روی باز میگویند: «همین حرف شما، کار بزرگی است. یکی از کارهای انبیا «تبیین» بود. خیلی از مردم، راه را کج میروند، چون نمیدانند. اگر بیان وجود داشت، راه روشن میشود. همین خصوصیت این خانم و گفتن این حرفها کار بزرگی است. خانمها در جنگ کارهای بزرگی کردند. جبهه رفتند، پرستاری کردند، اما بیان از همه مهمتر است. همین حرف زدن شما، چه در کلیسا و چه بیرون و ابراز این روحیه کار خیلی مهمی است. انشاءالله خدا به شما طول عمر بدهد و همین روحیه را حفظ کنید.» رهبر معظم انقلاب تکه کیکی میخورند و به اطرافیان میگویند: «خیلی کیک خوشمزهای است، شماها نمیخورید؟» مادر و دو فرزند با هم میگویند «نوش جان» سینی کیک میرود بین همراهان و دیگر برنمیگردد. مادر میگوید: «میوه هم باید بخورید. آجیل هم باید بخورید.» بعد، خجالتزده میگوید: «خانهام کوچک است...» آقا نمیگذارند شرمندگیاش ادامه پیدا کند: «دل باید بزرگ باشد. وقتی انسان هدف داشته باشد، هرجا باشد خوب است. هرکجا تو با منی من خوش دلم/ ار بود در کنج چاهی منزلم.»
روزنامه مصاحبه مادر را به رهبر انقلاب میدهند. نگاهی میاندازند و میگویند برای چه تاریخی است؟ سال 86 را که میشنوند، با حسرت میگویند: «چرا آنقدر قدیمی؟ کاش زودتر میآمدیم. شما میآمدید یا من میآمدم.» حرفها میرسد به وضعیت مسیحیان ایران. آلفرد میگوید از بعد انقلاب، موضوع دین پررنگ شده و حالا حتی اسقف آشوریها ایرانی است در حالی که قبلاً از عراق میآمده. اسقف ارمنیها هم که از لبنان میآید. رهبر انقلاب به یاد اسقف فقید ارامنه، آراک مانوکیان میافتند که از اول انقلاب با امام خمینی رحمةالله همراه بود. بعد هم کمی درباره آشوریها صحبت میکنند که به اعتقاد خودشان، قدیمیترین مسیحیها بعد از مسیحیان فلسطین (زادگاه حضرت عیسی علیهالسلام) هستند. بحث به زبان آشوری و نزدیکی آن به عربی و عبری و حتی فارسی میکشد. آلفرد، میوه و آجیل روی میز را کنار میزند و پارچه سوزندوزی روی میز را نشان میدهد که به زبان آرامی روی آن نوشته شده: «ایدوخون هو بریخا» و میگوید یعنی «عید شما مبارک» آقا هم همین را به عنوان نشانه شباهت زبانی میگیرند که «ایدوخون» به کلمه «عید» نزدیک است و «بریخا» از جنس «برکت» است.
وقت خداحافظی است و رهبر انقلاب هدیهای به مادر شهید میدهند و میگویند: «انشاءالله عیدتان مبارک باشد. شب خوبی بود.» مادر و فرزندان با هم میگویند: «برای ما که خیلی به یاد ماندنی بود.» آقا میگویند: «ما به مسلمانها قرآن هدیه میدهیم. اگر میتوانستم یک انجیل خوب پیدا کنم، میآوردم. این انجیلهای الان، عموماً روایت هستند نه کلام وحی. البته یوحنا، لوقا، پتروس و... بزرگان مسیحیت هستند که بعضاً هم شهید شدند. اینها مسیحیت را به ایران و روم و... بردند. وگرنه مسیحیت برای شرق است. توی آنها پیغمبر و نایب پیغمبر هم بوده. حواریون جزو بزرگان دین هستند. در اسلام هرکس عصمت حضرت مسیح و حضرت مریم را منکر شود، از اسلام خارج است. احترام ما به مسیحیت این گونه است. انجیل هم مثل قرآن و تورات از آسمان آمده. اما انجیلهای فعلی، اینهایی که من خواندم، روایت است نه آن چیزی که از آسمان نازل شده. اگر آن را گیر میآوردیم، روی چشم مان میگذاشتیم.» آلبرت که تقریباً در تمام جلسه ساکت و سربه زیر بوده، حالا که میبیند رهبر انقلاب در حال خداحافظی هستند، میگوید: «دکتر احمدینژاد آمده بود منزل ما. گفت چه چیزی لازم دارید؟ گفتم فقط سلامتی رهبر. همین که شما آمدید اینجا، برای ما یک دنیا ارزش دارد.» رهبر انقلاب جواب میدهند: «این روحیههای وفاداری خیلی ارزش دارد. بعضیها فقط نگاه مادی دارند و فقط پول را میشناسند. اما اینها معنویات است.» آقا طبق معمول اجازه مرخصی میگیرند. میایستند و قبل از رفتن، به پسرها و نوهها هم هدایایی میدهند که به پدرها برسانند. یکی از همراهان آرام میگوید: «خواهر شهید هم ارومیه است.» رهبر هدیهای هم به مادر میدهند تا به دست دخترش برساند. بعد هم خداحافظی میکنند و میروند برای دیدار با خانواده شهید مسیحی بعدی.
داریم وسایل را جمع میکنیم که مادر انگار یاد قول اول ما میافتد. میوهها و آجیلها را به زور بین همراهان پخش میکند. هرچه میگوییم الان نوهها از کلیسا میآیند و شما بدون وسیله میمانید، قبول نمیکند. میگوید: «اگر به من گفته بودند آقا میآیند، حتماً گوسفند میگرفتم که جلوی پایشان قربانی کنم. اینها چه ارزشی دارد...»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رئیس جمهوری در مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی:
راه ریشه کنی تروریسم، درمان تحجر است
نیم نگاه
تکفیر از خشونت فکری تحجر و عدم اعتدال نشأت میگیرد
آیا تضعیف سوریه به نفع دنیای اسلام و همسایگان مسلمان این کشور و موجب غنای ترکیه، اردن، عربستان، قطر و امارات است و یا باعث خوشحالی اسرائیل خواهد شد؟
اگر پولی را که به امریکا برای خریداری موشک پرداخت کردهاید میان فقرای مسلمان تقسیم کرده بودید، جهان اسلام این گونه گرفتار فقر نبود
رئیس جمهوری دیروز در مراسم گشایش بیست و نهمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی، با تأکید بر اینکه فریاد جهان اسلام باید فریاد پایان خشونت و آغاز همکاری و کمک به یکدیگر باشد، گفت: امروز پاسخ به ندای پیامبـــــر عظیم الشأن اسلام(ص) در گرو وحدت، پرهیز از خشونت و گسترش مودت اسلامی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی، اظهارکرد: اگر روزی دغدغه ما این بود که قدرتهای خارجی به کشتار و غارت مسلمانان و اشغال سرزمینهای آنها میپرداختند، امروز در وضعیتی هستیم که در جمع کشورهای اسلامی، کشوری با پرچم اسلام بر سر مسلمانان بیگناه بمب و موشک میریزد یا گروههایی به نام دین، اسلام و جهاد، تیغ بر چهره اسلام و مسلمانان میکشند. وی افزود: شاید هیچ گاه گمان نمیبردیم که روزی در دنیای اسلام رژیم صهیونیستی به عنوان متجاوز اصلی فراموش شود و حتی از صفحه اخبار کنار گذاشته شود و به جای آن اخبار کشتار مسلمانان به دست مدعیان اسلام و با پرچمی که نام مبارکالله و پیامبر گرامی اسلام(ص) بر آن نقش بسته است، در صدر اخبار قرار گیرد. رئیس شورای عالی امنیت ملی اظهار کرد: تاکنون دشمنان، اسلام را دین خشونت و خونریزی معرفی میکردند و اکنون جمعی اندک درون امت اسلامی نیز به نام جهاد، در عمل و در کلام، اسلام را دین کشتار، خونریزی و ظلم معرفی میکنند. روحانی با تأکید بر اینکه همه در شرایط کنونی مسئولیت و وظیفه سنگینی بر عهده دارند، تصریح کرد: دو سال پیش دولت جمهوری اسلامی ایران طرح مقابله با خشونت و افراطیگری را در سازمان ملل مطرح کرد و خشونت و افراطیگری را بزرگترین تهدید پیش روی جهان معرفی کرده و راهکار مقابله با آن را دست به دست یکدیگر دادن همگانی عنوان میکرد، گرچه به ظاهر این طرح به تصویب همه کشورهای اسلامی و غیراسلامی رسید، اما در مقام عمل، گامی که حاکی از حسن نیت در عمل به این پیشنهاد باشد، دیده نشد.
وی گفت: جای تأسف بسیار است که مدارسی به نام دین برپا میشود، اما قرائت آنان از دین قرائت خشونتآمیز است و به جای اینکه هویت اسلام در برابر هویت الحاد و کفر قرار گیرد، هویت شیعه و اهل تسنن را روبهروی هم قرار دادهاند.
