
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جهانگیری: سوءاستفادهکنندگان از ارز دولتی خیانتکارند
معاون اول رئیس جمهوری در جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با اشاره به برگزاری منظم جلسات سران قوا پس از دستور رهبر معظم انقلاب به منظور هماهنگی و همدلی در پیشبرد سیاستهای اقتصادی کشور در شرایط کنونی، تصریح کرد: همکاری صمیمانه و همراهی همه دستگاهها و نهادها برای اداره کشور و پیشگیری از بروز فساد در شرایط تحریم وظیفه ملی و خواست جامعه است. به گزارش ایرنا، اسحاق جهانگیری با بیان اینکه در شرایط تحریم فضا برای سوءاستفاده و بروز مفاسد اقتصادی افزایش مییابد و همه دستگاههای اجرایی و نظارتی باید با هم افزایی مانع از بروز و شیوع این پدیده شوند، گفت: هنگامی که نقش افراد و امضاها تعیین کننده میشود، زمینه بروز تخلف و سوءاستفاده افزایش پیدا میکند و این وظیفه ماست که اولاً مانع از ایجاد بستر تخلف شویم و ثانیاً ضمن رسیدگی سریع به تخلفات با متخلفان بشدت برخورد کنیم.
وی با اشاره به انتشار نام شرکتهای دریافت کننده ارز به نرخ رسمی از سوی بانک مرکزی، ضرورت برخورد با کسانی که در این خصوص تخلف کردهاند را یادآور شد و در عین حال اظهار داشت: بخش خصوصی و همه کسانی که فعالیت اقتصادی را با در نظر گرفتن سلامت و مصالح ملی انجام میدهند سربازان خط مقدم مبارزه در شرایط تحریم هستند و نقش پراهمیت و کلیدی در تأمین کالاهای اساسی کشور دارند که باید مورد حمایت قرار گیرند.جهانگیری با توضیح اینکه بسیاری از تخصیصهای ارز برای واردات قبل از خروج امریکا از برجام و اعلام تحریمهای جدید انجام شده و در آن مقطع با توجه به توان مالی کشور ارز برای واردات اختصاص مییافت،ادامه داد: اگر شرکتی ارز به نرخ رسمی برای واردات دریافت کرده اما محصول خود را در بازار به قیمت آزاد به فروش رسانده باشد و یا کمتر از میزان ارز دریافت شده کالا به کشور وارد کرده و مابقی ارز را در بازار سیاه به فروش رسانده مرتکب خیانت شده است و دولت به کمک قوه قضائیه با آنها برخورد خواهد کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مزرعه سرنگها را با خون آبیاری میکنیم
محمد معصومیان
روزنامه نگار
بستر رودخانه، دور زورخانه پارک شهدا، توی خانههای نیمه ویران با حفرههای باقیمانده از دستگاههای کشف گنج، کوچه ماست بندی، حیدری، هادی آباد، چوبیندر و... را برای یافتن پاتوقهای مصرف مواد قزوین و رو به رو شدن با آنهایی که آخرین راه را برای دور زدن مشکلات انتخاب کردهاند میگردم. اینجا هنوز میشود در شهر و نه در حاشیهها، بوی دود و رد خون تزریق را پیدا کرد؛ پاتوقهایی فرش شده از وسایل مراقبتی و سرنگ در کوچه پس کوچههای شهر قزوین. معتادهای ترسیده که از گوشه دیواری سرک میکشند و در چشم بهم زدنی غیب میشوند، داستان عجیب فقر و بیکاری در این شهر است که تبدیل به هیولای لاغر اعتیاد شده است.
زن جوان و رنگ پریده با چشمانی که در حدقه چشمانش جا نمیشود لای شمشادها کنار کانال رودخانهای که از وسط «نواب» میگذرد برای خودش پاتوقی ساخته. سگ بزرگی اطراف خانه پارچهای او نگهبانی میدهد. زن وسط پارچههای تکه پاره نشسته و اطرافش پر از خنزر پنزر است. معروف است به کماندو و همه او را در این منطقه میشناسند. یاسر که ما را پیش او برده، تعریف میکند که روزگاری ورزشکار رزمی بوده و از بد روزگار به اعتیاد کشیده شده و حالا هر کس نگاه چپ به او بکند، با چوبدستی دمار از روزگارش درمیآورد.
میپرسم اینجا چکار میکند؟ لحن مؤدبانهای بهخود میگیرد و میگوید: «گاهی وقتها میآیم اینجا مینشینم وقت میگذرانم.» از او میپرسم شغلی نداری؟ جواب میدهد: «نه شغلی ندارم، کاری بلد نیستم. غذا را هم خدا میرساند.» از پشت سر صدای دورگهای نظرم را جلب میکند. پسری با روسری و ریش تراشیده سر میرسد، سلام و علیکی میکند و دستی به سر سگ میکشد و میرود. جوان دیگری نیش ترمز میزند، شیشه اتومبیل مدل بالایش را پایین میکشد و نگاهی به زن میکند و ما را ندیده میگیرد و میرود.
بلوار را به سمت بالا میرویم. دور و اطراف خیابان پر از ضایعاتی است. یاسر که یکی از بچههای مرکز کنترل آسیب قزوین است میگوید: «اینجا چند سال پیش اوضاع خیلی بدتر از امروز بود. یک بار ارتش میریزد و همه را جمع میکند. اما من شنیدهام بعضی از مواد فروشها در قالب همین خرید و فروش ضایعات هنوز کار میکنند. همین پسری که ترمز زد، دیدی؟ اینجا این شکلی است؛ همه حواسشان بههمه چیز هست.»
در راه یاسر برایم از خانواده سه نفرهای میگوید که پدر و پسر و دختر، هر سه معتاد هستند و دختر خانواده خرج اعتیاد دو عضو دیگر خانواده را میدهد و خانهشان پاتوق مصرف کنندههاست.
کمی جلوتر به سه راه کارگر میرسیم. داخل کوچه «نیما» یا همان «ماست بندی» میشویم تا یکی از پاتوقهای روباز مصرفکنندگان مواد را ببینیم. یاسر ماشین را پای دیواری آجری پارک میکند، میپرد روی صندوق عقب ماشین و از دیوار بالا میرود. روی پشت بام مشرف به دیوار، آلونکی ساخته شده و کسی در آن زندگی میکند که حالا نیست. داخل کوچه، مادرها جلوی در خانهها نشستهاند و بچههای کوچک درحال بازی هستند. پا روی صندوق عقب ماشین میگذارم و از دیوار بالا میروم تا ببینم آن پشت چه خبر است. پشت دیوار ارتفاع کم است. در واقع کف را بالا آوردهاند تا لابد عبور و مرور راحت باشد. اما بهتر است با کفشهای آهنین وارد این فضا شد چون همه جا پر است از سرنگ و وسایل مراقبتی مصرف شده و یاسر دائم تأکید میکند مراقب باشم که مبادا سرنگی کفی کفش را سوراخ نکند.
گوشه دیوار چند پارچه کثیف روی زمین پهن شده و معلوم است جای دراز کشیدن و مصرف است. عجیب اینکه هرکسی که از کوچه رد میشود، مارا میبیند اما کنجکاویشان را برنمیانگیزیم تا اینکه در انتهای کوچه سر و کله چند مرد تکیده پیدا میشود و طوری که محسوس نباشد، ما را زیر نظر میگیرند و پچپچه میکنند. اما تا سر میچرخانم غیب میشوند. یاسر میگوید: «یک بار 225 سرنگ اینجا گذاشتیم که ظرف یک ساعت همهاش مصرف شد.» کار او و تیم کنترل آسیب شهر قزوین گذاشتن سرنگ تمیز و کاندوم برای جلوگیری از شیوع بیماریهایی مثل هپاتیت و ایدز و جمعآوری آنهاست.
ورودی «هادی آباد» پر از نیسان میوهفروشهاست و پلیس مشغول متفرق کردن آدمهایی که دور یک نیسان مشغول بحث کردن باهم هستند. دو طرف خیابان پر از خانه خرابه و نخاله ساختمانهای نیمه کاره است. انگار این گوشه از شهر را بمباران کردهاند. درواقع خانههای خرابه، باقیمانده چند سال پیش است که پلیس به محله آمد و پاتوقهای مواد را تخریب کرد. یاسر تعریف میکند: «با همه این مبارزههای پلیس، همین چند وقت پیش در این محل باند مواد مخدری را گرفتند که 20 تا ماشین داشتند!»
از هرکوچه که میگذریم او از خانههایی که در آن کوچه محل مصرف است میگوید و آدمهای عجیب و غریبی که در این محل زندگی میکنند: «یک زن و شوهر اینجا زندگی میکنند که کارشان بچه به دنیا آوردن و فروختن بچه است.» همینطور که دارد از آنها حرف میزند همان مرد را جلو یک کوچه میبینیم که ایستاده و به آسفالت خیره شده. یاسر بالای یک میوه فروشی را نشان میدهد که با پردههای ضخیم پوشانده شده و پاتوق مصرف مواد است. او تعریف میکند که در این محل جایی را کشف کرده که یکبار 340 سرنگ در آن جمع کرده و سری بعد که رفت 206 تای دیگر را.
داخل مغازه خواربار فروشی میشوم و از مرد پشت پیشخوان در مورد محل میپرسم. میگوید: «باور کنید آدمهای شریفی هم اینجا زندگی میکنند. قرار نیست همه یک شکل باشند. اگر یک عده یک کارهایی میکنند، معنیاش این نیست که همه محل اینکاره هستند. من خودم قدیمیترین کاسب این محلم. خیلی چیزها دیدهام که گفتن ندارد. جاهای دیگر همین کارها را میکنند ولی چون باکلاس هستند، کسی کاری به کارشان ندارد و از آنها حرفی نمیزنند. بعد از اینکه پلیس به اینجا آمد و پاکسازی کرد، همه رفتند سمت چوبیندر»
از هادی آباد به حیدری میرویم. آنجا هم وضعیت دست کمی از هادی آباد ندارد. خانههای کوچک و آجری که با سیمانی زمخت تزئین شده. «چوبیندر» اما شبیه هیچکدام از محلات دیگر نیست. 5 کیلومتری خارج از شهر قزوین است و تقریباً 8 هزار نفر جمعیت دارد. این محله با اینکه فاصلهای با شهر ندارد، آدمها و خانههایشان تفاوتی چشمگیر با شهر قزوین دارد. کافی است چند دقیقه بچرخید تا موتوریهایی که محل را به تسخیر خود درآوردهاند منوی پیشنهادی خود را بهشما عرضه کنند. اینجا در چند صد متری زندان مرکزی قزوین، حیاط خلوتی برای فروش و مصرف هر نوع موادی است. انتهای هر خیابان که به 10 متری معروف است دیواری سیمانی کشیده شده و پشت دیوار ریل راهآهن است. مردان و زنان و بچهها، دم در کوچه قدم میزنند و اگر ندانید چه خبر است، با خود میگویید عجب صلح و صفایی در محل حاکم است و چه خوب که همه محل را خانه خود میدانند. در بیشتر خانهها باز است و از در هر خانه که بگذرید با پاتوقی جدید رو به رو میشوید. در «چوبین در» حتی پیاده شدن از ماشین هم کار ترسناکی است. انتهای محل جوی آبی روان است و چند نفر در فاصله کوتاهی از جوی و دیوار حایل، تمام محل را زیر نظر دارند.
محسن یکی از قدیمیهای محل است. خودش سالها مصرفکننده بوده و حالا ترک کرده. محسن خوش برخورد است و با لهجه شیرین قزوینی میگوید: «فیلم تاراج یادت میاد که جمشید آریا بازیگرش بود؟ آخر فیلم میفهمی یکسری آدم گردن کلفت از خلافکارها حمایت میکنند. نقل اینجا هم همین است. بگذار راحتت کنم؛ آقایان داخل شهر را پاکسازی کردند و همه را فرستادند اینجا چون خودشان آنجا زندگی میکنند و باید راحت باشند.»
سر و کله چند ماشین نیروی انتظامی پیدا میشود و یکباره موجی از آدمها به انتهای محل که ما ایستادهایم، میدوند و از در و دیوار بالا میروند. بعضیها خودشان را داخل جوی آب پنهان میکنند. به محسن میگویم این جدولها که توی جوی و بین کوچهها گذاشتهاند برای سخت کردن فرار است؟ میگوید: «بله آقا! جدول گذاشتهاند که مثلاً اگر دنبال موتوری افتادند، نتواند در برود ولی زن و بچه مردم را اسیر کردهاند. یک دفعه زن حامله داشت رد میشد افتاد داخل جوی.»
اتومبیل نیروی انتظامی داخل کوچه دیگری میرود و بعد از چند دقیقه همه شاد و خندان برمیگردند سر کارشان. اینجا جملات «چی میخوای؟» و «چی میزنی؟» بالاترین میزان استفاده را دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

چالش رنجها و زخمها
الهام فخاری
عضو شورای اسلامی شهر تهران
«طفلی بهنام شادی / دیریست گم شده ست / با چشم های روشن براق / با گیسویی بلند، به بالای آرزو / هر کس ازو نشانی دارد / ما را کند خبر / این هم نشان ما: / یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر.»
محمدرضا شفیعی کدکنی
ما امروز با دنیایی مواجهیم که خشونت در آن تنها یک گونه منحصر به فرد نیست. خشم، خشونت و نیرنگهای سازمانیافته امروزی برپایه تفکر و فناوریهایی شکل گرفتهاند که تنها منافع زورگویان و قدرتمندان جهان را تأمین میکند.
در دنیای امروز، کارخانهها و انبارهای اسلحهسازی بیش از همیشه تاریخ مشغول فعالیتند و کودکان و نوجوانان، بزرگترین قربانیان این تجارت خونین به شمار میروند. فشار آوردن به ملتها از بیرون یا فشار بر مردم از درون برای وادار کردن به پذیرش زور، چالشهای اقتصادی، اجتماعی و تباه کردن زندگی نسلها و فروریختن بیشتر طبقات متوسط بخشهایی از ظلم آشکاری است که پیرامون ما رخ میدهند. از سوی دیگر محیط زیست ما و تنوع حیات ساکنین زمین توسط قدرتهای اقتصادی احاطه شده و زندگی ما و دیگر جانداران را روی زمین در معرض خطر قرار داده است. وضعیتی که پیامد یکسویهنگریها و برنامههای پیدا و پنهان زورمداران همراه با خطاهای مدیران و ناآگاهی مردم است.