رئیس جمهوری با بیان اینکه تکفیر از خشونت فکری، تحجر و عدم اعتدال نشأت میگیرد، اضافه کرد: چرا نباید جامعه، مدارس و درسهای ما بر مبنای هویت توحید و معاد بنا شود و مگر اسلام جز لااله الاالله و محمد رسولالله به عنوان پایه اصلی شهادتین است؟ روحانی در ادامه با تأکید بر اینکه آنچه عدهای به نام هلال شیعی مطرح میکنند گفتمان بیمارگونه و غلط است، گفت: ما نه هلال شیعی داریم و نه هلال سنی، بلکه ما بدر اسلامی داریم. رئیس جمهوری لزوم اتحاد مسلمانان جهان را مورد تأکید قرار داد و اظهار کرد: ویرانی سوریه و تخریب بناها و آثار تمدنی این کشور و دزدیدن نفت مردم سوریه و فروش آن به دیگران به نفع کیست؟ تضعیف کشوری که در برابر متجاوز اصلی یعنی رژیم صهیونیستی سالها مقاومت کرده است، به نفع چه کسانی است؟
وی اضافه کرد: آیا تضعیف سوریه به نفع دنیای اسلام و به نفع همسایههای مسلمان این کشور است؟ و آیا تخریب سوریه موجب آبادانی ترکیه، اردن، عربستان یا دیگر کشورها خواهد شد؟ بجز رژیم صهیونیستی و آنهایی که ضد مسلمانان هستند، چه کسی از ویرانی سوریه و عراق خوشحال است؟
روحانی با ابراز تأسف از اینکه 84 درصد خشونت، ترور و آدمکشی در حوزه دنیای اسلام، شمال آفریقا، خاورمیانه و غرب آسیا در حال وقوع است، گفت: مگر یک مسلمان در برابر خون برادران مسلمان خود مسئول نبوده و نباید پاسخگو باشد؟ آیا درست است که با ثروت جهان اسلام بمب بر سر مردم یمن بریزند یا موشکهای ضد زره از امریکا خریداری کرده و آن را در اختیار داعش و دیگر گروهکهای ضداسلامی قرار دهند؟
پناهجویی مسلمانان در کشورهای غیرمسلمان
وی اضافه کرد: آیا شرمآور نیست که زنها و کودکان از میان دریاها و رودخانهها به سختی عبور کرده و به پناه یک کشور غیراسلامی بروند و آن کشور هم آنها را پشت دروازههای خود نگه دارد؟ اگر امروز پیامبر اسلام(ص) و اصحاب ایشان در میان ما بودند این فاجعه بزرگ را تحمل میکردند؟
راهی جز وحدت وجود ندارد
وی تصریح کرد: در شرایط کنونی جهان راهی وجود ندارد جز آنکه همه مسلمانان دست به دست هم داده و متحد شوند و از همه کشورهای اسلامی منطقه و خارج از منطقه و حتی آنهایی که تا امروز بر سر همسایگان خود بمب و موشک ریختهاند، دعوت میکنم که راه صحیح و درست را برگزینند. رئیس جمهوری خطاب به کشورهایی که بمب و موشک بر سر همسایگان خود میریزند، اظهار کرد: شما در یک سال گذشته اگر هزینه خرید بمب و موشکها از امریکا را به گرسنگان میدادید، امروز جهان اسلام اینگونه گرفتار فقر نبود. رئیس جمهوری تأکید کرد: اگر گروهکهایی همچون داعش میتوانند سربازگیری کنند، عامل اصلی آن فقر مادی و فرهنگی است لذا بیایید دست به دست هم داده واین نوع فقر را از بین ببریم. روحانی با بیان اینکه سالیان طولانی از وحدت سخن گفته شده است و این موضوع صرفاً با کلام تحقق نمییابد، اظهار داشت: وحدت دنیای اسلام بدون پیوند فرهنگ و اقتصاد کشورهای اسلامی ایجاد نمیشود.
تروریسم با بمب از بین نمیرود
وی تأکید کرد: تروریسم با بمب از بین نمیرود و باید با تغییر گفتمان در مسیر حذف تروریسم گام برداشت.
رئیس جمهوری تصریح کرد: امروز باید فکر جوانان دنیای اسلام را تحت تأثیر گفتمان صحیح قرار دهیم و بزرگترین وظیفه، تصحیح تصویر اسلام در افکار عمومی جهان است و باید کاری کنیم که افکار عمومی با اسلام واقعی آشنا شود. روحانی با اشاره به لزوم حرکت در مسیر جهان بدون خشونت، گفت: این دولت از روز اول به جهان پیشنهاد جهان بدون خشونت را داده و اعلام کرده که هر مشکلی در هر حدی که باشد بر سر میز مذاکره و گفتمان قابل حل است.
روحانی اضافه کرد: بعد از 12 سال تهمت و ترساندن همسایگان از ما، با منطق و گفت و گو دروغ بودن ادعاها را ثابت کردیم و نشان دادیم جمهوری اسلامی به کسی دروغ نمیگوید و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز صراحتاً اعلام کرد که در ایران مرکز مخفی برای غنیسازی اورانیوم وجود ندارد و پرونده گذشته ایران به طور کامل بسته است.رئیس جمهوری گفت: مذاکرات هستهای ایران نشان داد که با منطق و استدلال میتوان دنیای امروز را به راه حق و مسیر درست کشاند و مشکلات عظیم و پیچیده را با مذاکره حل و فصل کرد. رئیس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: هیچ کس تصور نکند که گروههای تروریستی به نفع کسی یا کشوری خواهد بود و کسی فکر نکند که اگر با رهبر کشوری مخالف است با استفاده از ترویج خشونت و بمب و موشک میتواند آن را تغییر دهد، آینده ملتها به دست مردم آن کشور است و با بمب و موشک نمیتوان برای آینده یک ملت تصمیم گرفت. روحانی تأکید کرد: مگر میشود در کشوری مرکز حکومت را تضعیف کرده و همزمان مدعی مبارزه با تروریسم بود؟ رئیس جمهوری در ادامه با تأکید بر اینکه فریاد جهان اسلام باید فریاد پایان خشونت و آغاز همکاری و کمک به یکدیگر باشد، خاطرنشان کرد: اگر میخواهیم به ندای پیامبر اسلام پاسخ بگوییم همه باید درحد توان خود فریاد وحدت و معرفی اسلام رحمانی و سیره پیامبر را برای جهانیان به صدا درآوریم و دست به دست هم برای آینده روشن دنیای اسلام متحد شویم.
رئیس جمهوری با بیان اینکه امام راحل ما را دعوت به وحدت کرد و این هفته را به نام هفته وحدت نامگذاری کرد، اظهارداشت: این هفته ایامی است که میتواند همه فرق و مذاهب را تحت نام پیامبر گرامی اسلام به هم نزدیک کند و رهبر معظم انقلاب نیز بر وحدت ونزدیکی دنیای اسلام تأکید بسیاری دارند. اساساً ما نباید تنها این هفته را هفته وحدت بدانیم بلکه همه روزها و ماههای ما باید اختصاص به وحدت داشته باشند چرا که با وحدت ماست که دشمنان اسلام از دستیابی به اهدافشان باز میمانند و با وحدت است که ما میتوانیم امت واحده اسلامی بسازیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

<ایران> در گفتوگو با کارشناسان دلایل آلودگی هوا را بررسی کرد
متهم اصلی آلودگی هوا کیفیت بنزین نیست
عطیه لباف
براساس مطالعات صورت گرفته در یکی از کشورهای پیشرفته صنعتی برای کاهش آلودگی هوا حدود 85 فعالیت برای 35 سازمان مختلف تعریف شده که یکی از آنها بهبود کیفیت سوخت است. به این معنا که سوخت تنها یکی از عوامل متعدد مؤثر بر آلودگی هوا است نه تنها عامل. این موضوع اکنون در دنیا به اثبات رسیده است اما از آنجایی که در کشور ما سهم این عامل در میان عوامل دیگر چشمگیر بود دولت در دو سال گذشته تمام تلاش خود را برای ارتقای کیفی بنزین تولیدی و وارداتی به کار بست تا معضل سوخت آلاینده را مرتفع سازد. به این ترتیب اکنون میتوان مدعی شد که تولید و توزیع سوخت با کیفیت در کلانشهرها به حد مطلوبی رسیده است. با وجود این میبینیم که با افزایش آلودگی هوا در چند روز اخیر بازهم عدهای انگشت اتهام را به سمت بنزین نشانه رفتهاند. اما سهم بنزین در آلودگی چند روز اخیر کلانشهرها چقدر است؟ آیا دولت خلاف وعده خود همچنان ریفورمیت پتروشیمیها را به عنوان بنزین در کشور توزیع میکند؟ در این خصوص با حمیدرضا کاتوزیان رئیس پژوهشگاه صنعت نفت و محمد رستگاری معاون نظارت و پایش اداره کل حفاظتمحیط زیست استان تهران که دو مرجع کنترل کیفیت بنزین هستند گفتوگو کردهایم.
کاتوزیان: کیفیت بنزین در کلانشهرها قابل قبول است
برخی آلودگی هوا را با عوامل سیاسی گره زدهاند و اکنون مدعی هستند که تنها عامل آلودگی هوا بنزین است. آیا شما به عنوان یکی از ناظران کیفیت بنزین با این اظهار نظر موافق هستید؟
آلایندگی در فصل زمستان یک پدیده طبیعی موسوم به وارونگی هواست. در این پدیده که برخلاف حالت طبیعی با افزایش ارتفاع دما نیز زیاد میشود ذرات معلق و آلایندهها در سطوح پایین باقی میمانند. چراکه صاف بودن آسمان، هوای آرام، سرد و خشک امکان جذب تشعشع و انرژی و در نهایت حرکت آلایندهها به سمت ارتفاعات بالاتر را نمیدهد.این پدیده تنها مختص ایران نیست. به طوری که میبینیم همزمان با ایران در پکن، شهرهای صنعتی آلمان و ایتالیا نیز پدیده وارونگی گرمایی و افزایش آلودگی هوا رخ داده است. اما اینکه چرا در ایران به این اندازه آلودگی هوا بحرانی شده است جای بحث دارد. تصور میکنم مهمترین عاملی که شرایط بحرانی کنونی را رقم زده ضعف در خودروسازی داخلی است. موتور خودروهایی که امروزه در کشور ما تولید میشود مطابق با فناوری روز دنیا نیست. به عنوان مثال موتور پژو و پراید تولید داخل متعلق به نسلهای گذشته است و حدود 15 سال از دوره تکنولوژی آن میگذرد.وجود مجتمعهای صنعتی، پالایشگاه ها، کارخانهها و معادن شن و ماسه در اطراف و حتی در داخل کلانشهرها را میتوان به عنوان دومین منشأ آلودگی در کلانشهرهای صنعتی برشمرد. اما بنزین گزینه سومی است که در مقوله آلودگی هوا نقش دارد. سال گذشته، مراجع مختلف و دستگاههای نظارتی به پژوهشگاه مأموریت دادند تا بنزین توزیعی در کشور را تست و نتیجه را در قالب گزارش ارائه کند. طی گزارش پژوهشگاه صنعت نفت مشخص شد که حجمی از آروماتیک و مؤلفههای مضر و آلاینده بنزینی در تولیدات داخلی وجود دارد. این مؤلفهها در ریفورمیت تولیدی واحدهای پتروشیمی و بنزین تولیدی برخی از پالایشگاهها به چشم میخورد. اما متأسفانه بعد از ارائه این گزارش عدهای بحث را سیاسی کردند. در حالی که این گزارشها برای اطلاع مراجع درخواست کننده و در جهت اصلاح کیفیت بنزین تولید داخل ارائه شد. از آنجایی که اگر از پژوهشگاه درخواست تست و آزمون بنزین نشود، این کار را انجام نخواهد داد، از چند ماه گذشته تا کنون نیز تستی برای تعیین کیفیت بنزین توزیعی در کشور انجام نداده است. اما در حال حاضر بر مبنای ادعای وزارت نفت بنزین پتروشیمی در کشور توزیع نمیشود و مؤلفههای بنزین توزیعی در کلانشهرها بر مبنای استاندارد یورو 4 تعریف شده است.