جامعه ایران در سراسر تاریخ و بویژه در سده کنونی، هزینه سنگین فشارهای بیرونی و مسائل درونی را پرداخته است. خشونت سازمانیافته از سویی و بهرهکشی از منابع مردم، در گونههای حمله مستقیم به منافع ملی ایران که یک نمود آن کودتای ۲۸ مرداد است، بمبگذاریها و ترور (نمونه واضح آن فاجعه هفتم تیر)، پشتیبانی و واداشتن همسایگان ایران برای هجوم و جنگ فرسایشی، حمله مستقیم ناو نظامی امریکایی وینسنس در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ که ۲۹۰ غیرنظامی را به کام مرگ کشاند، بمباران شیمیایی و نسلکشی مردمان مرزنشین، کردهای مظلوم ایران و عراق، حمله شیمیایی به سردشت در شامگاه هفتم تیر، فشارها و تحریمهای اقتصادی سیاسی پیدرپی مردمی که میخواستهاند مستقل و آزاد در پهنه سرزمینی خود آشتی جویانه و بالنده زندگی کنند، همگی جلوههایی از ستم و خشونتی است که بر مردم ایران روا داشته شده است. ما در جهانی به سر میبریم که از یک سو نگاه بیمانند کارگردانان ایرانی همچون عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، مجید مجیدی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و جعفر پناهی را میستاید و از سوی دیگر در برابر دشوارترین شرایط زندگی مردممان به تماشا مینشیند و هیچ واکنشی نشان نمیدهد. از سویی بهترین متخصصان ایرانی را به همکاری جلب میکنند و از سوی دیگر شرایط بالندگی کودکان و نوجوانانمان را دچار چالشهای بنیادی میکند. در چنین ناپایداریهایی، فراز و فرودهای داخلی و هزینههایی که خطاهای مدیریتی در دورههای گوناگون برای کشور پدید آورده، وضعیت جامعه ایران در یکی از پیچیدهترین شرایط خود قرار دارد. از اینرو لازم است ضمن محکوم کردن ظلمهایی که در طول تاریخ معاصر به ملت ایران شده و با گرامیداشت یاد و نام همه قربانیان جنگ و خشونتهای سازمانیافته در شکلهای مختلف نظامی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از مردم گرانقدر، فروتن و شکیبای ایران و بویژه تهران بخواهیم که در شرایط دشوار زیستمحیطی، اقتصادی، بینالمللی، سیاسی و اجتماعی کنونی بیش از هرچیزی، یار و یاور یکدیگر باشیم.
بدیهی است که رنج و زخم چالشها را میتوان با آمادگی، همدلی، همبستگی و یاریرسانی کاست و از درهم شکستن نهادهای اجتماعی و بنیادی پیشگیری کرد. در چنین روزهایی نهادهای صنفی، مدنی و تخصصی میتوانند از تکرار تجربههای ناسودمند پیشگیری کنند و ایران و جامعه ایرانی را از این طوفان به سلامت بگذرانند که امیدی اگر هست، امید مردم به خود مردم است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کاهش اعتماد به اخبار شبکههای اجتماعی
میترا جلیلی
خبرنگار
گردش اطلاعات در جهان هر روز سریعتر میشود و حالا دیگر شکل فناورانه به خود گرفته است چرا که بیشتر کاربران اینترنت جهان، اخبار را قبل از انتشار در رسانههای مکتوب، روی شبکههای اجتماعی و در فضای مجازی دنبال میکنند. پیش از این، «فیس بوک» در انتشار اخبار پیشتاز بود و درصد بالایی از کاربران با اعتماد به اخبار آن، سعی میکردند موضوعهای مهم روز را در این اپلیکیشن دنبال کنند ولی با توجه به اتفاقاتی که برای مدیرعامل فیسبوک افتاد و پای وی به مجلس سنا باز شد تا درباره عملکرد این اپلیکیشن در رابطه با انتشار اخبار جعلی و همچنین نشت اطلاعات توضیح دهد، حالا آمار نشان میدهد دیگر تعداد کمتری از کاربران برای اطلاع از اخبار مهم روز سراغ فیسبوک میروند. البته مطالعات دانشگاه آکسفورد نشان میدهد کاربران در زمینه رصد و کسب خبر، نه تنها از فیسبوک بلکه نسبت به سایر شبکههای اجتماعی نیز دلسرد شدهاند. این آمار نشان میدهد که میزان استفاده از شبکههای اجتماعی برای پیگیری اخبار نسبت به سال گذشته کاهشی 6 درصدی داشته و البته این روند کاهشی برای کاربران جوان نسبت به سال گذشته به 20درصد رسیده است.
شبکههای اجتماعی محبوب خبررسانی در جهان
شبکههای اجتماعی یک دنیای دینامیک هستند و کاربران بسرعت از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر مهاجرت میکنند. تحقیقات اخیر دانشگاه آکسفورد نشان میدهد تعداد زیادی از کاربران برای دیدن اخبار نسبت به فیسبوک بزرگترین پلتفرم شبکه اجتماعی جهان بدبین شدهاند و از آن فاصله گرفتهاند و در مقابل، برخی به اپلیکیشنهای دیگری امید بستهاند که یکی از آنها واتس اپ است که البته یکی از زیرمجموعههای فیسبوک محسوب میشود.
این تحقیقات که با نظرسنجی از 74هزار کاربر در 37کشور از 5قاره جهان انجام شده است نشان میدهد میزان استفاده از شبکههای اجتماعی برای پیگیری اخبار نسبت به سال گذشته کاهشی 6 درصدی داشته است و بیشترین درصد روبرگرداندن از شبکههای اجتماعی نیز به فیسبوک مربوط میشود هرچند هنوز هم این شبکه اجتماعی تعداد زیادی کاربر دارد. درواقع اکنون دیگر حتی اخبار کمتری هم روی فیسبوک به اشتراک گذاشته میشود.
در این تحقیق، واتس اپ بهعنوان جایگزین فیسبوک برای دسترسی کاربران به اخبار مورد مطالعه قرار گرفت و 58درصد از پاسخ دهندگان در مالزی، 48درصد در برزیل و یک سوم افراد حاضر در نظرسنجی(36درصد) در اسپانیا و 30 درصد هم در ترکیه عنوان کردند که اخبار را از طریق واتس اپ پیگیری میکنند.
اینستاگرام، دیگر شبکه اجتماعی زیرمجموعه فیسبوک در حوزه خبررسانی است که در آسیا و امریکای جنوبی طرفداران زیادی دارد. این تحقیق همچنین نشان میدهد که گرایش اروپاییها و امریکاییها برای مرور اخبار بیشتر به اسنپ چت است. توئیتر هم جزو اپلیکیشنهای محبوب خبررسانی در جهان است که البته تقریباً برای کسب خبر، به طور مساوی در جهان مورد استفاده کاربران قرار میگیرد.
ردپای اخبار جعلی در واتس اپ
یکی دیگر از یافتههای جالب این مطالعه آن است که 54درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی نگرانیهایی در زمینه اخبار جعلی در دنیای آنلاین بویژه روی شبکههای پیام رسان دارند. آنها معتقدند پیام رسانهای جدید باید نسبت به موضوع اخبار جعلی و انتشار شایعات حساسیت بیشتری داشته باشند و از همان ابتدای فعالیت، مسئولیت آن را به عهده بگیرند. از نگاه «نیک نیومن» یکی از محققان این مطالعه، از دلایل گرایش مردم به واتس اپ میتوان به رمزگذاری و امنیت بالای این شبکه اجتماعی اشاره کرد چرا که مردم میبینند حریم خصوصیشان در آن بیشتر حفظ میشود.
نیومن ادامه داد: واتس اپ به کاربران اجازه میدهد متن، عکس، ویدئو و.. را برای دیگر کاربران ارسال کنند و برخلاف اینستاگرام، توئیتر و فیسبوک هیچ الگوریتم مشخصی وجود ندارد که تصمیم گرفته شود کدام محتوا نمایش داده شود. همچنین کمپانیها نمیتوانند به گروههای خصوصی و دوستانه واتس اپ وارد شده و در آن تبلیغات قرار دهند که همه این موارد به افزایش یافتن تعداد کاربران واتس اپ کمک میکند.
وی ادامه داد: با وجود گرایش کاربران به واتس اپ برای کسب اخبار، در این شبکه اجتماعی هم اخبار جعلی منتشر میشود. به هرحال در هر اپلیکیشنی مزاحمتهایی هم دیده میشود و نمیتوان آن را به صفر رساند ولی به گفته فعالان حوزه محتوا در واتس اپ، تلاشها برای به حداقل رساندن میزان اخبار جعلی در این شبکه اجتماعی ادامه دارد و احتمالاً خبرهایی در این زمینه در راه است.
احتمال دخالت واتس اپ در انتخابات هندوستان
تعداد کاربران واتس اپ و همچنین میزان استفاده آنها برای رصد اخبار در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بهعنوان مثال هندوستان بیش از 200میلیون کاربر فعال ماهانه واتس اپ دارد که این رقم، 56درصد از کاربران اینترنت در این کشور را تشکیل میدهد. در آمار حاصل از مطالعه دانشگاه آکسفورد مشخص شده است که این شبکه اجتماعی حدود 10 زبان هندی را پوشش میدهد و واتس اپ روی 90درصد از تلفنهای هوشمند فعال در هندوستان نصب شده است. همچنین هندوستان از نظر میزان استفاده از تماس ویدئویی واتس اپ، کشور برتر محسوب میشود چرا که کاربران هندی روزانه 50 میلیون دقیقه تماس ویدئویی واتس اپ برقرار میکنند.
گفتنی است همه این آمارها در حالی است که تنها 35درصد ازجمعیت یک میلیارد و 342میلیون و 512 هزار نفری هندوستان، تلفن هوشمند در اختیار دارند و اگر این تعداد افزایش یابد میتوان تصور کرد که «واتس اپ» چه قدرتی در این کشور کسب خواهد کرد.
با وجود استقبال بالای مردم هند از این پیام رسان موبایلی در کسب خبر، انتشار اخبار جعلی و جهت دار تاکنون دردسرهای زیادی به وجود آورده است. تا جایی که حتی پلیس هند معتقد است تعداد زیادی از قتلها در این کشور در نتیجه شایعات بیاساسی است که در ماههای اخیر در فضای مجازی منتشر شده است. درواقع از نگاه پلیس هندوستان، واتس اپ متهم ردیف اول در این زمینه حداقل در ماههای اخیر بوده است.
از این نمونه اخبار جعلی میتوان به دو گردشگر اشاره کرد که چندی پیش برای تفریح و گردش به محدوده آبشاری در ایالت «آسام» هندوستان مسافرت کرده بودند. وقتی این دو برای پرسیدن آدرس در یک روستا توقف کردند بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. اما ماجرا چه بود؟ پیش از این خبری در واتس اپ منتشر شده بود مبنی بر اینکه دو مرد اقدام به کودک ربایی میکنند و البته عکس این دو، کنار آن منتشر شده بود. مردم هم که خبر را واقعی میدانستند آنها را تا سرحد مرگ کتک زدند.
در هندوستان یک مشکل بزرگ دیگر هم وجود دارد و با توجه به محبوبیت بالای واتساپ، بسیاری نگران هستند که مبادا داستان فیسبوک و دخالت در انتخابات ریاست جمهوری امریکا با انتشار اخبار جعلی، این بار در هندوستان و با اپلیکیشن واتساپ تکرار شود.
در چند ماه اخیر ویدئوهای متعددی با هدف تخریب چهرههایی که با گرایشهای مذهبی مختلف، قصد دارند در انتخابات پارلمانی 2019 هندوستان شرکت کنند، روی واتساپ منتشر شده است. بسیاری معتقدند برخی اخبار میتوانند بر انتخابات تأثیر بگذارند و رأیها را جابه جا کنند چرا که احساسات و گرایشهای مذهبی کاربران را نشانه میروند.
در یکی از این نمونهها گروههای راست گرای هندو با انتشار ویدئویی بر واتس اپ که نشان میداد یک زن هندو مورد حمله چند مرد مسلمان قرار گرفته است سعی کردند از واتساپ برای ایجاد تفرقه استفاده کنند درحالی که این فیلم، در واقعیت یک مجازات بدون محاکمه در گواتمالا بود.
همچنین انتشار خبر یک نظرسنجی که نشان میداد حزب راستگرا در هندوستان به پیروزی میرسند هم یک خبر جعلی در راستای اهداف سیاسی خاص بود. این نظرسنجی در واقع فقط یک خبر دروغ برای تأثیرگذاشتن بر افکار عمومی بود.
آنچه مسلم است اینکه با توجه به رمزگذاری بالای واتساپ، نظارت بر این اخبار و حذف نمونههای جعلی و دروغ برای مسئولان در هندوستان چندان راحت نیست و مشکلات زیادی برای مقابله با این موضوع دارند تا جایی که حتی گاه مجبور به مسدودسازی اینترنت در بعضی نقاط شدهاند تا مانع انتشار اخبار تفرقه افکن شوند. گفتنی است در سال گذشته هندوستان برای مقابله با حوادث احتمالی ناشی از اخبار دروغ، مجبور شدند 70 بار اینترنت بخشهایی از هندوستان را برای مدتی قطع کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

برای عبور از انشقاق شجاعت لازم است
یادگار امام(ره) با اشاره به دعواهای سیاسی جناح چپ و راست، گفت: برای عبور از این انشقاق، شجاعت لازم است. به گزارش جماران، حجتالاسلام والمسلمین سید حسن خمینی که به مناسبت پنجاه و سومین سالگرد شهدای حزب مؤتلفه اسلامی با اعضای شورای مرکزی این حزب دیدار داشت، به تلاشهای مرحوم حبیبالله عسگراولادی در اواخر سالهای زندگی برای ایجاد وحدت اشاره کرد و افزود: «وقتی جامعه را پاره پاره میکردند آقای عسکر اولادی آستین بالا زدند؛ ایشان چندین سال زودتر از دیگران متوجه شده بود که شکاف در جامعه، ممکن است به مشکلات بزرگ بینجامد. در آن زمان هر دو طرف همدیگر را میزدند؛ غافل از اینکه این درخت را از پایه نابود میکنند و اتحاد عمومی و انسجام ملی را از بین میبرند». یادگار امام با بیان اینکه «امروز هم برای وحدت باید مقاومت به خرج دهیم و هزینه کنیم» و «مقصریابی ممکن است به نتیجه نرسد و به نزاع بینجامد»، افزود: «ما همه یک ملتیم و در یک کشتی نشستهایم و واقعاً هم دشمنان قسم خورده و جسوری پیدا کردهایم؛ در هیچ دورهای کشورهای منطقه حاضر نبودند این مقدار هزینه دهند! دشمنیهای امریکا و رژیم صهیونیستی هم وجود دارد. در چنین شرایطی فکر کردن به برخی مسائل حاشیهای واقعاً بچگانه است».