آخرین تستهای پژوهشگاه بر روی بنزین توزیعی مربوط به چه تاریخی است؟ آیا بنزین تولیدی کشور آلوده است؟
حدود 8 ماه پیش از پژوهشگاه درخواست شد تا بنزین تولیدی پالایشگاهها را تست و گزارش خود را ارائه کند. در این آزمایش مشاهده شد که بنزین تولیدی پالایشگاهها از نظر مؤلفههای آلاینده شرایط مطلوبی دارند اما عدد اکتان آنها پایین است. در این حالت گرچه آروماتیک مطرح نیست اما پایین بودن عدد اکتان موجب میشود تا فعل و انفعالات داخل محفظه احتراق عادی نباشد و راننده برای آنکه موتور قدرت بگیرد مجبور است که پرگاز حرکت کند. در این حالت مصرف سوخت بالا میرود و آلایندههای کربنی بیشتری تولید میشود.
اما پروژههایی که در ماههای اخیر به ما محول شد بررسی کیفیت بنزین توزیعی در تهران، اراک و تبریز بود. در خصوص این کلانشهرها نتیجه آزمایش از استاندارد بودن بنزین از نظر میزان آلایندهها و عدد اکتان حکایت میکرد. بنابراین میتوان تا اندازهای به ادعای وزارت نفت در خصوص توزیع بنزین استاندارد در کلانشهرها اعتماد کرد.
اخیراً برخی مدعی شدهاند که مرتفعسازی آلودگی هوای کلانشهرها را رقم زده است نظر شما در این خصوص چیست؟
فکر میکنم این استدلال درستی نباشد چرا که آنچه اکوسیستم شهرهای صنعتی و بزرگ را تغییر داده است مرتفعسازی نیست بلکه در این خصوص عوامل مؤثر دیگری به چشم میخورد.
با وجود آنکه آلودگی هوا تنها مربوط به ایران نیست و همچنین اولین باری نیست که این اتفاق در ایران رخ میدهد، باز هم میبینیم که این موضوع جریان ساز میشود. علت آن چیست؟
در زمستان امسال میبینیم که بر سر آلودگی هوا هیاهو میشود در حالی که در چند سال اخیر زمستان هایی را دیده ایم که میزان آلودگی هوا بیش از الان بوده است. در برخی موارد حتی 200 متر جلوتر قابل رؤیت نبود. علت آن هم ایجاد حساسیت در خصوص بنزین مصرفی کشور است. البته این طور نیست که اکنون مشکلی وجود نداشته باشد اما آنچه منجر به آلودگی هوای چند روز اخیر شده است تنها بنزین نیست و مجموعهای از عوامل در آن نقش داشتهاند.به هر حال با نگاهی به ترافیکهای آزار دهنده در کلانشهرهای ایران و آمار تولید خودروسازیهای کشور مبنی بر تولید روزانه 3 هزار دستگاه خودرو میتوان به منشأ آلودگی هوا پی برد. ایران خودرویی را تولید میکند که میزان مصرف سوخت آن دو برابر خودروهای کشورهای دیگر است.
رستگاری : خودروها، متهم ردیف اول آلودگی
برخی آلودگی هوا را با عوامل سیاسی گره زدهاند و اکنون مدعی هستند که تنها عامل آلودگی هوا بنزین است. آیا شما به عنوان یکی از ناظران محیطزیست با این اظهار نظر موافق هستید؟
در آلودگی هوا دو عامل اثر دارد؛ عوامل اقلیمی و عوامل ساکن و متحرک. عوامل اقلیمی اولین عامل آلودگی هوا به شمار میرود که در پی تغییرات اقلیمی کنترل آلودگی هوا برای ما ممکن نیست. به طوری که میبینیم حتی در شهرهای صاحب تکنولوژی نظیر رم و میلیان آلمان نیز همزمان با ایران این اتفاق رخ میدهد و آنها مجبور به زوج و فرد کردن تردد خودروها میشوند. این کشورها صاحب حمل و نقل عمومی خوب، بنزین پاک، دانش خودروسازی به روز هستند و با دیدگاه مردم ما نسبت به عوامل آلاینده محیط زیست نباید دچار آلودگی هوا شوند اما این اتفاق میافتد. البته درجه آلودگی هوای این شهرها کمتر از ایران است و نمیتوان انکار کرد که ایران نیز میتواند با اقداماتی شدت این آلودگی را کاهش دهد.
به این منظور ایران باید برای کاهش میزان آلاینده ها، منابع را شناسایی و مدیریت کند. در این خصوص منابع متحرک مانند خودروها و موتورسیکلتها بیشترین اثر را دارند و باید بیشترین تمرکز را بر این بخش گذاشت. در آن چند مؤلفه از جمله گنجایش معابر تردد خودروها، کیفیت خودروی تولیدی و کیفیت سوخت مطرح میشود. اگر این مؤلفهها همزمان اصلاح نشود در صورتی که در تمام کشور بنزین یورو 4 توزیع شود بازهم شاهد آلودگی هوا خواهیم بود.
سال گذشته کیفیت ساخت خودرو و موتور به کار رفته در آن تا اندازهای بهبود یافت اما این برای ارتقای سطح کیفی خودروهای در حال تردد کشور کافی نبود چراکه همچنان خودروهایی داریم که به دلیل سن زیاد، استاندارد زمان تولیدشان را هم ندارند.
همچنین گسترش حمل و نقل عمومی، بهبود فرآیند نظارت نیز میتواند میزان آلودگی را کم کند. حمل و نقل عمومی جایگزین مناسبی برای خودروهای شخصی است اما به شرط آنکه حمل و نقل عمومی بخوبی گسترش یابد و برای استفاده از آن در جامعه فرهنگسازی شود. بنابراین باید برای کاهش میزان آلایندگی منابع متحرک این اهداف را نیز دنبال کنیم.
انجام معاینه فنی صحیح به طوری که نتیجه معاینه اصلاح نقصهای فنی خودرو باشد نیز راهکار دیگری در جهت کاهش آلایندههاست. به طوری که اگر معاینه فنی بتواند خودروهای موجود کشور را حداقل به استاندارد یورو 2 برساند تا اندازهای از شدت آلودگی هوا کاسته خواهد شد. اما به هر حال این نکته نباید فراموش شود که بدون مشارکت مردم بهبود شرایط کاری غیر ممکن است.
آیا منابع ساکن مؤثر نیستند؟
سهم منابع ساکن در ایجاد آلودگی 20 الی 30 درصد است. بنابراین صلاح نیست که در شرایط اضطرار دولت بر روی بخش خانگی، کارخانجات، مراکز تجاری و نیروگاهها تمرکز کند. هرچند که در بخشها نیز باید اقدامات اصلاحی انجام شود و دولت نیز برنامه هایی را در دست اقدام دارد.
آیا بنزین تولیدی کشور آلوده است؟
از گذشته تا حال مرجع تعیین کیفیت و استاندارد بنزین وزارت نفت است و سازمان حفاظت محیط زیست و دیگر آزمایشگاههای معتبر فقط کیفیت آن را تست میکنند. اکنون وزارت نفت کیفیت بنزین توزیعی در کلانشهرها را یورو 4 عنوان میکند و مطابق با آزمایشهای سازمان حفاظت محیط زیست مشخص شده که این ادعا درست است و کیفیت بنزین ارتقا یافته است. بنابراین متهم ردیف اول تشدید آلودگی هوا اکنون خودروها هستند نه بنزین. به طوری که خودروهای دارای نقص فنی حتی با مصرف بنزین پاک آلاینده هایی را به محیط آزاد میکنند و مقصر اصلی هستند.
سازمان حفاظت محیط زیست با چه بازه زمانی تستهای کیفی بر روی بنزین انجام میدهد؟
سازمان حفاظت محیط زیست هر سه ماه یک بار کیفیت بنزین مصرفی کشور را تست میکند.
با وجود آنکه آلودگی هوا تنها مربوط به ایران نیست و همچنین اولین باری نیست که این اتفاق در ایران رخ میدهد، باز هم میبینیم که این موضوع جریان ساز میشود. علت آن چیست؟ در کشورهای دیگر شرایط چگونه است؟
در دی ماه سال 1389 و دی ماه 1392 نیز شاهد این پدیده بوده ایم. به طوری که در دی ماه سال 89 از 30 روز 29 روز میزان آلایندههای هوا بیشتر از حد استاندارد بوده است. اگرچه در سال گذشته چندان تجربه پدیده وارونگی هوا را نداشتیم اما این اتفاق جدیدی نیست. با وجود این امسال حساسیت ویژهای نسبت به آلودگی هوا وجود دارد و ما به دنبال آن هستیم که مانع بالا رفتن شاخصها شویم. به طوری که در سالهای گذشته زمانی که درجه شاخص کیفی هوا به 180 میرسید کمیته اضطرار تشکیل جلسه میداد اما الان در شاخص 130 تشکیل جلسه داده و اقدامات را آغاز کرده ایم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

افزایش نامزدی زنان در انتخابات؛ مثبت یا منفی؟
پیام های افزایش مشارکت انتخاباتی زنان
افزایش شمار زنان داوطلب حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری همچنان که با استقبال طیف گستردهای از فعالان سیاسی و مدنی همراه شد، از سوی برخی جریانهای سیاسی نیز مورد انتقاد قرار گرفت. تا آنجا که برخی منتقدان حضور گسترده زنان در صف ثبت نام کنندگان انتخابات را به مثابه طرحی توطئهآمیز معرفی کردند. حال آنکه این حضور گسترده که به سه برابر شدن شمار زنان ثبت نام کننده در مقایسه آمار داوطلبان زن حاضر در دوره نهم مجلس منتهی شد، نمیتوانست معلول تنها یک علت باشد. زیرا اگر چه به راه افتادن فراخوانهایی همچون «تغییر چهره مردانه مجلس» در وقوع این تغییر بیتأثیر نبودهاند، اما نباید از تأثیر منحنی رشد آرام حضور زنان در عرصههای اجتماعی در سالهای پس از انقلاب و بویژه گشایش دوباره فضای سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری 92، در کنار شعارها و سیاستهای دولت یازدهم در حوزه زنان براحتی گذشت. با این همه سؤال اصلی که در این میان همچنان مطرح است، این است که حضور گسترده زنان در انتخابات آتی با این فرض که به افزایش تعداد نمایندگان زن در مجلس منجر شود، چه پیامها و پیامدهایی در پی دارد؟ پرسشی که پاسخ و نگاه زنان فعال جریانهای سیاسی مختلف به آن متفاوت است. چنان که عشرت شایق، نماینده اصولگرای مجلس هفتم با نگاهی انتقادی به تلاش زنان برای افزایش حضورشان در مجلس دهم، آن را اقدامی دیرهنگام و بیپشتوانه تلقی میکند؛ اما الهه کولایی و زهرا شجاعی که در زمره فعالان سیاسی اصلاحطلب به شمار میآیند، با استقبال از این تلاشها، آن را تبلور بلوغ سیاسی جامعه تعبیر کردهاند.