وی با شماتت دعواهای سیاسی رخ داده در ماههای اخیر گفت: «این کشتی یک ناخدای باتدبیر دارد و امروز هم بیش از هر زمان دیگری وجود ایشان مغتنم است؛ ولی برای عبور از این انشقاق، شجاعت لازم است؛ باید به سمت ایجاد وحدت عملی برویم و در مقابل اختلافافکنها به طور جدی بایستیم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

استقبال از روحانی در قلب اروپا
- رئیس جمهوری سوئیس در فرودگاه به پیشواز رئیس جمهوری ایران رفت
- توئیت رئیس جمهوری سوئیس به زبان فارسی: مقدم رئیسجمهوری روحانی را گرامی میداریم
- بیانیه دفتر صدر اعظم اتریش: درکنار ایران میایستیم
کمتر از دو ماه بعد از خروج امریکای ترامپ از برجام و تقلای دولت این کشور برای انزوای ایران، رئیس جمهوری اسلامی ایران روز گذشته به دعوت رسمی سران اتریش و سوئیس، راهی این دو کشور اروپایی شد. با توجه به چنین شرایطی، ناظران سفر دیروز حجتالاسلام حسن روحانی به این کشورهای اروپایی را متفاوت از سفرهای گذشته میبینند، سفرهایی که در روزهای پس از امضای برجام اتفاق افتاد و سران ایران و برخی کشورهای اروپایی برای گسترش مبادلات در رفت و آمد به کشورهای یکدیگر بودند. حالا اما این سفر، نشان دهنده عزم اروپا برای حفظ برجام، باوجود میل و خواست امریکا است، بویژه اینکه برخی اخبار حاکی است چه بسا همزمان با این سفر اتحادیه اروپا بسته پیشنهادی خود برای ترغیب ماندن ایران در برجام را ارائه خواهد کرد. برهمین اساس روحانی پیش از عزیمت به سوئیس، بقای برجام را به نفع جهان خواند و از همگان خواست اقدام امریکا را محکوم کنند.
روحانی عصر دیروز در فرودگاه زوریخ مورد استقبال رسمی همتای سوئیسی خود قرار گرفت. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی و «الن برسه» پس از نواخته شدن سرود ملی دو کشور از یگان تشریفات سان دیدند و سپس هیأتهای عالیرتبه همراه را به یکدیگر معرفی کردند. دیدار و مذاکره با رئیس جمهوری سوئیس، دیدار با ایرانیان مقیم و نیز امضای اسناد همکاری در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از مهمترین برنامههای رئیس جمهوری کشورمان در سفر به سوئیس است. روحانی همچنین عصر امروز سوئیس را به منظور دیدار رسمی با رئیس جمهوری و صدراعظم اتریش به مقصد وین ترک خواهد کرد.
رئیس جمهوری سوئیس پیش از ورود روحانی به این کشور در توئیتی فارسی نوشت: « مقدم رئیس جمهور روحانی را به سوئیس گرامی میداریم در صدد گفتوگو درباره روابط دو جانبه و راههای تقویت آن و نیز مسائل منطقهای و منع گسترش در این برهه مهم هستیم.»
بقای برجام به نفع منطقه و جهان است
روحانی پیش از آغاز سفر، در گفتوگو با خبرنگاران در فرودگاه مهرآباد، استفاده از ظرفیتهای گسترده همکاری برای تقویت روابط با برن و وین را از جمله اهداف سفر رسمی به این دو کشور دانست و گفت: سفر به دو کشور دوست اروپایی اتریش و سوئیس به دعوت رؤسای جمهوری این کشورها و در پاسخ به سفر آنان به تهران انجام میگیرد. روابط سیاسی ایران و اتریش نیز به 160 سال قبل بازمی گردد که این قدمت، بیانگر اهمیت روابط است. روابط ما با سوئیس نیز به دههها قبل برمیگردد و ظرفیتهای بسیار فراوانی برای توسعه روابط اقتصادی، تجاری و همچنین علمی و فرهنگی با این کشورها داریم که از همه این ظرفیتها تاکنون استفاده نشده و یکی از اهداف سفر نیز بهرهگیری از تمامی این ظرفیتها در روند توسعه روابط مشترک است.
روحانی با بیان اینکه شرایط امروز اروپا، تاحدودی با گذشته متفاوت است، اظهارکرد: اروپا امروز با صدای بلندتری با یکجانبهگرایی، مخالفت و با لحن صریحتری اعلام آمادگی میکند تا در مسائل منطقهای و بینالمللی با ایران و کشورهای مهم تأثیرگذار همکاری کند.
رئیس جمهوری گفت: توافق هستهای بین ایران و 1+5 به میزبانی عمدتاً سوئیس و اتریش انجام شد و این دو کشور تلاشهای فراوانی انجام دادند تا یک فضا و زمینه مناسب برای مذاکرات ایجاد شود.
روحانی ادامه داد: امروز که امریکاییها برخلاف مقررات بینالمللی و تعهدات چندجانبه خود از برجام خارج شدهاند، ارتباط و مذاکره با اروپا جایگاه خاصی دارد چرا که هر 5 کشور شامل روسیه و چین و سه کشور اروپایی و مجموعه اعضای اتحادیه اروپا، تلاش میکنند که برجام بدون امریکا باقی بماند. همه احساس میکنند که بقای برجام به نفع منطقه و جهان است و یکصدا امریکا را محکوم میکنند که به قطعنامه 2231 که همه کشورها را ملزم به همکاری میکند، پایبند نبوده و از برجام خارج شده است.
وی گفت: این سفر فرصتی است تا در زمینه آینده برجام و توافقهایی با اتحادیه اروپا گفتوگو کنیم بویژه اینکه اتریش از یکشنبه ریاست دورهای اتحادیه اروپا را نیز عهده دار شده است و بنابراین با اتریش بهعنوان رئیس اتحادیه نیز در این مقطع صحبت خواهیم کرد. روحانی گفت: اروپاییها همچنین قرار است در روزهای آینده بسته پیشنهادی خود را ارائه کنند که راجع به این مسأله هم با آنان گفتوگو خواهیم کرد.
البته برخی مسائل منطقهای نیز وجود دارد که با اروپا درباره نقشی که ایران میتواند برای ثبات و امنیت کل منطقه مهم خاورمیانه داشته باشد، گفتوگو کرده و به این گفتوگوها ادامه میدهیم. از جمله این موضوعات سوریه، یمن و ستمهایی است که بر مردم این کشورها روا داشته شده و همچنان ادامه یافته است. همه جهان در قبال جنایات علیه مردم یمن مسئولند. رئیس جمهوری همچنین به امضای اسنادی میان ایران و اتریش و سوئیس در جریان این سفر اشاره کرد و افزود: در زمینه روابط صنعتی، تجاری، بهداشت – درمان، فناوریهای نوین، آموزش و مدیریت منابع آب، با مقامهای ارشد این دو کشور گفتوگو خواهیم کرد و اسنادی نیز به امضا میرسد. روحانی گفت: همچنین در هر دو کشور تجار عزیز و نمایندگان بخشهای اقتصادی ایران همراه ما هستند و در هر دو پایتخت هم در وین و هم در برن، جلسهای با حضور تجار و کارآفرینان خواهیم داشت و با ایرانیان عزیز در این دو کشور نیز دیداری انجام میگیرد. وی در فرودگاه مهرآباد از سوی معاون اول رئیس جمهوری و مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل، بدرقه شد.
اتریش: درکنار ایران مقابل برجام ستیزی امریکا میایستیم
دفتر صدر اعظم اتریش در آستانه سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به وین، با صدور بیانهای اعلام کرده این کشور ضمن تعمیق روبط اقتصادی و تجاری با تهران، مصمم به ایستادگی در برابر برجام ستیزی امریکا و تحریمها است. به گزارش ایرنا، روزنامه اتریشی اشتاندارد با انتشار بخشهایی ازبیانیه دفتر صدر اعظم این کشور درباره اهمیت سفر حسن روحانی به وین، با یادآوری اینکه در این سفر چند تفاهمنامه بین دو کشور امضا خواهد شد، نوشت: رئیس جمهوری ایران و همچنین سباستین کورتس صدراعظم اتریش در جریان این سفر بر ضرورت اجرای برجام تأکید خواهند کرد. اشتاندارد با یادآوری اینکه حضور روحانی در سوئیس و اتریش نخستین سفر اروپایی وی پس از خروج امریکا از برجام است، اعلام کرد: در جریان سفر روز چهارشنبه هفته جاری روحانی به وین، چند تفاهمنامه از جمله قراردادهایی در زمینه همکاری در حوزههای حمل و نقل و مدیریت آب بین دو کشور امضا خواهد شد. صدر اعظم اتریش برپایه این بیانیه گفته است: برجام پنجرهای را گشوده که از طریق آن میتوان درباره طیف وسیعی از مسائل دیگر هم گفتوگو کرد. کورتس همچنین گفته است که مسائل منطقه خاورمیانه از اهمیت زیادی برای اتریش برخوردار است و در جریان سفر روحانی به وین، در این باره نیز گفتوگو خواهد شد. صدراعظم اتریش تأکید کرده است که میخواهیم درباره نقش ایران در منطقه و نیز درباره موضوع حقوق بشر در ایران هم با روحانی گفتوگو کنیم. تعداد زیادی شرکت اتریشی در ایران فعال هستند. اتریش و اتحادیه اروپا مصمم هستند قراردادهای بانکی با ایران را در شرایط سخت کنونی حفظ کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تشکیل بازار ثانویه ارز
وزیر اقتصاد با اشاره به اینکه ساز و کارهای لازم برای عرضه ارز توافقی تدارک دیده شده، گفت: ظرف ۴۸ ساعت آینده بازار ثانویه ارزی تشکیل میشود.به گزارش جماران، مسعود کرباسیان در کمیسیون اقتصادی مجلس درباره اقدامات این وزارتخانه در جذب سرمایه افزود: سازمان خصوصی سازی هیأت عالی واگذاری ۳۷۰ بنگاه را در معرض فروش گذاشته است.وی همچنین از عرضه اوراق سلف به ارزش هزار میلیارد تومان برای فولاد مبارکه و پتروشیمیها و چهار هزار میلیارد تومان برای مجموعه شستا خبر داد و گفت: برای تسهیل در اخذ مالیات از اصناف جلسات متعددی برگزار کردیم.کرباسیان همچنین از برنامهها و طراحی این وزارتخانه و دولت برای مقابله با هر گونه سناریوی احتمالی تحریمی دشمن خبر داد و افزود: با اعمال مکانیزمهای لازم منابع مالی کشور افزایش یافته و از آمادگی لازم برای مقابله با هرگونه اقدام احتمالی دشمن برخورداریم.وزیر امور اقتصادی و دارایی درباره تقسیم گروههای کالایی در چارچوب سیاستهای جدید ارزی دولت نیز گفت: برای تأمین کالاهای اساسی کشور از محل درآمدهای ناشی از صادرات نفت
۱۸ میلیارد دلار و برای گروه دوم از محل صادرات محصولات پتروشیمی و فولاد ۶/۵ میلیارد دلار در نظر گرفته ایم.وی افزود: از نظر واردات کالاهای مورد نیاز کمبودی نداریم ضمن اینکه در عرصه صادرات نیز مشکلی نداریم، اما برای آرامش بخشی به بازار باید از مکانیزمهای کنترل و نظارتی کافی استفاده کنیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گرما و بیآبی داد مردم را درآورد
- گفت وگوی «ایران» با کارشناسان درباره معضل آب خرمشهر و آبادان
حمید حاجیپور
خبرنگار اعزامی «ایران» به آبادان
آب شرب روستاهای آبادان بعد از اینکه شور و غیرقابل استفاده شد، اکنون ۱۵ روزی است که بهطور کامل قطع شده است. روستاییان چشم به جاده دوختهاند تا ماشینهای تانکردار برایشان آب بیاورند.
از صبح تا غروب در ایستگاه «آب حیات» کامیونهای تانکردار به صف میشوند تا آب شرب را به ۷۹ روستای آبادان برسانند، روستاهایی که
حال و روز خوبی ندارند؛ نخلستانها خشک شدهاند و دام و طیور تشنهاند و مردم دبه بهدست بهدنبال آب. همراه با یکی از کامیونهای تانکردار بسوی یکی از روستاهای آبادان بهنام «شطیط» میرویم. نزدیکیهای ظهر که دمای هوا
۵۰ درجه را رد کرده به این روستا میرسیم. انگار مردم از صبح زود منتظر ماشین بودهاند.
راننده مقابل هر خانه میایستد و دبهها جلوی در به صف میشود. صاحب خانهای که مقابلش ایستادهام، مرد ۳۲ سالهای است بهنام حبیب عبدی که خانوادهای ۸ نفره دارد. او درباره وضعیت بیآبی روستایشان میگوید: «از
۲ ماه پیش آب شور شد و ۱۵ روزی هم میشود که همان آب شور هم قطع شده و برای تهیه آب باید دبهها را پشت موتورم ببندم و بروم از شهر آب بخرم. تانکرهای سیار هم که هر ۲-۳ روز یک بار آب میآورند، بخشی را به گاوهایمان میدهیم و بخشی هم صرف غذا درست کردن و حمام کردن میشود.» از او میپرسم که مگر این آب کیفیت شرب ندارد؟ پارچ شیشهای را داخل بشکه آب میکند و بالا میآورد. آب مثل آب شهر شفافیت ندارد و به سبزی میزند.
حبیب ادامه حرفهایش را میگیرد: «ما روستاییها وضع مالی خوبی نداریم که تصفیهکن بخریم، مجبوریم برویم شهر و آب تصفیه شده بخریم، گاهی هم مجبوریم از همین آب بنوشیم، توکل بر خدا انشاءالله زن و بچههایمان مریض نشوند.» او نزدیک به ۱۰۰ لیتر آب بر میدارد برای ۳-۴ روز آینده.
بعد از او نوبت به ابواحمد میرسد، مرد موسپید کردهای که با نوهاش دبهها را یک به یک پر میکنند و میگذارند روی گاری. او هم مثل بقیه از وضعیت گرما و بیآبی گلایهمند است و میگوید نمیتواند این شرایط را تحمل کند و البته امیدوار به وعده مسئولان که گفتهاند طی روزهای آینده آب شرب دوباره وارد لولههای شبکه خانگی خواهد شد: «چندتا نخل داشتم که سال پیش با شور شدن اروند از بین رفت. از دار دنیا ۴ تا گاو دارم که به آب شط لب هم نمیزنند.
مجبورم در مصرف آب صرفهجویی کنم و به آنها آب بدهم. باور کنید یک هفته است حمام نرفتهام تا گاوهایم تشنه نمانند. نمیدانم تا کی باید اینطور زندگی کنیم. زن و بچهام مدام میگویند زمین و گاوها را بفروشیم و برویم اهواز.»
هنوز ۱۰ دقیقهای از حضور تانکر آبرسان سیار نگذشته و نیمی از مخزن خالی شده است. یکی از زنان اهالی شطیط دو دبه ۱۰ لیتری زردرنگ را پر از آب میکند ولی زورش نمیرسد آنها را تا خانهاش ببرد، کمکش میکنم. فارسی و عربی میگوید که نمیتواند هر روز دبه به دست توی این گرما آواره کوچه و خیابان شود، دیگر توان راه رفتن و بلند کردن دبههای آب را ندارد. از پسر ۷ سالهای بهنام کمال که دبهای در دست دارد، میپرسم با چه آبی لباسهایشان را میشویند یا حمام میکنند. اروند را نشان میدهد. پسر شیرین زبانی است: «آب نداریم. پدرم ما را میبرد توی شط که حمام کنیم. آب آنجا هم شور است. بدنم میسوزد. مادرم و خواهرهایم هم هفتهای یکبار با همین آب حمام میکنند.» وضعیت شطیط و رومیله و منیوحی و گوسبه و فیه و فیاضیه و ذوالفقاری و... بغرنج است. روستاییان از وضعیت بیآبی و نبود آب گلایه مندند و از مسئولان میخواهند تا کاری کنند تا نخلستانهایشان خشک و دامهایشان تلف نشود. خواسته زیادی ندارند، آب سالم میخواهند.
در این باره با علیرضا خلیلینیا، رئیس شرکت آبفای آبادان مصاحبه کردیم که وی با اشاره به آبرسانی مستمر به مناطق حاشیهای آبادان و روستاهای این شهر گفت: آبرسانی بهطور ۲۴ ساعته به مناطقی که نیازمند آب شرب هستند، صورت میگیرد و برای ارتقای کیفیت آب با استفاده از دستگاههای تصفیه، بخشی را در کیسههای نایلونی بستهبندی میکنیم و در اختیار مردم قرار میدهیم.
وی در ادامه افزود: در مرکز آب بستهبندی آبادان هر ساعت ۵۰۰ کیسه آب دو لیتری تولید و از اهواز نیز همین مقدار آب برای آبرسانی به مردم توزیع میشود. سعی همه مسئولان استان این است تا زمانی که مشکل آب شرب اهالی حل نشده با تمام توان به تأمین آب سالم و بهداشتی و توزیع آن اقدام کنند و خودتان هم میبینید شهرداری، شرکت نفت، ارگانهای نظامی و سایر سازمانها بسیج شدهاند.
اما شایعهای که بین مردم گوش به گوش میشود و حتی فیلمهایی از آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود این است که عدهای خط لوله آب را تخریب میکنند و میگویند لولهای را قطع کردهاند که از آنجا آب به کشور عراق و کویت میرود. خلیلینیا درباره این شایعه چنین عنوان میکند: یکی از دلایلی که آب اروند شور شده این است که عراقیها در بصره سد زدهاند و آبی از دجله و فرات به اروند نمیآید یعنی اینکه این کشور دارای منابع آبی بهتری نسبت به ماست. نکته دیگری که بازار شایعات را داغ کرده، خط لوله غدیر است که از اهواز به خرمشهر و از روستای مهرزی به تصفیهخانه آبادان میآید و چون این لوله نزدیک مرز است برخی خیال کردهاند یا به دروغ عنوان میکنند که این خط به عراق رفته و من این موضوع را تکذیب میکنم و مستندات هم موجود است. بنابراین گزارش از روز یکشنبه گذشته کیفیت آب آبادان به حالت عادی برگشته است ولی ۷۹ روستای آن همچنان با مشکل بیآبی و شوری روبهروست.
خبرنگار اعزامی «ایران» به آبادان
آب شرب روستاهای آبادان بعد از اینکه شور و غیرقابل استفاده شد، اکنون ۱۵ روزی است که بهطور کامل قطع شده است. روستاییان چشم به جاده دوختهاند تا ماشینهای تانکردار برایشان آب بیاورند.
از صبح تا غروب در ایستگاه «آب حیات» کامیونهای تانکردار به صف میشوند تا آب شرب را به ۷۹ روستای آبادان برسانند، روستاهایی که
حال و روز خوبی ندارند؛ نخلستانها خشک شدهاند و دام و طیور تشنهاند و مردم دبه بهدست بهدنبال آب. همراه با یکی از کامیونهای تانکردار بسوی یکی از روستاهای آبادان بهنام «شطیط» میرویم. نزدیکیهای ظهر که دمای هوا
۵۰ درجه را رد کرده به این روستا میرسیم. انگار مردم از صبح زود منتظر ماشین بودهاند.
راننده مقابل هر خانه میایستد و دبهها جلوی در به صف میشود. صاحب خانهای که مقابلش ایستادهام، مرد ۳۲ سالهای است بهنام حبیب عبدی که خانوادهای ۸ نفره دارد. او درباره وضعیت بیآبی روستایشان میگوید: «از
۲ ماه پیش آب شور شد و ۱۵ روزی هم میشود که همان آب شور هم قطع شده و برای تهیه آب باید دبهها را پشت موتورم ببندم و بروم از شهر آب بخرم. تانکرهای سیار هم که هر ۲-۳ روز یک بار آب میآورند، بخشی را به گاوهایمان میدهیم و بخشی هم صرف غذا درست کردن و حمام کردن میشود.» از او میپرسم که مگر این آب کیفیت شرب ندارد؟ پارچ شیشهای را داخل بشکه آب میکند و بالا میآورد. آب مثل آب شهر شفافیت ندارد و به سبزی میزند.
حبیب ادامه حرفهایش را میگیرد: «ما روستاییها وضع مالی خوبی نداریم که تصفیهکن بخریم، مجبوریم برویم شهر و آب تصفیه شده بخریم، گاهی هم مجبوریم از همین آب بنوشیم، توکل بر خدا انشاءالله زن و بچههایمان مریض نشوند.» او نزدیک به ۱۰۰ لیتر آب بر میدارد برای ۳-۴ روز آینده.
بعد از او نوبت به ابواحمد میرسد، مرد موسپید کردهای که با نوهاش دبهها را یک به یک پر میکنند و میگذارند روی گاری. او هم مثل بقیه از وضعیت گرما و بیآبی گلایهمند است و میگوید نمیتواند این شرایط را تحمل کند و البته امیدوار به وعده مسئولان که گفتهاند طی روزهای آینده آب شرب دوباره وارد لولههای شبکه خانگی خواهد شد: «چندتا نخل داشتم که سال پیش با شور شدن اروند از بین رفت. از دار دنیا ۴ تا گاو دارم که به آب شط لب هم نمیزنند.
مجبورم در مصرف آب صرفهجویی کنم و به آنها آب بدهم. باور کنید یک هفته است حمام نرفتهام تا گاوهایم تشنه نمانند. نمیدانم تا کی باید اینطور زندگی کنیم. زن و بچهام مدام میگویند زمین و گاوها را بفروشیم و برویم اهواز.»
هنوز ۱۰ دقیقهای از حضور تانکر آبرسان سیار نگذشته و نیمی از مخزن خالی شده است. یکی از زنان اهالی شطیط دو دبه ۱۰ لیتری زردرنگ را پر از آب میکند ولی زورش نمیرسد آنها را تا خانهاش ببرد، کمکش میکنم. فارسی و عربی میگوید که نمیتواند هر روز دبه به دست توی این گرما آواره کوچه و خیابان شود، دیگر توان راه رفتن و بلند کردن دبههای آب را ندارد. از پسر ۷ سالهای بهنام کمال که دبهای در دست دارد، میپرسم با چه آبی لباسهایشان را میشویند یا حمام میکنند. اروند را نشان میدهد. پسر شیرین زبانی است: «آب نداریم. پدرم ما را میبرد توی شط که حمام کنیم. آب آنجا هم شور است. بدنم میسوزد. مادرم و خواهرهایم هم هفتهای یکبار با همین آب حمام میکنند.» وضعیت شطیط و رومیله و منیوحی و گوسبه و فیه و فیاضیه و ذوالفقاری و... بغرنج است. روستاییان از وضعیت بیآبی و نبود آب گلایه مندند و از مسئولان میخواهند تا کاری کنند تا نخلستانهایشان خشک و دامهایشان تلف نشود. خواسته زیادی ندارند، آب سالم میخواهند.
در این باره با علیرضا خلیلینیا، رئیس شرکت آبفای آبادان مصاحبه کردیم که وی با اشاره به آبرسانی مستمر به مناطق حاشیهای آبادان و روستاهای این شهر گفت: آبرسانی بهطور ۲۴ ساعته به مناطقی که نیازمند آب شرب هستند، صورت میگیرد و برای ارتقای کیفیت آب با استفاده از دستگاههای تصفیه، بخشی را در کیسههای نایلونی بستهبندی میکنیم و در اختیار مردم قرار میدهیم.
وی در ادامه افزود: در مرکز آب بستهبندی آبادان هر ساعت ۵۰۰ کیسه آب دو لیتری تولید و از اهواز نیز همین مقدار آب برای آبرسانی به مردم توزیع میشود. سعی همه مسئولان استان این است تا زمانی که مشکل آب شرب اهالی حل نشده با تمام توان به تأمین آب سالم و بهداشتی و توزیع آن اقدام کنند و خودتان هم میبینید شهرداری، شرکت نفت، ارگانهای نظامی و سایر سازمانها بسیج شدهاند.
اما شایعهای که بین مردم گوش به گوش میشود و حتی فیلمهایی از آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود این است که عدهای خط لوله آب را تخریب میکنند و میگویند لولهای را قطع کردهاند که از آنجا آب به کشور عراق و کویت میرود. خلیلینیا درباره این شایعه چنین عنوان میکند: یکی از دلایلی که آب اروند شور شده این است که عراقیها در بصره سد زدهاند و آبی از دجله و فرات به اروند نمیآید یعنی اینکه این کشور دارای منابع آبی بهتری نسبت به ماست. نکته دیگری که بازار شایعات را داغ کرده، خط لوله غدیر است که از اهواز به خرمشهر و از روستای مهرزی به تصفیهخانه آبادان میآید و چون این لوله نزدیک مرز است برخی خیال کردهاند یا به دروغ عنوان میکنند که این خط به عراق رفته و من این موضوع را تکذیب میکنم و مستندات هم موجود است. بنابراین گزارش از روز یکشنبه گذشته کیفیت آب آبادان به حالت عادی برگشته است ولی ۷۹ روستای آن همچنان با مشکل بیآبی و شوری روبهروست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آینده موسیقی امیدوارکننده است
- حسن ناهید، نوازنده پیشکسوت امروز 76 ساله شد
ندا سیجانی
روزنامه نگار
حسن ناهید، امروز، 76 ساله شد. او دوازدهم تیرماه 1322 پای به جهان گذاشته است. هنرمندی که 57 سال از عمر خود را صرف هنرموسیقی کرده است. نوای سحرآمیز این نوازنده پیشکسوت هرشنوندهای را مسحور خود میکند. این هنرمند چند سالی است که ازسر ناچاری و بیماری دیگر نمینوازد و خودش نیز البته دلتنگ آن روزهاست؛ روزگاری که آثار ماندگاری چون «شب نیشابور» (فرامرز پایور)، «وطن من» (پرویز مشکاتیان) و «گلپونه ها» (حسین پرنیا) را مینواخت. استاد ناهید میگوید: نمیخواهم اغراق کنم، اما من در کارم معجزه کرده ام، چرا که با سادهترین ساز بشر بهلحاظ ساختمانی و مشکلتریناش از نظر تکنیک، توانستهام آثاری اجرا کنم که در خاطرهها بماند. البته او با وجود بیماری بیکار هم نیست و تصمیم دارد ردیفهای آوازی استاد دوامی را که به کمک آقای بیگلری ضبط کرده همراه با مجموعه پیش درآمد و رِنگ استاد پایور برای ساز نی بزودی منتشر کند. او درروز تولدش آرزو دارد« موسیقی در این مملکت روز به روز پیشرفت کند و ما هم تا آنجا که از دستمان بر میآید کمک کنیم تا بتوانیم فرهنگ خودمان را به جهانیان بشناسانیم، فرهنگی که عاشق آن هستم.»
می گوید: دکتر و مهندس درایران زیاد است اما نوازنده خوب که نامش بماند، کم است. زادروزش بهانهای بود برای نشستن در کنارش و شنیدن سخنانش.