دستیابی به عدالت جنسیتی
زهرا شجاعی
رئیس مرکز امور مشارکت زنان دولت اصلاحات
براساس قانون اساسی، قوه مقننه یکی از قوای سهگانه کشور است که وظیفه قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین را برعهده دارد که باید در رأس امور باشد و به گفته حضرت امام(ره) باید عصاره فضایل ملت باشد. وقتی صحبت از عصاره فضایل ملت میشود، این فضایل در دو جنس زن و مرد متبلور میشود. اما متأسفانه نه تنها در ایران، بلکه در جامعه جهانی هم فاصله میان مشارکت همهجانبه زنان و مردان وجود دارد و در این زمینه شاهد عقبماندگی تاریخی هستیم و ظلمی است که علیه زنان اعمال شده است. در این شرایط، سعی گروههای اصلاحطلب ایجاد قسط اجتماعی در جامعه و رسیدن به عدالت جنسیتی است و معتقدیم که لازمه مجلسی کارآمد و متوازن، بهرهمند شدن از سرمایه زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور است. معتقدیم مردان عدالتطلب نیز باید و میتوانند مدافع حقوق همه انسانها باشند. زیرا زنان به مطالبات و خواستههای خود بیش از مردان آگاه هستند و حضور زنان در مجلس منجر به تصویب قوانین همهجانبه و رعایت ویژگیها و خصوصیات زنانه و مردانه در این قوانین میشود. از سوی دیگر حضور زنان در این نهاد منجر به تقویت روحیه مودت و صلح در خروجیهای مجلس و به دنبال آن پرهیز از خشونت و یکبعدی شدن جامعه خواهد شد. البته در مسیر مشارکت زنان موانعی وجود دارد.پایین بودن تمایل جامعه نسبت به نامزدهای زن و استقبال جامعه از تفکر مردسالارانه و نقش رسانههای اجتماعی و افکار عمومی از دیگر عوامل پایین بودن میزان موفقیت زنان است.
متأسفانه کم بودن میزان موفقیت نمایندگان زن در مجلس و پایین بودن اطلاعات آنان از حقوق زنان و ناچیز بودن تلاش آنان برای استیفای حقوق زنان، این شائبه را تقویت کرده است که زنان نمیتوانند از عهده وظیفه نمایندگی بخوبی برآیند. همچنین عملکرد غیر قابل دفاع این نمایندگان و بعضاً پشتیبانی آنان از لوایح و قوانین ضد زن سبب شده روند افزایش تعداد زنان از مجلس پنجم به بعد سیر نزولی پیدا کند. از این رو باید موانع فردی و اجتماعی برای افزایش مشارکت زنان برطرف شود. باید راهکاری برای افزایش آمار مشارکت زنان بیندیشیم، از سوی دیگر باید توجه داشت ورود به مجلس بدون هزینههای مالی امکانپذیر نیست و بر این اساس میتوان احزاب و گروههای سیاسی را برای حمایت از زنان توانمند کاندیدا تشویق کرد. منبع: ایلنا
ورود به سطح مشارکت نخبگان
الهه کولایی
نماینده مجلس ششم
در همه انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی و مهمتر از آن، در پیروزی خود انقلاب اسلامی، زنان همواره از نقش تأثیرگذار و ویژهای برخوردار بودند و توانستهاند در مسیر دفاع ازحقوق ملت، گامهای مهمی بردارند. در شرایط کنونی که مقدمات برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حال شکلگیری است، آنان بار دیگر تلاش خود را برای تحقق بخشیدن به حقوق قانونیشان آغاز کردهاند. اما این بار، تنها زنان نیستند که برای تأمین این هدف به تلاش پرداختهاند، بلکه مردان نیز با توجه به شرایط خاص کشور و منطقه، این رویکرد تعیین کننده را مورد توجه قرار دادهاند. در واقع زنان و مردان ایرانی نیک میدانند که در شرایط حساس کنونی، چه از نظر داخلی و منطقهای و چه از نظر بینالمللی، مشارکت گسترده و تأثیرگذار آنان میتواند امنیت را تحکیم بخشد.
در شرایط کنونی، ایرانیان بار دیگر هشیاری و بلوغ سیاسی خود را با حضور فعال در حوزههای ثبت نام برای انتخابات مجلس شورای اسلامی به نمایش گذاشتند. در واقع این زنان نیستند که تنها در این عرصه فعال شدهاند، بلکه مردان نیز به دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و حقوق قانونی خود این تلاش تأثیرگذار را هدف قرار دادهاند. همان طور که در تمام دورههای گذشته همراهی زنان و مردان در دسترسی به اهداف ملی کاملاً تعیین کننده بوده است، در این مرحله نیز شاهد حضور برجسته هستیم. اما اتفاقی که این بار افتاده، این است که زنان به مدد بهرهگیری از تجربههای گذشته خود حرکت مؤثرتری را برای ایفای نقش در حوزه سیاست دنبال کردهاند. چرا که در تمام سالهای گذشته زنان همواره به عنوان رأی دهنده در فرازهای انتخاباتی حضور مییافتند و سهم آنان در همه ادوار گذشته مجلس هیچ گاه از 5 درصد تجاوز نکرده است. اما این بار زنان مصمم هستند تا نه تنها در حوزه مشارکت سیاسی تودهای، بلکه در سطح مشارکت نخبگان نیز تأثیرگذاری خود را ارتقا بخشند و با حضور مؤثر و تعیین کننده در خانه ملت، در مسیر تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع از حقوق و آزادیهای قانونی نه تنها خودشان، بلکه همه ملت ایران، گامهایی مؤثر و رو به پیش بردارند.
شعارهایی دیرهنگام و بیپشتوانه
عشرت شایق
نماینده مجلس هفتم
به نوبه خود از افزایش شمار زنان در مجلس آینده استقبال میکنم. اما مسأله این است که گویندگان شعار افزایش حضور زنان در مجلس آینده، خود کارنامه خوبی برای تحقق موفقیت زنان در جامعه ندارند. اینان اغلب کسانی هستند که سالها در بالاترین سمتهای اجرایی حضور داشتهاند. این زنان یا مردان، میتوانستند به نوبه خود جایگاه زنان را ارتقا داده یا زمینه استفاده از زنان تحصیلکرده در موقعیتهای مختلف را فراهم کنند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه به نظر میرسد اساساً اعتقادی به این امر نداشتهاند. این شکاف میان نظر و عمل، پرسشهای بسیاری را ایجاد میکند.
از سوی دیگر، به باور من، زنانی که امروز هدفی چون افزایش سهم زنان از مجلس آینده را مطرح میکنند، باید این شعار و رویکرد خود را حداقل دو سال پیش از مجاری مختلف دنبال میکردند. طرح این شعارها، هنگام انتخابات، نه تنها پشتوانه سیاسی و قانونی ندارد، بلکه نشان میدهد که گوینده تنها برای جلب بخشی از جامعه زنان کوشش میکند. به نظر میرسد در طرح شعار حضور 30 درصدی زنان در مجلس، نوعی توهین نیز مستتر است. زیرا مطرح کنندگان این شعار، به این واقعیت اشاره نمیکنند که بسترهای لازم از جمله بستر قانونی برای تحقق این هدف فراهم است یا خیر. با توجه به این دلایل، کسی با کلیات چنین شعار و رویکردی مبنی بر افزایش حضور زنان در مجلس مخالف نیست، بلکه مخالفتها ناشی از توجه نکردن به الزامات این هدف است. تجربه ادوار گذشته نشان داده که گرچه نیمی از جمعیت جامعه ما را زنان تشکیل میدهند اما همین زنان، گاه حتی نامزدهای زن نیز رأی ندادهاند. از این رو، پیش از طرح چنین شعارهایی، باید باور عمومی نسبت به این امر تقویت شود، زیرا وقتی خانمها برای بچهدار شدن خود ،کمتر حاضرند به پزشک زن مراجعه کنند، خود گواه دیگری برای ضعف باور عمومی در زنان است.
طرح شعارهای بدون پشتوانه تخصصی و قانونی و در حوزه زنان، آن هم در موسم انتخابات، مورد قبول زنان جامعه قرار نخواهد گرفت. باوجود این، این انتظار وجود دارد که زنان مجلس دهم در بحث حضور زنان حرکت ریشهای انجام دهند و این حرکت را از زمان حضور در مجلس آغاز نکنند، نه اینکه در پایان دوره یا انتخابات دیگری، بار دیگر به طرح شعارهایی از این دست بپردازند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ساعتی در خیابان سی تیر تهران، نمونه ای از مدارای دینی
وخدایی که دراین نزدیکی است
حمید حاجیپور
تولد پیامبر اسلام(ص) و تولد عیسی مسیح(ع) هفتهای ویژه و عیدی مشترک برای مسلمان و مسیحی. همنشینی این دو عید و البته همنشینی ادیان بعضی جاها پر رنگتر میبینی مثلاً خیابان خیام ارومیه یا خیابان سی تیر تهران. سی تیر را که مستقیم بیایی بالا ناخواسته چشمانت محو خانه و عمارتهای قدیمی میشود که در این شهر آشفته شاید کمتر نظیرش را ببینی. از ساختمانهای قدیمی و البته چشم نواز وزارت امورخارجه گرفته تا موزه آبگینه و عمارت مقدم و سردر باغ ملی و هتل نادری و... همگی اینجا جمعاند. البته اسم کوچهها هم مثل بافت این خیابان قدیمی است؛ کوچه میرزا محمد، امینالوزرا، شاهرخ، کوچه نوبهار و... کوچههایی که ناخواسته آدم را یاد فیلمهای قدیمی مثل هزاردستان میاندازد.
اما چیزی که نظر هر بیننده را به خود جلب میکند وجود مسجد و کلیسا و کنیسه و معبد زرتشتیان کنار هم است. انگار این خیابان با بقیه جاها فرق میکند. صد البته که تفاوت هم دارد. اینجا از اسم کوچه و مدرسه و حتی مغازههایش میشود فهمید که یادگار قجر است و میزبان مذاهبی که سالها با هم در صلح و صفا کنار هم زندگی کردهاند.
اینجا عبادتگاهها به هم نزدیکند. ظهر و عصر صدای روحنواز اذان توی خیابان میپیچد، شنبهها هموطنان یهودی به کنیسهشان میروند، یکشنبهها هم صدای ناقوس کلیسا به گوش می رسد.
مسجد حضرت ابراهیم(ع)، کلیسای مریم مقدس، کنیسه حییم و آتشکده آدریان با هم فاصلهای ندارند و گاهی میشود که مسلمان و ارمنی هممسیر شوند تا برای نیایش به کلیسا و مسجد بروند؛ مثل «آرموند» که مکانیکی دارد و یکشنبهها همراه با کارگرش که مسلمان است مسیر مشترکی دارند؛ یکی برای نماز به مسجد میرود و آن یکی هم برای نیایش به کلیسا.
حال و هوای امسال شاید با سالهای گذشته متفاوتتر باشد، زیرا مسلمانان و مسیحیان کشور در یک هفته آماده میشوند برای برگزاری جشن پیامبرانشان. هموطنان مسلمان، کوچه و خیابانها را آذینبندی کردهاند با چراغهای رنگی و پرچمهایی مزین به نام رسول مهربانی. هموطنان مسیحی هم عروسک پاپا نوئل و کاج تزئینشده معروفشان را ویترین مغازههایشان کردهاند و خیابان سی تیر شاهد همه این تکاپوهاست.
از مرد سن و سالداری که مغازه جوراب فروشی دارد و به گفته خودش قدیمی خیابان سی تیر است از حال و هوای برگزاری جشن میلاد حضرت محمد(ص) یا حضرت مسیح(ع) در این خیابان میپرسم.
مرد موسپید کرده در حالی که چای تازهدمی برایم میریزد، میگوید: «اینجا برای خیلی از کسانی که برای نخستین بار گذرشان به خیابان سی تیر افتاده عجیب است، چون تصور اینکه معابد مذاهب مختلف در یک خیابان تقریباً کوچک، نزدیک هم باشند هیجانآور است. اینجا همه به کار خودشان مشغول هستند. هر کس دین خود را دارد. همه با هم دوست هستند و به عقاید و رسوم یکدیگر احترام میگذارند. من مسلمانم و هر وقت برای اعیاد و مراسمی مثل تولد امامان(ع) یا پیامبر(ص) شیرینی و شربت پخش میکنم همسایههایم حالا چه مسلمان باشند چه مسیحی یا زرتشتی به من کمک میکنند و در واقع در شادی ما شریک میشوند، البته این را هم بگویم که ماهم در شادی آنها برای مراسم کریسمس و تولد عیسی مسیح(ع)، شریک میشویم. این احترام دو طرفه است چه بسا اینکه آنها در وفات پیامبر و شهادت ائمه به احترام ما، مغازههایشان را تعطیل میکنند.
در طول 50 سالی که اینجا کاسبی میکنم یکبار نشده که مشکل یا اختلافی شدید بینمان بهوجود بیاید، اگر هم بوده بین خودمان حل کردهایم و دوستیمان را ادامه دادهایم. شاید اهالی این خیابان هریک مذهب خود را داشته باشد ولی چیزی که بینمان مشترک است اعتقاد به خدا، ایرانی بودن و اخلاق است که حس دوستی و اتحاد را بین ما محکم میکند.»
کمی بالاتر از تقاطع جمهوری – سی تیر کلیسای مریم مقدس و مدرسه فیروز بهرام با معماری خاص خودشان از دور نمایان هستند. یک کلیسا روبهروی مدرسه زرتشتیها. با زن مسنی که از کلیسای مریم مقدس بیرون میآید همکلام میشوم و از او میخواهم درباره زندگی در بین مسلمانان و تقارن سالروز تولد 2پیامبر در این هفته برایم بگوید:
«من در سن 35 سالگی همراه خانوادهام چند سالی برای زندگی به یکی از کشورهای اروپایی رفتیم ولی بعد از 3 سال به تهران بازگشتیم. آنجا احساس غریبگی میکردیم، دینمان با آنها فرقی نداشت اما مردمان خونگرمی نبودند. به نظرمان هیچ کجا مثل ایران نمیشود. باید بگویم مذهبمان با اکثریت مردم اینجا فرق میکند ولی همه ایرانی هستیم و به یکدیگر احترام میگذاریم.
به یاد دارم که در مراسم برگزاری جشن کریسمس دوستان و همسایههای مسلمان همیشه در کنارمان بودهاند و آنها نخستین کسانی هستند که پیش از سررسیدن این مراسم، تولد عیسی مسیح و کریسمس را به ما تبریک میگویند؛ البته این دوستی متقابل است و ما هم در کنارشان در بیشتر اعیاد و مراسم آنها مثل دهه محرم حضور داریم.
به نظرم در کمتر کشوری میتوان دید که اقلیتهای مذهبی کنار هم و بدون هیچ مشکلی زندگی کنند، من که ندیدهام و خوشحالم در کشوری زندگی میکنم که مردمانش به من و همآیینهایم احترام میگذارند. باور کنید که ما در کشور ارمنستان که اشتراکات دینی و فرهنگی زیادی با ما دارند این همه راحت نیستیم که در اینجا راحتیم.»
کمی آن سوتر از کلیسا سمت چپمان کوچهای هست به نام کوچه «زرتشتیان» و از اسمش هم پیداست که ساکنانش زرتشتی هستند. کانون دانشجویان زرتشتی و سازمان زنان زرتشتی تهران داخل همین کوچه است. در حال عکس انداختن از ساختمان قدیمی زرتشتیان هستم که چند جوان دانشجو از ساختمان بیرون میآیند. از آنها هم درباره همسایگیشان با مسلمانان و یهودیان و مسیحیان میپرسم و اینکه مراسم مذهبیشان را چگونه برگزار میکنند؟ یکی از آنها در جواب میگوید: «اینجا همه ایرانی هستند با دینهای مختلف که به یکدیگر احترام میگذارند و حتی در مراسم و آیینهای هم شرکت میکنند. این فرهنگی است که شاید در هیچ جای جهان نباشد که پیروان ادیان دیگر اینطور با هم وحدت داشتهباشند و راحت کنار هم زندگی کنند.
ما جشنهای ماهانه و مذهبیمان را به بهترین شکل برگزار میکنیم و حتی گاهی از هموطنان سایر ادیان برای تماشای این آیینها در آتشکدهمان حاضر میشوند که صحنههای دلگرمکنندهای برای زرتشتیان است. البته باید این را بگویم که ما هم در جشن و عزای سایر ادیان کم و بیش حضور داریم و اعیادشان را تبریک میگوییم و عزاداریشان را تسلیت. به عنوان مثال، این هفته تولد پیامبر مسلمانان و مسیحیان است که پیام تبریکی برای مسجد و کلیسای این خیابان خواهیم فرستاد.»
فردا میلاد پیامبر مسلمانان است، پیامبری که مهر و محبت و دوستی با سایر ادیان را پند داده است و جمعه سال نو میلادی. اهالی خیابان سی تیر آماده شدهاند برای برگزاری آیینهایی که میهمانانی هم از سایر ادیان دارند. اینجا فرقی نمیکند چه دینی دارید، دوستی و احترام است که دلها را به یکدیگر نزدیک میکند.
همزیستی فرهنگ هاو ادیان در ایران
محمد مطلق
ایران همواره کشوری مهاجرپذیر و مأمنی برای ادیان ابراهیمی بوده است؛ هخامنشیان قوم یهود را از اسارت رهانیدند و به آنها پناه دادند و ساسانیان پیروان حضرت مسیح(ع) را. اساساً به همین دلیل قدیمیترین کلیساهای جهان در ایران بنا شد و خانه مقدس یهود و قبله اول مسلمانان نیز که توسط نصر ویران شده بود، با هنر معماران ایرانی و هزینه دربار هخامنشی تعمیر و آباد شد. در زمان اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی بسیاری به او هشدار میدادند که پذیرش آن همه مسیحی رومی، پایههای حکومت ایران را متزلزل خواهد کرد. چراکه آنها در نامهنگاری با اقوام خود، ناخواسته اخبار درون امپراطوری را نیز به دشمن مخابره خواهند کرد. اما اردشیر نتوانست از پذیرش پناهندگان تحت ستم سرباز زند و این ریسک بزرگ و تاریخی را پذیرفت. نکته قابل توجه آنکه فرهنگ عمومی مردم نیز همواره فرهنگی منعطف و پذیرا بوده و در طول قرنها همنشینی ادیان، هیچگاه به فکر حذف دیگری نیفتاده است.
فرهنگ ایرانی نه تنها مأمن و زمینه و بستری برای رشد و توسعه ادیان ابراهیمی بوده بلکه با زبان و فرهنگ «دیگری» نیز همین برخورد را داشته است؛ یونسکو چند سال پیش رسماً به دلیل زنده نگهداشتن زبان گرجی از ایران تشکر کرد. زبان ترکمنی در استان گلستان نیز بنابه ادعای کارشناسان سالمتر و زندهتر از ترکمنی ترکمنستان است. زبان ترکمنی در جمهوری ترکمنستان طی سالهای حکومت تزاری و کمونیستی بیش از سایر زبانها در این کشور آسیب دید. این نوع تعامل با فرهنگ و زبان سایر ملل نیز قرنها ریشه تاریخی دارد و راز کتیبههای سه زبانه آرامی، پارسی و عیلامی نیز در همین است؛ ایرانیان به عکس رومیان هیچگاه هنگام تسلط بر ملل و اقوام دیگر دین، فرهنگ، خط و زبان خود را تحمیل نکردند و اگر استراتژی تهاجم فرهنگی را در پیش میگرفتند اکنون یک سوم جمعیت جهان فارس زبان بودند؛ دلیل ساده اینکه بنابر برآوردهای جمعیتشناسان یک سوم جمعیت جهان در امپراطوری ایران میزیستند.