ناهید میگوید: «سال 1339 تنها یک نوازنده نی درایران بود؛ استاد حسن کسایی واز 10 سالگی و از طریق رادیو با صدای سازاو آشنا شدم. آن زمان صدای رادیو تنها ازبعضی مغازهها به گوش میرسید بنابراین هرگاه صدای ساز استاد پخش میشد آن را به گوش جان میسپردم و درذهنم ضبط میکردم. پدرم ارتشی بود وعقاید مذهبی هم داشت، همین افکارمانع ازآن بود که اجازه بدهد بهدنبال موسیقی بروم و بشدت مخالفت میکرد.البته گناهی هم نداشت طرز فکر اغلب مردم آن زمان همین بود و علاقهمند نبودند فرزندانشان بهدنبال موسیقی بروند، اما من بهصورت پنهانی و دور از چشم پدرراه خود را ادامه دادم. یک بارکه ساز نی را دردست من دید، گرفت و آن را شکست! هرگاه صدای سازاستاد کسایی رامی شنیدم آن را در ذهن حفظ میکردم و به خانه میآمدم و زیر دو- سه لحاف(که صدا بیرون نرود) آرام آرام تمرین میکردم تا آنکه دراردوی دانشآموزی که در رامسر برگزار شده بود در رشته نی و فلوت بهعنوان نفراول انتخاب شدم و بعد از آن دو ماه ما را به اروپا فرستادند. آن زمان سال پنجم ریاضی بودم. یک روزازاداره هنرهای زیبا برای ضبط یک فیلم به شیرازآمدند و از من خواستند به همراه خوانندهای از رادیو شیراز برسر آرامگاه حضرت حافظ نی بنوازم. ساعت 2شب بود ومدیر فیلمبرداری آن مرحوم مازیار پرتو بود. به یاد دارم که گفت، پسرجان شما که علاقهمند به موسیقی و نوازندگی هستی چرا به تهران نمیروی، درشهرستان موسیقی پیشرفت چندانی ندارد.می دانستم پدرم مخالفت میکند، بنابراین نامهای تایپ کردم و درآن نوشتم آقای حسن ناهید کارشما در فیلم مورد نظر انتخاب شده و از شما دعوت میکنیم به تهران بیایید. نامه را درخانه انداختم و رفتم. مادرم که زنی مهربان ودلسوزبود نامه را به پدرم داد و گفت ازاو دعوت شده، بگذار برود. پدر ترجیحش آن بود که با رئیس دبیرستانم مشورت کند. مدیرم به پدرم گفت، تهران مثل شهرستان نیست و باید خیلی حواس آدم جمع باشد که نگاه مطربی به آدم نداشته باشند! در هر صورت، زمانی که به تهران آمدم با مرحوم مهدی کمالیان آشنا شدم وایشان مرا به منزل استادانی چون نورعلی خان برومند، علی اصغر بهاری و... بردند. از من سؤال کردند نت میدانم یا نه؟ گفتم، نه! درشیراز استادی نبوده که نت تدریس کند. بعد گفتند نزد یکی ازاستادان موسیقی میرویم دعا کن تورا بپذیرد. این استاد حسین دهلوی بود؛ رهبر ارکستر ابوالحسنخان صبا، رئیس شواری عالی موسیقی فرهنگ وهنر ورئیس هنرستان عالی موسیقی. درهفته چند ساعتی در محضر ایشان تلمذ میکردم و بعد مرا به تالار فارابی و بر سر ارکستر 30 نفرهای که همه ازاستادان مطرح موسیقی بودند فرستادند؛ استادانی چون هوشنگ ظریف، محمداسماعیلی، سیمین آقا رضی، محمد حیدری، حسن منوچهری و... و من دراین ارکستر با ابتکار انگشتگذاری درسازنی توانستم قبول شوم وبا دستمزد بالاتر از دیگرنوازندگان که ماهی 100 تومان بود بهعنوان تک نوازدراین ارکسترهمکاری میکردم. آن دوران کارها ضبط نمیشد وبه صورت زنده برنامههایی با ارکسترهایی چون «نوایی از موسیقی ملی» اسدالله ملک، یا دو ارکستری که آقای فرامرز پایوردر هنرهای زیبا راهاندازی کرده بودند اجرا میکردیم والبته درکناراین ارکسترها گروههای کوچکتری چون لطفالله مجد، فرهنگ شریف، اکبر محسنی هم بودند که در تلویزیون برنامه داشتند. گروههایی هم بودند که درتالار رودکی برنامه اجرا میکردند.
ناهید میافزاید: من آن روزگاردر13ارکستر ساز مینواختم و تا همین 4-5 سال پیش هم این کارها ادامه داشت؛ اما اکنون بازنشسته شده ام. البته ازعلاقه من به موسیقی و کار کردن دراین عرصه هرگز کم نشده و نخواهد شد. بهدلیل بیماری قلبی و ایمپلنتی که انجام دادهام دیگرنمیتوانم ساز بنوازم و این روزها در دانشگاهها یا کلاسهای خصوصی به شاگردان رده بالا تدریس میکنم.
او ارزیابیاش ازاستقبال هنرآموزان یا علاقهمندان به نوازندگی نی را این گونه بیان میکند: «تعداد نوازندگان ساز نی به نسبت سالهایی که ما این سازرا مینواختیم بینهایت افزایش داشته و نشان ازعلاقهمندی و استقبال خوب از این ساز است و امروز هزاران نوازنده ساز نی وجود دارند. امروزه بسیارند هنرجویان خانمی که مدرک فوق لیسانس دراین رشته دریافت کردهاند یا حتی دخترهای کم و سن و سالی که به نوازندگی نی میپردازند. البته در مورد دیگرسازها هم صدق میکند و میبینیم که هنرجویان با چه اشتیاقی آن را دنبال میکنند و آینده امیدوارکنندهای در پیش روی موسیقی و هنر ایران است.
استاد ناهید درپاسخ به این سؤال که تغییر و تحولات بسیاری در سازهای ایرانی ایجاد شده اما در نی این اتفاق کمتر بوده، میگوید: «افراد بسیاری در سازنی ابتکاراتی به خرج دادند اما استاد کسایی با همان بدنه ساده ساز نی و 6 سوراخی که درآن وجود دارد کارهایی را خلق کرد که به نظرمن نیازی به کارهای اضافه نیست. اما درسازهای دیگرمی بینیم که پیشرفتهای بسیاری حاصل شده است مثل کارهایی که استاد قنبری مهر روی تارانجام دادهاند.
حسن ناهید به سابقه فعالیتهایش درارکسترهای بزرگ نیز اشاره میکند ودر پاسخ به شرایط امروز نوازندگی نی در ارکسترها بر این نظراست که در ارکسترهای ایرانی نیهای مختلفی نواخته میشود واغلب یک نوازنده دیده میشود چرا کهسازی مشکل است و فرم قرار دادن آن بر دهان درهر فردی متفاوت است اما میشود دو یا سه نوازنده تار درگروه بنوازند.
او درمورد اینکه چرا نسل استادانی چون کسایی وشهناز، پایورو... استمرار نداشته، براین نظر است که حسن کسایی نوازنده بزرگ ساز نی بود وعلاوه برآن بسیارعالی سه تار میزدند و به زیبایی میخواندند. آن دوران جمعیت ایران مانند امروز نبود و استادانی چون کسایی میتوانستند در روز با دو- سه استاد در ارتباط باشند وازمحضر یکدیگر استفاده کنند اما شرایط امروز زندگی تغییر کرده است و ما هم به آن مقام و پایه نمیرسیم.ذوق و هنر استاد مانند شعر است وهمه افراد که نمیتوانند شعر بسرایند هزاران نفر تار مینوازند اما یک نفر جلیل شهناز یا فرهنگ شریف میشود.واژه استاد امروزه برای همه کار برد پیدا کرده است حتی کسانی که 6 ماه ساز مینوازند. بهگفته آقای پایور شرایط عنوان استادی برای کسی است که حداقل 40سال ساز نواخته باشد و در این راه تلاش کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پیامهای سفر روحانی به اروپا
علی اکبر فرازی
سفیر سابق ایران
در مجارستان و رومانی
رئیس جمهوری ایران در حالی از روز گذشته راهی دو کشور سوئیس و اتریش شده است که این نخستین سفر اروپایی او پس از تحولات اخیر و کنارهگیری امریکا از توافق هستهای است و از این رو مورد توجه ویژه محافل و رسانههای خارجی و داخلی قرار گرفته است. این دیدارهای مهم در مقطع حساس کنونی در حالی رقم میخورد که ادعای امریکاییها مبنی بر تحریم و انزوای کامل ایران مطرح میشود و هیأتهای امریکایی در پایتختهای مختلف اروپایی به استنباط خود مشغول تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه جمهوری اسلامی هستند، اما روحانی از سوی عالیترین مقامات دو کشور سوئیس و اتریش، به این کشورها دعوت میشود. دعوتی که عملاً دست ردی است که کشورهای اروپایی به سینه امریکا میزنند.
وجه مهم سفر آقای روحانی به موضوع برجام بازمیگردد که اینک به مسأله اصلی کشورهای اروپایی تبدیل شده است. اروپاییها عزم خود را در گام نخست با تصمیم به حفظ این توافق بدون حضور امریکا نشان دادند و در حال تدوین و بررسی راهکارهای عملیاتی کردن این تصمیم هستند. مقامهای ایرانی، طرفهای اروپایی خود را متوجه این نکته کردهاند که اکنون زمان گفتاردرمانی نیست و تنها ارائه راهکارهای اجرایی اتحادیه اروپا میتواند مانع از فروپاشی این توافق شود. طبیعی است که ایران خواهان دورهای است که کماکان اصل
برد- برد در روابط ایران و اتحادیه اروپا حاکم باشد و منافع این اصل شامل همه باشد. حفظ برجام نه فقط از منظر منافع ایران، بلکه از منظر منافع سیاسی، اقتصادی و مهمتر از همه منافع امنیتی اتحادیه اروپا اهمیت زیادی دارد. زیرا امریکاییها به دلیل بعد مسافت چندان نگران ناامنیهایی که به خاطر دخالتهای خودشان در منطقه خاورمیانه ایجاد کردند، نیستند اما اروپاییها مستقیماً از این ناامنیهای ایجاد شده تأثیر میپذیرند. بنابراین ایران به عنوان کشور قدرتمند منطقه میتواند همکاری تنگاتنگی در زمینههای امنیتی با اتحادیه اروپا داشته باشد، چنانچه آنها از منافع حاصل از تضعیف داعش بهرهمند شدهاند. لذا نیاز است که هم اتحادیه اروپا و هم ایران در کنار فعال کردن برجام و زنده نگه داشتن اهداف تجاری اقتصادی آن به مسائل امنیتی توجه ویژهای بکنند و همکاریهای خودشان را در این زمینه گسترش دهند. در چنین شرایطی دعوت از مقام بلندپایه ایرانی و تعمیق رایزنیها با اروپا نشان از جدیت طرفین و کوشش برای پیدا کردن راهکارهای مبتکرانه جهت حفظ توافق است.
تلاش برای حفظ برجام در حالی است که به نظر میرسد بتدریج، شکاف میان امریکا و اروپا ابعاد جدیدتری به خود میگیرد و برجام فقط صحنه متجلی شدن این شکاف است. در جنگ تعرفهها و جنگ تجاری میان اتحادیه اروپا و امریکا و نیز نادیده گرفتن همه حقوق بینالملل و نهادهای بینالمللی که از جنگ جهانی دوم دستاورد خوب بشری برای حفظ ثبات و امنیت جهانی است و امریکاییها درصدد نابود کردن آنها هستند، طبیعی است که اروپا چه به لحاظ تجاری و چه به لحاظ سیاسی و امنیتی از نرمهای حقوق بینالملل دفاع کند. اینکه اتحادیه اروپا امروز اعلام میکند که در شرایط ایجاد و تشکیل ارتش واحد اروپایی است، در واقع به این دلیل است که احساس میکند باید امنیت خود را مستقلاً به دست بگیرد. معتقدم این شرایط باعث میشود که اروپاییها در بحث برجام محکمتر از قبل بایستند و برای حل مشکلات خودشان پرچم این توافق را بالاتر نگه دارند، زیرا منافع حاصل از برجام اگر برای جمهوری اسلامی ایران تجاری است، برای اروپا منافع تجاری امنیتی و حیثیتی است.
در چنین شرایطی سوئیس و اتریش دو مقصد اروپایی رئیس جمهوری است که همواره روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری خوبی با جمهوری اسلامی داشتهاند. همکاریهای خوبی در زمینه صنایع زیرساختی، صنایع دارویی، ریلی و از همه مهمتر سرمایهگذاری مالی بین ایران و این کشورها بوده است. لذا این انتظار میرود که این دو کشور اروپایی با حل کردن مشکلات بانکی و بیمهای به توسعه مناسبات پروژههایی که از گذشته در کشورمان شروع کردهاند، کمکرسان باشند و با از بین رفتن موانع شاهد گسترش روابط این دو کشور با جمهوری اسلامی ایران باشیم.
سفیر سابق ایران
در مجارستان و رومانی
رئیس جمهوری ایران در حالی از روز گذشته راهی دو کشور سوئیس و اتریش شده است که این نخستین سفر اروپایی او پس از تحولات اخیر و کنارهگیری امریکا از توافق هستهای است و از این رو مورد توجه ویژه محافل و رسانههای خارجی و داخلی قرار گرفته است. این دیدارهای مهم در مقطع حساس کنونی در حالی رقم میخورد که ادعای امریکاییها مبنی بر تحریم و انزوای کامل ایران مطرح میشود و هیأتهای امریکایی در پایتختهای مختلف اروپایی به استنباط خود مشغول تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه جمهوری اسلامی هستند، اما روحانی از سوی عالیترین مقامات دو کشور سوئیس و اتریش، به این کشورها دعوت میشود. دعوتی که عملاً دست ردی است که کشورهای اروپایی به سینه امریکا میزنند.
وجه مهم سفر آقای روحانی به موضوع برجام بازمیگردد که اینک به مسأله اصلی کشورهای اروپایی تبدیل شده است. اروپاییها عزم خود را در گام نخست با تصمیم به حفظ این توافق بدون حضور امریکا نشان دادند و در حال تدوین و بررسی راهکارهای عملیاتی کردن این تصمیم هستند. مقامهای ایرانی، طرفهای اروپایی خود را متوجه این نکته کردهاند که اکنون زمان گفتاردرمانی نیست و تنها ارائه راهکارهای اجرایی اتحادیه اروپا میتواند مانع از فروپاشی این توافق شود. طبیعی است که ایران خواهان دورهای است که کماکان اصل
برد- برد در روابط ایران و اتحادیه اروپا حاکم باشد و منافع این اصل شامل همه باشد. حفظ برجام نه فقط از منظر منافع ایران، بلکه از منظر منافع سیاسی، اقتصادی و مهمتر از همه منافع امنیتی اتحادیه اروپا اهمیت زیادی دارد. زیرا امریکاییها به دلیل بعد مسافت چندان نگران ناامنیهایی که به خاطر دخالتهای خودشان در منطقه خاورمیانه ایجاد کردند، نیستند اما اروپاییها مستقیماً از این ناامنیهای ایجاد شده تأثیر میپذیرند. بنابراین ایران به عنوان کشور قدرتمند منطقه میتواند همکاری تنگاتنگی در زمینههای امنیتی با اتحادیه اروپا داشته باشد، چنانچه آنها از منافع حاصل از تضعیف داعش بهرهمند شدهاند. لذا نیاز است که هم اتحادیه اروپا و هم ایران در کنار فعال کردن برجام و زنده نگه داشتن اهداف تجاری اقتصادی آن به مسائل امنیتی توجه ویژهای بکنند و همکاریهای خودشان را در این زمینه گسترش دهند. در چنین شرایطی دعوت از مقام بلندپایه ایرانی و تعمیق رایزنیها با اروپا نشان از جدیت طرفین و کوشش برای پیدا کردن راهکارهای مبتکرانه جهت حفظ توافق است.
تلاش برای حفظ برجام در حالی است که به نظر میرسد بتدریج، شکاف میان امریکا و اروپا ابعاد جدیدتری به خود میگیرد و برجام فقط صحنه متجلی شدن این شکاف است. در جنگ تعرفهها و جنگ تجاری میان اتحادیه اروپا و امریکا و نیز نادیده گرفتن همه حقوق بینالملل و نهادهای بینالمللی که از جنگ جهانی دوم دستاورد خوب بشری برای حفظ ثبات و امنیت جهانی است و امریکاییها درصدد نابود کردن آنها هستند، طبیعی است که اروپا چه به لحاظ تجاری و چه به لحاظ سیاسی و امنیتی از نرمهای حقوق بینالملل دفاع کند. اینکه اتحادیه اروپا امروز اعلام میکند که در شرایط ایجاد و تشکیل ارتش واحد اروپایی است، در واقع به این دلیل است که احساس میکند باید امنیت خود را مستقلاً به دست بگیرد. معتقدم این شرایط باعث میشود که اروپاییها در بحث برجام محکمتر از قبل بایستند و برای حل مشکلات خودشان پرچم این توافق را بالاتر نگه دارند، زیرا منافع حاصل از برجام اگر برای جمهوری اسلامی ایران تجاری است، برای اروپا منافع تجاری امنیتی و حیثیتی است.
در چنین شرایطی سوئیس و اتریش دو مقصد اروپایی رئیس جمهوری است که همواره روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری خوبی با جمهوری اسلامی داشتهاند. همکاریهای خوبی در زمینه صنایع زیرساختی، صنایع دارویی، ریلی و از همه مهمتر سرمایهگذاری مالی بین ایران و این کشورها بوده است. لذا این انتظار میرود که این دو کشور اروپایی با حل کردن مشکلات بانکی و بیمهای به توسعه مناسبات پروژههایی که از گذشته در کشورمان شروع کردهاند، کمکرسان باشند و با از بین رفتن موانع شاهد گسترش روابط این دو کشور با جمهوری اسلامی ایران باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دغدغههای یک مأموریت
مرتضی الویری
رئیس شورای عالی استانها
شوراهای اسلامی کشوری و مجلس شورای اسلامی از حیث کارکردی مأموریتهای مشابه در ساختار حاکمیت ملی و محلی دارند. هر دو نهاد دارای کارکردهای نظارتی، مقرراتگذاری و تنظیم قانون هستند. انسجام و هماهنگی این دو ساختار میتواند نظام اجرایی در سطح حاکمیت ملی و محلی را کارآمدتر و اثربخشتر کند.
مسأله کنونی فراروی مجلس شورای اسلامی و شورای عالی استانها (بهعنوان بالاترین سطح نظام شورایی کشور)، ناهماهنگی و عدم رابطه تنظیم شده پایدار و مؤثر است. هر چند در قوانین اعلام میشود، طرحهای مصوب شورای عالی میبایست در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد؛ اما در عمل و واقعیت، این مأموریت به شکل کارآمد و مؤثر اتفاق نمیافتد. محصول این ناهماهنگی، ناکارآمدی قوانین وضع شده در حوزه مدیریت شهری و روستایی کشور است. نمونه ناهماهنگی در وضع قانون، تصویب و نهایی کردن قانون بودجه سنواتی و برنامه 5 ساله کشور است.
بر اساس ماده 88 قانون شوراهای اسلامی کشوری که مصوب مجلس شورای اسلامی است، لوایح برنامه و بودجه عمومی کشور باید قبل از تصویب در مجلس شورای اسلامی در اختیار شورای عالی استانها قرار گیرد و این شورا از منظر اصل 101 قانون اساسی و سایر قوانین، نظرات اصلاحی خود را به مجلس شورای اسلامی یا دولت اعلام دارد. این اقدام سبب میشود اعضای شورای عالی استانها که بیشتر از نمایندگان مجلس با ساختار، نارساییها، توانها و فرصتهای مدیریت محلی درگیر هستند، نظرات و اصلاحات اجراییتر و واقعیتر ارائه کنند و قوانین اجرایی و کاربردیتری وضع شود. وضع قانون بدون دریافت نظر و دیدگاه شورای عالی استانها به معنای بیتوجهی به دغدغه اجرایی بودن قانون و همچنین بیتوجهی به مقتضیات محلی در نظام قانونگذاری و نظارت است.
هماکنون طرحها و لوایحی در مجلس شورای اسلامی در حوزه مدیریت محلی در کمیسیونها در حال بررسی و نهایی شدن است که شورای عالی استانها در جریان این طرحها و لوایح قرار نمیگیرد. استفاده از ظرفیت شورای عالی استانها برای وضع قوانین مدیریت محلی، موضوع فراموش شده در مجلس شورای اسلامی است. پیشنهاد میشود مجلس شورای اسلامی ساز وکاری تنظیم کند که لوایحی که از طرف دولت در خصوص مدیریت محلی ارسال میشود، دیدگاه و نظرات شورای عالی را هم اخذ کنند. اگر این رویه اجرایی شود گام اصلی هماهنگی بین شورای عالی، مجلس و دولت شکل میگیرد.
در این خصوص به چند مورد اشاره میکنم:
در لایحه دائمی شدن مالیات بر ارزش افزوده، عملاً ضمن کاهش بسیار شدید منابع پایدار شهرداریها و دهیاریها، عملاً اختیار قانونی وضع عوارض که در قانون شوراهای اسلامی کشوری از اختیارات کلیدی شوراها بوده حذف شده است.
این اقدام عملاً گام برداشتن برای تشریفاتی کردن شوراهای اسلامی است. نکته دیگر در این لایحه، تغییر مبنا و ساختار درآمدهای شهرداریها و دهیاریها از عوارض به مالیات است و این با قانون آزمایشی قبلی مغایرت ساختاری دارد.
در لایحه اصلاح و دائمی کردن قانون مدیریت خدمات کشوری نیز نسبت به تضعیف جایگاه مدیریتهای شهری و روستایی گام برداشته شده است. در برخی قوانین نیز درآمدهای شهرداریها بشدت کاهش یافته است، یکی از این موارد بند 108 بخش شانزدهم قانون بودجه سال 1397 است.
با اجرایی شدن این قانون، قریب 32 هزار میلیارد ریال از درآمد شهرداریها به مصارف هدفمندی یارانهها اختصاص مییابد و این سبب چالشهای جدی برای مدیریتهای شهری در کشور میشود. طرحهای مختلفی از شورای عالی استانها در سنوات گذشته به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است، بخش عمده این طرحها در کمیسیونها بررسی نشده و در اداره حقوقی مجلس بلوکه شدهاند. این نارسایی باید با فوریت رفع شود، اگر طرحی از شورای عالی به مجلس شورای اسلامی ارسال میشود انتظار میرود در دستور کار صحن مجلس و کمیسیون قرار گیرد.
در شرایط کنونی دو طرح «مدیریت یکپارچه» و «درآمدهای پایدار» در خصوص مدیریت محلی در مجلس شورای اسلامی در دستور کار است، این دو طرح در شورای عالی استانها نیز در حال بررسی و کار کارشناسی اند، لازم است سازو کاری طراحی شود که ابتدا موضوع در شورای عالی با همکاری کمیسیونهای مجلس و دولت تنظیم و نهایی و سپس در قالب طرح به مجلس شورای اسلامی ارسال شود. بنابراین تلفیق نظرات مجلس، شورای عالی استانها و دولت در این دو محور ضروری است. لذا برای جلوگیری از موازی کاری و هدر رفت نیروی کارشناسی و همچنین ارتقای بهرهوری، تشکیل کارگروه مشترک در این زمینه ضرورت دارد. در شرایط کنونی شورای عالی استانها در چارچوب قانون، نمایندگی قریب 37 هزار واحد شورایی و 120 هزار عضو شورا در کشور به عهده دارد. جدا از این موضوع، مأموریتهای کلیدی شناسایی و برنامهریزی برای رفع تبعیض در توسعه و عمران نیز از کارویژههای این شوراست. امید میرود با توجه بیشتر و افزایش جایگاه شوراها، شاهد فعالیت ثمربخشتر و کاهش مشکلات شهروندان باشیم.
رئیس شورای عالی استانها
شوراهای اسلامی کشوری و مجلس شورای اسلامی از حیث کارکردی مأموریتهای مشابه در ساختار حاکمیت ملی و محلی دارند. هر دو نهاد دارای کارکردهای نظارتی، مقرراتگذاری و تنظیم قانون هستند. انسجام و هماهنگی این دو ساختار میتواند نظام اجرایی در سطح حاکمیت ملی و محلی را کارآمدتر و اثربخشتر کند.
مسأله کنونی فراروی مجلس شورای اسلامی و شورای عالی استانها (بهعنوان بالاترین سطح نظام شورایی کشور)، ناهماهنگی و عدم رابطه تنظیم شده پایدار و مؤثر است. هر چند در قوانین اعلام میشود، طرحهای مصوب شورای عالی میبایست در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد؛ اما در عمل و واقعیت، این مأموریت به شکل کارآمد و مؤثر اتفاق نمیافتد. محصول این ناهماهنگی، ناکارآمدی قوانین وضع شده در حوزه مدیریت شهری و روستایی کشور است. نمونه ناهماهنگی در وضع قانون، تصویب و نهایی کردن قانون بودجه سنواتی و برنامه 5 ساله کشور است.
بر اساس ماده 88 قانون شوراهای اسلامی کشوری که مصوب مجلس شورای اسلامی است، لوایح برنامه و بودجه عمومی کشور باید قبل از تصویب در مجلس شورای اسلامی در اختیار شورای عالی استانها قرار گیرد و این شورا از منظر اصل 101 قانون اساسی و سایر قوانین، نظرات اصلاحی خود را به مجلس شورای اسلامی یا دولت اعلام دارد. این اقدام سبب میشود اعضای شورای عالی استانها که بیشتر از نمایندگان مجلس با ساختار، نارساییها، توانها و فرصتهای مدیریت محلی درگیر هستند، نظرات و اصلاحات اجراییتر و واقعیتر ارائه کنند و قوانین اجرایی و کاربردیتری وضع شود. وضع قانون بدون دریافت نظر و دیدگاه شورای عالی استانها به معنای بیتوجهی به دغدغه اجرایی بودن قانون و همچنین بیتوجهی به مقتضیات محلی در نظام قانونگذاری و نظارت است.
هماکنون طرحها و لوایحی در مجلس شورای اسلامی در حوزه مدیریت محلی در کمیسیونها در حال بررسی و نهایی شدن است که شورای عالی استانها در جریان این طرحها و لوایح قرار نمیگیرد. استفاده از ظرفیت شورای عالی استانها برای وضع قوانین مدیریت محلی، موضوع فراموش شده در مجلس شورای اسلامی است. پیشنهاد میشود مجلس شورای اسلامی ساز وکاری تنظیم کند که لوایحی که از طرف دولت در خصوص مدیریت محلی ارسال میشود، دیدگاه و نظرات شورای عالی را هم اخذ کنند. اگر این رویه اجرایی شود گام اصلی هماهنگی بین شورای عالی، مجلس و دولت شکل میگیرد.
در این خصوص به چند مورد اشاره میکنم:
در لایحه دائمی شدن مالیات بر ارزش افزوده، عملاً ضمن کاهش بسیار شدید منابع پایدار شهرداریها و دهیاریها، عملاً اختیار قانونی وضع عوارض که در قانون شوراهای اسلامی کشوری از اختیارات کلیدی شوراها بوده حذف شده است.
این اقدام عملاً گام برداشتن برای تشریفاتی کردن شوراهای اسلامی است. نکته دیگر در این لایحه، تغییر مبنا و ساختار درآمدهای شهرداریها و دهیاریها از عوارض به مالیات است و این با قانون آزمایشی قبلی مغایرت ساختاری دارد.
در لایحه اصلاح و دائمی کردن قانون مدیریت خدمات کشوری نیز نسبت به تضعیف جایگاه مدیریتهای شهری و روستایی گام برداشته شده است. در برخی قوانین نیز درآمدهای شهرداریها بشدت کاهش یافته است، یکی از این موارد بند 108 بخش شانزدهم قانون بودجه سال 1397 است.
با اجرایی شدن این قانون، قریب 32 هزار میلیارد ریال از درآمد شهرداریها به مصارف هدفمندی یارانهها اختصاص مییابد و این سبب چالشهای جدی برای مدیریتهای شهری در کشور میشود. طرحهای مختلفی از شورای عالی استانها در سنوات گذشته به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است، بخش عمده این طرحها در کمیسیونها بررسی نشده و در اداره حقوقی مجلس بلوکه شدهاند. این نارسایی باید با فوریت رفع شود، اگر طرحی از شورای عالی به مجلس شورای اسلامی ارسال میشود انتظار میرود در دستور کار صحن مجلس و کمیسیون قرار گیرد.
در شرایط کنونی دو طرح «مدیریت یکپارچه» و «درآمدهای پایدار» در خصوص مدیریت محلی در مجلس شورای اسلامی در دستور کار است، این دو طرح در شورای عالی استانها نیز در حال بررسی و کار کارشناسی اند، لازم است سازو کاری طراحی شود که ابتدا موضوع در شورای عالی با همکاری کمیسیونهای مجلس و دولت تنظیم و نهایی و سپس در قالب طرح به مجلس شورای اسلامی ارسال شود. بنابراین تلفیق نظرات مجلس، شورای عالی استانها و دولت در این دو محور ضروری است. لذا برای جلوگیری از موازی کاری و هدر رفت نیروی کارشناسی و همچنین ارتقای بهرهوری، تشکیل کارگروه مشترک در این زمینه ضرورت دارد. در شرایط کنونی شورای عالی استانها در چارچوب قانون، نمایندگی قریب 37 هزار واحد شورایی و 120 هزار عضو شورا در کشور به عهده دارد. جدا از این موضوع، مأموریتهای کلیدی شناسایی و برنامهریزی برای رفع تبعیض در توسعه و عمران نیز از کارویژههای این شوراست. امید میرود با توجه بیشتر و افزایش جایگاه شوراها، شاهد فعالیت ثمربخشتر و کاهش مشکلات شهروندان باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حمایت از تولید داخلی با ابهامزدایی از ساز و کارهای خصوصیسازی
علی عسگری
معاون اقتصادی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
نامگذاری سال تولید ملی از سوی مقام معظم رهبری مخاطبان عمدهای دارد که یک وجه جدی آن خطاب به مسئولین اجرایی است. یکی از زمینههای کلیدی که مسئولان میتوانند از آن طریق تولید داخلی را حمایت کنند، رفع مشکلات و ابهامات قانونی مبتلا به بخش تولید است. وجود ابهام و دوگانگی در قوانین آیین نامهها و... موجبات سردرگمی در بخش تولید را فراهم میآورد. از جمله این موارد میتوان به واگذاری و خصوصیسازی بنگاهها اشاره کرد.