بنابراین پذیرش فرهنگ ایرانی و توسعه آن از سوی غیر ایرانیان تنها به دلیل علاقه و پیوند قلبی امکان پذیر بوده است به عنوان مثال توسعه فرهنگ و زبان ایرانی توسط ترکان سلجوقی در آناتولی و توسعه فرهنگ و زبان ایرانی در شبهجزیره هند توسط ترکان غزنوی. نفوذ فرهنگ و آیینهای ایرانی در مسیحیت و یهودیت نیز از همین زاویه قابل بررسی است از درختآرایی گرفته تا...

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ندا سیجانی
فرهاد هراتی سرپرست گروه موسیقی کر نامیرا در اجرای متفاوتش که آن را «زمین مقدس» نامگذاری کرده است با بیان این هدف که « بشنوید صدای زمین را از نجواهای حزن انگیز تارهای موسیقی؛ قداست زمین شنیدنی است حرمت اش ناشکستنی است!» در تالار وحدت به روی صحنه رفت.
این برنامه شامگاه شنبه پنجم دی ماه با حضورمعصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و علی مرادخانی معاون هنری وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی برگزار شد. رهبر گروه موسیقی نامیرا در ابتدای اجرا، ضمن خوشامد گویی به مسئولان و حاضران در سالن در خصوص پخش برخی تصاویر که ممکن است آزار دهنده باشد عذر خواهی کرد و افزود: دوستان! زمین حالش خوب نیست، او در این کنسرت که تلفیقی از موسیقی کلاسیک و مدرن بود 13موومان با مضمون هایی چون« زندگی»، «آغاز»، «دردواره»، «شکار»، «نفس»، «انسان»، «جنگ»، «مهاجرت»، «بیپناه»، «کوه یخ»، «عصیان، خشم و مرگ»، «مرثیه زمین» و «زمین مقدس» به همراه پخش تصاویری از فجایع زیست محیطی دنیا به روی صحنه برد.
عواملی که این گروه را همراهی میکردند محسن روحانی(مدیر پروژه)، فرهاد هراتی (آهنگساز، رهبر ارکستر)، انوشه جم (مدیر گروه کر و سرپرست سوپرانو)، نسرین عسگرپور(سرپرست آلتو)، آرش خانزادی (سرپرست تنور)، امید مشتوفر (سرپرست باس)، لیلا نجفی (سرپرست کر کودکان و نوجوانان)، آرش خانزادی، آصف خاتمی و عقیل ذبیحی (مسئول وب سایت و فضای مجازی) بودند که در بخش پایانی اجرا نوازندگان صاحب نامی چون همایون رحیمیان (ویولن)، علی جعفری پویان (ویولن)، سهراب برهمندی (ویولا)، کریم قربانی (ویولن سل) به گروه پیوستند.
محیط زیست یکی از مسائل مهم دنیا است
محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه کنسرت درباره تأثیر هنرمندان در نجات زمین به «ایران» گفت: هنرمندان میتوانند در تمامی بخشها حضور داشته و مثمر ثمر باشند و پیام روشن آنها علاوه بر اینکه برای مردم بخوبی قابل فهم و درک است میتواند سازنده باشد. وی افزود: محیط زیست یکی از مسائل مهم دنیا است و به تعبیر دیگر زندگی انسان و بشر است لذا وظیفه همگان است تا آنجا که میتوانند در حفظ محیط زیست تلاش کنند. واعظی در پایان گفت: از برگزار کنندگان این کنسرت تشکر میکنم که تلاش کردند با زبان هنر به مردم نشان بدهند موضوع محیط زیست بسیار با اهمیت است.
به زمین احترام بیشتری گذاشته شود
علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز اظهار کرد: رسالت هنرمندان به عنوان کسانی که باید پیشرو باشند این است که در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و وقایع مختلف حضور داشته و آن را بخوبی تحلیل و بررسی کنند و نسبت به آنچه اتفاق میافتد بیتفاوت نباشند. وی افزود: مهم ترین جایگاه انسان زمین است بنابراین هر میزان به زمین احترام بیشتری گذاشته شود به همان اندازه باروری آن به نفع بشر و انسانیت است اما متأسفانه با اوضاعی که وجود دارد شاهد هستیم بشر تا آنجا که توانسته درتخریب زمین تلاش زیادی کرده و امیدوارم با آگاهی بخشی هنرمندان بخشی از این تخریب ها جبران شود و با پیام خود به آیندگان بگویند زمین ارثیه بزرگ بشریت است و به آن احترام بیشتری بگذارید.
مرادخانی در ادامه در خصوص انتخاب رئیس دفتر موسیقی گفت: پیشنهاد انتخاب رئیس دفتر موسیقی به آقای وزیرداده شده است و بزودی اعلام خواهد شد. وی در پایان در مورد ممنوع از فعالیت بودن تعدادی از هنرمندان پاپ اظهار داشت: تمام تلاشمان این است هیچ هنرمند غیر مجازی نداشته باشیم.
زنگ خطر زمین به صدا در آمده است
مرجانه گلچین بازیگر تلویزیون و سینما و تئاتر نیز در خصوص همیاری هنرمندان با محیط زیست گفت: من از مدافعان محیط زیست هستم و همیشه سعی داشتم تا جایی که مطلوب بوده با تذکر دادن و رعایت کردن به حفظ سلامت زمین کمک کنم.
وی افزود: به اعتقاد من حضورهنرمندان همانگونه که درهمه عرصهها میتواند مثمر ثمر باشد در این زمینه هم امیدوارکننده است و حتی باید فعالیتهای بیشتری هم صورت بگیرد به این علت که زمین و محیط زیست دغدغه مهمی است که زنگ خطر آن به صدا در آمده و باید بهصورت جدی چارهاندیشی شود بنابراین باید دست در دست هم زمین را نجات بدهیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در واکنش به مطلب هفته نامه «یالثارات» ابراز شد
انتقاد شدید مولاوردی از توهین به زنان در نشریات تندروها
شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده نسبت به مطلب اخیر هفتهنامه «یالثارات» - ارگان انصار حزبالله - واکنش نشان داد.
شهیندخت مولاوردی در کانال تلگرامی خود نوشت: درست در شرایط و روزهایی که زنان فهیم، شایسته و توانمند سرزمینمان در پاسخ به فراخوان رئیس جمهوری و ماهها تلاش فعالان مدنی، در ستادهای ثبتنام حاضر و داوطلب نمایندگی برای انتخابات خبرگان رهبری و مجلس میشوند، به ناگاه هفتهنامه یالثارات در شماره دوم دیماه خود در بخش سخن نخست تحت عنوان «از ولایت تا ظهور / در آستانه سرمنزل» ضمن لیبرال خواندن رئیس جمهوری به طرز شنیعی به اینجانب توهین کرده است تا این روزها یادمان نرود مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان برای تعیین سرنوشت خود و کشورشان چه هزینههایی به همراه دارد و زنان به استقبال چه مخاطرات و هزینههایی میروند و بدین ترتیب زهرچشم حسابی گرفته است تا زنان یادشان نرود معاون رئیس جمهوری هم که باشند از تیغ تیز تخریبها در امان نیستند!
وی در ادامه نوشت: لحن و ادبیات و توهینها و اتهامات بهکار رفته در این یادداشت آنچنان سخیف است که سایتهایی که اقدام به بازنشر آن کردهاند پیشاپیش از خوانندگان خود پوزش طلبیدهاند! تأسفبارتر آنکه این مطلب تحت لوای «از ولایت تا ظهور» و با هزینهکردن از این مفاهیم ارزشی مجال نشر یافته است و در پاسخ به دیدگاه رئیس جمهوری در «منحصر نکردن امر به معروف و نهی از منکر به تار موی زنان و دختران» و نیز مصاحبه سال گذشته اینجانب با ایرنا در زمینه «عدم اعتقاد دولت به برخورد سلبی با بدحجابی و در مرحله آخر بودن اینگونه برخوردها» و به زعم خودشان در دفاع از فریضه امر به معروف و نهی از منکر نگاشته شده است.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان وخانواده یادآور شد: حتماً و لابد با این روشها و این نحوه دفاع از حجاب و امر به معروف و نهی از منکر انتظار هم میرود که جوانان و نسل جدید فوج فوج به سمت دین و ایمان گرایش پیدا کنند، در حالی که با این دفاع بد که به مراتب بدتر از حمله است با دست خودشان بندگان خدا را فوج فوج از دین خدا خارج میکنند و باید روزی در دادگاه عدل الهی پاسخگوی «بردن رونق مسلمانی» باشند.
به گفته مولاوردی، چگونه میتوان باور کرد این نشریه عنوان خود را خونخواه حسین(ع) و منتقم رهبر آزادگان جهان نهاده باشد اما بویی از مرام و مسلک آن امام همام نبرده باشد؟!
وی همچنین تصریح کرد: شاید اگر دیروز که کاریکاتور بانوی سبز و متشخص بر فراز برج ایفل با چادر در آن وضعیت در فضای مجازی و در اعتراض به آلودگی هوا منتشر شد سکوت نمیکردیم، امروز برخی به خود جرأت نمیدادند آنچه که در فکر معیوب و مریضشان میگذرد را روی کاغذ بیاورند و آشکارا اتهامات و توهینهایی را مطرح کنند که به استناد قوانین مجازات و تعزیرات اسلامی و قانون مطبوعات و موازین دینی مصداق بارز جرم و گناه محسوب میشود و مجازاتی متناسب برای آن در نظر گرفته شده است. آیا سیاست ارزش آن را دارد که اخلاقیات در جامعه به پایینترین سطح خود سقوط کند؟
وی خاطرنشان کرد: اینجانب در دفاع از حیثیت یک انسان در وهله اول و سپس حیثیت زنان سرزمینم و نیز جایگاه حقوقی و حقیقی خود حق پیگیری و شکایت از این نشریه که پیشتر از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات هم تذکر گرفته است را بر خود محفوظ داشته و تا حصول نتیجه نهایی از مراجع قضایی و نظارتی از پای نخواهم نشست.
در بخشی از مطلب سراسر توهین هفته نامه «یالثارات» خطاب به مولاوردی آمده بود: «از دیدگاه لیبرالی رئیس جمهوری فعلی، قبیحترین و نارواترین کار آن است که عدهای امر به معروف را علیه زنان لاابالی و بیحیا و بیحجاب به کار گیرند و حرف ثابت او همان است که اخیراً آن زن فمینیست عضو ارشد تشکیلات برانداز و منحلشده مشارکت ابراز داشت: دولت با برخورد با زنان (ولو با عریانی کامل آشکار شوند) مخالف است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به مناسبت هفتمین روز شهادت سمیر قنطار، از رهبران مقاومت، تصریح کرد: اسرائیلیها در داخل و خارج باید نگران باشند و ترساندن ما فایدهای ندارد. سید حسن نصرالله اظهار داشت: اسرائیل خواهان از بین بردن هر طرح مقاومت مردمی سوریه در جولان بود و به همین دلیل تمامی افرادی را که منتسب به این مقاومت بودند، تحت تعقیب قرار میداد و هر شخصی فقط به صرف وابسته بودن به این مقاومت بازداشت یا کشته میشد. اسرائیل معتقد است آن کسی که با اسرائیل میجنگد جاسوس ایران است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حسین قریبی
کارشناس مسائل حقوقی بینالمللی
در روزهای اخیر عناصر و ابعاد مختلف سه موضوع متفاوت در روابط ایران و امریکا با هم همراه شده و هم رسانههای خارجی و هم داخلی را دچار برداشتهای بعضاً نادرست کرده است. در این یادداشت قصد بررسی ارتباط بینابین سه موضوع بدون ورود به ماهیت و جزئیات آنها را دارم:
٭ موضوع اول، بحث اجرای برجام است که پس از طی مراحل مقدماتی پیشبینی شده در متن سند مورد توافق در وین، به مرحله اصلی و البته مهمترین مرحله آن یعنی «مرحله اجرایی» رسیده است. با انجام مقدمات لازم از سوی کشورهای متعهد در برجام، موانع اجرای این سند برطرف شده و از جمله در نامه هفته گذشته (28 آذرماه) جان کری به محمدجواد ظریف، بر تعهد امریکا به اجرای برجام تأکید جدی شده است. این نامه در واکنش به هشدار وزیر محترم امور خارجه در مورد مصوبه کنگره در ایجاد محدودیت روادید برای اتباع خارجی برخی کشورها که به ایران سفر کرده باشند و اثر آن بر اجرای برجام، ارسال گردید. ایران اعلام نموده و دستور اکید رهبر معظم انقلاب هم مقرر ساخته که دولت با دقت و حساسیت لازم نسبت به اجرای تعهدات طرفهای مقابل در چارچوب اجرای برجام، نظارت کافی اعمال نماید.
٭ موضوع دوم، پرداخت خسارت به کارکنان سابق سفارت امریکا در تهران میباشد که ظاهراً پس از پیگیریها و فشارهای مستمر وکلا و محافل حامی آنها، براساس مصوبه جدید کنگره که جمعه گذشته به امضای باراک اوباما رسیده است، تصمیم گرفته شده که فعلاً از محل جریمه دریافتی از شرکتها و بانکهایی که قانون تحریمهای ایران را نقض کرده باشند، مبالغی به هر یک از آنها یا بازماندگانشان پرداخت شود. به طور مشخص منبع این پرداخت از محل جریمه حدود 9 میلیارد دلاری است که در سال جاری از سوی بانک فرانسوی «بیانپی پاریباس» به اتهام نقض تحریمهای ایران، کره شمالی و کوبا به دادستانی کل امریکا پرداخت شده است.
٭ موضوع سوم، ارائه نامهای با امضای 226 نماینده مجلس نمایندگان از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه به دیوان عالی امریکا با هدف اعمال فشار به دیوان به منظور اثرگذاری بر رأی آتی دیوان در پرونده اموال بانک مرکزی ایران است که از دادگاه بدوی نیویورک به این دیوان ارجاع شده است. در این پرونده اموال بانک مرکزی به مبلغ حدود یک میلیارد و 750 میلیون دلار به واسطه یک مؤسسه مالی اروپایی به سیتی بانک نیویورک منتقل شده و در آنجا توسط صاحبان احکام قضایی علیه دولت ایران توقیف و منتظر رأی استیناف دیوان عالی امریکا میباشد. در مردادماه گذشته، دولت امریکا (قوه مجریه) هم لایحه مشابهی علیه بانک مرکزی به دادگاه ارائه کرده بود. هدف ارسال کنندگان این مکتوبات، تأکید بر لزوم مصادره اموال بانک مرکزی (75/1 میلیارد دلار) به نفع شاکیانی است که احکام دریافت خسارات علیه دولت ایران از محاکم امریکا دریافت کردهاند (ماهیت و مشروعیت این احکام کاملاً مردود است که وارد جزئیات آن نمیشوم).
٭ تردیدی نیست که اختلافات عمیق ایران و امریکا و دشمنی امریکاییها با جمهوری اسلامی ایران محدود به یک یا چند موضوع نیست. در طول نزدیک به چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، همواره و به فراخور شرایط، مجموعه حاکمیت امریکا از ابزارهای مختلفی از جمله از طریق وضع قوانین یکجانبه فرامرزی تا وضع تحریمها و متعاقباً بهرهگیری از ساز و کارها و ابزارهای تنبیهی شورای امنیت در این راستا تا نقض مصونیت دولت ایران و نهادهای حاکمیتی وابسته، همچون بانک مرکزی برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده کرده است. مذاکرات منجر به توافق برجام با هدف حل و فصل یکی از موضوعات فیمابین از جمله ذیل صلاحیت شورای امنیت سازمان ملل انجام شده که براساس آن دو طرف 1+5 و ایران متعهد شدهاند که تکالیف خود را ایفا کرده و هرگونه اختلاف ناشی از تفسیر و اجرای مفاد این توافق را براساس ساز و کار حل و فصل اختلافات در متن برجام پیگیری کنند.
٭ حدود و ثغور موضوع برجام روشن و دقیق بوده و متمرکز بر موضوع هستهای و تحریمها و ابزارهای فشار مرتبط با این موضوع میباشد. در عین حال به یاد داشته باشیم که اجرای کامل هیچ توافقی بدون حسن نیت و ایجاد فضای مناسب برای اجرای آن توافق میسر نیست. اقدام کنگره امریکا در قرار دادن یک موضوع غیر مرتبط در مصوبه بودجه سالانه (به نفع کارکنان سابق سفارت امریکا در تهران) و دخالت قوای مقننه و مجریه در کار قضات دیوان عالی امریکا آن هم در شرایطی که اصولاً احراز صلاحیت دادگاههای امریکا نسبت به دولتهای دیگر،خلاف اصول مصرح حقوق بینالملل و موجب مسئولیت دولت ناقض است، نمیتواند نشانه وجود فضای حسن نیت از سوی یکی از طرفهای ماجرای برجام باشد.
٭ همچنین ذکر این نکته ضروری است که اقدام دولت امریکا در قرار دادن ایران در فهرست دول حامی تروریسم (بخوانید فهرست دولتهایی که با امریکا اختلافات جدی دارند وگرنه ماهیت گروههای تروریستی و حامیان آنها بر کسی پوشیده نیست) و قوانین آن کشور که مصونیت دولتهای مندرج در این فهرست ادعایی را نقض میکند، اقدام خلافی است که میتواند واکنش متقابل و همسان کشورهای دیگر را در پی داشته باشد. احکامی که ناشی از این گونه مصوبات خلاف کنگره امریکا باشد، فاقد ارزش بوده و سوءاستفاده از قانونگذاری داخلی محسوب میشود. وکلای بانک مرکزی کشورمان با علم به این امر و برای دفاع از منافع بانک، در جریان دادرسی بدوی در دادگاه شهر نیویورک شرکت کردند. متعاقباً با توجه به دخالت کنگره در وضع قانونی که به صورت خاص جریان این دادرسی را به ضرر بانک مرکزی تحت تأثیر قرار میداد، به دیوان عالی امریکا شکایت نمودند. محافل تندرو در کنگره امریکا که بشدت از روند تصویب و اجرایی شدن برجام ناخرسند هستند و نیز دولت امریکا که از احتمال هر چند اندک رأی آتی دیوان عالی امریکا به نفع بانک مرکزی در هراس است، با جوسازی و ارائه لوایح مکتوب به دیوان قصد دارند حتی این احتمال اندک را هم به صفر برسانند. در شرایطی که روندهای سیاسی و قضایی در امریکا در اختیار چنین جریانات رادیکال قرار دارد، به نظر میرسد که روند سیاستهای افراطی امریکا تداوم خواهد داشت و جمهوری اسلامی ایران حق دارد که کماکان نسبت به حسن نیت امریکا در رفع بیاعتمادی ایرانیان ظنین باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

محمدصادق جنان صفت
روزنامه نگار
ناترازیهای زندگی ایرانیان در برش تاریخی که در آن به سر میبریم در حوزههای فرهنگ، سیاست، اقتصاد و در امور اجتماعی را میتوان با کمی جدیت و کالبدشکافی دید و نشان داد.
یکی از ناترازیهایی که این روزها شاهد آن بودیم و در میدان سیاست داخلی رخ داد، ثبت نام 12 هزار نفری برای دستیابی به 300 صندلی مجلس است. سرچشمه این ناترازی در فقدان توازن ساخت احزاب سیاسی در ایران است که در آن صدها طیف و گروه و جمعیت وجود دارند اما هیچ حزبی به نام خود در انتخابات شرکت نمیکند و با عناوین جبهه، ائتلاف، مجمع و... در انتخابات حاضر شدهاند.
ناترازی دیگر در همین سپهر سیاست به بازدهی و مقید بودن نمایندگان کنونی مجلس نسبت به مزیتهای به دست آمده وجود دارد که در پایان سال دوره فعلی هرگز کارنامهای از آنها منتشر نمیشود. یکی از ناترازیها در سیاست خارجی و البته در ذهن برخی افراطیون نیز این است که در یک لحظه از زمان میخواهند با همه دنیا بجنگند و... اما ناترازیها در حوزه اقتصاد متأسفانه به طور جدی با شهروندان در میان گذاشته نشده است و ایرانیان از ژرفای فاجعه رخ داده در 8 سال فعالیت دولتهای نهم و دهم اطلاع ندارند. پیامدهای ناشناس 8 سال سیاستگذاری بر مبنای تودهگرایی از سوی یک گروه نه چندان نیرومند از نظر کارشناسی و همراهی پنهان و پیدای نیروهای سیاسی با این گروه کوچک اکنون سر باز زده است و جامعه ایرانی را دچار بهت و حیرت کرده است.