دوگانگی در فرآیند واگذاری بنگاههای دولتی به بخش خصوصی یکی از این موارد است. بر اساس بخشی از آییننامهها و رویهها واحدهای تولیدی که در فهرست واگذاری دولت هستند، در اختیار سازمان خصوصیسازی قرار میگیرند لذا بر اساس این تعبیر سازمان دولتی متولی از آن پس در اداره بنگاه تولیدی مسئولیتی ندارد، اما از طرفی طبق قانون اصل 44 تا زمانی که شرکت به طور کامل به خریدار بخش خصوصی واگذار نشود، مسئولیت حسن اداره آن بنگاه تولیدی با سازمان دولتی متولی است. یکی از دهها مثال این موضوع مجتمع اسفراین است از آنجا که هر اقدامی برای توسعه این بنگاهها منوط به مجوز سازمان خصوصیسازی است، به طور مثال در این مورد چون این مجتمع علیرغم 9 دوره قرار گرفتن در فهرست خصوصیسازی واگذار نشده است اکنون که نیازمند تصمیمگیری در سطح مدیریتی و همچنین نیازمند تأمین و افزایش سرمایه در گردش و... است، متأسفانه به دلیل ابهام در آییننامهها نمیتوان به آن کمک کرد چرا که بین سازمان خصوصیسازی و ایدرو سرگردان است.
از این رو نگارنده معتقد است این بلا تکلیفی، سرگردانی و ابهام در دوره واگذاری بنگاهها، باعث آسیب به واحدهای صنعتی میشود بویژه اینکه در بسیاری از موارد فرآیند واگذاری و فروش زمانبر میشود. عملاً این اطاله فرآیند واگذاری و طولانی شدن دوره ابهام باعث میشود بنگاه تولیدی ضعیف شده، اعتبار آن کاهش یافته و دچار معضلات و مشکلات زیادی از جمله نیروی انسانی شود. از این رو عملاً این فضا در تعارض با حمایت از محصول و تولید داخلی در چنین شرکتهایی خواهد بود. این روند همچنین باعث کاهش اعتبار و ثبات بنگاه صنعتی میشود و داوطلبان خرید کمتر شده در نتیجه شانس واگذاری بهینه به بخش خصوصی نیز کمتر میشود.
یکی دیگر از مسائل مهم در فرآیند واگذاری و خصوصیسازی شرکتهای دولتی به بخش خصوصی که باید اصلاح شود، کاهش مشکلات تولیدکنندگان از طریق افزایش شفافیت در زمان واگذاری است. واقعیت این است که تمام تعهدات، دیون جاری، مطالبات و... یک شرکت بعد از واگذاری به خریدار انتقال پیدا میکند. اما واقعیت دیگر این است که معمولاً شفافیت به طور دقیق در هنگام واگذاری وجود ندارد، تعهدات و دیون شرکتها به بخشهای مالیات، بیمه و بانک و سایر ارگانها برای خریدار دقیقاً مشخص نیست.
بنابراین بعد از تحویل بنگاه و روشن شدن تعهدات چون در هنگام واگذاری و قراردادها این جزئیات دقیق روشن نبوده مالکان جدید و در نهایت آن شرکتها برای پرداخت این تعهدات دچار مشکل میشوند. نتیجه این موضوع اختلال در فعالیت شرکت و آسیب به کالای داخلی تولیدی آن شرکت است.
مورد قابل تأمل دیگر اینکه چون واگذاری واحدهای تولیدی دولتی به بخش خصوصی به صورت اقساط انجام میگیرد و تا زمانی که آخرین قسط از سوی خریدار بخش خصوصی پرداخت نشود، سهام شرکت همچنان به نام سازمان دولتی (متولی سابق) باقی میماند، در این مدت طلبکاران شرکت از طریق مراجع قانونی از حسابها و اموال سازمانهای دولتی مطالبات خود را برداشت میکنند در نتیجه منابع این سازمانها که برای کارهای توسعهای جدید و حمایت از تولید داخلی برنامهریزی شده است، به طور غیر منتظره دچار اختلال میشود.
از دیگر نکاتی که رفع ابهام از آن و ایجاد یک رویه هماهنگ درخصوص آن میتواند به کاهش مشکلات واحدهای تولیدکننده داخلی منجر و در نهایت در راستای حمایت از کالای ایرانی قلمداد گردد، بحث ابهام و اختلاف نظر در وثایق و تضامین مربوط به تسهیلات بانکی درخصوص شرکتهای واگذار شده است. در این موارد متأسفانه بانکها حاضر به جابهجایی و انتقال نمیشوند و همکاریهای لازم صورت نمیپذیرد.
کوتاه سخن، در این اصل که باید فرآیند خصوصیسازی و کاهش سهم دولت در بنگاهها از طریق سازمان خصوصیسازی صورت گیرد، تردیدی نیست اما آنچه محل بحث است، چگونگی اجرایی شدن فرآیند خصوصیسازی است که به نظر میرسد در جریان این فرآیند باید به شرایط حاکم بر فضای واقعی اقتصادی کشور توجه گردد. شاید در برخی از بخشهای تولید بی توجهی به مقطع زمانی و شرایط اقتصادی در فرآیند واگذاریها حتی برعکس باعث عقبرفت کشور در آن حوزه صنعتی شود.
در مجموع میتوان گفت شفافسازی جزئیات قراردادهای واگذاری یکی از راهکارهایی است که باعث حمایت از تولید داخلی در بنگاههای خصوصی شده میگردد. همچنین در این راستا واقعبینی اقتصادی و تطبیق تعاریف علمی با فضای اقتصادی کشور بسیار ضروری است. به عنوان مثال در شرایط کنونی و فشارهای ناعادلانه بینالمللی ممکن است برخی از تعاریف اقتصادی عیناً در فضای اقتصاد داخلی کشور مصداق نداشته باشد. به عنوان مثال در فرآیند خصوصیسازی آنچه به عنوان متقاضیان بخش خصوصی جهت خرید بنگاههای دولتی میبینیم، در مواردی با تعریف علمی که در دانش اقتصاد از بخش خصوصی ارائه میشود، تفاوت دارد. بخش خصوصی یک بخش منعطف است که به دنبال کارآمدسازی، اقتصادی فعالیت کردن و شفافیت بیشتر است. چنین بخش خصوصیای است که در علم اقتصاد بسیار فعال و پویا تعریف شده است اما موارد متعددی وجود دارد که بعد از واگذاری بنگاهها خریداران بخش خصوصی این مشخصات را بروز نمیدهند و در ادامه فعالیت بنگاه و تولید داخلی تحت مدیریت آنان، دچار اختلال میشود.
بنابراین پیشنهاد دیگر برای جلوگیری از رکود آینده واحدهای تولیدی واگذار شده دولتی، این است که به نوعی شفاف متقاضیان خرید بنگاههای دولتی به لحاظ ویژگیهای کیفی و تخصصی در اداره بنگاه خود را عرضه دارند و از طرفی به گونهای که این شفافیت و کیفی سنجی ممیزی فراتر از قانون محسوب نگردد، میتوان فضای واقعی واگذاری یک بنگاه را ارزیابی کرد تا مناسبترین شرایط برای بنگاه صنعتی در حال واگذاری رقم بخورد.
معاون اقتصادی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
نامگذاری سال تولید ملی از سوی مقام معظم رهبری مخاطبان عمدهای دارد که یک وجه جدی آن خطاب به مسئولین اجرایی است. یکی از زمینههای کلیدی که مسئولان میتوانند از آن طریق تولید داخلی را حمایت کنند، رفع مشکلات و ابهامات قانونی مبتلا به بخش تولید است. وجود ابهام و دوگانگی در قوانین آیین نامهها و... موجبات سردرگمی در بخش تولید را فراهم میآورد. از جمله این موارد میتوان به واگذاری و خصوصیسازی بنگاهها اشاره کرد.
دوگانگی در فرآیند واگذاری بنگاههای دولتی به بخش خصوصی یکی از این موارد است. بر اساس بخشی از آییننامهها و رویهها واحدهای تولیدی که در فهرست واگذاری دولت هستند، در اختیار سازمان خصوصیسازی قرار میگیرند لذا بر اساس این تعبیر سازمان دولتی متولی از آن پس در اداره بنگاه تولیدی مسئولیتی ندارد، اما از طرفی طبق قانون اصل 44 تا زمانی که شرکت به طور کامل به خریدار بخش خصوصی واگذار نشود، مسئولیت حسن اداره آن بنگاه تولیدی با سازمان دولتی متولی است. یکی از دهها مثال این موضوع مجتمع اسفراین است از آنجا که هر اقدامی برای توسعه این بنگاهها منوط به مجوز سازمان خصوصیسازی است، به طور مثال در این مورد چون این مجتمع علیرغم 9 دوره قرار گرفتن در فهرست خصوصیسازی واگذار نشده است اکنون که نیازمند تصمیمگیری در سطح مدیریتی و همچنین نیازمند تأمین و افزایش سرمایه در گردش و... است، متأسفانه به دلیل ابهام در آییننامهها نمیتوان به آن کمک کرد چرا که بین سازمان خصوصیسازی و ایدرو سرگردان است.
از این رو نگارنده معتقد است این بلا تکلیفی، سرگردانی و ابهام در دوره واگذاری بنگاهها، باعث آسیب به واحدهای صنعتی میشود بویژه اینکه در بسیاری از موارد فرآیند واگذاری و فروش زمانبر میشود. عملاً این اطاله فرآیند واگذاری و طولانی شدن دوره ابهام باعث میشود بنگاه تولیدی ضعیف شده، اعتبار آن کاهش یافته و دچار معضلات و مشکلات زیادی از جمله نیروی انسانی شود. از این رو عملاً این فضا در تعارض با حمایت از محصول و تولید داخلی در چنین شرکتهایی خواهد بود. این روند همچنین باعث کاهش اعتبار و ثبات بنگاه صنعتی میشود و داوطلبان خرید کمتر شده در نتیجه شانس واگذاری بهینه به بخش خصوصی نیز کمتر میشود.
یکی دیگر از مسائل مهم در فرآیند واگذاری و خصوصیسازی شرکتهای دولتی به بخش خصوصی که باید اصلاح شود، کاهش مشکلات تولیدکنندگان از طریق افزایش شفافیت در زمان واگذاری است. واقعیت این است که تمام تعهدات، دیون جاری، مطالبات و... یک شرکت بعد از واگذاری به خریدار انتقال پیدا میکند. اما واقعیت دیگر این است که معمولاً شفافیت به طور دقیق در هنگام واگذاری وجود ندارد، تعهدات و دیون شرکتها به بخشهای مالیات، بیمه و بانک و سایر ارگانها برای خریدار دقیقاً مشخص نیست.
بنابراین بعد از تحویل بنگاه و روشن شدن تعهدات چون در هنگام واگذاری و قراردادها این جزئیات دقیق روشن نبوده مالکان جدید و در نهایت آن شرکتها برای پرداخت این تعهدات دچار مشکل میشوند. نتیجه این موضوع اختلال در فعالیت شرکت و آسیب به کالای داخلی تولیدی آن شرکت است.
مورد قابل تأمل دیگر اینکه چون واگذاری واحدهای تولیدی دولتی به بخش خصوصی به صورت اقساط انجام میگیرد و تا زمانی که آخرین قسط از سوی خریدار بخش خصوصی پرداخت نشود، سهام شرکت همچنان به نام سازمان دولتی (متولی سابق) باقی میماند، در این مدت طلبکاران شرکت از طریق مراجع قانونی از حسابها و اموال سازمانهای دولتی مطالبات خود را برداشت میکنند در نتیجه منابع این سازمانها که برای کارهای توسعهای جدید و حمایت از تولید داخلی برنامهریزی شده است، به طور غیر منتظره دچار اختلال میشود.
از دیگر نکاتی که رفع ابهام از آن و ایجاد یک رویه هماهنگ درخصوص آن میتواند به کاهش مشکلات واحدهای تولیدکننده داخلی منجر و در نهایت در راستای حمایت از کالای ایرانی قلمداد گردد، بحث ابهام و اختلاف نظر در وثایق و تضامین مربوط به تسهیلات بانکی درخصوص شرکتهای واگذار شده است. در این موارد متأسفانه بانکها حاضر به جابهجایی و انتقال نمیشوند و همکاریهای لازم صورت نمیپذیرد.
کوتاه سخن، در این اصل که باید فرآیند خصوصیسازی و کاهش سهم دولت در بنگاهها از طریق سازمان خصوصیسازی صورت گیرد، تردیدی نیست اما آنچه محل بحث است، چگونگی اجرایی شدن فرآیند خصوصیسازی است که به نظر میرسد در جریان این فرآیند باید به شرایط حاکم بر فضای واقعی اقتصادی کشور توجه گردد. شاید در برخی از بخشهای تولید بی توجهی به مقطع زمانی و شرایط اقتصادی در فرآیند واگذاریها حتی برعکس باعث عقبرفت کشور در آن حوزه صنعتی شود.
در مجموع میتوان گفت شفافسازی جزئیات قراردادهای واگذاری یکی از راهکارهایی است که باعث حمایت از تولید داخلی در بنگاههای خصوصی شده میگردد. همچنین در این راستا واقعبینی اقتصادی و تطبیق تعاریف علمی با فضای اقتصادی کشور بسیار ضروری است. به عنوان مثال در شرایط کنونی و فشارهای ناعادلانه بینالمللی ممکن است برخی از تعاریف اقتصادی عیناً در فضای اقتصاد داخلی کشور مصداق نداشته باشد. به عنوان مثال در فرآیند خصوصیسازی آنچه به عنوان متقاضیان بخش خصوصی جهت خرید بنگاههای دولتی میبینیم، در مواردی با تعریف علمی که در دانش اقتصاد از بخش خصوصی ارائه میشود، تفاوت دارد. بخش خصوصی یک بخش منعطف است که به دنبال کارآمدسازی، اقتصادی فعالیت کردن و شفافیت بیشتر است. چنین بخش خصوصیای است که در علم اقتصاد بسیار فعال و پویا تعریف شده است اما موارد متعددی وجود دارد که بعد از واگذاری بنگاهها خریداران بخش خصوصی این مشخصات را بروز نمیدهند و در ادامه فعالیت بنگاه و تولید داخلی تحت مدیریت آنان، دچار اختلال میشود.
بنابراین پیشنهاد دیگر برای جلوگیری از رکود آینده واحدهای تولیدی واگذار شده دولتی، این است که به نوعی شفاف متقاضیان خرید بنگاههای دولتی به لحاظ ویژگیهای کیفی و تخصصی در اداره بنگاه خود را عرضه دارند و از طرفی به گونهای که این شفافیت و کیفی سنجی ممیزی فراتر از قانون محسوب نگردد، میتوان فضای واقعی واگذاری یک بنگاه را ارزیابی کرد تا مناسبترین شرایط برای بنگاه صنعتی در حال واگذاری رقم بخورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گرما و بیآبی داد مردم را درآورد
حمید حاجیپور
خبرنگار اعزامی «ایران» به آبادان
آب شرب روستاهای آبادان بعد از اینکه شور و غیرقابل استفاده شد، اکنون ۱۵ روزی است که بهطور کامل قطع شده است. روستاییان چشم به جاده دوختهاند تا ماشینهای تانکردار برایشان آب بیاورند.