ناترازی در میزان سرمایه موجود در درون مرزهای ملی و سرمایه مورد نیاز برای دستیابی به رشد 8 درصدی بسیار ناامیدکننده است. ایران دستکم 28 میلیارد دلار سرمایه ارزی خارجی میخواهد که به تن اقتصاد ناتوانش تزریق شود اما در 3 دهه اخیر به طور میانگین کمتر از 3 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است.
ناترازی در صندوقهای تأمین اجتماعی و بازنشستگان که آنها را در شرایط ورشکستگی قرار داده است. ناترازی در درآمدهای احتمالی دولت از صادرات نفت و حجم تعهدات دولت به شهروندان مثل پرداخت یارانه نقدی، پرداخت حقوق کارمندان و کارکنان دولت، پرداختها بابت دفاع از کشور و هزینههای عمرانی نیز بسیار تأسفبار است.
ناترازی در حجم منابع آب کشور و آبی که برای تولیدنیاز است، ناترازی در منابع اعتباری بانکها و حجم تقاضا برای منابع بانکی، ناترازی در سیاستگذاری اقتصادی میان دولت و مجلس، دولت و نهادهای قدرت را نیز باید در فهرست ناترازیها گنجاند.
اما ناترازی بزرگ که شاید اکنون به چشم نمیآید میان عرضه و تقاضای نیروی کار تحصیلکرده است؛ در چند سال سپری شده به رغم ایجاد اشتغال ناچیز در اقتصاد، نرخ بیکاری افزایش نیافته است به دلیل کاهش فشار عرضه نیروی کار در نتیجه گسترش سریع دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، ناامیدی جوانان از پیدا کردن شغل و خروج موقتی از بازار کار و ادامه تحصیل در دانشگاهها به امید پیدا کردن شغل در آینده است. نکته مهمی که در این میان مطرح است میزان بازگشت این گروه به بازار کار است که اطلاع دقیقی از این میزان در دست نیست.
برآوردی که روی عرضه نیروی کار بر اساس میزان ثبتنامشدگان دانشگاهها و فارغالتحصیلان، جمعیت در حال تحصیل و جمعیت دارای تحصیلات عالی صورت گرفته، نشان میدهد که در طول برنامه ششم توسعه، تعداد ثبتنامشدگان در دانشگاهها، سالانه یک میلیون و 266 هزار نفر بوده و بیش از 70 درصد از سهم ثبتنامشدگان در دانشگاههای کشور در سطوح کارشناسی و کارشناسی ارشد هستند و همچنین سالانه 996 هزار نفر از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند. بر این اساس پیشبینی میشود، نرخ مشارکت در حدود 40/5 درصد افزایش یافته و متوسط سالانه عرضه نیروی کار حدود 680 هزار نفر خواهد بود.
بر اساس سناریوی واقعبینانهتر در میان سه سناریو محتمل، چنانچه حصول نرخ بیکاری 9 درصد با نرخ مشارکت احتمالی 40/5 درصد، مورد نظر باشد، لازم است سالانه حدود 858 هزار فرصت شغلی ایجاد شود. هدفگذاری یاد شده با توجه به تغییر ماهیت نیروی آماده به کار و سهم قابل توجه فارغالتحصیلان دانشگاهی که نوع خاصی از منابع و اشتغال تخصصی را طلب میکند، بسیار دشوار به نظر میرسد. بالاترین رکورد ثبت فرصتهای خالص ایجاد اشتغال خالص مربوط به برنامه سوم و به میزان 623 هزار نفر است و طبعاً تأکید بر ایجاد اشتغال بالاتر از این میزان با هدف کاهش سهم بهرهوری کل، خارج از توان اقتصاد و مستلزم تأمین منابع سرمایه بالا است که به نظر میرسد، در شرایط کنونی غیرقابل دستیابی است؛ لذا سیاستگذاری و تعیین الزامات برای افزایش سهم بهرهوری کل عوامل تولید در تأمین رشد در برنامه ششم یک ضرورت است. برای رسیدن به نقطه تعادل باید سالانه دستکم 700 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری شود که توانایی تأمین سرمایه از داخل برای آن حتی شاید در وضع فعلی کمتر از 50 درصد باشد. این ناترازی بزرگ و تهدیدآمیز ایجاب میکند که همه احزاب، گروهها و نیروهای دارای قدرت یا در حال مبارزه برای قدرت آن را جدی بگیرند. سازگاری ملی یک ضرورت بزرگ است تا این ناترازیها را حل کنیم و سازگاری ملی نیز فقط با پذیرش توزیع قدرت به شکل بهینه ممکن است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مقامهای پلیس امریکا اعلام کردند یک زن 55 ساله و همسایه 19 ساله وی که بهدنبال مشاجره با یکدیگر زخمی شده بودند، به ضرب گلوله پلیس شیکاگو کشته شدند. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، هر دو قربانی این حادثه سیاه پوست بودند. اداره پلیس شیکاگو تاکنون در معرض تحقیقات فدرال به دلیل استفاده از قوه قهریه بوده است. تحقیقات از پلیس به دنبال کشته شدن یک نوجوان سیاه پوست توسط مأمور پلیس در سال 2014 آغاز شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سید رضا صالحی امیری
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
یکی از سرمایههای بیبدیلی که در 37 سال بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی موجب تقویت و مصونیت جمهوری اسلامی از گزند مخاطرات و تهدیدهای درونی و بیرونی شده است، بیتردید برگزاری انتخابات گوناگون و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش و انتخاب نمایندگانی شایسته در تراز ملت بزرگ ایران است. در شرایط امروز منطقه پرالتهابی مثل خاورمیانه، که اصلی ترین دغدغه و دلنگرانی اغلب کشورها رهایی از سایه ناامنی و تهدید شوم تروریسم و رادیکالیسم است، برگزاری مستمر و بیوقفه انتخابات در همه دورهها و بدترین شرایط حتی در زمان جنگ تحمیلی و زیر بمباران رژیم صدام، موجب پدید آمدن امنیتی پایدار شده که هیچ اسلحه و جنگ افزاری قادر به تأمین آن نبوده و نیست. بنابراین انتخابات و صندوق رأی و رقابت سالم سیاسی سرمایه بزرگی است که در آغاز فصل جدید انتخابات پیش و بیش از هر موضوع دیگری در این عرصه باید به آن توجه کرد.
در شرایطی که همسایگان شرقی و غربی ما سالهاست برای تأمین امنیتشان در حال مبارزهاند و خاک کشورشان میدان نبرد قدرتهای بیگانه است و درست در زمانهای که ویروس خانمانسوز تروریسم، با تکثیر قارچ گونه حتی امنیت کشورهای غربی را هم از بین برده است، مردم ایران مشتاقانه در تدارک دو انتخابات مهم برای تعیین نمایندگان خود هستند. بررسی مسأله انتخابات در چنین چشم اندازی مسئولیت کارگزاران نظام را بیشتر و حفظ و نگهداری این سرمایه را ضروریتر مینماید. تقویت امیدواری مردم به «اصلاح» امور از رهگذر«اعتدال» و با مدنی ترین ابزار، بزرگترین رسالت دوستداران انقلاب و وفاداران نظام است و هر رفتار و گفتاری که خدشهای در این امید وارد کند، در تعارض با اهداف انقلاب و خواست و اراده عمومی ملت قرار دارد.
انتخابات و رأی مردم در باور دلسوزان و صاحبان اصلی انقلاب در نزدیک به چهار دههای که از عمر آن میگذرد، هیچ گاه تزئینی و فرمایشی نبوده است و اگر هم گروه و جریانی چنین نگاهی به رأی مردم داشتهاند، منزوی شده و با روشن شدن نیتشان، سخنهای فریبنده شان دیگر خریداری ندارد. بیتأثیر کردن هر اقدامی که مانع انعکاس صدای حقیقی ملت به صورت رسا، شفاف و دقیق شود وظیفه همه نهادهای حاکمیتی از جمله دولت و شورای نگهبان است.
تاریخ پیش از انقلاب یک درس مهم اگر داشته باشد این است که مجالس دست نشانده و گوش به فرمان فقط پایههای سیستم را لرزان میکنند درحالی که مجلس قدرتمند موجب تقویت همه ارکان نظام سیاسی میشود. این یک واقعیت است نمایندهای که به رأی مردم تکیه دارد هیچ گاه برخلاف مصالح آنها عمل نخواهد کرد.
انتخاب مشی اعتدالی دولت تدبیر و امید در انتخابات 92 با خواست و اراده ملت نتیجه آگاهی مردمی است که بخوبی دریافتهاند افراطیگری چه بر سر همسایگانشان آورده است. اجتناب از تندروی فلسفه وجودی این دولت و رساترین صدایی است که از صندوقهای رأی سال 92 برآمد. بنابراین نمایندگان واقعی ملتی که این دولت را با رأی خود برسرکار آوردهاند، سنگ اندازی و مانع تراشی در مسیر دولت را همسو با خواست عمومی مردم نخواهند دانست و کوچک انگاشتن دستاوردهای دولت را در تعارض با وظایف نمایندگی میدانند. صدایی که در مجلس آینده از رادیو مجلس پخش خواهد شد بر امید یک ملت اثرگذار است. ملتی که با رأی خود پیام دادهاند: ما طرفدار اعتدالیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
-
دیدار صمیمانه با خانواده مسیحی در آستانه سال نو میلادی
-
راه ریشه کنی تروریسم، درمان تحجر است
-
واقعیت پنهان زیر غبار آلودگیهوا
-
افزایش نقش زنان در انتخابات مدافعان و منتقدان
-
30 تیر تهران نمونهای از مدارای دینی
-
حال زمین خوب نیست
-
مولاوردی و ابتکار علیه هتاکان شکایت می کنند
-
سیدحسن نصرالله: اسرائیل در داخل و خارج نگران باشد
-
کالبدشکافی سه گام منفی امریکا
-
ناترازی بزرگ و ضرورت سازگاری ملی
-
پلیس امریکا 2 سیاهپوست را کشت
-
ضرورت امید و نشاط ملی