از صبح تا غروب در ایستگاه «آب حیات» کامیونهای تانکردار به صف میشوند تا آب شرب را به ۷۹ روستای آبادان برسانند، روستاهایی که
حال و روز خوبی ندارند؛ نخلستانها خشک شدهاند و دام و طیور تشنهاند و مردم دبه بهدست بهدنبال آب. همراه با یکی از کامیونهای تانکردار بسوی یکی از روستاهای آبادان بهنام «شطیط» میرویم. نزدیکیهای ظهر که دمای هوا
۵۰ درجه را رد کرده به این روستا میرسیم. انگار مردم از صبح زود منتظر ماشین بودهاند.
راننده مقابل هر خانه میایستد و دبهها جلوی در به صف میشود. صاحب خانهای که مقابلش ایستادهام، مرد ۳۲ سالهای است بهنام حبیب عبدی که خانوادهای ۸ نفره دارد. او درباره وضعیت بیآبی روستایشان میگوید: «از
۲ ماه پیش آب شور شد و ۱۵ روزی هم میشود که همان آب شور هم قطع شده و برای تهیه آب باید دبهها را پشت موتورم ببندم و بروم از شهر آب بخرم. تانکرهای سیار هم که هر ۲-۳ روز یک بار آب میآورند، بخشی را به گاوهایمان میدهیم و بخشی هم صرف غذا درست کردن و حمام کردن میشود.» از او میپرسم که مگر این آب کیفیت شرب ندارد؟ پارچ شیشهای را داخل بشکه آب میکند و بالا میآورد. آب مثل آب شهر شفافیت ندارد و به سبزی میزند.
حبیب ادامه حرفهایش را میگیرد: «ما روستاییها وضع مالی خوبی نداریم که تصفیهکن بخریم، مجبوریم برویم شهر و آب تصفیه شده بخریم، گاهی هم مجبوریم از همین آب بنوشیم، توکل بر خدا انشاءالله زن و بچههایمان مریض نشوند.» او نزدیک به ۱۰۰ لیتر آب بر میدارد برای ۳-۴ روز آینده.
بعد از او نوبت به ابواحمد میرسد، مرد موسپید کردهای که با نوهاش دبهها را یک به یک پر میکنند و میگذارند روی گاری. او هم مثل بقیه از وضعیت گرما و بیآبی گلایهمند است و میگوید نمیتواند این شرایط را تحمل کند و البته امیدوار به وعده مسئولان که گفتهاند طی روزهای آینده آب شرب دوباره وارد لولههای شبکه خانگی خواهد شد: «چندتا نخل داشتم که سال پیش با شور شدن اروند از بین رفت. از دار دنیا ۴ تا گاو دارم که به آب شط لب هم نمیزنند.
مجبورم در مصرف آب صرفهجویی کنم و به آنها آب بدهم. باور کنید یک هفته است حمام نرفتهام تا گاوهایم تشنه نمانند. نمیدانم تا کی باید اینطور زندگی کنیم. زن و بچهام مدام میگویند زمین و گاوها را بفروشیم و برویم اهواز.»
هنوز ۱۰ دقیقهای از حضور تانکر آبرسان سیار نگذشته و نیمی از مخزن خالی شده است. یکی از زنان اهالی شطیط دو دبه ۱۰ لیتری زردرنگ را پر از آب میکند ولی زورش نمیرسد آنها را تا خانهاش ببرد، کمکش میکنم. فارسی و عربی میگوید که نمیتواند هر روز دبه به دست توی این گرما آواره کوچه و خیابان شود، دیگر توان راه رفتن و بلند کردن دبههای آب را ندارد. از پسر ۷ سالهای بهنام کمال که دبهای در دست دارد، میپرسم با چه آبی لباسهایشان را میشویند یا حمام میکنند. اروند را نشان میدهد. پسر شیرین زبانی است: «آب نداریم. پدرم ما را میبرد توی شط که حمام کنیم. آب آنجا هم شور است. بدنم میسوزد. مادرم و خواهرهایم هم هفتهای یکبار با همین آب حمام میکنند.» وضعیت شطیط و رومیله و منیوحی و گوسبه و فیه و فیاضیه و ذوالفقاری و... بغرنج است. روستاییان از وضعیت بیآبی و نبود آب گلایه مندند و از مسئولان میخواهند تا کاری کنند تا نخلستانهایشان خشک و دامهایشان تلف نشود. خواسته زیادی ندارند، آب سالم میخواهند.
در این باره با علیرضا خلیلینیا، رئیس شرکت آبفای آبادان مصاحبه کردیم که وی با اشاره به آبرسانی مستمر به مناطق حاشیهای آبادان و روستاهای این شهر گفت: آبرسانی بهطور ۲۴ ساعته به مناطقی که نیازمند آب شرب هستند، صورت میگیرد و برای ارتقای کیفیت آب با استفاده از دستگاههای تصفیه، بخشی را در کیسههای نایلونی بستهبندی میکنیم و در اختیار مردم قرار میدهیم.
وی در ادامه افزود: در مرکز آب بستهبندی آبادان هر ساعت ۵۰۰ کیسه آب دو لیتری تولید و از اهواز نیز همین مقدار آب برای آبرسانی به مردم توزیع میشود. سعی همه مسئولان استان این است تا زمانی که مشکل آب شرب اهالی حل نشده با تمام توان به تأمین آب سالم و بهداشتی و توزیع آن اقدام کنند و خودتان هم میبینید شهرداری، شرکت نفت، ارگانهای نظامی و سایر سازمانها بسیج شدهاند.
اما شایعهای که بین مردم گوش به گوش میشود و حتی فیلمهایی از آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود این است که عدهای خط لوله آب را تخریب میکنند و میگویند لولهای را قطع کردهاند که از آنجا آب به کشور عراق و کویت میرود. خلیلینیا درباره این شایعه چنین عنوان میکند: یکی از دلایلی که آب اروند شور شده این است که عراقیها در بصره سد زدهاند و آبی از دجله و فرات به اروند نمیآید یعنی اینکه این کشور دارای منابع آبی بهتری نسبت به ماست. نکته دیگری که بازار شایعات را داغ کرده، خط لوله غدیر است که از اهواز به خرمشهر و از روستای مهرزی به تصفیهخانه آبادان میآید و چون این لوله نزدیک مرز است برخی خیال کردهاند یا به دروغ عنوان میکنند که این خط به عراق رفته و من این موضوع را تکذیب میکنم و مستندات هم موجود است. بنابراین گزارش از روز یکشنبه گذشته کیفیت آب آبادان به حالت عادی برگشته است ولی ۷۹ روستای آن همچنان با مشکل بیآبی و شوری روبهروست.
خبرنگار اعزامی «ایران» به آبادان
آب شرب روستاهای آبادان بعد از اینکه شور و غیرقابل استفاده شد، اکنون ۱۵ روزی است که بهطور کامل قطع شده است. روستاییان چشم به جاده دوختهاند تا ماشینهای تانکردار برایشان آب بیاورند.
از صبح تا غروب در ایستگاه «آب حیات» کامیونهای تانکردار به صف میشوند تا آب شرب را به ۷۹ روستای آبادان برسانند، روستاهایی که
حال و روز خوبی ندارند؛ نخلستانها خشک شدهاند و دام و طیور تشنهاند و مردم دبه بهدست بهدنبال آب. همراه با یکی از کامیونهای تانکردار بسوی یکی از روستاهای آبادان بهنام «شطیط» میرویم. نزدیکیهای ظهر که دمای هوا
۵۰ درجه را رد کرده به این روستا میرسیم. انگار مردم از صبح زود منتظر ماشین بودهاند.
راننده مقابل هر خانه میایستد و دبهها جلوی در به صف میشود. صاحب خانهای که مقابلش ایستادهام، مرد ۳۲ سالهای است بهنام حبیب عبدی که خانوادهای ۸ نفره دارد. او درباره وضعیت بیآبی روستایشان میگوید: «از
۲ ماه پیش آب شور شد و ۱۵ روزی هم میشود که همان آب شور هم قطع شده و برای تهیه آب باید دبهها را پشت موتورم ببندم و بروم از شهر آب بخرم. تانکرهای سیار هم که هر ۲-۳ روز یک بار آب میآورند، بخشی را به گاوهایمان میدهیم و بخشی هم صرف غذا درست کردن و حمام کردن میشود.» از او میپرسم که مگر این آب کیفیت شرب ندارد؟ پارچ شیشهای را داخل بشکه آب میکند و بالا میآورد. آب مثل آب شهر شفافیت ندارد و به سبزی میزند.
حبیب ادامه حرفهایش را میگیرد: «ما روستاییها وضع مالی خوبی نداریم که تصفیهکن بخریم، مجبوریم برویم شهر و آب تصفیه شده بخریم، گاهی هم مجبوریم از همین آب بنوشیم، توکل بر خدا انشاءالله زن و بچههایمان مریض نشوند.» او نزدیک به ۱۰۰ لیتر آب بر میدارد برای ۳-۴ روز آینده.
بعد از او نوبت به ابواحمد میرسد، مرد موسپید کردهای که با نوهاش دبهها را یک به یک پر میکنند و میگذارند روی گاری. او هم مثل بقیه از وضعیت گرما و بیآبی گلایهمند است و میگوید نمیتواند این شرایط را تحمل کند و البته امیدوار به وعده مسئولان که گفتهاند طی روزهای آینده آب شرب دوباره وارد لولههای شبکه خانگی خواهد شد: «چندتا نخل داشتم که سال پیش با شور شدن اروند از بین رفت. از دار دنیا ۴ تا گاو دارم که به آب شط لب هم نمیزنند.
مجبورم در مصرف آب صرفهجویی کنم و به آنها آب بدهم. باور کنید یک هفته است حمام نرفتهام تا گاوهایم تشنه نمانند. نمیدانم تا کی باید اینطور زندگی کنیم. زن و بچهام مدام میگویند زمین و گاوها را بفروشیم و برویم اهواز.»
هنوز ۱۰ دقیقهای از حضور تانکر آبرسان سیار نگذشته و نیمی از مخزن خالی شده است. یکی از زنان اهالی شطیط دو دبه ۱۰ لیتری زردرنگ را پر از آب میکند ولی زورش نمیرسد آنها را تا خانهاش ببرد، کمکش میکنم. فارسی و عربی میگوید که نمیتواند هر روز دبه به دست توی این گرما آواره کوچه و خیابان شود، دیگر توان راه رفتن و بلند کردن دبههای آب را ندارد. از پسر ۷ سالهای بهنام کمال که دبهای در دست دارد، میپرسم با چه آبی لباسهایشان را میشویند یا حمام میکنند. اروند را نشان میدهد. پسر شیرین زبانی است: «آب نداریم. پدرم ما را میبرد توی شط که حمام کنیم. آب آنجا هم شور است. بدنم میسوزد. مادرم و خواهرهایم هم هفتهای یکبار با همین آب حمام میکنند.» وضعیت شطیط و رومیله و منیوحی و گوسبه و فیه و فیاضیه و ذوالفقاری و... بغرنج است. روستاییان از وضعیت بیآبی و نبود آب گلایه مندند و از مسئولان میخواهند تا کاری کنند تا نخلستانهایشان خشک و دامهایشان تلف نشود. خواسته زیادی ندارند، آب سالم میخواهند.
در این باره با علیرضا خلیلینیا، رئیس شرکت آبفای آبادان مصاحبه کردیم که وی با اشاره به آبرسانی مستمر به مناطق حاشیهای آبادان و روستاهای این شهر گفت: آبرسانی بهطور ۲۴ ساعته به مناطقی که نیازمند آب شرب هستند، صورت میگیرد و برای ارتقای کیفیت آب با استفاده از دستگاههای تصفیه، بخشی را در کیسههای نایلونی بستهبندی میکنیم و در اختیار مردم قرار میدهیم.
وی در ادامه افزود: در مرکز آب بستهبندی آبادان هر ساعت ۵۰۰ کیسه آب دو لیتری تولید و از اهواز نیز همین مقدار آب برای آبرسانی به مردم توزیع میشود. سعی همه مسئولان استان این است تا زمانی که مشکل آب شرب اهالی حل نشده با تمام توان به تأمین آب سالم و بهداشتی و توزیع آن اقدام کنند و خودتان هم میبینید شهرداری، شرکت نفت، ارگانهای نظامی و سایر سازمانها بسیج شدهاند.
اما شایعهای که بین مردم گوش به گوش میشود و حتی فیلمهایی از آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود این است که عدهای خط لوله آب را تخریب میکنند و میگویند لولهای را قطع کردهاند که از آنجا آب به کشور عراق و کویت میرود. خلیلینیا درباره این شایعه چنین عنوان میکند: یکی از دلایلی که آب اروند شور شده این است که عراقیها در بصره سد زدهاند و آبی از دجله و فرات به اروند نمیآید یعنی اینکه این کشور دارای منابع آبی بهتری نسبت به ماست. نکته دیگری که بازار شایعات را داغ کرده، خط لوله غدیر است که از اهواز به خرمشهر و از روستای مهرزی به تصفیهخانه آبادان میآید و چون این لوله نزدیک مرز است برخی خیال کردهاند یا به دروغ عنوان میکنند که این خط به عراق رفته و من این موضوع را تکذیب میکنم و مستندات هم موجود است. بنابراین گزارش از روز یکشنبه گذشته کیفیت آب آبادان به حالت عادی برگشته است ولی ۷۹ روستای آن همچنان با مشکل بیآبی و شوری روبهروست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
جهانگیری: سوءاستفادهکنندگان از ارز دولتی خیانتکارند
-
مزرعه سرنگها را با خون آبیاری میکنیم
-
چالش رنجها و زخمها
-
کاهش اعتماد به اخبار شبکههای اجتماعی
-
برای عبور از انشقاق شجاعت لازم است
-
استقبال از روحانی در قلب اروپا
-
تشکیل بازار ثانویه ارز
-
گرما و بیآبی داد مردم را درآورد
-
آینده موسیقی امیدوارکننده است
-
پیامهای سفر روحانی به اروپا
-
دغدغههای یک مأموریت
-
حمایت از تولید داخلی با ابهامزدایی از ساز و کارهای خصوصیسازی
-
گرما و بیآبی داد مردم را درآورد

اخبارایران آنلاین